یک‌شنبه 4 آذر 1403

چرا شایعه با شیوع کرونا اوج می‌گیرد؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
چرا شایعه با شیوع کرونا اوج می‌گیرد؟

در موقعیت های پر ابهام و تهدید آمیز، ساختار مغز انسان به تولید وحشت و شایعه گرایش دارد. این مساله می‌تواند با پیامد‌های حاد اجتماعی همراه شود.

فرارو - مدتی است که جهان با شیوع ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کند. بر اساس آنچه تاکنون مطرح شده، این ویروس برای نخستین بار از "شهر ووهان چین" شیوع پیدا کرده و تاکنون موجب ابتلای بیش از 100000 نفر در کل جهان شده است. ویروس کرونا همچنین جان بیش از 3000 نفر را در سرتاسر جهان گرفته است. به گزارش فرارو، محققان و پژوهشگران حوزه پزشکی گفته اند: ویروس کرونا در مقایسه با ویروسی نظیر سارس از قدرت اپیدمیک به مراتب بیشتری برخوردار است اما، نرخ مرگ و میر آن در قیاس با سارس به مراتب پائین‌تر است (نرخ مرگ و میر ویروس سارس 9 درصد ثبت شده حال آنکه نرخ مرگ و میر ویروس کرونا 2.3 درصد است). از این رو، قدرت بالای اپیدمیک ویروس کرونا، موجب شده تا همزمان با ابتلای افراد جدید و جدیدتر به این ویروس، شایعات و تئوری‌های توطئه ی مرتبط با آن نیز افزایش چشمگیری را از خود نشان دهند. مطلبی که نگرانی‌های زیادی را مخصوصا در سطح مسوولان دولت‌ها و سازمان بهداشت جهانی، ایجاد کرده است. گسترش شایعات درباره ویروس کرونا تا حدی نگران کننده ارزیابی شده که سازمان بهداشت جهانی از لفظ Infodemic (یعنی رواج شایعات و مطالب بی پایه و اساس در مورد ویروس کرونا) استفاده کرده است. در این راستا، دولت‌های مختلف هم بخش زیادی از تلاش‌های رسانه‌ای خود را معطوف به شفاف سازی هرچه بیشتر در مورد ویروس کرونا کرده اند. مدیران شبکه‌های اجتماعی نظیر "فیس بوک" و "توئیتر" نیز گفته اند تمامی اقدامات لازم برای مقابله با اطلاعات نادرست و شایعاتی که در این شبکه‌ها مطرح می‌شوند، به کار خواهند بست. به طور خاص، فیس بوک اعلام کرده است اطلاعات جعلی در مورد ویروس کرونا را حذف و لینک‌هایی را تعبیه کرده تا مخاطبان، این فرصت را بیایند که به اطلاعات درست در زمینه این ویروس دست یابند. با این همه، آنچه که در این میان از اهمیت برخوردار است واکاوی این نکته می‌باشد که اساسا به چه دلیل شایعه در بحبوحه شیوع ویروسی نظیر کرونا اوج می‌گیرد؟ از طرفی، پیامد‌های اجتماعی اوج گیری شایعات در بحبوحه تشدید بحران کرونا چیست؟ دلیل اوج گیری شایعات در بحبوحه شیوع ویروس کرونا مغز انسان از ساختار خاصی برخوردار است و در موقعیت‌های مختلف، عملکرد‌های خاصی را از خود به نمایش می‌گذارد. هنگامی که تحت برخی شرایط، تهدیدات و خطر‌ها پررنگ شوند و نوعی ابهام و عدم اطلاع در مورد آن‌ها وجود داشته باشد، مغز انسان خود به خود به سمت وحشت و تولید شایعه و تئوری توطئه حرکت می‌کند. در حقیقت، ناشناخته بودن ویروس کرونا، حس وحشت در انسان‌ها را تقویت می‌کند (تحقیقات نشان می‌دهند که انسان‌ها نسبت به تهدیدات شناخته شده، چندان حساس نیستند. به عنوان مثال، میزان تلفات حوادث رانندگی به مراتب از تلفاتی که ویروس نظیر کرونا از خود برجا می‌گذارد بیشتر است. حال آنکه وحشت ما از ویروس کرونا بیشتر است). در مورد ویروس کرونا نیز هم اکنون به عینه شاهد این مساله هستیم. ویروس کرونا پدیده‌ای است که در مورد منشا، نحوه