پنج‌شنبه 8 آذر 1403

چه کسی فایل صوتی را منتشر کرد؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
چه کسی فایل صوتی را منتشر کرد؟

در کش‌وقوس تازه‌ای که مسئولان ورزش ایران در آن گیر کرده بودند که آیا نسبت به این حکم هم اعتراض کنند یا خیر، به ناگاه فایل صوتی کوتاهی از آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودوی ایران سر از رسانه‌های آن طرف آبی درآورد که مستقیما با اشاره به چرایی مسابقه‌ندادن سعید ملایی، خطاب به شخصی می‌گوید این موضوع هم حرف من (رئیس) است و هم حرف صالحی‌امیری (رئیس کمیته ملی المپیک) و مسعود سلطانی‌فر (وزیر...

وضعیت برای فدراسیون جودوی ایران سخت‌تر از چیزی است که تصور می‌شود. این فدراسیون قریب به یک سال است که با فدراسیون جهانی این رشته بر سر بازی‌نکردن ورزشکاران ایرانی با اسرائیل در افتاده و در تعلیق به‌سر می‌برد. به گزارش شرق؛ ماجرای این تعلیق هم که تکراری است و تقریبا همه از جزئیاتش خبر دارند: سعید ملایی، جودوکای سابق ایران، با بیان این موضوع ازسوی مسئولان ایرانی تحت فشار قرار گرفته تا عمدا بازی‌هایش را ببازد و به ساگی موکی، جودوکای اسرائیلی وزن خودش برخورد نکند، راهی آلمان شد و درخواست پناهندگی داد. سعید ملایی آنجا در گفتگو با چند رسانه علاوه‌بر اینکه گفت از مقامات عالی‌رتبه ورزش ایران دستور داشته که عمدا ببازد، گفت نگران وضعیت خانواده‌اش در ایران است. ماریوس ویزر، رئیس فدراسیون جهانی جودو هم با صدور بیانیه‌ای، ضمن حمایت از سعید ملایی خبر داد که فدراسیون جودوی ایران تعلیق می‌شود و آن‌ها این فرصت را خواهند داشت تا نسبت به این تعلیق به دادگاه عالی ورزش شکایت ببرند. در ایران، اما مسئولان فدراسیون ورزشی هر‌دو بخش صحبت‌های سعید ملایی را کذب توصیف کردند: هم آن بخش که گفته بود، تحت فشار قرار گرفته تا عمدا ببازد و هم آن بخش که گفته بود نگران وضعیت خانواده‌اش در ایران است. فدراسیون جهانی جودو، اما با بیان اینکه زیر بار این حرف‌ها نمی‌رود خبر داد که چند شاهد ایرانی را به دادگاه عالی ورزش می‌برد تا آن‌ها هم علاوه‌بر سعید ملایی شهادت دهند که تحت فشار مسئولان عالی‌رتبه ورزش ایران، از رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی به بهانه‌های مختلف سر باز زده‌اند. طرف ایرانی، اما با رد ادعای مطرح‌شده خبر داد که ماجرای پناهندگی سعید ملایی با دسیسه و توطئه شخص ماریوس ویزر رقم خورده و از این بابت به کمیته بین‌المللی المپیک شکایت می‌برد. از طرفی، ایران هم چندین نفر را مهیای شرکت در دادگاه عالی ورزش کرد تا با چند وکیل ایرانی بروند و از حق جودوی ایران در این دادگاه دفاع کنند. اگرچه بعد از اتمام آن جلسه مذکور در دادگاه عالی ورزش، آن‌هایی که علیه ایران شهادت داده بودند، از ضعف وکلای ایران در این پرونده سخن گفتند، ولی در ایران مسئله طوری جلوه داده شد که به‌زودی فدراسیون جودوی ایران برنده این دادگاه می‌شود. همان زمان، اما این خبر مهم هم به رسانه‌ها درز کرد که کل دفاعیات طرف ایرانی حول این محور چرخیده که ورزشکاران ایران مثل عموم مردم، اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند و اگر هم از رویارویی با آن‌ها طفره رفته‌اند، به اعتقاد شخصی خودشان برمی‌گردد و دستوری از نهاد‌های بالاتر برای بازی‌کردن یا نکردن با رقبای اسرائیلی به آن‌ها دیکته نشده است. چندی بعد، اما در نمایشی عجیب، وکیل ایرانی فدراسیون جودو، خبر از «پیروزی بزرگ حقوقی» داد و کمی بعد هم نوبت به آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودوی ایران رسید تا خبر دهد ایران در پرونده مذکور برنده شده و حق به حق‌دار رسیده است. نمایش، اما خلاف چیزی بود که وکیل فدراسیون و رئیس آن عنوان کرده بودند! در‌واقع نه‌تنها پیروزی ولو کوچکی حاصل نشده بود بلکه بیم آن می‌رفت که وضعیت جودوی ایران وخیم‌تر شود. برخلاف ادعای مسئولان فدراسیون جودو، دادگاه عالی ورزش، تعلیق برای مدت‌زمان