شنبه 3 آذر 1403

پول سیاه فالگیری

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
پول سیاه فالگیری

فالگیرها و دعانویس‌ها مدعی‌اند همه‌چیز را درباره ما می‌دانند اما ما اطلاعات بسیارکمی از آنها و زندگی‌شان داریم. به‌جز خانه‌هایشان که در اغلب اوقات شبیه بازار شام - به‌هم ریخته و نامرتب - است...

به گزارش مشرق، ضرب‌المثل «آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود» اینجا چندان کارایی ندارد؛ چراکه گاهی همان گزیدگی اول، کار دست انسان می‌دهد.

اولین‌بار که خودت آن شماره لعنتی را از روی دیوار برمی‌داری و تماس می‌گیری یا به دایرکت پیج اینستاگرامی می‌روی، دیگر تو تصمیم‌گیر زندگی‌ات نیستی... حداقل تا روزی که به خودت می‌آیی، اینچنین است... این را همه آنهایی که یکشنبه 28 مرداد (13 صفر) خودشان را به بازار رساندند تا برای خانه‌دار شدن، «جاکلیدی» و برای بچه‌دار شدن، «کالسکه» یا «لباس کودک» بخرند، تایید می‌کنند.

بازاری‌ها آن روز، خوشحال و مبهوت، این خریداران متمایز را که معتقد بودند خرید در روز 13 صفر، «خوش‌یمن» است، نظاره می‌کردند. اما چه کسی آن‌هم به‌یکباره در سیزدهم صفر 1446 پرده از خوش‌یمنی چنین روزی برداشته بود و چگونه این حجم از مردم از این خوش‌یمنی آگاه شده بودند؟ هیچ‌کس درباره آن چیزی نمی‌دانست و مثل همیشه، همه از «شایعه» سخن می‌گفتند.

اما این تنها یک شایعه نبود. یک هفته بعد و حین جست‌وجو در صفحات مجازی درباره فالگیری، متوجه شدم آنها روز 13 صفر را «روز حاجت گرفتن حاجتمندها» معرفی کرده‌اند و برای آن دستورالعمل خاصی هم چیده‌اند.

در یکی از این صفحات مجازی از دنبال‌کنندگان خواسته شده بود که ابتدا «آیت‌الکرسی» بخوانند و پس از آن اقدام به خرید کنند: «13 صفر (28 مرداد) بسیار بسیار خوش‌یمنه و به نیت هر چیزی که خواستید یه خریدی انجام بدید.»

پس از این بود که سیلی از جمعیت به بازارها سرازیر شدند. آنهایی که دست‌شان به دهان‌شان می‌رسید به بازار طلا و آنهایی که ضعیف‌تر بودند به بازارهای دیگر هجوم بردند. در این بین یک‌نفر هم به این سوال فکر نکرد که چگونه ممکن است با خرید یک ماشین اسباب‌بازی صاحب خودرو شد؟ این یک برش بسیار کوچک از تبعاتی است که فالگیرها می‌توانند بر زندگی افراد و حتی یک جامعه سوار کنند.

من ناخواسته بخشی از این تبعات را در زندگی‌ام تجربه کردم؛ وقتی برای اولین‌بار و در اثر حس کنجکاوی پایم به دنیای فال و فالگیری باز شد. سال‌ها قبل یکی از بستگان که به فالگیر مراجعه کرده بود، با آب‌وتاب فراوان تعریف می‌کرد که آن فالگیر «موکل» دارد. (موکل به جن یا فرشته‌ای می‌گویند که به وسیله فالگیر برای انجام کارهای خیر یا شر تسخیر شده است.) آن فرد مدعی بود که تنها با یک قطعه عکس، فالگیر با کمک موکلش می‌تواند تمام زیروبم زندگی شخص را بگوید.

جذابیت چنین تجربه‌ای مرا به‌همراه چند عکس از دوستانم به خانه فالگیر کشاند. نوبت به من که رسید عکس‌های از قبل آماده‌شده را تحویلش دادم. روسری‌ای را روی سرش کشید و عکس‌ها را در آینه‌ای که مقابلش بود، قرار داد.

برایم یک‌به‌یک درباره صاحبان عکس‌ها توضیح می‌داد: «این بلندپروازه؛ نمی‌شه روش حساب کرد... این یکی هم حواسش به پول و مادیاته اما نیم‌نگاهی هم به تو داره...» کمی با مکث صحبت می‌کرد و این برای من به‌معنای سانسور چیزهایی بود که احتمالا موکلش به او می‌گفت.

در آن لحظه دوست داشتم صدای موکل را بشنوم اما نمی‌شد. کم‌کم با بانوی فالگیر احساس راحتی کردم؛ گویی پیش ناجی آمده‌ام.

در یک لحظه تصمیم گرفتم حس‌های ناخوشایند تجربه‌شده‌ام را برایش بازگو کنم و کردم... دستم را روی آینه‌ای که جلویش بود، گذاشت... به‌یکباره برافروخته شد: «خبر داری برات دعا نوشتن!؟ 6 ماهه... بردن یه‌جا خاک کردن.»

«کی این کار رو کرده؟»

«ناراحت نمی‌شی؟ آدمیه که با تو نسبت نزدیکی داره...»

حسابی باورم شده بود... گفتم این کارها فقط از فلانی برمی‌آید... بلافاصله تایید کرد: «خودشه! خیلی آدم پست و کثیفیه... دلیل حال بد تو همین طلسمه.»

متعجب بودم و از سر استیصال در مشت فالگیرگرفتار. راه چاره را پرسیدم. به چند روز آینده حواله داد و شکستن طلسم. از آینده‌ام پرسیدم، پاسخش این بود که «تا این طلسم رو باطل نکنی موکلم نمی‌تونه هیچی درباره آینده‌ات بگه.»

هنوز باورم نمی‌شود که چگونه توانستم خودم را راضی کنم و یک به‌یک دستوراتش را برای باطل کردن طلسم انجام دهم. این تجربه و تجربه‌های دیگر، دست‌به‌دست هم دادند تا پای فالگیری به پایان‌نامه کارشناسی‌ارشدم کشیده شود و از «تجربه زیسته زنان تهرانی از پدیده فالگیری» بنویسم.

سرک به دنیای فالگیرها

فالگیرها و دعانویس‌ها مدعی‌اند همه‌چیز را درباره ما می‌دانند اما ما اطلاعات بسیارکمی از آنها و زندگی‌شان داریم. به‌جز خانه‌هایشان که در اغلب اوقات شبیه بازار شام - به‌هم ریخته و نامرتب - است، دانستنی دندان‌گیری نصیب مراجعه‌کنندگانشان نمی‌شود.

کمتر کسی است که درباره آنها بداند؛ اینکه چه کسی هستند؟ چگونه زیسته‌اند و چه خوانده‌اند که اکنون در مقام فالگیر روزانه ده‌ها و گاهی صدها مشتری دارند؟

فالگیرها برخلاف یک یا دودهه پیش که در پارک‌ها و ترمینال‌های مسافربری مشغول کار بودند، حالا سراغ فضای مجازی رفته‌اند و از آنجا برای مردم فال می‌گیرند. اتفاقا این پیشرفت تکنولوژی، کار و بار آنها را سکه کرده است. اگر در گذشته باید دهان‌به‌دهان آدرس یا تلفن فالگیری را پیدا می‌کردی، الان با جست‌وجویی ساده در صفحات اینستاگرامی، کانال‌های تلگرامی و حتی ایتایی به چندین و چند فالگیر دسترسی خواهی داشت.

طبیعتا هر مراجعه‌کننده این صفحات سراغ فالگیری خواهد رفت که دنبال‌کننده بیشتری دارد. برای اطلاع از دنیای فالگیری که گویا متناسب نیازهای بشر، خود را به‌سرعت به‌روزرسانی می‌کند، سری به کانال‌ها و صفحات مجازی می‌زنم. در بین چندین و چند کانال تلگرامی، ایتایی و اینستاگرامی که برخی از آنها بیش از 300 هزار دنبال‌کننده دارند، کامل‌ترین توضیحات در کانال تلگرامی خانمی به نام «ش» به چشم می‌خورد. این کانال البته 12 هزار و 400 دنبال‌کننده دارد.

