کرونا موجب تولید آثار موسیقایی باکیفیت شد / سیاستگذاری ترانه مخاطب را به امور سطحی هدایت میکند
احمد امیرخلیلی با اشاره به فرصت ایجاد شده در دوران کرونا برای خلوت و تولید آثار باکیفیت موسیقی گفت: همیشه کارهای هنری را عقب میاندازیم و بیشتر به حواشی میپردازیم و دغدغههای مادی داریم، اما کرونا این فرصت را به اهالی موسیقی داد و آنها را مجبور کرد تا وارد متن بشوند و آثار باکیفیت تولید کنند.
این شاعر و ترانهسرا در گفتوگو با ایسنا در رابطه با فعالیتهای اخیر خود در عرصه ترانه و موسیقی اظهار کرد: به تازگی چند قطعه موسیقی با آثار بنده منتشر شده که مهمترین آن 2 ترانه در آلبوم شهر خاموشی سالار عقیلی، موزیک جدید سینا سرلک به نام دلتنگی و یک اثر با محمد زندوکیلی بود. اکنون نیز درگیر تولید چند کار جدید برای حجت اشرفزاده، علیرضا قربانی و سالار عقیلی هستم. همچنین این روزها در کنار ترانهسرایی درگیر نوشتن 2 نمایشنامه و یک فیلمنامه هستم.
وی با اشاره به اتفاقات رخ داده برای اهالی ترانه و موسیقی در دوران کرونا افزود: اتفاقی که در دوران کرونا افتاد و به نظرم مثبت بود، این بود که خوانندههایی که هر روز و هر شب در حال اجرا در برنامههای ارگانی و کنسرت بودند و شلوغیهای کار اجازه نمیداد که آنها به همراه آهنگسازها و ترانهسراها خلوت کنند و آثاری که از سطح کیفی برخوردار باشد را تولید کنند، مجبور شدند در استودیو بنشینند و به حالت طبیعی و بدون فکر کردن به مسائل مادی کار فقط روی مسائل هنری تمرکز و آثار بسیار خوبی تولید کنند. با خبر هستم که آثار جدید خیلی از خوانندهها کارهای بسیار باکیفیتتر، درستتر و استانداردتری نسبت به دوره قبل از کروناست. این موضوع برای من خوشایند بود. عموما شرایط به گونهای است که فعالیتهای هنری را عقب میاندازیم و عمدتا به حواشی میپردازیم و دغدغههای مادی داریم اما کرونا این فرصت را به ما داد تا وارد متن بشویم.
از اعتقاد خود نسبت به چاپ کتاب دور شدم
امیرخلیلی در پاسخ به این سوال که آیا مجموعه دوم ترانههای خود را به چاپ میرساند یا خیر بیان کرد: از اعتقاد خود نسبت به چاپ مجموعه ترانه دور شدم چون قیمت کتاب سرسامآور است. در جایی که مردم نمیتوانند نیازهای اولیه خود را تهیه کنند، باید باور کنیم که کتاب به نیاز ثانویه تبدیل شده و چه بسا اصلا از همان ابتدا هم جزو نیازهای ثانویه بوده است؛ یعنی ترجیح مردم این است که فعلا امور روزانه خود را بگذرانند و سپس به کتابخوانی بپردازند. انگار که سیاست به این شکل بوده که مردم درگیر نیازهای طبیعی و روزانهشان باشند.
این شاعر و ترانهسرا خاطرنشان کرد: در حالی از اعتقاد نسبت به چاپ کتاب دور شدم که دارای آثاری هستم که خواندنی است نه شنیدنی؛ یعنی بیشتر از اینکه خوانندهها بتوانند آن را در قالب موسیقی بخوانند و منتشر کنند، باید به صورت مکتوب خوانده شود چراکه هم در موضوع مجوز و سانسور برای برخی مسائل دیگرمشکلاتی وجود دارد و هم اینکه هنوز خوانندهای که بتواند جسارت خواندن برخی از آثار را داشته باشد، نداریم. حتی درک ساخت برخی از آثار وجود ندارد. بنابراین ترجیح میدهم که فعلا به کاغذ، درخت و محیط زیست احترام بگذارم و ترانه چاپ نکنم تا وقتی که متوجه شوم مخاطب من از من میخواهد ترانههایی که فرصت اجرا پیدا نمیکند را چاپ کنم. اکنون با توجه به اینکه کتاب آماده و پیشنهاد از ناشر دارم اما هنوز به این جمعبندی نرسیدهام و فعلا میخواهم به خود فرصت دهم که کیفیت آثارم را تقویت کنم و منتظر شرایط بهتری بمانم.
