چرا چین دوباره ایران را غافلگیر کرد؟
دولت چین بار دیگر از موضع امارات درباره جزایر سه گانه حمایت کرد و در یک بیانیه مشترک خواستار حل مساله جزایر سهگانه میان ایران و امارات شده است. این در حالی است که ایران از اساس وجود چنین اختلافی را قبول ندارد و این مساله را در زمره منافع حیاتی و خطوط قرمز خود تعریف کرده است. وزارت خارجه ایران نیز روز یکشنبه سفیر چین در ایران را در اعتراض به «حمایت مکرر» چین از ادعاهای بی اساس امارات...
اما به گزارش رویترز، سخنگوی وزارت خارجه چین روز دوشنبه بار دیگر از ایران و امارات خواست تا «اختلافات» خود را از طریق گفتوگو و رایزنی حل کنند و مواضع چین در این مورد را «موضعی ثابت» توصیف کرد. پیشتر روسیه نیز چند بار در قضیه جزایر سه گانه خواستار حل و فصل این موضوع بین ایران و امارات شده بود. هر بار که چنین اقدامی از سوی پکن یا مسکو که ایران آنها را جزو متحدان خود تلقی میکند، صورت میگیرد، از سوی مقامات و تحلیلگران داخل کشور شاهد شگفت زدگی و حتی ناخشنودی بسیار در خصوص چنین موضع گیری هایی هستیم. اما در واقع امر باید توجه داشت مواضع روسیه و چین در قضیه جزایر سه گانه که در زمره منافع حیاتی و سرزمینی ایران تعریف شده است، یک اتفاق جدید را به ایران نشان میدهد و از یک مفهوم جدید در روابط بینالملل رونمایی میکند.
ایران تا به امروز تلاش کرده با استفاده از ابزارهای کلاسیک و سنتی روابط بینالملل، تحولات را تحلیل کند؛ در حالی که با چنین ابزارهایی نمیتوان تحولات نوین را بررسی دقیق کرد.
باید در نظر داشت که در جهان در حال گذار امروز یک سری تحولات رخ داده که در تاریخ روابط بینالملل اگر نگوییم بی سابقه، کمسابقه است. این گذار به دگردیسی ها و تحولات سریع در حوزه نظام بینالملل مربوط میشود؛ بر این اساس، برخی از متفکران و تئوریسین های روابط بینالملل معتقدند با ابزارهای مفهومی قدیم نمیتوان تحولات جدید را تبیین و در ک کرد. لذا برای درک تحولات جدید، نیازمند ابداع مفاهیم جدید هستیم تا متوجه این تحولات و رفتارهای به ظاهر متناقض قدرت های بزرگ شویم. علاوه بر رفتارهای پکن و مسکو در قبال ایران در خصوص جزایر سه گانه که برای بسیاری قابل درک نیست، واقعیت های دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد تحولات دنیای امروز متفاوت از گذشته دنبال میشود. به عنوان مثال آمریکا گسترده ترین رژیم تحریمی را علیه روسیه اعمال کرده اما برخی از بازیگران مهم نظام بینالملل از بخشی از این تحریم ها تبعیت نمی کنند و کشورهایی مانند هند و چین کماکان به خرید نفت از روسیه ادامه داده اند.
عربستان سعودی که پیشتر به عنوان متحد آمریکا در منطقه محسوب می شد، امروز با چینی ها در حال شکل دادن روابط نزدیکی در عرصه های اقتصادی، موشکی و نظامی است. تصور چنین تحولاتی تا یک دهه پیش اصلا امکانپذیر نبود. امارات میزبان الیگارش های روسی شده و تاجران روسیه در آنجا مشغول فعالیت هستند و بهره آن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دولت ولادیمیر پوتین می رسد. در کنار این تحولات شاهد هستیم که ایران روابط امنیتی، سیاسی، نظامی و اقتصادی با چین و روسیه دارد اما پکن و مسکو چند بار از خط قرمز ایران درباره جزایر سه گانه عبور میکنند و واکنش ایران را برمی انگیزند.
برای فهم این وضعیت پارادوکس نما باید از یک مفهوم جدید به عنوان نظم چندهمسویی Multialigned استفاده کرد. بر اساس این نظم، قدرت های منطقه مایل هستند همزمان با چند بازیگر رقیب کار کنند. زیرا می خواهند مزیت سیاسی، نظامی و امنیتی خود را افزون کنند. این مفهوم همچنین بیان میکند که عصر اتحادها، ائتلاف ها و بلوک بندی های پایدار، گذشته و امکان برقراری این بلوک بندی های پایدار و شراکت های انحصاری دیگر وجود ندارد. نمونه آن همین رفتار چین با ایران است که منافع سرزمینی و حیاتی متحد خود را نادیده گرفته است.
نظم بینالملل و منطقه ای امروز به شدت معاملهمحور است؛ یعنی اگر ما می بینیم چین و روسیه در مورد منافع حیاتی ما موضع گیری میکنند به این دلیل است که قیمت این موضع گیری را کشور های شورای همکاری خلیج فارس به آنها پرداخت کرده اند. در این نظم بدهبستانمحور و معاملهمحور، روابط بسیار کوتاهمدت، بی رحمانه و فارغ از مباحث ایدئولوژیک و مباحث هنجاری است. در این بین اگر ایران نیز به این ابزارهای مفهومی جدید مجهز شود و جهان را از دریچه جدید نگاه کند میتواند هم این مفهوم جدید و هم مفاهیم دیگری را که در دل آن تعریف میشود، مانند پایان بلوک بندی ها و اتحادها و ائتلاف ها درک کند.
در این شرایط ایران دیگر از چین انتظار رفتاری به مثابه یک متحد پایدار را ندارد زیرا در نظم جدید، حمایت و هواداری در تمام شرایط امکانپذیر نیست. اگر ایران مفهوم چندهمسویی را به کار گیرد، میتواند از رقابت قدرت های متوسط و بزرگ استفاده کند تا هزینه این اقدامات چین بیشتر شود. بنابراین با مجهز شدن به ابزار مفهومی جدید، هم در برابر تحولات دچار شگفتی نمی شویم و هم برای سیاست خارجی مان در شرایط با سیالیت بالا یک استراتژی مدون و برنامه ریزی مشخص خواهیم داشت.
--> اخبار مرتبط