پنج‌شنبه 8 آذر 1403

چگونه یک جامعه، بدون جنگ نابود می شود؟

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
چگونه یک جامعه، بدون جنگ نابود می شود؟

پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" به این موضوع پرداخته است که چگونه دستگاه های اطلاعاتی غربی و متحدان آن ها به نحوی نظام‌مند به دنبال تخریب ساختار و بافت فرهنگی جوامع عربی هستند و این راهبرد را به دست خودِ مردم این کشورها دنبال می کنند.

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" در گزارشی، ضمن اشاره به برخی تحولات منفی اجتماعی در جوامع عربی که البته هدفِ سانسورهای شدید رسانه ای نیز قرار می گیرند، سعی کرده به این سوال بپردازد که دلایل و محرکه های اصلی انحطاط و گرایش شدید و فزاینده جوامع عربی به بی اخلاقی و ارزش ها و فرهنگ های پوچ چیست؟ البته که میدل ایست مانیتور این پرسش را در سطحی کلان تر و در قالب برنامه ای منسجم از سوی کشورهای غربی ارزیابی می کند که به واسطه همدستی با حکامِ دست نشانده عرب، عملا روندهای فرهنگی و اجتماعی خاصی را به جوامع عربی تزریق کرده اند و اکنون شاهدیم آن ها (جوامع عربی) از اصول اخلاقی و دینی خود دور شده و به شدت از خودبیگانه و آسیب پذیر گشته اند. از این منظر، غرب بدون جنگ، کشورهای عربی، و فرهنگ و جوامعشان را نابود ساخته است.

میدل ایست مانیتور در این رابطه می نویسد: «خونِ شهروندان کشورهای عربی در چشم رهبران آن ها، بسیار بی ارزش شده و اکنون شاهدیم که تصاویر و فیلم های کشته شدنِ فلسطینی ها به دست نیروهای رژیم اشغالگر و جنایتکار صهیونیستی مدام بر صفحه تلویزیون ها نقش می بندد اما حکام عربی هیچ کاری انجام نمی دهند. درست به همین دلیل است که اکنون شاهدیم خونریزی در اقصی نقاط سرزمین های عربی به یک امر عادی تبدیل شده و دیگر برای اعراب پدیده ای عجیب نیست. در واقع، "خون" در سرزمین های عربی ارزش خود را از دست داده است. مساله ای که به ویژه بر جوانانِ آن ها تاثیرات قابل ملاحظه ای را داشته است. در شرایط فعلی، جسارت عجیبی در مورد استفاده از سلاح و کشتار انسان ها وجود دارد که این مساله در جوامع عربی به وضوح قابل مشاهده است و در آن ها نیز رواج پیدا کرده است. این مساله عملا وضعیتی بی سابقه را برای اعراب ایجاد نموده است.

در این راستا به تازگی شاهدِ سانسور شدن دو جنایت وحشتناک در مصر و اردن بوده ایم که اخبار آن ها شدیدا سرکوب شده اند. اولین رویداد مربوط به قتلِ "نیره اشرف"، یک دانشجوی زن مصری بود که توسط همکارش در ورودی دانشگاه سلاخی شد و متاسفانه این جنایت شنیع در برابر چشمانِ مردم عادی و در شرایطی که آن‌ها در حال عکس و فیلمبرداری از این جنایت بودند به وقوع پیوست.

در جنایت دیگر، یک دختر دانشجوی اردنی به نامِ "ایمن رشید" توسط فردی هدف گلوله قرار گرفت که البته بعدها فرد ضارب خود را نیز کُشت. البته که هنوز مشخص نشده چرا فردِ ضارب اقدام به کشتن دختر بی گناه کرده است. با این حال، این نکته روشن شده که قاتل نیره، وی را به نحوی دیوانه وار دوست داشته و پس از آنکه با پاسخ منفی وی و خانواده اش رو به رو شده، تصمیم به انتقام جویی از آن ها گرفته است.

این دو جنایت وحشتناک نخستین ها در جوامع عرب نیستند. در واقع، نرخ قتل و جنایت در کشورهای عربی در حال افزایش است و در این رابطه، افراد جوان، بزرگترین قربانیان و البته عاملان (قاتلان) این وقایع هستند. چند ماه قبل در مصر، یک مرد جوان، مرد جوان دیگری را در روز روشن و در مقابل چشم رهگذران به قتل رساند. قاتل در اتفاق مذکور، سرِ مقتول را برید و با غرور همراه با آن شروع به قدم زدن کرد. مردم نیز با شگفتی به این حادثه نگاه می کردند.