در کانال نوشته‌شده که بانو «ش» حداقل «27 سال سابقه کار» در انواع فال‌های «قهوه، تاروت، ورق و شمع» دارد. (فال تاروت، مبتنی‌بر تعدادی کارت مصور است که فالگیرها ادعا می‌کنند بر مبنای آن اطلاعات شخصی افراد یا آینده آنان را پیش‌بینی می‌کنند.)

در این کانال کامل‌ترین فال، ترکیب انواع فال‌هاست. ترکیب انواع فال‌ها یعنی بهانه‌ای که متقاضی پول بیشتری پرداخت کند. این فال که ادعاشده «مشهور، کامل و دقیق» است، اگر به‌صورت مجازی باشد و جواب به صورت صوتی ارسال شود 290 هزار تومان و اگر تلفنی پاسخ داده شود 350 هزار تومان برای متقاضی آب می‌خورد.

فال برای مهاجرت

این کانال فال‌هایی دارد که به‌جز دنبال‌کنندگانش شاید کسی اصلا باور نکند که برای چنین چیزهایی هم فال می‌گیرند، مثلا یکی از فال‌ها «فال راه تحصیلی و مهاجرت» است. این شکل فال احتمالا پس از افزایش تلاش‌ها برای مهاجرت از ایران به منو اضافه شده است. قیمت فال تحصیل و مهاجرت 190 هزار تومان است.

«فال احساسی و رمانتیک» دنیا و گستردگی خاص خودش را دارد و تفاوت‌شان 10 تا 20 هزار تومان است، یعنی از 190 تا 210 هزار تومان قیمت‌گذاری شده است. احتمالا آن فالی که گران‌تر است، دقیق‌تر باید باشد: «تاروت احساسی مارسلی، تاروت احساسی موکا، فال عشق تاروت کاسانوا، فال مثلثی فرازناشویی، دوکاپ قهوه احساسی (دقیق)، فال احساسی کراش و...» فال ازدواج و همسرشناسی با این تبصره که «مشخصات کامل و دقیق همسر آینده و زمان ازدواج» را تعیین کند 210 هزار تومان است.

فال کاری و مالی و مسائل اقتصادی، فال بارداری و تعیین جنسیت، فال فصل هم در این پکیج وجود دارد. البته این کانال، خدمات دیگری هم به مشتریانش می‌دهد؛ خدماتی همچون سرکتاب و طالع‌بینی، استخاره و تعبیر خواب.

اما جالب‌ترین موضوع، ذهن‌خوانی شخص مقابل یعنی پاسخ به سوالات پنهان و سکرتی است که در ذهن یک‌نفر می‌گذرد. برخلاف دیگران، این کانال گویا شبکه‌ای از همکارانش را هم پوشش می‌دهد و آنها را به‌طور رسمی معرفی می‌کند، مثلا خانم «ژ» با 13 سال سابقه کار، متخصص فال «چای و دارچین، حنا و نمک» است. قیمت تخصص «ژ» بالاتر از «ش» است.

او برای فال کامل «چای و دارچین، حنا و نمک» 245 هزار تومان می‌گیرد. خانم «ر» فرد دیگری است که با 17 سال سابقه کار، متخصصص «تاس رمل، آب‌وآینه و گوی بلورین» است. او از دو همکار سابقش قیمت‌های بالاتری دارد. «ر» برای هریک از سه نوع فال دقیق و کلی «گوی بلورین، آب و آینه و تاس رمل» 260 هزار تومان می‌گیرد.

خانم «م» هم که 17 سال سابقه کار دارد، متخصص «لنورماند، اوراکل، یونانی و کف‌بینی» است. کف‌بینی و تفسیر کامل، سرکتاب و ستاره‌شناسی یونانی، فال احساسی اوراکل جیپسی، فال احساسی اوراکل فرشتگان، فال احساسی اوراکل رومانتیک، فال لنورماند (مسائل مالی، کاری و اقتصادی) و فال لنورماند (ازدواج و همسر آینده) است.

این قیمت‌ها البته برای کسانی است که برای گرفتن پاسخ مدتی در نوبت‌اند. اگر فردی فال فوری و نوبت برای همان روز می‌خواهد باید «دوبرابر مبلغ فال» را واریز کند. جالب اینجاست که در همین کانال شماره کارت بانکی هم قرار داده شده تا افراد بعد از ارسال عکس فیش واریزی نوبت‌شان ثبت شود.

شمع‌تراپی با اعمال خاص

«شمع‌تراپی» به نظر یکی از اصلی‌ترین پکیج‌ها در فالگیری به حساب می‌آید. تقریبا تمام پیج‌های مختص به فالگیری هایلایتی درباره شمع‌تراپی دارند. در ویدئوهای شمع‌تراپی، اغلب یک برگ درخت سوزانده می‌شود و شمع به سوختن ادامه می‌دهد. فالگیرها مدعی‌اند شمع‌تراپی انرژی مثبت بسیار بالایی دارد و در برآورده کردن خواسته‌ها قدرت بسیار زیادی دارد.

اما این قدرت از کجا آمده؟ فالگیرها می‌گویند شمع نماد چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش است و از این رو قدرت زیادی دارد. البته آنها تبصره‌ای هم دارند تا بگویند شمع‌تراپی کار هرکسی نیست و «قوانین» آن باید «به‌نحو احسن» اجرا شود: «در شمع‌تراپی از انرژی شمع برای وصل شدن به شعور هستی و کائنات برای رسیدن به اون هدف و خواسته‌مون استفاده می‌کنیم و در این تله‌پاتی انرژیه که شما نتیجه رو دریافت می‌کنید.»

از این رو ادعا شده که در تمام مدت انجام مراسم، هربار افراد «فرکانس‌های جدید» دریافت می‌کنند و با توجه به حال‌شان «متوجه تغییر» خواهند شد. در صفحات فالگیری، شمع‌تراپی دنیایی از خواسته‌ها را پوشش می‌دهد؛ از مهر و محبت تا رفع گریه کودک و قبولی در کنکور.

هزینه شمع‌تراپی به وابسته اندازه شمع است، یعنی این عمل با شمع کوچک 700 هزار تومن و با شمع بزرگ 800 هزار تومن هزینه دارد. در صفحه‌ای دیگر همین شمع‌تراپی آیین دیگری دارد. در این صفحه ادعا شده که اگر هنگام دعا کردن یا زمانی که خواسته‌ای از خداوند داریم شمعی روشن کنیم، درخواست‌مان زودتر به «عالم ملکوت» خواهد رسید و «انرژی شمع» باعث «اجابت» خواسته توسط پروردگار می‌شود. در این صفحه برای هر خواسته‌ای باید رنگ مشخصی از شمع را انتخاب کرد، مثلا برای شفای روحی و تقویت ایمان، «شمع آبی»؛ برای وفور نعمت و ثروت و خوش شانسی، «شمع سبز» و برای افزایش اشتیاق، قدرت، استقامت یا جذب شریک جنسی، «شمع قرمز» باید سوزانده شود.

نان در طلسم است

اگرچه هدف این گزارش تمرکز بر فالگیری است ولی برخی فالگیرها حاضر نیستند از درآمد دعانویسی و طلسم چشم‌پوشی کنند. به نظر می‌رسد گران‌ترین خدمات در دنیای فالگیرها در حوزه طلسم است. در یکی از صفحات نوشته شده که «بنابر درخواست» ها، با دعانویسی که «بسیار بسیار مجرب، ماهر و مشهور در سرتاسر دنیا» است و «حالا حالاها کسی نمی‌تونه ازش وقت بگیره واسه انجام دعا» هماهنگی صورت گرفته است.

این فرد که به‌گفته مدیر صفحه «بالای 60 سال سابقه در دعانویسی و طلسمات مشهور» دارد، برای دعا یک‌میلیون و 900 هزار تومان و برای طلسم سه‌میلیون و 800 هزار تومان می‌گیرد. این دعاها و طلسم‌ها، شامل همه درخواست‌ها می‌شود.

این رقم ثابت نیست و برای هر خواسته قیمت می‌تواند متفاوت باشد، به‌عنوان مثال سه‌سال پیش برای دعای ازدواج، دعانویسی در یک روستا دومیلیون تومان درخواست کرد. طلسم و شکستن طلسم به‌مراتب از این رقم‌ها بالاتر است و گاهی قیمتش تا چند ده میلیون هم می‌رسد.

