کرونا، مردم و دولت را آشتی داد؛ فرصت را غنیمت بدانیم
تهران - ایرنا - بحران کرونا در حالی سراسر جهان را در بر گرفته که تاثیر مستقیمی روی دولتها و عملکرد آنها گذاشته است. بدون شک بحران کرونا بیش از همیشه دولتها را متوجه زیست مردم و دشواریهای آن کرده است.
روزنامه آرمان ملی در گزیده ای از گفت وگو با غلامرضا انصاری آورده است: در ایران شاید در کمتر مقاطعی دولت این چنین به جزئیات زندگی مردم و دغدغههای اقشار مختلف مردم ورود کرده بود و همواره با سیاستگذاریهای کلان یک رویکرد کلی را که عمدتا نیز ناشی از تصمیمات سیاسی بود در دستور کار خود قرار داده بود. با این وجود این بحران دولت را مجبور کرد همزیستی مسالمت جویانهای با زندگی مردم داشته باشد و از نزدیک چالشهای جدی زیر پوست جامعه را درک کند. اتفاقی که بهرغم سختیهای دوران کرونا یک اتفاق خوشایند بود و باید آن را به فال نیک گرفت. با این وجود معادلات سیاسی و کنشگری جریانهای سیاسی در دوران کرونا مسکوت باقی مانده است. تا قبل از این بحران و با برگزاری انتخابات مجلس جریان اصولگرا بیش از همیشه به قدرت نزدیک شده در حالی که جریان اصلاحات فاصله بیشتری از قدرت گرفته بود. این در حالی است که بحران کرونا کنشگری هر دو جریان را تحت تاثیر قرار داد و به همین دلیل چشم انداز روشنی از کنشگری جریانهای سیاسی در فردای کرونا در کشور وجود ندارد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با غلامرضا انصاری قائم مقام حزب اتحاد ملت، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق شورای شهر تهران گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
مدیریت بحران کرونا در ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان با چه نقاط ضعف و قوتی همراه بود؟ آیا میتوان به مدیریت این بحران در ایران نمره قابل قبولی داد؟
بحران کرونا خود را بهعنوان یک ابربحران نشان داده که در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بروز و ظهور کرده است. در زمینه فرهنگی بهدلیل نسخههایی که برخی از خواص برای عوام میپیچیدند و یا قابلیت اجرا ندارد و یا با دغدغههای افکار عمومی متفاوت است با چالشهای جدی مواجه هستیم. نکته دوم عدم صداقت دولتها با ملتهای جهان بود که در اغلب کشورهای جهان وجود داشت. در مرحله نخست چین بهعنوان کانون اصلی بحران اطلاعات غیرواقعی و اغواکنندهای به جهان مخابره کرد. سازمان بهداشت جهانی این نکته را تذکر داد که اگر به موقع اطلاعات دقیق در اختیار کشورها قرار میگرفت شاید امروز این همه تلفات جانی و هزینههای اقتصادی و اجتماعی به وجود نمیآمد. اگر این اتفاق میافتاد کشورهای مختلف جهان میتوانستند موضوع پیشگیری را در دستور کار خود قرار بدهند. در شرایط کنونی نیز اغلب کشورهای درگیر کرونا بهدلیل تبعات اقتصادی ناشی از آن، آمار دقیقی از وضعیت بیماران کرونا ارائه نمیکنند. برخی اوقات ایجاد ترس و رعب در بین افراد جامعه نقش مثبتی ایفا میکند. در این زمینه باید دو رویکرد جدی در دستور کار مسئولان قرار میگرفت. نخست افزایش آگاهی و اطلاعات مردم نسبت به این بیماری و دوم خطرناک جلوه دادن این بیماری در بین اقشار مختلف مردم تا بتوان بر این بیماری فائق آمد. در چنین شرایطی مردم خود به سمت خود قرنطینگی و فاصله اجتماعی حرکت میکردند و نیاز نبود هزینههای زیادی در این زمینه صرف شود. واقعیت این است که عدم صداقت اغلب دولتها با ملتهای جهان باور عمومی مردم را نسبت به این بیماری خدشهدار کرد. این وضعیت تقریبا در اغلب کشورهای درگیر بهجز چند کشور معدود وجود داشت.
