پنجرههای سرخابی خسته از بازو بسته شدن!
در سال های اخیر تعداد پرونده های مالی پرسپولیس و استقلال به نسبت گذشته افزایش چشمگیری داشته و همین باعث ایجاد مشکلات زیادی شده است اما متاسفانه هنوز هیچ تدبیر خاصی برای این موضوع اندیشیده نشده است.
مریم روحی: فوتبال ایران سود بزرگی را نصیب هوادارانش کرده و عملکردی از خود برجای گذاشته که توانسته باعث بالارفتن آگاهی طرفداران این رشته شود تا آن ها چیزهایی را بدانند که شاید نصف هواداران رئال مادرید و بارسلونا هم ندانند! دادگاه حکمیت ورزش (CAS)، گزاندز رای و کمیته انضباطی فیفا؛ نام های آشنا که کم کم به کلیدواژه فوتبال ایران تبدیل شدند و همه فوتبال دوستان به لطف مدیران سرخابی با سازوکار آن آشنایی دارند!
نمی شود یک ماه را سپری کنیم اما خبری از CAS و کمیته انضباطی فیفا نشود تا جایی که همین کاربران ایرانی در فضای مجازی به طنز می گویند در دادگاه حکمیت ورزش و کمیته انضباطی فیفا یک اتاق برای پرونده های ایران قرار داده شده که ماه هاست پر شده است!
تازه واردی به نام لکیچ!
در این میان بعد از بازگشت استقلال از رقابت های لیگ قهرمانان آسیا آن ها با یک پرونده جدید رو به رو شدند؛ شکایت نبوشا لکیچ! نامی که بعید به نظر می رسد که هواداران استقلال حتی چهره او را هم به یاد داشته باشند!
لکیچ صربستانی که فصل گذشته دستیار فرهاد مجیدی بود خرداد 1399 از استقلال جدا و درخواست پرداخت مطالباتش را کرد. او برای حدود 5 ماه حضور در استقلال ماهانه 3400 یورو دریافت کرد اما نکته جالب توجه این است که او 4 ماه هیچ دستمزدی را دریافت نکرد. بعد از این اتفاقات نامه او به دست مدیرعامل وقت رسید و احتمالا به خاطر مبلغ کم آن که چیزی در حدود 14 هزار و 400 یورو است اهمیتی به آن ندادند.
حالا بعد از بازگشت تیم آن ها با پنجره بسته نقل و انتقالاتی رو به رو شدند اما نکت جالب توجه این است که با منطق کم بودن مبلغ اعلام می شود هیچ خطری باشگاه را تهدید نمی کند و تا زمان آغاز نقل و انتقالات این مبلغ پرداخت و مشکل ساز نخواهد شد!
اما سوالی که پیش می آید این است که حیثیت و آبروی فوتبال ایران و باشگاه استقلال که به عنوان یکی از تیم های پرافتخار آسیا از آن نام برده می شود مهم نیست؟ صرف اینکه مبلغ کم است و به راحتی پرداخت می شود برای توجیه این مسائل کافی است؟ درست است که این پرونده مربوط به زمان حضور احمد مددی در باشگاه نیست اما هم او و هم مشاوران حقوقی استقلال از این پرونده خبر داشتند و می توانستند همین مبلغ به اصطلاح کم را پرداخت کنند و نگذارند کار به این جا برسد.
آغاز پرونده های جنجالی با ژوزه!
به نظر می رسد اولین پرونده بدهی های بزرگ را باید به نام مانوئل ژوزه و پرسپولیس نوشت؛ مردی که هیچ کاری انجام نداد اما پرسپولیسی ها را حرص داد؛ یک میلیون و 300 هزار یورو گرفت و پرونده اش بسته شد. این غرامت را می توان جزو اولین پروندههای تیمهای ایرانی دانست که باعث شد پول هنگفتی هدر برود.؛ مرد اول این پرونده محمد رویانیان بود اما حتی یک ریال این مبلغ هم از جیب او نرفت!
