چرا کروبی طلبکار است؟ پاسخگوی ملت باشید!
کروبی که 16 سال پیش از سران فتنهی 1388 بود و کشور و نظام اسلامی را به تقلب در انتخابات محکوم کرده بود؛ بهتازگی اظهاراتی درباره ادعای شکستخورده و پوسیدهی تقلب داشته که نشان میدهد هنوز بر آن اعتقادات قبلی خود مانده و میلی برای درک حقیقت ندارد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- مهدی کروبی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سالهای 84 و 88 که در هر دو هم شکست خورد، روز پنجشنبه 8 آبان در دیدار فرزندان میرحسین موسوی اظهاراتی کرد که نشان میدهد وی همچنان در مسیر اشتباهی که طی میکند، ثابتقدم است و ظاهراً قصد دارد تا پایان عمر، این اظهارات را تکرار کند. وی بار دیگر مدعی شد در انتخابات 88 تقلب صورت گرفته و رهبر انقلاب نیز نه تنها رأی مردم را تحمل نکردند؛ بلکه آن را سرکوب هم کردند.
درباره این ادعای مضحک، لااقل کاش آقای کروبی اجازه میداد دیگر مدعی تقلب در انتخابات که 13 میلیون رای کسب کرد اظهارنظر کند، نه خود وی که حتی از آرای باطله نیز شکست خورد! در عین حال حتی موسوی به عنوان یکی دیگر از سران فتنه نیز که مدعی بود برنده انتخابات شده، پس از گذشت بیش از 16 سال از انتخابات 88 هنوز نتوانسته یک سند - بله! حتی یک سند - برای اثبات ادعایش ارائه کند. اینکه این افراد همچنان با وقاحت تمام ادعایی را مطرح میکنند که خود قادر به اثبات حداقلی آن هم نیستند، از عجایب روزگار است.
درباره سرکوب رأی مردم از سوی رهبر عظیمالشأن انقلاب نیز، کروبی ادعای گزافی مطرح کرده و اتفاقاً برعکس این ادعا، ایشان از رأی مردم حفاظت کردند. وقتی مدعیان تقلب بر نظر خود اصرار کردند، رهبر انقلاب از آنها خواستند تعدادی صندوق را انتخاب کنند تا آرا بازشماری شود. اینان ابتدا چنین پیشنهاد منطقی و قانونیای را پذیرفتند ولی وقتی قرار شد انجام شود، زیر حرف شان زدند و بدون بازشماری، خواستار ابطال انتخابات شدند.
اتفاقاً کسی که موجب شد در این کشور دموکراسی برقرار مانده، رأی مردم محترم شمرده شده و همچنان انتخابات برگزار شود، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای هستند. اگر ایشان به خواسته غیرمنطقی و غیرقانونی مدعیان تقلب بدون ارائه هیچ مدرکی تن میدادند و دستور برگزاری انتخابات مجدد را صادر میکردند، دیگر مگر میشد نتیجه رأیگیری در صندوقها مشخص شود و در کشور انتخابات برگزار کرد؟ در صورت باجدهی ایشان - که غیرممکن بود - همواره هر انتخاباتی با اعتراض طرف بازنده باید ابطال میشد و با اغتشاش و آشوب در کف خیابان رئیسجمهور و نمایندگان برگزیده میشدند.
ادعاهای کروبی در حالی است که بر اساس شواهد و اعترافات متهمان، کودتای انتخاباتی 88 کاملاً از پیش طراحی شده بود؛ به گونهای که در آن تعداد زیادی از دستورالعملهای «جین شارپ» برای کودتاهای رنگی مانند آنچه پیشتر در اوکراین و گرجستان اجرا شده بود، عملی شد.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی چند ماه پیش از فتنه، با شناخت عمیقی که از اهداف دشمنان انقلاب برای ضربه زدن به اعتماد و اطمینان مردم نسبت به نظام به منظور زیرسوال بردن مشروعیت آن داشتند، درباره هدف دشمن هشدار دادند و فرمودند: «من میبینم بعضیها در انتخاباتی که دو - سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کردهاند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟».
