دوشنبه 5 آذر 1403

چگونه تزار غرب را دور زد؟ پشت پرده میدان‌داری معمار جنگ اوکراین

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
چگونه تزار غرب را دور زد؟ پشت پرده میدان‌داری معمار جنگ اوکراین

اقتصادنیوز: در شرایطی که گروهی از تحلیلگران پوتین را بازنده اصلی جنگ اوکراین قلمداد می کنند، اما گروهی دیگر از ناظران با استناد به دست بالای کرملین در قاره سیاه و خاورمیانه و آسیا بر این نکته تاکید دارند که غرب به واسطه سیاست یک بام و دو هوای خود برای تزار فرصت سازی می کند.

به گزارش اقتصادنیوز، شواهد نشان می دهد همه چیز مطابق با ولادیمیر پوتین پیش نمی رود. حمله به اوکراین دستاوردهایی داشته، اما ذخایر ارزی روسیه در حال کاهش است و شکست پریگوژین شکاف هایی را در ساختار قدرت کرملین عریان کرده. با این حال، کرملین آینده را چندان مبهم نمی بیند.

دست بالای واگنر در قاره سیاه

طرح‌های نخست کرملین در اوکراین شکست خورده و پوتین را درگیر جنگ فرسایشی کرده است، اما اوکراینی‌ها نیز مشکلات خودشان را دارند. مقام های نظامی ایالات متحده و اوکراین در باب اینکه چه عامل یا گزاره ای موجب شده تا ضدحمله چندان فعال نباشد، اختلاف نظردارند. در حالی که واشنگتن هشدار داده که سال آینده تدارکات بیشتری را در اختیار کی یف قرار نخواهد داد، پوتین شاید تصور کند که قادر است تا آن بازه زمانی از این کشور عبور کند.

با این همه آنگونه که وال استریت ژورنال نوشته، پوتین چیزهای زیادی برای خوشحالی دارد. کودتا در نیجر موجب شد تا گروه واگنر رویاروی غرب در موضعی قوی تر تعریف شود. داشتن دست بالا تر واگنر مرتبط با کنترل روسیه بر منابعی مانند طلا و اورانیوم و تا حدودی دامن زدن به تهدیدهاعلیه منافع غرب است. با سرازیر شدن مهاجران به شمال، سیاستگذاران غربی مجبورند با جریان پناهجویان دست و پنجه نرم کرده و همزمان خود را برای مقابله با گروه های تروریستی آماده کنند. فروپاشی قدرت فرانسه و اروپا در سراسر آفریقا بیش از آن است که ناتوانی ژئوپلیتیک اتحادیه اروپا را برجسته کند. این گزاره طبیعتا توجه و منابع آمریکا را از آسیا و اوکراین منحرف خواهد کرد.

بخت به تزار روی آورده است؟

پوتین در خاورمیانه نیز امتیازاتی را از آن خود کرده است. سوریه با تکیه بر حمایت های مسکو تهدیدهای واشنگتن را به سخره گرفته است. همزمان متحدان دیرینه آمریکا بیش از هر زمان دیگر با مسکو همکاری دارند. به عنوان نمونه امارات متحده عربی فارغ از فشارهای آمریکا روابط تجاری اش را با مسکو تعمیق بخشیده. ایران نیز یکی از متحدان نزدیک نظامی روسیه محسوب می شود. علاوه بر این، رابطه چین با روسیه، فارغ از تصورات غرب، هنوز قوی است. چین نفت و گاز روسیه را می‌خرد و مقادیر قابل‌توجهی از تجهیزات دو منظوره را برای مسکو تامین می‌کند؛ تجهیزاتی که به پوتین فرصت می دهد تا اقتصاد و فعالیت‌های نظامی‌اش را در هم و برهم نگه دارد. چین در حال تغذیه ماشین جنگی پوتین است و احتمالا بدون توجه به آنچه بایدن می گوید یا انجام می دهد، به این کار ادامه خواهد داد.

شواهد نشان می دهد تحولات داخلی آمریکا نیز در راستای خواست پوتین در حال تغییر است. انگاری مسیر دونالد ترامپ برای نامزدی جمهوری خواهان هموار شده و احتمال بازگشت او به کاخ سفید افزایش یافته. بایدن هنوز توصیف منسجم و قانع‌کننده‌ای از سیاست خود در اوکراین ارائه نکرده تا بتواند اجماعی به نفع خود تعریف کند. زمزمه های ارتش ایالات متحده مبنی بر اینکه گزینه های ناقص فرماندهی اوکراین مسئول نتایج ضعیف ضدحمله است، حمایت عمومی را تقویت نمی کند. قوی ترین دارایی پوتین، مثل همیشه، عدم انسجام غرب است. مخالفان غربی تزار ضمن تاکید بر نظم بین الملل و حمایت از تمامیت ارضی، بی سر و صدا به اوکراین فشار می آورند تا از دست دادن کریمه و دونباس را بپذیرد. همان سیاست یک بام و دو هوایی که در ارتباط با افغانستان و عربستان نیز از آن پیروی می کنند.

سیاست یک بام و دو هوای غرب

از منظر پوتین، ترکیبی از لفاظی‌های تهاجمی و سیاست‌گذاری های محتاطانه، برجسته ترین رویکردی است که آمریکا از آن پیروی می‌کند. تاکید واشنگتن بر ارزش‌های آمریکایی غالبا برای کشورهای دیگر نوعی قلدری محسوب می شود، در حالی که تضاد غیرقابل چشم پوشی بین عبارات جسورانه و فعل محتاطانه وجود دارد. در همین حال، ناهماهنگی حاکم بر سیاست آمریکا، موقعیت دولت را در داخل تضعیف می کند. اگر بایدن می خواهد اوکراین در جنگ علیه روسیه پیروز شود، چرا سلاح های بیشتر و بهتری ارسال نمی کند؟ اگر هدف او مصالحه‌ای است که بیشتر قلمروی را که پوتین تصرف کرده، به اوکراین بازگردد، چرا این همه پول برای چنین نتیجه ناچیزی هزینه می‌کند؟

حمله پوتین به اوکراین اشتباه تاریخی بود که روسیه را وارد جنگ دشوار و غیرقابل پیش بینی کرد. پیروزی کامل روس ها بعید به نظر می رسد و هزینه جنگ برای روسیه زیاد خواهد بود. حمله به اوکراین نفوذ روسیه را در جغرافیای پیشین شوروی از هم پاشیده کاهش داده است. در قفقاز، ترکیه و آذربایجان روس ها تحت فشار قرار دارند، در آسیای مرکزی نیز حضور اقتصادی و سیاسی چین با محو شدن روسیه افزایش یافته. با این حال، هیچ یک از این تحولات به غرب کمک نمی‌کند، دموکراسی را ارتقا ببخشد یا این واقعیت را پنهان نمی‌کند که دولت بایدن نتوانسته پوتین را از آغاز جنگ باز دارد یا راه حلی معقول را برای بازگشت تزار به میز مذاکره ارائه دهد.

همچنین بخوانید
چگونه تزار غرب را دور زد؟ پشت پرده میدان‌داری معمار جنگ اوکراین 2
چگونه تزار غرب را دور زد؟ پشت پرده میدان‌داری معمار جنگ اوکراین 3