جمعه 9 آذر 1403

چرخه معیوب مدیریتی و بحران کرونا

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
چرخه معیوب مدیریتی و بحران کرونا

محمد عبدالهی تحلیلگر مسائل سیاسی، طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت: 30 بهمن 98 اولین مورد از کرونا در قم تایید میشود. در روزهای اول فقط سه استان قم، تهران، گیلان درگیر میشوند. با عدم قرنطینه شهر قم، در عرض 15 روز شیوع بیماری به کل استانها سرایت میکند. پس از آن، با تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی، موج سفر در کشور آغاز میشود. به خصوص از تهران به شهرهای شمالی. بدون اینکه هیچ منعی ایجاد شود و فورا شهرهای شمالی در صدر شهرهای دارای بیشترین مبتلایان مواجه میشوند.

بدتر آنکه دولت بدون توجه به خطرات شیوع بیماری، با اقداماتی مثل پیش فروش بلیط های قطار و اختصاص سهمیه بنزین نوروزی به این موج دامن میزند. کمبود و گرانی کالاهای پزشکی، ماسک، مواد ضدعفونی کننده و.. با احتکار و گرانفروشی ادامه می یابد و با وجود کشف انبارهای احتکار میلیونی، همچنان بازار این اقلام دچار تنش و کمبود است. وزیر بهداشت شخص رئیس جمهور را مسئول این اوضاع میداند و با نامه نگاری تلاش میکند بحرانی بودن وضع مدیریت بحران و کم کاری، ناهماهنگی، و یا خیانت در سطح کابینه را علنا اعلام کند اما رئیس جمهور نامه را به یک وزیر دایورت میکند.

و این چرخه معیوب مدیریتی همچنان ادامه دارد. مشکل کار در ناکارآمدی راس قوه اجرایی کشور است. در حالیکه روشن است وزارت بهداشت، به تنهایی قادر به مدیریت وضع نیست و بدون همکاری و هماهنگی دیگر دستگاه های اجرایی و وزارتخانه ها نمی توان بر اوضاع مسلط شد، رئیس جمهور تقریبا هیچ ابتکار عملی برای مدیریت اوضاع ندارد و عملا مدیریت بحرانی وجود ندارد.

آقای رئیس جمهور!

مدیریت بحران یعنی استان و استانهای دارای بیشترین مبتلا، قرنطینه و کنترل شوند. (کاری که چین کرد و باعث مهار بیماری شد) مدیریت بحران یعنی مردم شهرهای مختلف، مقابل هم قرار نگیرند. وقتی فرهنگسازی جواب نمیدهد باید با قانون و اجبار مانع گسترش بیماری شد. مدیریت بحران یعنی برای مهار بیماری، اقدام مفید و ضربتی صورت گیرد، نه اینکه منتظر تابستان و گذر زمان و تلفات بیشتر بنشینید. مدیریت بحران یعنی تصمیمات دارای فرایند منطقی و هوشمندانه باشند. نه اینکه امروز بگویید ادارات تعطیل، فردا بگویید غیرتعطیل! مدیریت بحران یعنی آمار دقیقی از مقابله با احتکار و گرانفروشی ارائه دهید و تاثیر آن بر کف میدان دیده شود و بصورت شفاف گفته شود. مدیریت بحران یعنی هر مسئولی در جای خودش در حال بیشترین بازدهی باشد، نه اینکه بیش از 4 ماه است هلال احمر (بعنوان مهمترین نهاد در مدیریت بحران) رئیس ندارد. مدیریت بحران یعنی به جای دل بستن به وعده کمک انگلیس و فرانسه و چشم آبی هایی که خودشان بحران زده اند، تمام ظرفیت های داخلی را بکار بگیرید. مدیریت بحران یعنی از بحران یک فرصت برای رشد کشور بسازید. برای رشد اشتغال، تولید، همبستگی اجتماعی، همبستگی سیاسی. نه اینکه در کنجی بنشینید و منتظر فاجعه انسانی باشید.