وی اضافه کرد: در حال حاضر راه پیگیری آثار من از طریق موزیک، فضای مجازی ام و پادکست است. تلاش میکنم با چند پادکست همکاری کنم تا هم شعرها را با صدای خود بخوانم که شاید برای مخاطب جذابتر باشد و هم راحتتر درک شود. ترجیحم بر این است که از تکنولوژی استفاده بیشتری کنم؛ هر چند هنوز به نظر من عطر و بوی کتاب چیز دیگری است.
حافظ دوستداشتنی ترین دزد تاریخ است
امیرخلیلی تصریح کرد: مطالعه کتاب، تماشای فیلم و سریال، گالریگردی و شنیدن موسیقی زیست طبیعی و بخشی از زندگی من است. تمام جهان تنهایی خود را با موسیقی، سینما، تئاتر، کتاب و هنرهای تجسمی پر میکنم و احساس میکنم که تنهایی من به جای اینکه به هر چیز دیگری آلوده شود، بهتر است که با این دریافتها پر شود تا در نهایت این دریافتها را به شعر تبدیل کنم، جهان شعر خود را بسازم، تصاویر و مضمونهای بیشتری داشته باشم و دنیاهای تازهای را پیدا کنم. همانطور که سید حسن حسینی در جمله معروفش میگوید «هنر برای هنر، نردبان است، برای نردبان» من نیز سعی میکنم از هنرهای مختلف بهرهبرداری و آن را به شعر تبدیل کنم.
این شاعر عنوان کرد: گفته میشود که یک هنرمند معمولی تاثیر میگیرد اما یک هنرمند فوقالعاده میدزدد و زیبایی هنر این است که از یکدیگر بدزدیم و به آثار خود اضافه کنیم. همیشه من میگویم که دوستداشتنی ترین دزد تاریخ حافظ است چراکه هر بیت را که از کسی برداشته و بهتر از آن نوشته است. گویی حافظ ظرفیت بهتری را در آن شعر پیدا کرده و ثابت کرده که حیف است پرونده یک شعر با کلماتی که فرد دیگری نوشته و شاید کم گذاشته، بسته شود. به همین دلیل حافظ آن را به نهایت گذاشته است.
وی افزود: نزار قبانی، شاعر عرب، در مقالهای نوشته گنجشکها برای نشستن در هیچ فرودگاهی اجازه نمیگیرند. او اعتقاد دارد شعر هم همین خاصیت را دارد. البته که تمام هنرها همین شکل است اما از نظر نزار قبانی کلام ظرفیت بیشتری دارد. او میگوید شعر اجازه نمیگیرد که در چه قلبی بنشیند و فرصت نمیشود که آن را سانسور کنند چون در نهایت جای خود را در قلب مردم پیدا میکند.
امیرخلیلی در پاسخ به اینکه چه مواردی باعث شد تا ترانه «من حواسم همیشه پرت توئه» او در دوران کرونا، در فضای مجازی بازتاب گستردهای پیدا کند، اظهار کرد: گاهی اوقات فرکانس شعری که شاعر مینویسد، با فرکانس ذهنی و عاطفی مردم ترکیب میشود. این ظرفیت دنیای مجازی است. این فضای مجازی است که فرصت این را به من داده که در یک برنامه رادیویی معمولی شعر بخوانم. سپس یک ویدئو خیلی معمولی در یک شرایط خیلی معمولی از آن منتشر و به یک اتفاق فوقالعاده به عنوان یک اثری که دیده شده تبدیل شود.
این ترانهسرا ادامه داد: من در هیچ نوشته دیگری نسبت به این اثر کم نگذاشتم اما این اثر اقبال این ظرفیت را داشته که بیشتر دیده و شنیده شود. شعرها برای من بسان اتفاقات زیبایی است که یکی از آن روی جلد مجله رفته است. تمام آن اتفاقها زیباست اما فرصت رفتن روی جلد مجله را پیدا نکرده است. این ماجرا برای من در شعر حواسم همیشه پرت توئه افتاد و روی جلد مجله رفت. اگر مردم بعدا فرصت کنند و این مجله را ورق بزنند، شاید چیزهای بهتری در نوشتههای من ببینند.
بزرگترین اتفاق برای هنرمند این است که اثرش جلوتر از نامش دیده شود
وی با اشاره به خاطرهای از جشنواره شعر فجر که باعث استحکام حرکت وی در مسیر شعرسرایی شد، تصریح کرد: در سال 1390 فعالیت در عرصه ترانهسرایی را شروع کردم و در سال 1391 رتبه اول ترانه در جشنواره شعر فجر را کسب کردم. دقیقا به یاد دارم هنگامی که برای مراسم اختتامیه به سالن رفتم، هیچکس من را نمیشناخت. حتی وقتی جایزه را دریافت کردم، باز هم هیچکس من را نشناخت؛ گوشهای از سالن با جایزه و تندیس جشنواره ایستاده بودم و تمام خبرگزاریها با نفرات دوم و سومی که نام مطرحی داشتند، مصاحبه میکردند. یکی از دلایلی که باعث شد من قویتر کار کنم، همین اتفاق بود و آموختم بخشی از اتفاقات خوب ناشی از خوب کار کردن و بخشی از آن با همه وجود کار کردن است.
