پدیده تنها زیستی زنان سالمند بحرانی برای آینده
«در حال حاضر زنان سالمندِ تنها، حدود یک میلیون تا یک میلیون و صد هزار نفر است، ولی در بازه زمانی آینده پژوهی که انجام شده این زنانه شدن سالمندی به بیش از 3 برابر افزایش خواهد یافت، یعنی جمعیت «زنان سالمند تنها زیست» به 5/3 میلیون نفر خواهد رسید؛ این درحالی است که «زنان سالمند غیرتنها زیست» را هم برابر با مردان خواهیم داشت.»
براساس ارزیابیهای انجام شده در سال 1403، اگر آغاز سن سالمندی را 60 سالگی در نظر بگیریم، سالمندان حدود 11.5 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند که 47.7 درصد مرد و 52.3 نیز زن هستند.
به گزارش قدس آنلاین، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با اشاره به اینکه جامعه ایران به سمت سالمند شدن و سالمندی بیشتر در حال حرکت است، میگوید: پیش بینیها و آیندهپژوهیهایی که برای 1430 انجام شده نشان میدهد آمار 5/8 میلیون نفر سالمندی که در حال حاضر در کشور وجود دارد در 1430 به بیش از 32 تا 35 میلیون نفر افزایش پیدا خواهد کرد.
میرطاهر موسوی با تأکید بر اینکه در 20 تا 25 سال آینده ایران سالمندی یک مسئله اجتماعی مهم در سیاستگذاری اجتماعی و سیاستگذاری جمعیتی خواهد بود، ادامه میدهد: سیاستگذاری در ایران، برنامه ریزی و فعالیت اجرایی توسط سازمانهای مختلف مسئول به گونهای است که آمادگی کافی و لازم را برای ورود به این دوره ندارند و به نظر میرسد بنگاههای حمایتی و سازمانهای مسئول در این حوزه هنوز نتوانستهاند خودشان را با این شرایط پیش رو سازگار کنند.
وی میافزاید: با وجود همین تعداد سالمند هم ظرفیت نهادهای دولتی در ایران به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای این حجم از جمعیت سالمند در کشور نیست و در آینده که این جمعیت با افزایش 5/3 تا 4 برابری مواجه خواهد بود، میتواند به بک بحران سیاستگذاری و بحران برنامه ریزی و بحران اجرایی شود.
این استاد دانشگاه عنوان زنانه شدن سالمندی در ایران را محل تردید میداند و میگوید: نمیتوانیم به طور کلی از پدیدهای با عنوان زنانه شدن سالمندی در ایران نام ببریم، اما در عین حال پژوهشی که ما برای صندوق جمعیت سازمان ملل انجام دادهایم نشان میدهد نرخ افزایش زنان سالمند به نسبت مردان سالمند قابل توجه و کمی بیشتر خواهد بود.
موسوی با اشاره به اینکه در آینده با پدیدهای با عنوان تنها زیستی زنان سالمند روبه رو خواهیم شد، میافزاید: در حال حاضر زنان سالمندِ تنها، حدود یک میلیون تا یک میلیون و صد هزار نفر است، ولی در بازه زمانی آیندهپژوهی که انجام شده این زنانه شدن سالمندی به بیش از 3 برابر افزایش خواهد یافت، یعنی جمعیت «زنان سالمند تنها زیست» به 5/3 میلیون نفر خواهد رسید؛ این درحالی است که «زنان سالمند غیرتنها زیست» را هم برابر با مردان خواهیم داشت.
وی تأکید میکند: براساس اطلاعات به دست آمده از یک تدقیق آماری چالش آینده سالمندی در ایران بسیار مهم خواهد بود، که در این میان چالش، زنان سالمند و چالش زنان سالمند تنها زیست پررنگتر خواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با تأکید براینکه تنها زیستی زنان سالمند در ایران در حال حاضر و در آینده بیشتر از مردان خواهد بود و میگوید: این موضوع به دلیل تابوها، ارزشها و هنجار و درعین حال گرایشهای فردی است که زنان دارند که پس از مرگ همسر یا طلاق و یا به هر شکلی که تنهایی حاصل میشود، ازدواج مجدد را معمولاً نوعی تابو میبینند و در بین خانواده هم استقبالی از ازدواج زنان سالمند به نسبت مردان نمیشود.
موسوی تحلیل جامعه شناختی این موضوع را در این میداند که بعد از خارج شدن پدر از محیط خانواده به هر علت، زنان به عنوان گرانیگاه اصلی پایداری خانواده ایفای نقش میکنند و میافزاید: یعنی مادر خانواده هم مادر است هم پدر و سعی میکند تمام نیازهای عاطفی، مادی و روزمره خانواده را با جانفشانی تأمین کند و به عنوان ستون اصلی خانواده قلمداد میشود؛ بنابراین دغدغه ازدواج را در میان زنان سالمند از بین میبرد و یا به شدت کاهش میدهد.