رهبر انقلاب اسلامی در جریان بحرانی که کروبی مدعی است ایشان رأی مردم را سرکوب کردهاند، با چند اقدام هوشیارانه اجازه ندادند آرا توسط بداخلاقان ضددموکراسی دزدیده شود و به گونهای بزرگترین بحران تاریخ جمهوری اسلامی را مدیریت فرمودند که کشور از یک خطر خانمانبرانداز که توسط برخی ایجاد شده بود، رهایی یافت. با صلابت رهبر انقلاب اسلامی، نقش بیبدیل ولایت فقیه در گذار نظام جمهوری اسلامی از مشکلات مختلف و حفظ آن بار دیگر به نمایش درآمد.
برای یادآوری آن روزها به تعدادی از راهکارهایی که ایشان برای حفظ مردمسالاری، جمهوریت و انتخابات از گزند زیادهخواهان فرصتطلب با موفقیت به کار بردند، مختصر اشارهای می کنیم.
1. تلاش برای پیمودن راه درست براساس قوانین از سوی نامزدهای معترض و حل مسائل از طریق قانون
2. تبیین چندباره موضعشان در برابر مطالبات بیمنطق نامزدهای معترض؛ اینکه در مقابل رفتارهای غیرقانونی و زورگویی آنها هرگز «باج نمیدهند».
3. در عین اقتدار منصفانه، انعطاف در برابر خواستههای منطقی کاندیداهای شکستخورده که خواستار بازشماری آرا شده بودند. خود آنها سپس منصرف شده و صریحاً گفتند اگر بازشماری منجر به پیروزی آنها نشود، نتایج را باز هم نمیپذیرند! ایشان تلاش کردند نامزدهای معترض را به تمکین از قانون و پیگیری مطالبات خود از مجاری قانونی رهنمون سازند و در این راستا به شورای نگهبان دستور دادند مدت اعتراض به انتخابات را علاوه بر زمان قانونی مقرر تمدید کند و در دیدار نمایندگان نامزدهای معترض با ایشان، از آنها خواستند از مجاری قانونی مطالبات خود را پیگیری نمایند و در عین حال با قاطعیت اعلام فرمودند نظام زیر بار مطالبات و بدعتهای غیرقانونی نخواهد رفت: «بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت، امروز اگر چارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت... این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولان نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه! این غلط است؛ تن دادن به مطالبات غیرقانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. امام باج ندادند؛ من هم باج نمیدهم».
4. هشدار به نخبگان سیاسی کشور درباره خطرات و پیامدهای زیر پا گذاشتن قانون، غفلت از دشمن و ضدیت علنی با جمهوریت نظام
5. نامگذاری تاریخی اقدامات قانونشکنانه مدعیان بیسند و مدرک تقلب که هیچ چیز برای اثبات مدعای خود ارائه نمیکردند به عنوان «فتنه» و توصیه به خواص برای شکستن سکوت و موضعگیری براساس حق و عدم اتخاذ مواضع دوپهلو
6. جداکردن هوشمندانه مردم از اغتشاشگران: رهبر انقلاب اسلامی با تبیین اهداف دشمنان و نقشه آنان در قبل و بعد از انتخابات، ملت را هوشیار کردند و صف مردم را از آشوبگرانی که با هدف ضربهزدن به اساس نظام در حال انجام وظایف محوله از سوی غرب بودند، جدا کردند: «قبل از انتخابات جهتگیری رسانههایشان (آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی) و دولتمردانشان، این بود که در اصل انتخابات، ایجاد تردید کنند، شاید شرکت مردم کم شود... بعد از آنکه حضور عظیم 40 میلیونی رخ داد، اینها شوکه شدند... وقتی اعتراض بعضی از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس کردند فرصتی برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موجسواری کنند».