آیا کرونا سبب توجه بیشتر مسئولان به زندگی مردم شده است؟ کرونا روی سیستم سیاسی کشورها بهخصوص ایران چه تاثیری گذاشت؟
رابطه صحیح و منطقی با مردم تنها با اعتماد متقابل قابل تحقق است. به همین دلیل نیز تازمانی که مردم اعتماد کامل به دستگاه حاکمه نداشته باشند همه برنامههایی که در دوران بحران طراحی شده در زمان اجرا با چالش مواجه خواهد شد. به همین دلیل یکی از ضروریترین مسائلی که دولت میتواند به وسیله آن برنامههای خود را عملیاتی کند زمینهسازی برای اعتماد بیشتر مردم به حاکمیت سیاسی است. اعتماد زمانی شکل میگیرد که یک وضعیت رقابتی بین گروههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه وجود داشته باشد. برای مثال میتوان این سوال را از خودمان بپرسیم که چه اتفاقی رخ داده که ما و کره جنوبی که با هم صنعت خودروسازی خود را فعال کردهایم به این نقطه رسیدهایم. امروز صنعت خودروسازی کره جنوبی جهان را فتح کرده و محصولات این کشور توسط مردم اغلب جوامع مورد استفاده قرار میگیرد اما صنعت خودروسازی در ایران به خودرویی مانند پراید رسیده که میزان تلفات آن بهصورت سالانه از بسیاری از بحرانها و از جمله کرونا بیشتر بوده است. دلیل اصلی این مساله این است که در کره جنوبی در بین بخشهای اقتصادی رقابت وجود داشته و این رقابت سبب سازندگی شده است. هنگامی که در جامعه رقابت وجود داشته باشد مردم بین «خوب» و «خوبتر» یکی را انتخاب میکنند که قطعا خوبتر خواهد بود. این در حالی است که در شرایطی که فضا برای رقابت مهیا نباشد مردم مجبور میشوند برای خطر و آسیب کمتر بین «بد» و «بدتر» یکی را انتخاب کنند. رقابت زمانی شکل میگیرد که آزادیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای مردم وجود داشته باشد. بدون شک هیچجامعه بستهای توانایی مقابله با بحرانها را نخواهد داشت. هنگامی که همگرایی و همراهی بین حاکمیت و مردم وجود نداشته باشد نمیتوان جامعهای را تصور کرد که در آن رقابت وجود داشته باشد. بهعنوان مثال کشور هنگکنگ بهرغم اینکه هممرز با چین است و از بقیه کشورها بیشتر در معرض خطر است، با چالش کرونا مواجه نشد. دلیل اصلی این مساله این است که در هنگکنگ فضای رقابتی برای گروهها و نهادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد. دولتهای برآمده از فضای رقابتی به شکل دموکراسی بروز و ظهور میکنند و به همین دلیل توانمندترین، متخصصترین وکارآمدترین افراد بر مسند کار تکیه میزنند. در مقابل اگر اداره یک جامعه غیررقابتی و رانتی باشد، بهصورت طبیعی کسانی که از رانت قدرت برخوردارند صندلیهای مدیریت را به دست میگیرند. این افراد بسیاری از برنامههای خوب را در عمل بهصورت ناقص و ناکارآمد اجرا میکنند. در نتیجه مهمترین دستاورد کرونا برای دولتها این بود که دولتها باید به سمت همزیستی و آشتی با مردم گام بردارند.
بهنظر شما مهمترین چالشها و بحرانهای پیش روی جامعه ایران در دوران پساکرونا چه خواهد بود؟
بدون شک مهمترین بحران دوران پساکرونا بحرانهای اقتصادی است. این وضعیت تنها مختص به جامعه ایران نیست و جوامع دیگر نیز هر کدام به یک نسبت با بحرانهای اقتصادی ناشی از کرونا مواجه خواهند بود. سازمان بینالمللی کار اعلام کرده که در حدود دومیلیارد و هفتصدمیلیون نیروی کار در سراسر جهان تحت تاثیر کرونا قرار گرفته است. نکته دیگر بخش خدماتی است که اغلب این بخش نیز بهصورت غیررسمی فعالیت میکنند. به همین دلیل نیز در این بحران با آسیبهای جدی مواجه شدهاند. بهنظر میرسد مهمترین پیامد بحران کرونا گسترس فقر در آینده خواهد بود که نزدیک به هشتاددرصد بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. امروز کشورهایی مانند آمریکا و چین بهعنوانهای قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان با رشد اقتصادی منفی مواجه شدهاند. در نتیجه در ایران پس از کرونا با چالشهایی مانند گسترش فقر، تشدید بیکاری، عدم دسترسی به حداقلهای زندگی و تامین نیازهای بهداشتی و سلامت مواجه خواهیم بود. رشد اقتصادی ایران در سال 98 در حدود صفردرصد بوده است. در نتیجه دوران پساکرونا را میتوان دوران سخت و دشواری برای مردم بهخصوص از نظر اقتصادی پیشبینی کرد. این در حالی است که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی زیادی نیز متوجه کشور خواهد شد. در کشور در حدود یک و نیممیلیون کارگاه رسمی و غیررسمی اقتصادی وجود دارد که فعالیت اغلب این کارگاهها در دوران کرونا متوقف شده است. در این کارگاه در حدود چهارمیلیون نیروی کار وجود داشتهاند که شغل همه آنها تحت تاثیر کرونا قرار گرفته است. نکته مثبت جامعه ما جوانبودن جامعه است که میتواند در عبور از بحرانهای آینده به کمک مسئولان بیاید. از سوی دیگر اگر رویکرد مسالمتآمیز در عرصه بینالمللی اتخاذ شود و تلاش شود رابطه بهتری با کشورهای منطقه و جهان در پیش گرفته شود شرایط برای عبور از بحرانها و پاسخگویی به مطالبات مردم افزایش پیدا خواهد کرد.
منبع: روزنامه آرمان امروز *س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*