سفر به دنیای جی‌تی‌آی

باور کردنش سخت است اما یک صفحه اینستاگرامی به مخاطبانش «کدهای کیهانی» می‌دهد و تاکید دارد که با آن زیاد فرشتگان را آزار ندهند. این صفحه با 320 هزار دنبال کننده، به‌عنوان نمونه کد کیهانی پول فولی... «پنج، دو، صفر» را معرفی کرده که افراد برای پولدار شدن باید این کد را بسیار تکرار کنند.

در یک داستانک این صفحه در پاسخ به درخواست از فرشته‌ها نوشته که «لطفا در روز یک‌بار درخواست بدین چون فرشته‌ها در ابعاد بالاتر هستن و ما در بعد 3 هستیم و براشون سخته از ابعاد بالاتر بیان...» کد جذب عشق هم 731027824 است. البته این اعداد را باید تک‌رقم به تک‌رقم خواند. کد باطل‌السحر قوی هم 69900 هست. در صفحه تاکید شده که این کد را «نباید روی کاغذ نوشت» و فقط باید «روزی 34 مرتبه به مدت 3 روز خواند.»

پکیجی به نام «رفع سنگینی»

این صفحه مدعی است «طلسم و جادو» غیرواقعی است و برای همین از آن پرهیز می‌کند اما به‌جای آن پکیج‌هایی دارد که نامش کمتر به گوش انسان خورده است. یکی از این پکیج‌ها «پکیج رفع سنگینی» است... در توضیح نوشته که «یکی از مواردی که تو پکیج رفع سنگینی بهتون یاد داده می‌شه، اینه که می‌تونین تو خواب شخص مورد نظرتون وارد شید و حتی به رابطه درمان بدید.» در این پکیج کدی به فرد اعطا می‌شود که باید سوزانده شود.

سرنوشت اتفاقات 20 روز بعد

صفحه دیگر اینستاگرامی با 109 هزار دنبال‌کننده، پست‌ها و ویدئوهایی گذاشته که سرنوشت هفت‌روز و 20 روز اتفاقات را برای مخاطبان می‌گوید. در صفحه نوشته شده «چون این فال‌ها کلی است، برای فال شخصی و جزئیات باید دایرکت بدید.» فال کلی به این شکل است که افراد مبلغ مورد نظر را واریز می‌کنند. این افراد می‌توانند از 1 تا 100 نفر یا بیشتر هم باشند. فالگیر هم به‌صورت کلی، 12 تفسیر ارائه می‌دهد که هر تفسیر مختص به یک‌ماه است، مثلا فال فروردین‌ماهی‌ها برای همه آنهایی که در فروردین به دنیا آمده‌اند و هر سن و هر شغلی دارند، معتبر است. برای متولدین سایر ماه‌ها هم وضع همین‌گونه است.

پاکسازی با تخم‌مرغ و گرفتن کد خیانت

صفحه دیگر توسط یک مرد مدیریت می‌شود. این صفحه بیش از دیگران برای مشتریانش گزینه دارد. پاکسازی با تخم‌مرغ، کف‌بینی و چاکراها از گزینه‌های متمایز اوست. این فالگیر در پاکسازی با تخم‌مرغ هم، سه‌پکیج مختلف دارد: «رفع چشم‌نظر، باطل‌السحر، از بین بردن بیماری یا ترس بیماری.» در مورد بیماری گفته‌شده دو تخم‌مرغ لازم است؛ یکی برای انتقال بیماری از بدن فرد به تخم‌مرغ و سپس دفع و نابودی آن با تخم‌مرغ دوم. این فرد حتی ادعا کرده که «اگر بیماری ژنتیک، ارثی یا نفرین اجدادی» است باید «یک تخم‌مرغ به تخم‌مرغ‌های دیگر اضافه شود.» اما به نظر ویژه‌ترین خدمت این صفحه کدی است به نام «اجتناب از خیانت» که با گرفتن این کد و نوشتن آن ته‌کفش همسر، دیگر امکان خیانت بالکل رفع می‌شود.

چرا مردم به فالگیر مراجعه می‌کنند؟

هر شخصی برای مراجعه به فالگیر، دلیل خودش را دارد اما غالبا این افراد با ضعف‌ها و ناتوانی‌هایی مواجه‌اند که خودشان نمی‌توانند برای آن راه‌حلی پیدا کنند. به عبارت ساده‌تر، افراد در مواقعی که اعتمادبه‌نفس و عزت نفس پایینی دارند و دچار اضطراب و یاس‌اند، برای درک وقایع، به سراغ فالگیرها می‌روند. این البته درد بشر امروزی نیست و در گذشته هم مردم در برابر وقایعی که توانایی تغییر آنها را در خود نمی‌دیدند، راهی دکان فالگیران و دعانویسان می‌شدند.

ناصر نجمی، نویسنده و مترجم احتمالا در کتاب طهران عصر ناصری به‌طور شفاف کسانی را که در دوران صدارت میرزا حسین خان سپهسالار (1249 هجری شمسی) به صید دعانویسان می‌افتاده‌اند؛ ثبت و ضبط کرده است. او نوشته که این جماعت «جاهل رنگ‌کن»، که سرمایه اصلی‌شان «نیرنگ بازی و ترفند و شیادی» بود، گاهی «دختران بی‌خریدار و ترشیده و در خانه پدر و مادر مانده و زن‌های هوودار، دلدادگان حسرت‌کشیده و بی‌پول و زنان طرف بی‌مهری شوهر قرار گرفته» را به‌سوی خود می‌کشیدند. از نظر او، دعانویسان «خلایق خالی‌الذهن و سرخورده و شاخ‌شکسته را به‌عنوان کارگشایی و کارراه‌اندازی و رهایی از بدبیاری و بدبختی به دام گاه‌های خود» می‌کشاندند.

نقطه مشترک همه کسانی که در دوران صدارت میرزا حسین خان سپهسالار سردر دکان دعانویسی می‌کردند، ناتوانی در تغییر سرنوشت بوده است. از دختری که بی‌همسر بوده تا زنی که هوو بر سرش آمده است و... همگی در بحرانی گرفتارند که به نظرشان خودشان راهی برای برون‌رفت از آن ندارند و از همین رو دست به دامان دعانویسان و رمال‌ها می‌شدند.

با گذشت بیش از یک قرن از آن روزها، تقریبا همه به همین علت به سراغ فالگیران می‌روند؛ چراکه تصور می‌کنند، فالگیرها از گذشته آگاهند و می‌توانند برای آینده‌ای که آنها از ساختن آن ناتوانند، نسخه‌ای شفابخش بپیچند. بررسی‌ها نشان می‌دهد دلیل اصلی مراجعه افراد به فالگیران عموما پیرامون موضوعاتی مهم و سرنوشت‌ساز و به عبارتی نقاط عطف زندگی است.

با این حال اولین و مهم‌ترین موضوع در فالگیری، به «روابط عاطفی و ازدواج» مربوط می‌شود. اگرچه هیچ آمار قاطع و قابل استنادی در این باره وجود ندارد اما چندی پیش برای یک پژوهش دانشگاهی با 12 نفر که بارها به فالگیرها مراجعه کرده‌اند، گفت‌وگو کرده‌ام. خروجی این گفت‌وگوها، کمک کرد تا بتوانم یک دسته‌بندی درباره چرایی مراجعه به فالگیرها داشته باشم.

1. روابط عاطفی و ازدواج:

یکی از دغدغه‌های مهمی که افراد را به سمت فالگیری سوق می‌دهد، مساله رابطه عاطفی و دلدادگی‌ها و جدایی‌ها در زندگی است. از نظر آنها فالگیر به‌عنوان کسی - و شاید تنها کسی - که توانایی دیدن آینده افراد را دارد، مرجع قابل اعتمادی است که از طریق او می‌توانند پاسخ خود را درخصوص اینکه آیا سرانجام روزی معشوقی در زندگی آنها حضور خواهد داشت و در کنارشان باقی خواهد ماند یا اینکه باید خود را برای یک شکست عشقی و جدایی در روابط عاطفی آماده کنند، به دست می‌آورند.

درواقع فال پدیده‌ای است که این امکان را به افراد می‌دهد تا از لحظات تنهایی ناشی از جدایی و شکست عشقی در مسیر زندگی خود و همچنین لحظات خوب و مسرت‌بخش باهم بودن، پیشاپیش مطلع شوند. به این دلیل است که افراد به قابلیت پیشگویی و آینده‌بینی فالگیران بسیار بها می‌دهند.