این دو جنایت، آخرین نمونه ها در جوامع عربی نیز محسوب نمی شوند. کمتر از یک هفته بعد، یک دانشجوی رشته پزشکی توسط همکارش به قتل رسید. در جوامعی که به اخلاقیات، ارزش ها و مذهب تاکید زیادی می‌شود و نسبت به آن ها حس غرور وجود دارد، بایستی دلایل و محرک های اصلی وقوع یک چنین اتفاقات خشونت باری آن هم از سوی شهروندان واکاوی و بررسی شود. از طرفی، باید تمامی ظرفیت ها فعال شوند تا این قبیل رفتارها طرد شده و تغییر کنند.

در این راستا باید اذعان کنیم که باورها و اعتقادات دینی تا حد زیادی به ویژه در میان گروه ها و طبقات جوان (در جوامع عرب)، تضعیف شده است. این مساله از این واقعیت ناشی می شود که تمامیِ دولت های عربی از اسلام هراسان هستند اما مدام خود را در پسِ مفهوم "افراط گرایی اسلامی" مخفی می کنند. اصطلاحی که توسط کشورهای غربی و با هدفِ توجیه کردن جنگ و خونریزیشان علیه اسلام و مسلمانان ابداع شده است. از این رو، این قبیل حکومت ها عملا علیهِ جوانان مذهبی هستند و آن ها را به مثابه افرادی تروریست و افراط گر تصویرسازی می کنند. ما نباید شگفت زده شویم زیرا اکنون در کشورهای عربی، به حوزه مطالعات دینی توجه زیادی نمی شود و قلب و ذهن جوانانی که برای زندگی خود به اصول و اعتقادات دینی نیاز ویژه ای دارند، عملا از آموزش در این حوزه بی بهره مانده است.

اضافه بر این ها، در شرایط فعلی شاهدیم که نهادهای دینی در کشورهای عربی به صورت کامل در اختیار حکومت ها هستند و عملا هر آنچه آن ها می خواهند را انجام می دهند. مساجد دیگر خارج از ساعاتی که در آن ها نماز برپا می شود، باز نیستند. هیچ گونه درس و بحث مذهبی در کار نیست، سمینارها و یا مباحثات دینی که پیشتر سابقه برگزاری داشتند نیز تا حد زیادی قدغن شده و یا به آن ها بی توجهی می گردد. دولت‌های عربی همچنین مراکز مذهبی را که به آموزش قرآن و اخلاقیات می پردازند را هم به کل تعطیل کرده‌اند. حوزه هایی که یک جامعه حقیقتا به تمامی آن ها نیازمند است.

رسانه های خبری نیز در جوامع عربی به شدت توسط دولت های آنها کنترل می شوند. این رسانه ها میزان برنامه های مذهبی خود را به شدت کاهش داده اند. به نحوی که اکنون تقریبا برنامه مذهبی مشخص و برجسته‌ای را در تلویزیون های عربی نمی بینیم. در ماه مبارک رمضان نیز، هنگامی که همه مسلمانان به خداوند متعال نزدیک تر هستند، کانال های تلویزیونی در جهان عرب به صورت عامدانه، به حال و هوای معنوی این ماه حمله می کنند و آن را تضعیف می کنند و عملا به نوعی کنشگری می کنند که انگار می خواهند ماه مبارک رمضان را به ماه شیطان تغییر دهند. آن ها در این ماه مبارک، سریال های سخیف و رقص و فحشا و مشروبات الکلی و مواد مخدر و قلدوری را در برنامه های خود به تصویر می کشند و حتی اقدام به پخش یک سریال تلویزیونی با محتوای مذهبی و دینی نمی کنند. همین رویکرد است که اساسا موجب شده تا روح اخلاقیات در کشورهای عربی فرو کش کند و حتی طبقات تحصیلکرده نیز به وحشی گری و خونریزی روی آورند.

در این فضا اعراب باید از خود بپرسند که واقعا چه انتظاری از نسل جوان خود دارند؟ نسلی که اکنون الگوهایی نظیر "محمد رمضان"(بازیگر، خواننده و رَپر مصری) دارد. همان فردی که با سینه برهنه در خیابان راه می رود، شمشیر به دست می گیرد و از سوی رهبران ارتش مصر تجلیل می شود و حتی مدارک افتخاری دانشگاهی نیز به او داده می شود. اعراب نباید شگفت زده باشند وقتی می بینند که مادی گرایی، ورای ارزش های مذهبی و فرهنگی در کشورهایشان رشد کرده است. البته که شبکه های اجتماعی نیز پاسخ های قابل توجهی را در این رابطه ارائه می کنند.