نامشخص را رد کرده و از کمیته انضباطی فدراسیون جهانی جودو خواسته بود، جریمه‌ای برای طرف ایرانی در نظر گرفته شود که پایان مشخصی داشته باشد. طولی نکشید که فدراسیون جهانی جودو رأی نهایی‌اش را در این پرونده صادر کرد و فدراسیون جودوی ایران را به مدت چهار سال از حضور در همه رقابت‌ها محروم کرد! آن پیروزی بزرگ جایش را به جریمه‌ای بزرگ داد و جودوکار‌های ایرانی در همه اوزان و سنین حالا تا 1402 از حضور در رقابت‌های بین‌المللی محروم هستند. البته که دوباره شبیه به داستان قبلی، فدراسیون جهانی جودو، این حق را به طرف ایرانی داده است که اگر اعتراضی نسبت به این رأی دارند می‌توانند دوباره به دادگاه عالی ورزش شکایت ببرند. ناگهان یک فایل صوتی جنجالی در کش‌وقوس تازه‌ای که مسئولان ورزش ایران در آن گیر کرده بودند که آیا نسبت به این حکم هم اعتراض کنند یا خیر، به ناگاه فایل صوتی کوتاهی از آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودوی ایران سر از رسانه‌های آن طرف آبی درآورد که مستقیما با اشاره به چرایی مسابقه‌ندادن سعید ملایی، خطاب به شخصی می‌گوید این موضوع هم حرف من (رئیس) است و هم حرف صالحی‌امیری (رئیس کمیته ملی المپیک) و مسعود سلطانی‌فر (وزیر ورزش). او تأکید می‌کند که به سعید ملایی گوشزد شود تحت هیچ شرایطی نباید مسابقه دهد. مسابقه‌ندادن با رقبای اسرائیلی همان‌طور‌که میراسماعیلی به آن اشاره می‌کند، خط قرمز نظام محسوب می‌شود، ولی انتشار این فایل صوتی در این بازه زمانی، خطری بسیار بزرگ‌تر را متوجه ورزش ایران کرده است. درواقع منتشرشدن این فایل صوتی، برگ برنده‌ای را که طرف ایرانی روی آن تأکید می‌کرد و می‌گفت که ورزشکاران به خواست خودشان با رقبای اسرائیلی مبارزه نمی‌کنند و هیچ «امر و نهی» از مسئولان عالی‌رتبه نمی‌گیرند، زیر سؤال برده است. این به آن معنی است که حتی اگر ایران نسبت به رأی جدید پرونده جودو اعتراض کند با توجه به این مورد، به احتمال زیاد بازنده پرونده خواهد بود. هرچند خطر فقط متوجه فدراسیون جودو نیست و دو فدراسیون شطرنج و کشتی هم که از مدت‌ها پیش به دلیل مشابه از سوی فدراسیون‌های بین‌المللی مربوطه تحت فشار قرار گرفته‌اند، در آینده از انتشار این فایل صوتی لطمه‌ای (شاید) بزرگ خواهند خورد. مسئله‌ای که در این بین معما را پیچیده‌تر می‌کند این است که این فایل صوتی که عنوان شده مربوط به سال 1398 است توسط چه کسی منتشر شده و چه هدفی را دنبال کرده است؟ ساده‌ترین پاسخ به این پرسش این است که عنوان شود فایل صوتی را همان افرادی منتشر کرده‌اند که در دادگاه علیه ایران شهادت داده‌اند. با‌این‌حال بررسی دقیق‌تر این مورد این پرسش را به وجود می‌آورد که اگر آن‌ها چنین فایلی را در اختیار داشته‌اند، چرا تابه‌حال از آن استفاده نکرده یا چرا (احتمالا) در دادگاه قبلی از آن به‌عنوان یکی از ابزار‌های فشار بر فدراسیون جودوی ایران استفاده نکرده‌اند؟ ضمن اینکه سعید ملایی و وحید سرلک، دو ورزشکار ایرانی که علیه ایران شهادت داده‌اند در این مدت بار‌ها با رسانه‌های آن طرف آبی مصاحبه کرده‌اند و وضعیت را شرح داده‌اند؛ قاعدتا اگر آن‌ها به چنین فایل صوتی دسترسی داشتند زودتر از اینها، آن را برای انتشار در اختیار رسانه‌های مذکور می‌گذاشتند. سناریوی عجیب‌تر این است که این‌طور برداشت شود که انتشار این فایل صوتی کار «خودی»‌هاست؛ یکی از همین آدم‌های داخلی که سهوا یا عمدا کاری کرده تا این فایل صوتی منتشر شود. شاید برای «خودشیرینی» یا شاید هم از روی «ناآگاهی» و ندانستن عاقبت این کار که ممکن است کل ورزش ایران را به خطر بیندازد. اگر این فرضیه مورد بررسی قرار بگیرد مشخصا نمی‌تواند از دایره چند نفر عبور کند و طبیعتا شناسایی‌اش هم نباید کار چندان مشکلی باشد. البته از همه این‌ها مهم‌تر اینکه باید ابتدا عزمی برای شناسایی شخص یا اشخاص دخیل در این پرونده باشد وگرنه شاید تعلیق یک یا چند رشته ورزشی برای «عده‌ای» بهتر از ادامه حیاتشان باشد.