از سویی دیگر، روابط عاطفی و مسائل مربوط به آن در نظر افراد همچون کوه یخی است که تنها بخشی از آن برای او قابل رویت است و درمقابل، بخش عظیمی از آن از نظر وی پنهان و غایب است.

چنانکه فرد بخواهد به تنهایی برای درک این مساله تلاش کند، لاجرم نیازمند گذر زمان قابل توجهی است، درحالی که فالگیر مدعی است که می‌تواند هرچه سریع‌تر ابعاد ناشناخته رابطه عاطفی را کشف کند و راه میانبر یافتن سوالات رابطه عاطفی باشد.

2. فرزندآوری و آینده فرزندان

این موضوع در ادامه مقوله ازدواج و روابط عاطفی معنا می‌شود؛ چراکه به نوعی نتیجه و حاصل آن است. اگر ازدواج را اولین تغییر مهم در مسیر و روند زندگی قلمداد کنیم، فرزندآوری و آینده فرزندان دومین مساله‌ای است که در پی آن اتفاق می‌افتد.

مراجعه‌کننده اعتقاد دارد که فالگیر قادر است در این باره هم دست به پیشگویی بزند. در حقیقت، پیشگویی تعداد و جنسیت فرزندان، کیفیت زندگی آنها در آینده و حتی درمان و علاج نازایی از جمله مسائلی است که فالگیران به آن ورود دارند.

3. روابط اجتماعی و کاری

باور مراجعه‌کنندگان این است که فالگیرها حتی می‌توانند نقش تنظیم‌کننده رفتار و کردار مراجعه‌کننده را برعهده بگیرند.

از این رو سعی می‌کنند از سیاست و درایت فالگیر در جهت تنظیم روابط دوستانه و ارتباطات اجتماعی بهره ببرند تا بلکه بتوانند با در پیش گرفتن یک الگوی رفتاری مناسب و متعادل، خود را از آسیب دیگران مصون بدارند.

فالگیرها در چنین مواقعی، درخصوص دوری کردن و فاصله گرفتن از افرادی خاص به مراجعه‌کننده اخطار می‌دهند و به او گوشزد می‌کنند که برای دوری از کشمکش و مجادله، همواره چهارچوبی مشخص در رابطه با همکاران داشته باشند.

4. مسائل شغلی و اقتصادی

تغییر و تحول و تصمیم‌گیری درخصوص مسائل شغلی و مالی، بی‌شک با مخاطرات فراوانی روبه‌رو است و فرد با اما و اگرهای بسیاری در این زمینه مواجه می‌شود. درواقع او در عین آنکه ممکن است با وارد شدن در یک شغل یا انجام یک معامله اقتصادی به سود کلانی دست پیدا کند، اما این امکان نیز وجود دارد که به واسطه یک خطا، ضرری جبران‌ناپذیر ببیند یا جایگاه شغلی‌اش را از دست بدهد.

در اینجا باز هم رجوع به فالگیر موضوعیت پیدا می‌کند تا فرد از سرانجام اقدامات اقتصادی‌اش که بر خود وی پوشیده است، مطلع شود و اطمینان حاصل کند که خطری او را تهدید نمی‌کند و امنیت شغلی او تا مدت زیادی تامین است.

انتظار برای گشایش مالی در زندگی نیز از جمله مسائل قابل توجهی است که مراجعه به فالگیر را برای گروهی از آدم‌ها توجیه‌پذیر می‌کند.

مراجعه‌کننده قدرت تشخیص خود را برای چنین اقداماتی کافی نمی‌داند، چراکه تلویحا به این اصل معتقد است که خود او دارای دیدی همه‌جانبه نیست و نمی‌تواند به تنهایی تمامی زوایای امور را مورد بررسی قرار دهد.

5. جابه‌جایی مکانی

فروش خانه و نقل مکان به خانه جدید از جمله مسائلی است که برخی را به فکر مراجعه به فالگیرها می‌اندازد. علاوه‌بر این، گاهی مراجعه‌کننده درباره جایی که در آینده به آنجا می‌خواهد وارد شود یا مهاجرت کند و از آن به بعد زندگی جدیدی برایش رقم بخورد یا در قالب یک مسافرت، به‌طور موقت از مکان فعلی‌اش دور شود، از فالگیر نظر می‌خواهد.

6. مسائل تحصیلی و آموزشی

دوران تحصیل و مسائل مربوط به آن هم بعد دیگری از زندگی افراد است. عبور از یک مقطع تحصیلی به نوعی معادل عبور از یک مرحله به مرحله دیگری از زندگی است و یک نقطه عطف محسوب می‌شود.

بنابراین، در این مورد هم فالگیر پیشاپیش اطلاعاتی درباره آینده تحصیلی مراجعه‌کننده می‌دهد.

آزمون‌های مهمی همچون کنکور، بی‌شک در زندگی هر دانش‌آموز، دانشجو و خانواده‌اش یک نقطه عطف حساس و با اهمیت به حساب می‌آید و لذا آگاهی زودهنگام از نتیجه سرنوشت‌ساز آن در نظر افراد بسیار موضوعیت دارد.

7. وقایع بد و شوم

مراجعه به فالگیر همواره برای خبرهای خوشایند و مطلوب نیست. گاهی او می‌تواند در نقش یک جغد شوم ظاهر شود و از اتفاقات ناخوشایندی در آینده افراد بگوید. بدیهی است که هیچ‌کس تمایل به شنیدن این دست از گفته‌های فالگیر ندارد.

8. طلسمات

وقوع مشکلات و موانع در زندگی روزمره امری بدیهی و اجتناب‌ناپذیر است که افراد در مواجهه با آنها تمهیدات و تدابیر مختلفی می‌اندیشند و درصدد حل آنها برمی‌آیند.

در برخی مواقع مشکلات به‌گونه‌ای مشکوک و لاینحل به نظر می‌رسند، گویی هم سرمنشا و هم راه‌حل آنها را باید در جایی ورای جهان عینی و مادی جست‌وجو کرد.

در چنین شرایطی افراد هنگامی که به فالگیر مراجعه می‌کنند، برطبق صحبت‌های او، درمی‌یابند که حقیقتا مشکل و گرفتاری آنان به عوامل و پدیده‌های ماورائی همچون طلسم و جادو بر می‌گردد که پر واضح است برای رفع آن، چاره‌ای جز گوش سپردن به توصیه‌ها و راهکارهای فالگیران، نمی‌بینند؛ چراکه به باور آنها، فالگیران تنها کسانی‌اند که نسخه ابطال طلسم نزد آنان موجود است.

روش‌های متداول فالگیری

روش‌های فالگیری ارتباط غیرقابل اجتنابی با ابزارهای مورد استفاده دارند. این ابزارها را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ دسته اول آن نوع از اشیا و وسایلی است که برای ما محسوس و ملموس است. به عبارت دیگر، آنها ابزارهایی هستند که در طول زندگی‌مان بارها با آنها برخورد داشته و چه‌بسا به منظورهای دیگری از آنان استفاده می‌کنیم.

اما دسته دوم، ابزارهایی هستند که برای افراد به هیچ عنوان محسوس و ملموس نیستند و در دایره نادانسته‌هایشان قرار می‌گیرند. موجودات ماورائی و متافیزیکی در این دسته قرار می‌گیرند که برخی فالگیران مدعی ارتباط با آنهایند و درواقع تمام توانایی آنها در زمینه پیشگویی مدیون چنین ارتباطی است. این موجودات را می‌توان به مثابه ابزاری در دست فالگیران تلقی کرد. فالگیران به واسطه آنها کار پیشگویی و آینده‌بینی را انجام می‌دهند.

دسته اول: این مورد به روش‌ها و شیوه‌های متنوع فالگیری که افراد تجربه مواجهه با آنان را داشته‌اند، اشاره دارد.

لازم به ذکر است که تنوع روش‌های فالگیری فقط براساس تفاوت وسایل و اشیا مورد استفاده نیست، بلکه هر یک از این شیوه‌ها، کاربردهای مخصوص به خود را دارند و انتخاب هر یک از آنها بستگی به آن دارد که مراجعه‌کننده به دنبال کسب اطلاع و آگاهی از چه چیزهایی و چه مقطع زمانی از زندگی خود است. در چنین شرایطی، فالگیر همچون طبیبی ظاهر می‌شود که با توجه به نوع بیماری مراجعه‌کننده، داروی مناسبی را برای او تجویز می‌کند.

