کدام مجسمهها در این سال ها دزدیده شدند؟
مجسمه یکی از المان های مهم در زیباسازی شهری و گاه حکم شناسنامه را برای یک منطقه دارد؛ اثری که با حضورش میتواند نقش مهمی در فرهنگ سازی و چیدمان فضای شهری داشته باشد. متاسفانه در سالهای گذشته مجسمههای بسیاری در فضاهای شهری نصب شدهاند که اغلب بسته به ارزش متریالی که در آن ها به کار رفته است و گاه به لحاظ ارزش هنری به سرقت رفتهاند. به همین جهت سازمان زیباسازی شهرداری از یک مقطع زمانی...
به گزارش ایسنا، در آذر ماه سال 1387 با اعلام خبر سرقت تعدادی از مجسمههای پایتخت، تهدیدی به نام دزدیده شدن این آثار، به شکلی جدی تر از قبل نمایان شد؛ مجسمه هایی که بسیاری از آنها پس از ناپدید شدن، هیچگاه سرنوشتشان مشخص نشد.
تا اردیبهشت 1389 تعداد مجسمههای دزدیدهشده به 12 مورد رسید؛ مجسمههایی که وزن برخی از آنها حدود 700 کیلوگرم بود و با توجه به حجم و وزن اینگونه آثار، عمدتا این سوال ایجاد میشد که سارقان چگونه میتوانند بدون جلب توجه و به راحتی چنین آثاری را از جا کنده و جابهجا کنند؟!
در 21 اردیبهشتماه سال 89 خبری به نقل از سازمان زیباسازی شهرداری منتشر شد مبنی بر اینکه از مجموع مجسمه های دزدیده شده، چهار مجسمه شامل سردیس نواب صفوی، سردیس دانته، مجسمه ابوسعید ابوالخیر و سردیس اقبال لاهوری برای بازسازی یا اصلاح جمعآوری شدهاند اما دو روز بعد سخنگوی شهرداری تهران با تکذیب این خبر، آن را «بازی با افکار عمومی» عنوان کرد.
مجسمه ستارخان اثری از شهریار ضرابی واقع در خیابان ستارخان، مجسمه باقرخان از شهریار ضرابی واقع در خیابان شهرآرا، مجسمه صنیع خاتم از حمید شانس واقع در پارک ملت، مجسمه زندگی از فاطمه امدادیان و مجسمهای از محمد مددی واقع در خانه هنرمندان ایران، مجسمه استاد شهریار از علی قهاری در پارک دانشجو، دو مجسمه از دکتر شریعتی در پارک شریعتی از حمید شانس، مجسمه مادر و فرزند از هژیر ابراهیمی در شهرک غرب، مجسمه ابنسینا از عذرا عبدالنبی در پارک بهجتآباد، مجسمه گوساله در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، مجسمه برنزی از روحالله شمسی زاده در پارک استقلال تهران از جمله آثار به سرقت رفته در این سالها هستند.
البته در دو دهه اخیر سرقت مجسمه ها تنها به پایتخت محدود نبوده است. سال 96 خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شهردار شیراز به مناسبت محرم تندیسی به نام میدان نذری افتتاح کرد؛ اما سه روز بعد از افتتاح، دیگ مسی میدان به سرقت رفت! سال 86 هم مجسمه «شیخ بهایی» اثر مرتضی نعمتاللهی در خیابان چهارباغ توسط افرادی سودجو با هدف ذوب و فروش برنز مورد استفاده در مجسمه سرقت شد که خوشبختانه با اقدام به موقع نیروی انتظامی این مجسمه به جای اصلی خود بازگشت.
سال 98 هم بخشی از تندیس «تقدیس» اثر پرویز تناولی مجسمهساز و نقاش کشور واقع در جنب ساختمان شهرداری مرکزی اصفهان به سرقت رفت که پس از یک سال سارقان آن هم پیدا شدند. البته سرقت مجسمه های تناولی به همین جا ختم نشده بود؛ چراکه بعدها توسط خود تناولی اعلام شد که چهار مجسمه از هفت مجسمه کودکان در حال بازی از این هنرمند در پارک دانشجو نیز به سرقت رفته است.