7. موضع قاطع و با صلابت در برابر دخالتها و توطئههای استکبار جهانی در حوادث پس از انتخابات و در عین حال رأفت حداکثری با سران فتنه؛ ایشان پاسخ مرقومهی بیسلامِ آقای رفسنجانی را ندادند و حتی وی را پس از فتنه نیز در جایگاه بسیار مهم ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام حفظ کردند. رهبر انقلاب اسلامی بهخاطر آنکه موسوی، خاتمی و کروبی پیشتر در نظام اسلامی مسئولیت داشتند، با آنها نیز با تفقد رفتار کردند و در حالیکه امکان مجازات قانونی این افراد مهیا بود و از نظر احکام اسلام «باغی» بودند و حکم بغی نیز مشخص است، با ملاطفت، آنها را به دادگاه ارجاع ندادند.
8. تبیین اهداف و ریشههای خارجی فتنه: «هدفهایی که دشمنان ایران دنبال میکردند، در درجه اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف بعد این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود. در این زمینه خیلی تلاش کردند».
9. برخورد قاطع با متخلفان و افراد خودسر: در جریان برخورد با حامیان فتنه 88، برخی تخلفات صورت گرفت از جمله حادثه کوی دانشگاه و قضیه کهریزک که دشمنان و بدخواهان داخلی و بیگانه تبلیغات گستردهای با هدف تخریب چهره نظام به راه انداختند. «کشتهسازی» بهعنوان پروژه مشترک موساد، سیا و برخی اصلاحطلبانِ سابقاً امنیتی و خودسریهای برخی به اصطلاح انقلابیون افراطی میرفت تا بحران و مشکل جدی در کنار اصل ادعاهای کذب پس از انتخابات به وجود آورد. با دستور رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر پیگیری جدی این حوادث و برخورد قاطع و سریع دستگاه قضا با متخلفان، این نقشه نیز که با اشتباهات افراطی برخی افراد مثلاً دلسوز فرصت را به حامیان آشوب از جمله همین آقای کروبی داده بود، نقش بر آب شد.
10. واگذاری سران فتنه به مردم: عدم برخورد قهری با سران فتنه شاید هوشمندانهترین و سیاستمدارانهترین استراتژی رهبر حکیم انقلاب اسلامی بود. بسیاری از حامیان نظام چه در میان ملت و چه سیاستمداران، پس از آغاز اعتراضات خواستار دستگیری سران فتنه و برخورد قضائی با آنها شدند اما نظر رهبر انقلاب این بود که اینها باید در دادگاه مردم محاکمه و محکوم شوند. در واقع خود مردم به این نتیجه برسند فتنهگران فقط به نتایج انتخابات معترض نیستند و قصدشان نهتنها اضمحلال نظام است؛ بلکه با دین و اهل بیت (ع) هم مخالفند. در واقع انتخابات یک بهانه برای ضربهزدنشان به اسلام است. با این استراتژی، هر چه از زمان انتخابات 22 خرداد 1388 گذشت، تجمعات مردمی حامیان فتنه لاغرتر شد.
دیگر نهتنها از اجتماعاتی نظیر راهپیمایی خیابان آزادی و خواندن نمازجمعه با کفش (!) خبری نبود؛ بلکه در هیچ یک از اجتماعات فتنهگون، تعدادشان به 30-20 نفر هم نمیرسید. سرانجام فتنهگران، 6 دی 88(روز عاشورا) در اقدامی موهن میخ آخر را بر تابوت خود کوبیدند و واقعیت نیتشان را برملا کردند. در آن روز حامیان موسوی به پرچمها و خیمههای سوگواری حضرت اباعبداللهالحسین (ع) جسارت کردند، به عزاداران حضرت حمله و چون یزیدیان، نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگباران کردند.