با استناد به گفته‌های افراد مراجعه‌کننده، فال قهوه وسیله‌ای برای پیشگویی آینده و فال تاروت، راهی برای درک وضعیت کنونی روحی و روانی افراد است. آینه‌بینی هم روشی برای یافتن اموال مسروقه و گمشده است.

دسته دوم: دسته دوم، ارتباط فالگیر با موجودات ناشناخته است. سوال مهم در این مرحله این است که در این شیوه، پیشگویی «توسط» فالگیر صورت می‌گیرد یا به «وسیله» فالگیر؟ برای پاسخ به این پرسش، باید نخست به توضیح پدیده‌ای تحت عنوان «موکل» پرداخت که بنابه گفته مشارکت‌کنندگان، برخی فالگیران با چنین موجود غیبی و ماورائی در ارتباطند و درحقیقت به واسطه آنها از آینده مطلع می‌شوند و خبر می‌گیرند.

ظاهرا این موکل است که توانایی و قابلیت آن را دارد که دیوار زمان را بشکند، در آن سیر کند و هر آنچه را که در آینده هست، به اطلاع فالگیر برساند و درنهایت فالگیر آن اطلاعات را در اختیار مشارکت‌کننده بگذارد.

با توجه به این توضیحات، فالگیر درحقیقت نقش یک واسطه را دارد که میان مشارکت‌کننده و موکل قرار می‌گیرد و مسئول تبادل اطلاعات است. در این بین، برخی مراجعه‌کنندگان معتقدند که وقوع مشکلات و شوربختی در زندگی، از عوارض سوء‌مجاورت با موکل و مراجعه به فالگیران موکل‌دار است.

افراد تا کجا در دنیای فالگیری جلو می‌روند؟

در دنیای فالگیری، شاید مردم به سادگی تجربه دسته اول یعنی فال قهوه، تاروت و... را تجربه کنند اما برای تجربه دسته دوم فال که به ماوراءالطبیعه مربوط می‌شود، کمی احتیاط دارند.

مسلم است هنگامی که صحبت از موکل و ارتباط با موجودات ماورائی در عرصه فالگیری به میان می‌آید، ناگهان ترمز اشتیاق و کنجکاوی مراجعه‌کنندگان نسبت به فالگیری گرفته شده و از تمایل آنها نسبت به این مساله کاسته می‌شود و به یکباره از آن عقب‌نشینی می‌کنند.

شاید بتوان مواجهه با فالگیر موکل‌دار را به‌عنوان وجه تیره و مخوف فالگیری از دیدگاه اغلب افراد به حساب آورد؛ چراکه موکل پدیده‌ای است که در دایره دانش بشر نمی‌گنجد و همواره پدیده‌ای ناشناخته و غریب برای او محسوب می‌شود. از این رو ترس و وحشت از آن امری بدیهی به نظر می‌رسد.

کارکردهای فال در زندگی افراد

فال برای افراد کارکردهایی دارد و همین کارکردها است که باعث می‌شود آنها در مراجعه به فالگیرها، تردید نکنند. گاهی افراد برای تسکین بی‌قراری‌های ناشی از روابط عاطفی سراغ فالگیرها می‌روند؛ گاهی برای کمک به یافتن یک مسیر در دوراهی‌ها و گاهی نیز برای ابهام‌زدایی.

البته در این بین فالگیرها هم به خوبی می‌دانند چه باید بکنند. تقریبا در تمام فال‌هایی که فالگیران منتشر کرده‌اند، اگرچه از مشکلات سخن گفته شده اما تاکید می‌کنند که فرد آن مشکلات را پشت سر خواهد گذاشت و با همین انگیزه دادن، او را برای تداوم فالگیری مشتاق می‌کنند.

1- تصور تسکین بی‌قراری‌

محصور شدن در لحظات دشوار و نفس‌گیر زندگی، یکی از مهم‌ترین دلایل مراجعه به فالگیران است و این کار زمانی بیشتر معنا پیدا می‌کند که فرد از سایر راه‌حل‌ها ناامید شده و خودش نیز توان مدیریت زندگی‌اش را ندارد.

در این شرایط گویی ظواهر امور و هرآنچه که فرد با چشم خود می‌بیند و در اطرافش می‌گذرد، همه با او سر عناد و ناسازگاری دارند و تنها راه، روی آوردن به فال است تا شاید فالگیر از عالم غیب و طالع او چیز مثبتی بگوید که مرهمی باشد بر تشویش‌ها و بی‌قراری‌هایش.

از نظر مراجعه‌کننده، فالگیر با اتصال به عالم نهان که از دیدگان او پنهان است به او مژده می‌دهد که این شوربختی سرانجام روزی به پایان می‌رسد و در ورای مشکلات و ناسازگاری‌ها عاقبت خوشی در انتظار اوست.

2- انتخاب مسیر در دوراهی

برای افراد، فال می‌تواند در زمانی که در وضعیت بلاتکلیفی و دوراهی به سر می‌برند یک راهنما و راهگشا باشد، اما این خطر نیز وجود دارد که نه‌تنها هیچ کمکی به او نکند، بلکه وضعیت را بغرنج‌تر و پیچیده‌تر کند.

به عبارت دیگر، فالگیر می‌تواند تحت شرایطی یا برای شخصی نجات‌بخش باشد، اما برای شخصی دیگری عامل سرگردانی بیشتر باشد. درحقیقت این دو کارکرد متناقض فال در زندگی مراجعه‌کننده وجود دارد.

به هر روی در دوراهی‌ها، یک مسیر درست و دیگری خطاست و فالگیر هم یکی از این دو راه را پیش پای مشتری‌اش می‌گذارد.

3- توهم ابهام‌زدایی

در طول زندگی انسان ممکن است در لحظاتی عنصر مشکوکی همچون یک رابطه اجتماعی مبهم، وارد زندگی فرد شود. درست در چنین شرایطی فرد برای ابهام‌زدایی هرچه سریع‌تر به تکاپو می‌افتد و دست به اقداماتی از قبیل فالگیری می‌زند تا باز هم شرایط را به حالت عادی، که در آن همه‌چیز برایش نامشکوک و واضح است، بازگرداند.

در اینجا، از «میانبر» استفاده می‌شود چراکه برای فهم منطق روابط انسانی باید زمان بگذرد و بسیاری مسائل به محک تجربه گذاشته شود. همچنین، برای فهم آینده نامعلوم فرد به ناچار باید صبر پیشه سازد تا آن آینده فرا برسد.

اما با توجه به تصور خصلت ماورائی فال، این قابلیت وجود دارد که افراد به واسطه آن از وجوه نامشخص و گنگ روابط انسانی و نیز آینده پر رمز و راز خود، بی‌آنکه هزینه زمانی و فکری زیادی بکنند، آگاه شوند و همه‌چیز در نظرشان شفاف و واضح شود.

به عبارت دیگر، آنچه که مدنظر مراجعه‌کننده است، فهم رفتار مبهم و مرموز افراد و سرانجام اتفاقات زندگی است.

4- امیدبخشی بی‌فرجام

روی آوردن به فالگیری برای دسته‌ای از مراجعه‌کنندگان زمانی ضروری می‌شود که در زندگی روزمره خود آنقدر دچار ملال شده و از وضع موجود به ستوه آمده‌اند که می‌خواهند به مرجعی روی آورند تا آنها را به وقوع تغییرات و تحولاتی در آینده امیدوار کند.

به بیانی دیگر، آنها فال را یک دریچه می‌دانند که آنان را از آینده مطلع می‌کند و به این امید به آن روی می‌آورند که فالگیر، آینده‌ای درخشان همراه با یک تحول درونی و انقلابی در زندگی شخصی و عبور از وضعیت ناامیدکننده فعلی را برای آنها پیشگویی کند.

5- انگیزه‌سازی برای تغییر

در برخی موارد، فال قرار است یک عنصر و محرک انگیزه‌بخش در جهت ایجاد تغییر و تحول در وضع ناخوشایند موجود باشد.

این مورد در ادامه مورد قبل (امیدبخشی) قابل بررسی است. در مورد پیشین اگر فرد شنونده صرف بود و از وعده و وعیدهای فالگیر به وجد می‌آمد و نور امیدی در دلش روشن می‌شد، در این قسمت یک قدم به جلو برمی‌دارد و در جهت ایجاد تغییر و رقم خوردن آن آینده خوب، دست به کنش می‌زند و تلاش می‌کند. درواقع این مرحله، مرحله عمل است.