اواخر تابستان سال 98 بود که با سرقت سردیس قیصر امین پور در بلوار سعادتآباد، پرونده سرقت مجسمه ها در تهران بار دیگر باز شد. پیش از این نیز مجسمهای از حسینعلی عسگری سازنده این تندیس، به سرقت رفته بود که این مجسمهساز در آن زمان درباره سرقت اثر خود به ایسنا گفته بود: «این اثر را در سال 80 در محله صادقیه نصب کرده بودیم که در سالهای 86 یا 87 گم شد. این اثر نیز با برنز ساخته شده و نزدیک 400 کیلو وزن داشت. درواقع آن قدر بزرگ بود که قابل بردن نبود. نمیتوانم دزدیده شدن چنین کاری را درک کنم!»
با سرقت مجسمه قیصر امین پور، مجتبی موسوی، معاون وقت فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران گفته بود که امیدی به پیدا شدن مجسمه نیست، چراکه مجسمههای برنزی دزدیدهشده بهسرعت آب میشوند.
به گفته او، مجسمه قیصر امینپور از جای خود کنده شده بود؛ چنانکه استراکچر فلزی داخلی مجسمه از خود مجسمه جدا شده بود.
چگونگی کندن آن و اینکه با پتک انجامشده بود یا ابزار دیگر قابلفهم نبود ولی با توجه به آنکه مجسمه از استراکچر آن جداشده بود، حدس می زدند که مجسمه کنده شده است.
با این حال 14 مهر ماه همان سال فرمانده یگان حفاظت شهرداری تهران خبر کشف سردیس قیصر امینپور را اعلام کرد. البته در همان زمان سازنده اثر و اداره حجم سازمان زیبا سازی شهری از پیدا شدن این اثر اظهار بیخبری کردند که جای تعجب داشت.
درواقع علیعسگری به ایسنا گفت: «من بیخبرم و اتفاقا نسخه جدیدی از این اثر را ساختهام که در حال نصب است ولی اگر واقعا پیدا شده باشد خیلی خوب است؛ چراکه این اثر با برنز ساخته شده و اعتبار و ارزش خاصی دارد. البته مجسمههای دیگر نیز اعتبار هنری خاص خود را دارند و اینکه جنس اثر چیست خیلی تفاوتی ایجاد نمیکند، ولی مجسمه برنزی، اثری ماندگار است و ارزش بالایی دارد.»
در همین راستا و با افزایش تعداد سرقت های مجسمه های شهری، سازمان زیباسازی شهرداری از جایی به بعد تصمیم گرفت جنس آثار بعدی را از فلزات ارزشمند انتخاب نکند؛ این آثار اغلب از فایبرگلاس ساخته شدند که آن هم اثر را آسیب پذیر می کند. مانند سرنوشت تلخی که دو سال قبل برای مجسمه جلال آل احمد شاهد بودیم و در اتفاقات آبان سال 98 این مجسمه کاملا در آتش سوخت!
با این همه، همچنان مجسمه های قدیمی در سطح شهر نصب شده اند که از جنس برنز هستند و میتوانند نظر سارقان را به خود جلب کنند؛ همانند اتفاقی که چند روز پیش برای مجسمه «فرهاد قفل زن» واقع در تئاتر شهر رخ داد و سارقان قصد دزدیدن کلید این اثر از ساخته های پرویز تناولی را داشتند.
البته سرقت مجسمههای شهری تنها به ایران مربوط نمیشود، بلکه در تمام دنیا شاهد سرقت مجسمههای نصبشده در سطح شهر هستیم. دزدیده شدن مجسمه مرلین مونرو واقع در بولوار هالیوود، مجسمههای یادبودی از «چرچیل» واقع در میدان «پارلمان» و همچنین خیابان «نیو بوند» لندن، مجسمهای ارزشمند از فرشته «میکائیل» در روستای «اورشولت» و مجسمه ویلیام مککینلی، بیست و پنجمین رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا از حزب جمهوریخواه نیز از نمونههای خارجی این اتفاق دردناک برای آثار هنری محسوب می شود.
انتهای پیام