نسل جوانِ کنونی جهان عرب همان نسلی هستند که با توجه و تماشای سریال ها، فیلم ها و رقص و آوازهای غیر اخلاقی و همچنین تسلط نخبگان ضعیف و جاهل بر بخش های مختلف اجتماعی، سیاسی و رسانه ای جوامع خود رو به رو شده اند. اینفلوئنسرهای کنونی جهان عرب (به طور خاص در شبکه های اجتماعی)، در نوع خود فجایعی برای جهان عرب هستند و دلیل و محرک اصلی اذهان خالی و پوچِ مردمشان نیز تلقی می گردند.

در این رابطه به نظر می رسد که دستگاه های اطلاعاتی غربی و متحدان آن ها به نحوی نظام‌مند به دنبال تخریب ساختار و بافت جوامع عربی هستند و این راهبرد را به دست خودِ مردم این کشورها دنبال می کنند. این روند به طور خاص از زمان تاسیس سلسله کانال های تلویزیونی شبکه "ام بی سی /MBC "آغاز شده و سرعت گرفته است. بسیاری از ناظران و تحلیلگران از زمان پخش برنامه های این شبکه اعتقاد داشتند که این شبکه جوامع عرب را به سمت انحطاط خواهد برد. حتی برنامه های تلوزیونی مرتبط با کودکان در شبکه مذکور مملو از خشونت، استفاده از الفاظ زشت و نامناسب، فسق و فجور و سبک‌سری و ابتذال بودند. در کنار این شبکه، باید به شبکه تلوزیونی Reality TV هم توجه داشته باشیم. شبکه ای که در آن دختران و پسران جوان در کنار یکدیگر و بدون رعایت ملاحظات اسلامی و اخلاقی دیده می شوند. شاید به همین دلیل باشد که شاهدیم اکنون ارزش های خانوادگیِ سنتی جوامع عربی به نحو قابل ملاحظه ای آسیب دیده اند.

چگونه می توانید یک جامعه را بدون جنگ نابود کنید؟ این همان سوالی است که روزنامه نگار روسی "یوری بِزمِنوف" پاسخ آن را تشریح کرده است. وی یک نیروی سازمان اطلاعاتی شوروی موسوم به KGB بود که پس از نارضایتی از سیاست های اتحاد جماهیر شوروی به ویژه در برخورد با روشنفکران، به غرب پناهنده شد. وی ابتدا به آمریکا و سپس کانادا فرار کرد و نام مستعارِ "توماس دیوید شومن" را دریافت کرد.

"بزمنوف" یا همان "شومن"، به آموزشِ مردم در مورد توطئه هایی که علیه آن ها طراحی شده بود پرداخت. وی می گوید: "دیگر استفاده از ارتش ها برای به انقیاد درآوردنِ دولت ها و ملت های دیگر، امری رایج و طبیعی نیست. اکنون پیروزی علیه دیگران از طریق شکست دادن دولت ها و جوامعشان از درون میسر می شود". وی در این رابطه یک فرآیند چهار مرحله ای را تشریح می کند که در یک بازه زمانی 15 تا 20 ساله، عملا اصول اخلاقی و ارزش های جامعه‌یِ هدف، نابود می شود. یکچنین تلاش هایی در شرایطی که جهت احیای ارزش‌های مذهبی، اقدامات موثری صورت گیرد، عمدتا شکست می خورند. دلیل اصلی این مساله نیز این است که اصول دینی نقش موثری در حرکتِ درست جوامع بازی می کنند و اساسا در لحظاتی نیز به کمک افراد می‌آیند و آن‌ها را در راهِ درستی قرار می دهند. در این راستا 15 تا 20 سال عملا بازه زمانی است که تضمین می کند یک نسل جدید با آموزش های جدید و مخالف با اصول اخلاقی و مذهبی آموزش دیده و رشد می کنند. تضعیف ارزش ها و اصول اخلاقی در جوامع، عملا ستون فقرات جوامعی نظیر جوامع عربی را نابود می کند و مردم را از دین و اعتقاداتشان دور می سازد. جدای از این ها، شکل گیری یک چنین فضایی، عملا هرگونه حس مسوولیت پذیری را در افراد تضعیف کرده و وفاداری و تعهد آن ها را کاهش می دهد. در این راستا، شخصیت های رسانه ای و سلبریتی های بی هویت، قویا در این فرآیند مورد توجه هستند و مورد استفاده قرار می گیرند. این دقیقا همان روندی است که اکنون در جوامع عربی به وضوح شاهد آن هستیم. اعراب باید مراقب باشند و اجازه ندهند که اروپا و آمریکا آن ها را به دورانی باز گردانند که پیشتر خودِ غربی ها در عصر سیاهِ تاریخشان، آن دوره را تجربه کرده اند.»