6- تفریح

افراد همیشه تحت یک شرایط ناخوشایند و اضطراری به فال روی نمی‌آورند، بلکه فالگیری می‌تواند برای آنان صرفا یک تفریح و سرگرمی باشد و هیچ نقش جدی‌ای در زندگی‌شان ایفا نکند. درحقیقت، فالگیر در چنین شرایطی دیگر از یک شأن والایی برخوردار نیست که صحبت‌ها و پیشگویی‌هایش ممد حیات باشد، بلکه همچون دلقکی است که پیشگویی‌هایش حکم لطیفه‌ای را دارد که باعث خنده و شادی مشارکت‌کننده و دوستان همراهش می‌شود.

مواجهه با فال و تاثیرپذیری از آن

افراد پس از مراجعه به فالگیر و کسب اطلاعات درباره مسائل مختلف زندگی خود تا چه حد تحت تاثیر گفته‌های فالگیران قرار می‌گیرند و این تاثیرات در ذهن، رفتار و جهت‌گیری آنان چگونه بروز و ظهور می‌کند؟ روی آوردن به فالگیری کاری پرریسک است؛ چراکه فال همچون یک هندوانه دربسته است و تا فرد با آن مواجه نشود و تجربه‌اش نکند، نمی‌تواند پیش‌بینی کند تاثیرات خوب یا مخربی بر او خواهد داشت.

مسلم است که هرکس به قصد شنیدن پیشگویی‌های خوشایند و دلخواه خود به فالگیر رجوع می‌کند و به دنبال این است که پس از آن به یک حال خوب دست پیدا کند، اما در بسیاری از موارد شرایط برخلاف میل او پیش می‌رود.

بنابراین، مراجعه‌کننده در عین تجربه احساس سبکبالی و شادابی پس از بازگویی مشکلات نزد فالگیر، ممکن است احساس نگرانی از مواجه شدن با فال بد و ناامیدکننده را نیز داشته باشد.

فال، گاهی به‌عنوان عاملی تاثیرگذار روی ذهن و نگرش مراجعه‌کننده نسبت به برخی افراد عمل می‌کند و حتی ممکن است او را به سمت اعتیاد به فالگیری سوق دهد.

کسانی که مقاومت می‌کنند

در اکثر قریب به اتفاق افراد مراجعه‌کننده به فالگیران، به صراحت یا تلویحا ناتوان در برابر اقتدار فالگیران می‌شوند و گاهی این وضعیت به حد سرسپردگی نسبت به فالگیران نیز می‌رسد.

این وضعیت تا جایی ادامه پیدا می‌کند که فرد به این باور می‌رسد که هرآنچه که فالگیر پیشگویی کند، بدون هیچ شک و شبهه‌ای رخ خواهد داد و هرچقدر هم که او در جهت جلوگیری از وقوع آن اتفاق پیشگویی‌شده تلاش کند، عبث و بیهوده است.

از این مرحله به بعد، قوه عاقله فرد تعطیل می‌شود و سعی می‌کند برای هر امری، بیش از عقلش، نقش و نگارهای ته‌مانده فنجان قهوه یا کارت‌های رنگارنگ، آینده‌اش را بسازد. اما همیشه در بر پاشنه سرسپردگی در برابر فالگیران نمی‌چرخد.

گاهی افراد در مقابل پیشگویی‌های ناخوشایند و ناگوار فالگیر می‌ایستند و با اعمال و کردار خود شرایط را به سمت‌وسویی می‌برند که پیشگویی‌های فالگیر محقق نشود.

در چنین وضعیتی فرد می‌تواند از توصیه‌های خیرخواهانه فالگیر که برخلاف میل شخصی‌اش است صرف نظر کند و خودسرانه تصمیم بگیرد.

در چنین لحظه‌ای، مراجعه‌کننده دارای عاملیت است و هرگز خود را در برابر پیشگویی‌های فالگیر منفعل نمی‌داند، بلکه این قابلیت را در خود می‌بیند که بتواند با آنها مبارزه کند و خواسته خود را بر کرسی بنشاند و حتی آینده پیشگویی‌شده را تغییر دهد و احیانا فال بد را خنثی کند.

بی‌اعتباری فال

اگرچه برخی افراد، بخشی از گذشته خود را در میان برخی از جملات فالگیرها می‌یابند اما برای همه این اتفاق نمی‌افتد. بدیهی است که افراد با یک امید و اشتیاق به سمت فالگیران می‌روند و بالطبع توقع دارند پس از مراجعه به آنها، بسیاری از سوالات‌شان پاسخ داده شود و راه‌حلی برای مسائل و دغدغه‌هایشان، به برکت درایت و قدرت فالگیر به دست آورند و درنهایت به یک رضایت خاطر دست پیدا کنند.

اما واقعیت این است که فالگیران در برخی موارد نتوانستند پیشگویی‌های درست و به تبع آن کمکی سازنده به مراجعه‌کنندگان بکنند و درنتیجه، آنها ناامیدانه از همان راهی که آمده بودند بازگشته و به دنبال آن، دیدگاه‌شان درخصوص فالگیری به‌شدت منفی شده و آن را اساسا پدیده‌ای پوچ و ناکارآمد قلمداد می‌کنند.

درحقیقت، آنها تجربه‌های ناموفق خود را در این باره به کل پدیده فالگیری تعمیم می‌دهند و آن را از بیخ و بن زیر سوال می‌برند.

متقلب و سودجو بودن فالگیران

رسانه‌ها و آسیب‌شناسان اگرچه کمر به قتل فالگیری بسته‌اند اما مراجعه‌کنندگان به فالگیرها، کمتر تحت تاثیر آرا و مواضع اینچنینی قرار می‌گیرند.

اما برخی در اثر تجربه و مواجهه‌های خود با فالگیران، به مرور عدم صداقت فالگیران برای‌شان محرز می‌شود. مراجعه‌کنندگان متوجه می‌شوند که فالگیران با به کارگیری یک‌سری ترفندها، آنها را به مراجعات پی‌درپی وابسته می‌کنند تا فالگیری شبیه به یک «روان درمانی» شود و از طریق آن، منافع اقتصادی فالگیران تامین شود.

در این بین، نکته مهمی که وجود دارد این است که برخی از مراجعه‌کنندگان به مرور در برابر این رفتارهای متقلبانه انفعال را کنار می‌گذارند و با هوشیاری در برابر آنها از خود مراقبت می‌کنند.

سطح زندگی نامطلوب فالگیران

مراجعه‌کنندگان با یک واقعیت گیج‌کننده و متناقض هم روبه‌رو هستند که حقیقتا به یکباره تمام اعتبار و شأن و منزلتی که برای فالگیر قائل بودند زیر سوال می‌رود و بتی که احیانا از فالگیر ساخته شده بود، ناگهان متلاشی می‌شود. آنها در هنگام مواجهه با سطح نازل زندگی فالگیران این سوال بزرگ در ذهن‌شان ایجاد می‌شود که چطور ممکن است کسی که داعیه ارتباط با دنیای ماوراءالطبیعه را دارد در چنین بیغوله‌ای زندگی کند!؟ و البته طنز ماجرا در این است که افراد زیادی به نیت حل مشکلات و گرفتاری‌های خود به آنها مراجعه می‌کنند، اما چرا زندگی شخصی فالگیران پر از نکبت و بدبختی است!؟ اگر فالگیرها درکی از آینده داشتند، به‌طور حتم باید زندگی‌شان رویایی و دست‌نیافتنی می‌بود و نیازی به فال و فالگیری نمی‌داشتند.

اگر آنها درکی از آینده داشتند، طبیعی بود این درک را ابتدا در زندگی خودشان جاری و ساری کنند تا نیاز نباشد چشم به در و تلفن همراه بدوزند تا یک مشتری برای‌شان پیدا شود. مشاهده واقعیت‌های متفاوت از چیزی که تصور می‌شود، منجر به بازنگری افراد در مراجعه به فالگیرها می‌شود.

شکست کلیشه‌های ذهنی

فالگیری پدیده‌ای فراطبقاتی، فراجنسیتی، فرامکانی و فرازمانی است. بدین معنا که مراجعه به فالگیر هرگز منحصر به یک طبقه اجتماعی خاص نیست و به یک نوعی تمامی طبقات را دربر می‌گیرد. بنابراین، این کلیشه رایج که افراد محروم، کم‌سواد و غیرشهرنشین مشتریان فالگیران‌اند به کلی شکسته می‌شود.