زمانی که پرونده ژوزه بسته شد کمتر کسی تصور می کرد که روزی برسد که هرپرونده با آغاز پرونده دیگر بسته شود!
بدهی های سه سال گذشته پرسپولیس و استقلال که برخی از آن ها پرداخت و برخی هنوز پرداخت نشده به شرح زیر است:
پرسپولیس
475 هزار یورو بودیمیر (به همراه 5درصد سود)، 580 هزار دلار گابریل کالدرون، یک میلیون و 183 هزار دلار برانکو ایوانکوویچ، 231 هزار دلار زلاتکو ایوانکوویچ، 192 هزاردلار ایگور پانادیچ، 90 هزار دلار مارکو استیلینوویچ،87 هزار دلار نیسلون، 75 هزار دلار اینیگو والنسیا و 11 هزار دلار سرتن چو.
استقلال
550 هزار دلار شفر (به اضافه سود دیرکرد)، 20 هزار دلار مارتین فورکل، 90 هزار دلار جپاروف، 42 هزار دلار گادوین منشا، 125 هزار دلار پاختاکور، 300 هزار دلار بویان نایدنوف، 430 هزار پروپئیچ.
با اعلام کمیته انضباطی فیفا به باشگاه استقلال، باشگاه باید به دلیل تخلف در قرارداد با سرمربی ایتالیایی رقم معادل یک میلیون و چهارصد هزار یورو به عنوان غرامت بپردازد.. پادوانی نیز در خواست 9 میلیون دلار غرامت کرده که باشگاه استقلال مدعی است بیش از 100 هزار دلار به این بازیکن پرداخت نمی کند. ساشا شفر نیز که درخواست 160 هزار دلار کرده بود به این دلیل که مدرک مربی گری نداشت درخواستش رد شد.
این موارد را می توان مهم ترین پرونده های سرخابی دانست و آن ها در طول این سال ها هزینه های زیادی را پرداخت کردند. به تمام این هزینه ها، دستمزد وکلا و سپری کردن مراحل اداری که مستلزم پرداخت پول بوده را هم باید اضافه کرد.
همان طور که گفته شد به ندرت این اتفاق افتاده که از پرونده های بالا تیم ها برنده بیرون بیایند اما مشکل عدم حرفه ای بودن قراردادها در تمام آن ها کاملا واضح است.
از شعارهای عوام فریب تا عدم حضور ذهن مدیران سرخابی!
کارشناسان مختلفی در سال های گذشته مشکلات به وجود آمده برای مدیران سرخابی را آسیب شناسی کرده اند اما در این بین تصمیماتی گرفته می شود که بی تاثیر بر اتفاقاتی که برای دو باشگاه می افتد نیست؛ مثلا یکی از اقدامات وزارتخانه ممنوعیت امضای قرارداد با بازیکنان و مربیان خارجی بود؛ در حقیقت وزارت ورزش به جای حل مسئله، صورت آن را پاک کرده است و با این قانون عملا دست دو باشگاه را بسته است.
اگر همان زمان که محمد رویانیان که هیچ سررشته ای در فوتبال نداشت در پروژه ژوزه و هزینه هنگفتی که به پرسپولیس وارد کرد مورد مواخذه قرار می گرفت یا با سایر مدیران مثل فتح الله زاده، انصاری فرد، سعادتمند، عرب، رسول پناه و... برای اینکه محبوب هواداران شوند با پول بیت المال نمایش به راه می انداختند برخوردهای جدی صورت می گرفت امروز اتفاقاتی اینچنینی نمی افتاد که خیال مدیران از این راحت باشد که هر کاری هم که بکنند، کسی نیست که یقه شان را بگیرد.