واکنش موسوی به فتنهگرانی که این اقدام زشت را مرتکب شدند، این بود که آنها را «مردان خداجو» نامید. تا اینکه 9 دی ایران خروشید و فتنه گریخت. همان مردمی که به موسوی رأی داده بودند و پس از عدم انتخاب وی، با تحریکات فتنهگران باور کرده بودند تقلب رخ داده و موسوی از کسب ریاست جمهوری محروم شده، بیدار شدند. اگر این سیاست موثر از سوی رهبر انقلاب اسلامی اتخاذ نشده بود، چهبسا آقایان مظلومنما همچنان مورد حمایت مردم بودند؛ در حالیکه با فرصتی که ایشان ایجاد کردند تا مردم خود آنها را به وضوح بشناسند، حتی پیش از حصر بهعلت تلاش برای تداوم آشوب و قتل بیگناهان، در اذهان مردم محصور شدند.
کروبی گفته زمانی که ما به حصر رفتیم، دلار 900 تومان بود و الان 108 هزار تومان شده. کروبی میگوید ارزش دلار 100 برابر شده ولی به نقش خود و موسوی در این خسارت بزرگ به اقتصاد کشور اشاره نمیکند. برخلاف تصور اغلب رسانهها و مردم که مسئله هستهای را عامل اصلی تحریمهای شدید و بیسابقه علیه ایران که موجب دلار بالای 100 هزار تومانی شده میدانند، اتفاقاً تحریم در یکسالگی انتخابات 88 ریشه اصلی است؛ قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل که در ایام یکمین سالروز انتخابات 88(25 خرداد 89) تصویب و صادر شد. تمام تحریمهای یکجانبه (تحریمهای مالی) بر اساس زیرساخت حقوقیای که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است.
اغتشاشات رهبریشده از سوی آقایان موسوی و کروبی و از بینبردن تأثیر مشارکت 86 درصدی ملت در انتخابات - که این مشارکت تاریخی موجب سربلندی کشور در دنیا و اقتدار نظام شده بود - موجب تشدید تحریمهایی شد که تأثیرشان بسیار ناچیز شده و آمریکا نیز به این موضوع اذعان کرده بود. بهار 89 نشستهای ویژه ای در مجامع سیاسی ایالات متحده برگزار و بحثهای مهمی در اندیشکدههای آن کشور انجام شد؛ مبنی بر اینکه در سالگرد «انتخابات / اغتشاشات»، چگونه میتوان فتنهگران را امیدوار به براندازی یا حداقل دارای انگیزه روشنکردن دوباره شعله آشوب کرد. در آن جلسات، تشدید تحریم اقتصادی علیه ملت ایران، بهترین راه حمایت از فتنهگران دانسته شد؛ تحریمهایی که از سوی باراک اوباما رئیسجمهور وقت ایالات متحده، «فلجکننده» نامیده شد.
عامل اصلی صدور قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل، امیدی بود که فتنه 88 برای غرب ایجاد کرد و هدف اصلی نیز، اثرگذاری بر محیط داخلی ایران، تضعیف اقتصاد و نهایتاً ایجاد ناآرامیهای اجتماعی به فاصله یکسال از ناآرامیهای سیاسی سال 88 بود. اگرچه اهداف آمریکا با صبر ملت در برابر مشکلات معیشتی و عدم شورش اجتماعی محقق نشد؛ ولی اقتصاد مملکت با امیدی که سران فتنه - از جمله آقای کروبی - برای دولت خبیث آمریکا آفریدند، دچار معضلات عمیق شد و اقدامات شخص وی یکی از دلایل اصلی تشدید تحریمهایی بود که آثارشان کم شده و رو به افول نهاده بود.
موضوع دیگری که مهم است، آن است که آقای کروبی 7 سال در این کشور رئیس قوه مقننه بود؛ ایشان در دو دورهای که ریاست مجلس را بر عهده داشت، چه طرحهایی برای محکم شدن بنیان اقتصاد ایران ارائه کرد؟ برای بیاثر کردن تحریمها چه ایدهای داشت؟
سارا هوشمندی