حتی فالگیران هم می‌توانند از طبقه تحصیل‌کرده و متمولی باشند. از طرف دیگر، میان عوام این اعتقاد وجود دارد که فال چهره‌ای زنانه دارد. این درحالی است که در گفت‌وگوهای انجام شده با فالگیران آنها به صراحت گفته‌اند تعداد آقایانی که برای فالگیری مراجعه می‌کنند، قابل توجه و رو به افزایش است.

همچنین فالگیری پدیده‌ای فرازمانی و فرامکانی است؛ چراکه با نیم‌نگاهی به تاریخچه این پدیده می‌بینیم این مساله از دیرباز تاکنون و در جغرافیای مختلف به اشکال و انحای مختلف به حیات خود ادامه داده است و مختص به یک شهر یا کشور خاص نیست.

فعالیت آزاد فالگیرها

شبه‌علم به باورها یا اعمالی گفته می‌شود که ادعای علمی و واقعی بودن دارند اما در واقعیت بیگانه با روش علمی است. نمونه‌های باورهای شبه‌علمی بسیار گسترده‌اند؛ باور به عرفان کوانتومی، طالع‌بینی، کف‌بینی، ستاره‌بینی و... بخشی از دنیای شبه‌علم است.

ناامیدی و فقر می‌تواند زمینه‌ساز رواج شبه‌علم در یک منطقه و یا کشور شود. از همین رو در تهران قدیم دعانویسی از مشاغل رسمی بود و در کنار آن بازار رمالی، جن‌گیری، مساله‌گویی، معرکه‌گیری، سرکتاب بینی، علوم غربیه و طلسمات هم سکه بود.

در آن زمان دعانویسان یا دوره‌گرد بودند و یا دکانی دایر می‌کردند و نیازهای مردم را از این طریق برطرف می‌کردند. در دهه اخیر، هر از چندی در رسانه‌ها خبرهایی از تجاوز فالگیر و یا دعانویس به زنان منتشر می‌شود. در آن خبرها به فالگیر و دعانویس، «رمال» گفته می‌شود.

با این حال اما این رمال‌ها، اکنون به‌سادگی در شبکه‌های اجتماعی فعالند و شماره کارت‌های بانکی‌شان را برای واریز وجه در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند. با وجود اینکه رمالی طبق قوانین کشور جرم‌انگاری شده است اما به‌نظر نمی‌رسد نهادهای مسئول چندان تمایلی به برخورد با این افراد داشته باشند.

آنها حتی در شبکه اجتماعی داخلی ایتا که تحت نظارت داخلی است، به‌سادگی مشغول فعالیت‌های مجرمانه هستند. در چنین وضعیتی، تنها راه، برحذر داشتن مردم از مراجعه به فالگیرها و دعانویس‌هاست.

شاید بهتر باشد در موضوع فالگیری، به‌جای ضرب‌المثل «آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود»، نوشت آدم عاقل، از همان یک سوراخ هم نباید گزیده شود والا با پایانی نامشخص روبه‌رو خواهد بود.

گفت‌وگو با فالگیر ارمنی

آنقدر حدس می‌زنی تا حرفه‌ای می‌شوی

زمستان دو سال پیش قرار بود با یکی از فالگیرها که از اقلیت‌های دینی است، ملاقات کنم... محل ملاقات یکی از کافه‌های تهران بود... او پوشش خود را مناسب برای کافه نمی‌دید ولی در نهایت آمد... به‌جای کفش، دمپایی پا کرده بود. گذشت تا اینکه چند وقت بعد، در یک تماس تلفنی، از من 500 هزار تومان پول قرض می‌خواست! می‌گفت کم آورده است.

تابستان 1403 برای نوشتن گزارش درباره فالگیرها، در یک روز گرم تابستانی به سراغش می‌روم تا این‌بار نه برای فال که صریح درباره شغلش بپرسم. به‌جز یکی دو سوال، به باقی سوالات پاسخ‌های کوتاه می‌دهد. از همین رو گفت‌وگو بیشتر پینگ‌پنگی جلو می‌رود. می‌گوید 7 سالی می‌شود که برای فال، پول می‌گیرد. یک روز که توی ماشین نشسته بوده و «شدید پول لازم» بوده، با خودش گفته «چی کار کنم چی کار نکنم؟» و به فکر فالگیری افتاده است. می‌گوید از کودکی فال می‌گرفته! تعجبم را که می‌بیند، کمی توضیح می‌دهد: «ما توی خونمون دوره داشتیم، زن‌ها میومدن، این برای اون فال قهوه می‌گفت اون یکی برای این.»

می‌خواهم بدانم چگونه ته فنجان قهوه را می‌خواند؟ توضیح می‌دهد: «نگاه کن، خیلی ساده است. چند تا چیز توی فال مهمه. کار، دادگاه، طلاق. تلخی عشق، مریض، دادگاهی. سه‌تا چیز که مردم درباره‌ش نگرانن. تو به سن طرف نگاه می‌کنی، اگر 60 سالشه، دادگاهی دارن، مریض دارن. دادگاه‌شون روی ارثه. بیشترش رو حدس می‌زنی. تا جایی که آنقدر حرفه‌ای می‌شی... من الان درواقع فال نمی‌گم، غریزه من، حس من به من می‌گه.»

از مراجعه‌کنندگانش هم سوال می‌پرسم. این اواخر، «مراجعه مردها بیشتر شده است.» می‌پرسم: «جدی؟ مشکلشون چیه؟»

«عشقه... جوونا عشقه. مردان 40 سال به بالا ماله، بیزینسه.»

«دخترا چی؟»

«عشقه. الان این رعنا، مشکلش عشقه. یه دختری می‌گفت فقط درباره عشقم بگو. کار نداشته باش با کارم. در طول راه یاد گرفتم که تو فالم، عشق و کار و زندگی رو همه رو با هم بگم.»

برای هر فال، 400 هزار تومانی می‌گیرد. با اینکه راحت تا روزی 2 میلیون هم به‌دست می‌آورد، درآمد حاصل از آن را «خیلی آسون از دست» می‌دهد. خودش دلیلش را «بدیمنی» درآمد فال می‌داند: «چون مردم از ته دل 400 هزار تومن نمی‌دن، برکت‌دار نیست پول فال. از این در میاد از اون در می‌ره.»

آخرین باری که دیدمش، با دمپایی به کافه آمده بود. این‌بار هم با دمپایی آمده. این را به رویش می‌زنم: «دفعه قبل هم با همین دمپایی اومده بودی کافه! انگار کلا همیشه با دمپایی هستی!»

«میرداماد و شریعتی با دمپایی میام.»

چرایی‌اش را می‌پرسم اما جوابش بیشتر ناشی از اعتماد به نفسش است تا واقعیت: «چون تبلیغاتم رو اینجا می‌زنم... من کت و شلوار دارم 500 میلیون. بپوشم بیام تو هوای گرم عرق کنم، مگه دیوونه‌ام؟»

سال‌ها قبل من از روی همین تبلیغات روی دیوار پیدایش کردم. آن زمان برای من فال تلفنی گرفت. بیشتر فال‌هایش تلفنی است اما برای برخی، حضوری هم فال می‌گیرد: «حضوری فقط برای اون‌هایی که خوشگلن... صداشون رو پای تلفن می‌شنوم اگه خوب نباشه حضوری دعوت‌شون نمی‌کنم خونه.»

پیش‌بینی غلط از رئال - شاختار

تمام فالگیرهایی که دیده‌ام، اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند. باورشان این است که چیزهایی از تو می‌دانند و همین باعث شده تا با اعتماد به نفس به گونه‌ای سخن بگویند که حتی مطالب نادرست‌شان، باورت شود. این هم مثل بقیه مدعی است که آینده‌هایی را پیش‌بینی می‌کند که «همه متعجب می‌شن.»

برای اثباتش هم مثال می‌زند: «پیش‌بینی کردم تو فوتبال شاختار دهن رئال‌مادرید رو سرویس می‌کنه. رفتم شرط‌بندی، گفتم 10 میلیون تومن می‌ذارم که شاختار می‌زنه سرویسشون می‌کنه. طرف گفت 10 میلیون قبول نمی‌کنم، 400 هزار تومن بذار. گفتم باشه. رفتم خونه، شاختر 4تا گل به رئال‌مادرید زد... این پیش‌بینی منه.»