عملکرد و همچنین درمان و تولید واکسن در مورد آن، ابهام‌های فراوانی وجود دارد. مردم نیز روز به روز در شبکه‌های اجتماعی و یا رسانه ها، اخبار مبنی بر افزایش تعداد مبتلایان و فوتی‌های این ویروس را می‌شنوند و علاوه بر وحشت زده شدن، به شایعات نیز دامن می‌زنند. مثلا یک شایعه پرطرفدار در توئیتر این بوده است که ویروس کرونا طبق ارزیابی‌های "دانشگاه جان هاپکینز"، موجب کشته شدن 65 میلیون نفر خواهد شد. حال آنکه این دانشگاه به طور رسمی این شایعه را رد کرده است و یا اینکه دولت چین طرحی دارد تا افراد مبتلا به ویروس کرونا را از بین ببرد. امری که بار‌ها توسط مقام‌های دولتی چین رد شده است. در این میان، افراد سودجو نیز از فرصت استفاده کرده و برای نیل به اهداف خود، وحشت مردم را همچون وسیله‌ای برای پول سازی و رسیدن به اهداف خود به کار می‌گیرند. در این زمینه، به طور خاص می‌توان به تبلیغاتی در چین اشاره کرد که استفاده از روغن مار را به عنوان پادزهر ویروس کرونا معرفی می‌کردند و یا حتی در کشور خودمان ایران نیز یک بازیگر سینما و تلویزیون اقدام به تبلیغ محصولی خاص برای مقابله با ویروس کرونا کرده بود. از این رو، گسترش شایعات در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، علاوه بر ایجاد درآمد برای فرصت طلبان می‌تواند منجر به گرایش مردم به سمت روش‌های مقابله و حتی درمان‌هایی شود که از پشتوانه علمی برخوردار نیستند و در مواردی، آسیب‌های جدی را به سلامت آن‌ها وارد می‌کنند. نژاد پرستی و انشقاق اجتماعی، مهمترین پیامد گسترش شایعات در مورد ویروس کرونا یکی از مهمترین پیامد‌های گسترش شایعات در بحبوحه شیوع کرونا، افزایش حملات نژادپرستانه و گسترش انشقاق (در جوامع) بوده است. در این راستا، اتباع کشور‌های آسیای شرقی موارد متعددی از حمله به خود را به پلیس و نهاد‌های اجتماعی گزارش کرده اند. این مساله ریشه در این موضوع دارد که مردم در کشور‌های اقصی نقاط جهان، مردمان این منطقه از جهان را مقصر اصلی در شیوع ویروس کرونا می‌دانند و با حمله به آن‌ها (چه به صورت لفظی و چه فیزیکی)، به نوعی سعی در انتقام جویی دارند. به نحو مشابهی، در طول تاریخ نمونه این رفتار را شاهد بوده ایم. در جریان شیوع طاعون در قرن چهارهم میلادی در اروپا، افکار عمومی اروپا، یهودیان را مقصر اصلی این حادثه تصور می‌کردند. امری که موجب شد تا حملات خشونت آمیز زیادی علیه یهودیان در اروپا به ثبت برسد و بر وسعت بحران بیفزاید. حال آنکه آنچه در شرایط بحرانی بیش از هر چیز دیگری از اهمیت برخوردار است، حفظ خونسردی و نشان دادن واکنش منطقی به آن است. در واقع، در برهه‌های زمانی نظیر شیوع یک بیماری، بایستی احساسات را کنار گذاشت و به شیوه‌ای علمی و منطقی به مساله پرداخت. در این زمینه، هرگونه رفتار احساسی نظیر مقصر دانستن مردم یک کشور یا منطقه خاص، موجب خواهد شد تا بخش زیادی از تلاش‌ها جهت مبارزه با بیماری مورد نظر هدر رفته و بر ابعاد بحران افزوده شود. آنچه در شرایط کنونی از اهمیت برخوردار است این است که متولیان و مسوولان دولتی و سازمان‌های بین المللی باید به پدیده شایعه در بطن شیوع ویروس کرونا توجه ویژه‌ای کنند و با اتخاذ سیاست‌های درست، تا حد ممکن از شدت آن بکاهند. در واقع، اجرای سیاست‌های موثر در این زمینه، بایستی به مثابه بخشی از فرآیند مقابله با ویروس کرونا درنظر گرفته شود.