وی ادامه میدهد: از آن طرف هم نظامهای ارزشی و هنجاری جامعه ازدواج یک خانم سالمند را به دلیل تفکرات سنتی که هنوز در ایران وجود دارد، خیلی نمیپسندد.
این استاد دانشگاه باتأکید براینکه زنان سالمند تنها رو به افزایش هستند و به لحاظ ساختمان جمعیتی و مشخصات کمی و کیفی جمعیت سالمندی در آینده شاهد یک تحول عمیق و چشمگیری خواهد بود، توضیح میدهد: تحصیلات زنان سالمند در حال حاضر به نسبت مردان سالمند تحصیلکرده به صورت معنی داری پایینتر است؛ و از طرفی چیزی بیش از 80 درصد زنان سالمند به لحاظ درآمد وابسته و متکی به حقوق مردان هستند که این موضوع میتواند تصویر فعلی زنان سالمند و زنان سالمند تنها را بسیار تحت الشعاع قرار دهد.
تصویر دیگر از سالمندی در کشور افزایش سریع جمعیت زنان سالمند با وضعیت تجرد قطعی است؛ بگونهای که اطلاعات آماری نشان دهنده این است که بویژه متولدین دهه 60 به بعد در 25 سال آینده همه وارد دوره سالمندی میشوند؛ بنابراین ما با حجم بالایی از زنان سالمند با تجرد قطعی در آینده روبه رو خواهیم بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی به ویژگیهای قابل توجه سالمندی زنان در آینده اشاره میکند و میافزاید: زنان سالمند آینده ایران در 1420 تا 1425 به بعد اول اینکه تحصیلاتشان را در حجم بسیار قابل توجهی افزایش میدهند و تقریباً برابر مردان خواهند شد و دوم اینکه خوداتکایی مالی زنان سالمند آینده بسیار افزایش خواهد داشت.
موسوی میگوید: اتفاق خیلی مهمتری که خواهد افتاد این است که زنان سالمند آینده در ایران از طبقات فرهنگی در سطوح پایین به طبقات بالای فرهنگی سوق پیدا میکنند، یعنی در آینده با زنان سالمندی مواجه خواهیم بود که نرخ امید به زندگی بالاتری دارند و اجتماعیتر هستند و تحصیلات عالیه دارند و درنتیجه مطالبات آنها بسیار پیچیدهتر خواهد شد.
وی با بیان اینکه به دلیل اطلاعات علمی و مراقبتهای بهداشتی ما در آینده با جمعیت قابل توجهی از زنان کهنسال روبه رو خواهیم بود، میافزاید: ما در حال حاضر یک سالمندی جوان داریم یعنی از 60 سال تا 70 سال، یک سالمند میانه از 70 تا 80 سال و بعد از آن کهنسالان خواهند بود؛ اما در دو دهه آینده به دلیل مراقبتهای بهداشتی بالا امید به زندگی زنان سالمند افزایش پیدا میکند و جمعیت زنان کهنسال قابل توجهی را در ایران خواهیم داشت که باید برای اینها فکر و برنامه ریزی شود.
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه سیاستگذاری در ایران در حوزه سیاست اجتماعی، جمعیتی و سیاستگذاری ذیل حوزه سالمندی وجود ندارد، می گوید: ما باید زنجیرهای از سیاستگذاریها در حوزه سالمندی داشته باشیم؛ اگر این زنجیره برقرار نشود در حوزه سالمندی نمیتوانیم سیاستگذاری درستی داشته باشیم یعنی از سطح کلان باید به سطح خرد برسیم و از سطح خرد باید به سمت کلان برگردیم.
وی تأکید میکند: ما سیاستگذاری در حوزه سالمندی به معنای واقعی نداریم و عملاً تنها به چند بخشنامه، دستورالعمل و سخنرانی اکتفا کردهایم و برنامههای توسعهای ما هم در هفت برنامه گذشته به صورت بسیار جنبی و حاشیهای به مسئله سالمندی پرداخته است و این هم از آن ناشی میشود که اصلاً در کشور قانون جامع سالمندی وجود ندارد؛ تنها یک دبیرخانه شورای سالمندی کشور داریم که باید با حضور رئیس جمهور تشکیل شود که در این 25 سال گذشته تنها یک جلسه داشته و هیچ وقت اینکه رئیس جمهور و مسئولان بنشینند و در این شورا اندیشه کنند اتفاق نیفتاده است.
موسوی با تأکید براینکه باید بسته جامع سیاستی سالمندان داشته باشیم، ادامه میدهد: باید در اندیشکدههای تخصصی زیر مجموعه سازمان برنامه و بودجه، سازمان بهزیستی و وزارت رفاه، اتاقهای فکری وجود داشته باشد که کارشناسان زبده برای سیاستگذاری در این حوزه مداوم کار کنند و این سیاستگذاریها را از جنبه امکانشناسی و عملیاتی شدن راستی آزمایی کنند و تبدیل به برنامههای راهبردی و اجرایی کنند و در اختیار مدیران قرار دهند.
از میان اخبار