در سال های قبل همیشه این نقد به وزارت ورزش وارد بود که چرا هر ساله مدیران این دو باشگاه را تغییر می دهد! نکته ای که حالا به چند ماه تقلیل پیدا کرده و نفراتی می آیند، می روند و بدهی روی دست باشگاه ها باقی می گذارند که هر کاری بلد هستند غیر از مدیریت در دنیای فوتبال.
شعارهای عوامفریب، مصاحبه و وعده برای محبوبیت و شوآف از جمله عملکردهای این مدیران است. آن ها نه تنها یک ریال از جیب خودی برای تیم ها خرج نمی کنند بلکه به قدری به منفعت می رسند که در دوران حضورشان حاضر هستند هر انتقادی را تحمل کنند و دست به هرکاری بزنند. زمانی هم که برکنار می شوند لیستی از کارهای خود ارائه می دهند تا مدیریت شان را عالی جلوه بدهند حتی اگر فیلم فحاشی شان پخش یا وعده پوشالی تولید مواد غذایی با برند باشگاه عملی نشود!
وزارت ورزش هم با این کارمندانش که بدون هیچ بررسی به سمت مدیرعاملی منصوب می شوند، به قدری دوستانه رفتار می کند که هیچ کدام ابایی از انجام کار غیراصولی و غیرقانونی ندارند؛ اگر این گونه نبود رسول پناه امروز به خاطر ادبیات زشت و فحاشی هایش مورد بازخواست وزارت قرار می گرفت. البته وزارت ورزش گاهی به جای بازخواست، تصمیم می گیرد مدیران ناکارآمد را تشویق کند و برای مثال ایرج عرب را که یک فصل کابوس وار برای پرسپولیس رقم زد را به عنوان سرپرست فدراسیون دوومیدانی قرار می دهد که در نهایت درباره پرونده بودیمیر گفت: حضور ذهن ندارم!
تک تک این رفتارها منجر به این می شود که هیچ مدیری مسئولیت عملکردش را در دوران حضور در سرخابی ها قبول نکند و به راحتی اقداماتی انجام دهد که منفعتش تنها شخصی است. آن ها می دانند که هر کاری انجام بدهند مورد بازخواست قرار نمی گیرند و دوره مدیریت شان به قدری کوتاه است که کسی یادش نمی آید فلان پرونده مقصرش چه کسی بود؟ آیا کسی از انصاری فرد درباره پرونده کالدرون پرسید؟! آیا کسی پیگیر شد که غرامت شفر در دوره کدام مدیر بود؟ پس خیال همه شان راحت است و هرکاری دلشان بخواهد انجام می دهند.
حال تصور کنید که مدیران در مقطع طولانی در مدیریت این دو باشگاه بمانند؛ هر کار اشتباه نتیجه اش در دوره مدیریت خودش مشخص شود یا آن که بداند حتی اگر در منصب نباشد باید پاسخگوی مشکلاتی باشد که خودش ایجاد کرده؛ آیا بازهم اینگونه مدیریت می کند؟ قطعا پاسخ منفی است. در این شرایط تعداد نفراتی که متقاضی مدیرعاملی این تیم ها هستند هم کمتر می شود چرا که می دانند خبری از سود شخصی نیست و باید پاسخگوی تک تک کارهایشان باشند.
وقتی مدیران عامل می دانند مهمان یک سال باشگاه هستند و قراردادهای عجیب و غریبی که می بندند نه در زمان خودشان، بلکه در زمان مدیر بعدی نمایان می شود هیچ ترسی ندارند و این چرخه ادامه پیدا می کند و هرمدیری بدهی ها را به عنوان ارثیه برای بعدی می گذارد. به نظر می رسد مدیران پرسپولیس و استقلال به این ضرب المثل معتقد هستند که "دیگران بدهی ساختند و ما پرداخت کردیم؛ ما بدهی می سازیم تا دیگران پرداخت کنند!" و امان از بیت المال که باید این نواقص عجیب را جبران کند!
بیشتر بخوانید: راه قهرمانی آسیا بالاخره باز میشود؟
253 251
کد خبر 1510814