در همان لحظه باور می‌کنم اما چند روز بعد، در اینترنت نتیجه بازی شاختار با رئال‌مادرید را سرچ می‌کنم. بله؛ بازی با نتیجه 0-4 به پایان رسیده است اما نه با پیروزی شاختار. در همه بازی‌هایی که می‌بینم، رئال‌مادرید برنده بازی بوده است.

در بهترین شرایط در یک بازی شاختار توانسته 3 گل به رئال بزند. با این وضعیت پیش‌بینی‌هایش می‌گوید که آی‌کیو 280 دارد: «آدمی که آی‌کیو 280 داره نباید فال بگیره که! باید دنیا رو بدن دستش.»

می‌خواهد زبانم را نگاه کند. این اولین باری است که می‌شنوم کسی بتواند از روی زبان فال بگیرد. «مگه از روی زبون هم فال می‌گن!؟»

«آره! اگر عاشقی، آبیه رنگش. الان ببینم زبونت رو... نه، عاشق نیستی.»

«زبونم چه رنگیه!؟»

«صورتیه. اگر عاشق باشی بغل زبونت آبی می‌شه.»

«چه ربطی داره!؟»

«قدیما می‌رفتیم دکتر نمی‌گفت برو MRI بگیر. می‌گفت زبونت رو دربیار. از روی زبونت می‌فهمید چه مریضی‌ای داری.»

روایت فالگیر زن از فالگیری

فال برای برخی تراپی شده است

فالگیرها الزاما آدم‌های کم‌سواد و نادانی نیستند. این در میان صحبت‌های پریسا خیلی به چشمم می‌خورد. سابقه آشنایی قبلی باعث می‌شود تا به‌راحتی بتوانم با او درباره فالگیری گفت‌وگو کنم. می‌گوید پدرش در فرانسه با تکنولوژی آموزشی آشنا شده است و بعد از بازگشت به ایران با توران میرهادی در مدارس مختلطی که با متد ماریا مونته‌سوری تدریس داشتند، آموزش دیده است. او که متولد سال 1345 است در همین مدارس درس خوانده است.

در دوران مدرسه ابتدایی با دختری که مادرش کارمند سفارت فرانسه بود، آشنا می‌شود و رفت‌وآمد خانوادگی پیدا می‌کنند. عصرها در خانه این دختر، بساط قهوه و شیرینی بود و همیشه عادت داشتند که فنجان قهوه را برمی‌گرداندند و در آن نگاه می‌کردند. این برای پریسا «خیلی جالب» بود. تابستان سال 59، «بریژیت» مادر آن دختر به پریسا فال قهوه را آموزش داده است. آموزش‌ها ادامه پیدا می‌کند تا اینکه او در سال 60 در زمانی که 15 سال داشته، می‌توانسته با نگاه کردن در فنجان، فال بگیرد.

در سال‌های اول این کار برایش تفننی بود اما یک دهه بعد، فالگیری تبدیل به شغل جانبی‌اش شد، چون «به پولش احتیاج» داشت. این پول را نه برای خودش که می‌گوید برای کمک به خانمی که قبلا در خانه و شرکتش کار می‌کرده، می‌خواسته! نمی‌خواهم یا حداقل نمی‌توانم باور کنم اما توضیحاتش را می‌شنوم: «آره... خودم به این خانم کمک می‌کردم... شرکت داشتم و وضع مالیم خیلی خوب بود. هر از گاهی می‌اومد کارای خونه رو انجام می‌داد.

بهش گفتم بیا شرکتم کار کن. پولم رو خوردن و مجبور شدم شرکتم رو ببندم... اون خانم تخصصی نداشت که. گفت حالا چی می‌شه؟ گفتم هیچی نمی‌شه، من می‌رم سرکار، پرسید «تو کار کنی ما بخوریم؟» این شد که شروع کردم به فال قهوه گرفتن. از آخر 1373.» سه دهه بعد از آن روزها، پریسا مشتری‌هایی از هر جنس دارد: «پولدار، دانشجو، نوجوون، روستایی... همه جور آدم.»

از جنسیت مراجعه‌کنندگانش هم می‌پرسم: «بیشتر خانم هستن یا آقا؟»

«از هر دوتاش هستن.»

«آقایون هم میان؟»

«شدید! بیشترین مشتری رو آقایون برام می‌فرستن. مثلا حدود 10 روز پیش، شش تا مشتری داشتم که پنج‌تاشون آقا بودن. از اون پنج‌تا آقا، یکی‌شون رو می‌شناختم. اون چهارتا دوست و همکار دیگه‌اش رو هم آورده بود.»

از تفاوت رفتار خانم‌ها و آقایان در گرفتن فال هم می‌گوید: «آقایون مشتری بیشتری میارن. یعنی بهتر قبول می‌کنن و براشون راحت‌تره به همه دوستاشون بگن و همه باهم بیان. ولی خانوما می‌دونی! از اکثریت قریب به اتفاق‌شون شنیدم که «اگر ما می‌خوایم بیایم فال بگیریم، فقط خودم باشم».» می‌پرسم: «می‌خوان انگار محرمانه باشه...»

«آره... مثلا به دوستاشون نمی‌گن رفتم پیش فالگیر. مثل اینکه می‌خوان در انحصار خودشون باشه.»

«چرا؟»

«نمی‌دونم... حسادته، یا اینکه می‌خوان مخفی باشن برای خودشون، یه چیزی برای خودشون داشته باشن.»

فالگیر تراپیست می‌شود

تصور می‌کردم وضعیت برعکس این است و آقایان خیلی بیشتر این مسائل را پنهان می‌کنند. می‌پرسم برای عملکرد هر فالگیر نسبت مستقیمی با مشتری‌های ثابتش وجود دارد. اگرچه نمی‌شود به روایت‌ها صددرصد اعتماد کرد اما نمی‌توان از شنیدن آن پرهیز کرد: «مشتری ثابت هم داری؟»

«بله... من مشتری ثابت دارم.»

«چی می‌شه که اینا هی ادامه می‌دن؟»

«خب زندگی چیزای مختلف جلو پای آدم می‌ذاره. با اولین فالی که من برای چند نفر گرفتم، مواردی داشتم که سه چهار سال، یکی‌شون هفته‌ای سه روز، روزهای زوج، میومد.»

«مگه تراپیه!؟»

«آره، واقعا براشون تراپی بود. یکی‌شونم بود 5 سال و نیم، شش روز از هفت روز هفته رو میومد و جوری بود که 9 صبح میومد و 9 شب می‌رفت. هر روز هم فال رو می‌گرفت. هر دوشون به من گفتن که تو زندگی ما رو نجات دادی.»

می‌گوید فال‌هایش برای اتفاقاتی که سر راه زندگی آدم قرار می‌گیرد، مدت‌دار است. مثلا «توی دستمال تا دو هفته آینده رو می‌گه، نقش‌های توی نعلبکی نهایت تا دو ماه، دو ماه و نیم آینده رو می‌گه، نقش‌های توی فنجون تا یک سال آینده رو می‌گه.»

فالگیرها می‌توانند بسیار متفاوت نسبت به هم باشند. مثلا پریسا حقوق قضایی خوانده و تدریس زبان انگلیسی هم می‌کند. فالگیری جرم است و یک دانش‌آموخته حقوق قضایی این را باید بهتر از دیگران بداند. همین را برایش بازگو می‌کنم. پاسخش جالب است: «بله... ولی می‌دونی چه تعداد زیادی از کسانی که وکیل و قاضی هستن میان پیش من برای فال؟»

«قاضی و وکیلا دنبال چی هستن!؟»

«فال! شما دنبال چی هستی تو فال؟ دنبال این هستی که ببینی چی می‌شه، یا این که یه کاری رو که در نظر داری چه خواهد شد یا یه پروژه‌ای رو که می‌خوای انجام بدی خوبه یا نه؟ درسته؟ یا موقعیتی که سر راه تو قرار گرفته یه موقعیت درستی هست یا نه؟ همه اینها هست دیگه. یه وقتم هست کنجکاوی داری بدونی چی می‌شه.»

منبع: روزنامه فرهیختگان
پول سیاه فالگیری 2
پول سیاه فالگیری 3
پول سیاه فالگیری 4
پول سیاه فالگیری 5
پول سیاه فالگیری 6
پول سیاه فالگیری 7