امیرخلیلی خاطرنشان کرد: من روزی که برای مصاحبه دکتری رفتم، باید تصمیم میگرفتم که مهندس عمران شوم یا شاعر بمانم. هنگامی که از آن مصاحبه بیرون آمدم، تصمیم گرفتم شاعر باشم. برای همین است که زیست من تبدیل به نوشتن، دیدن و خواندن شده و تلاش میکنم که در تمام حوزهها در حد توان خود دست برده و از ظرفیت آن برای تبدیل به اشعارم استفاده کنم. روز اختتامیه آن جشنواره متوجه شدم چقدر تنها هستم و چقدر این تنهایی قوی است و میتواند مولد باشد. آن روز زودتر از اینکه اسم من دیده شود، اثر من دیده شد و شاید این یک بزرگترین اتفاق برای یک هنرمند باشد که اثرش جلوتر از نامش باشد.
این شاعر در رابطه با اینکه کسب رتبه اول ترانه در جشنواره شعر فجر تاثیری در ادامه روند فعالیتش داشته یا خیر بیان کرد: بیشک این موضوع تاثیر داشته است چراکه تشویق بهجا و تنبیه بهجا در فعالیتهای آینده هر فردی موثر است. آن اتفاق به من انگیزه داد تا سطحی از خود را ببینم که شاید مدتها طول میکشید تا متوجهاش شوم. البته که همان اتفاق میتوانست یک عامل مخرب هم باشد چون جایزه و مقامهای زودهنگام توهم ایجاد میکند. مانند فشفشهای که نور بسیار زیادی دارد و به سرعت خاموش میشود اما این موضوع برای من تبدیل به فرصت شد. آن جایزه به من عرض هنری داد و من از آن ظرفیت برای طول هنری خویش استفاده کردم. تلاش میکنم مسیر نوشتن را با آن عرض که جایزه است یا قطعههایی که از من شنیده و وایرال میشود، ادامه دهم.
فضای هنر رقابتی نیست اما باید در آن بهترین بود
وی عنوان کرد: اکنون تمام تمرکز خود را گذاشتهام تا عرض و طول هنری خویش را در کنار یکدیگر به یک مقدار متعادل پیش برم؛ به یک اندازه اعتماد به نفس داشته باشم و به همان اندازه درگیر تکبر نشوم. تلاشم این است که در یک مرز متعادل به این آگاهی دست یابم که از چه افرادی بهتر و از چه کسانی ضعیفتر هستم. سعی که از افرادی که بهتر هستم، جلوتر بمانم و خود را به آنهایی که بهتر از خود میدانم، نزدیک کنم و پشت سرشان بگذارم. البته که هنر رقابت نیست اما باید باور کنیم هر فردی علاقه دارد در کار خود بهترین باشد و برای این منظور باید معیاری برای بهترین بودن مشخص کند.
امیرخلیلی در توصیهای به شاعران و ترانهسرایان جوان گفت: توصیه من به جوانان این است که خود را با فرستادن آثارشان به جشنوارهها محک بزنند. همیشه این را میگویم که وقتی اثری به یک جشنواره ارسال میکنید، میتوانید بعدها آثار نفرات برتر جشنواره را بخوانید. آن زمان اگر مشاهده کردید که آثار آنها از شما بهتر بوده و جایزهای که گرفتهاند به حق بوده، متوجه میشوید که باید خود را به چه محدوده و فرمی نزدیک کنید اما اگر مشاهده کردید که آثار آنها از شما ضعیفتر است، متوجه میشوید که چه اتفاقی در جهان اطرافتان میافتد؛ با چشم باز پیش میروید و سعی میکنید که آثار خود را بهتر کنید.
این ترانهسرا در رابطه با وضعیت امروز ترانه بیان کرد: شاملو میگوید «هنر متعهد نداریم؛ هنرمند متعهد داریم». در واقع ترانه خوب و بد نداریم بلکه ترانهسرای خوب و بد داریم. خوب و بد موضعی نسبی در ترانه گفتن است اما اینکه ترانهسرا در فرمی که انتخاب میکند و شکلی که به اثر خود میدهد، چه ظرفیتی ارائه میدهد و چقدر مضمون، محتوا، خلاقیت و کشف ایجاد میکند، این مرز را نشان میدهد که ترانهسرا چقدر خوب یا بد است. هر کدام از ما در هر فرمی که مینویسیم، چند نفر دیگر همزمان همان کار را انجام میدهند اما یک نفر است که به غایت و نهایتی برسد که نسبت به بقیه خوبتر بنویسد.
موسیقی سطحی و ارزشمند باید تفکیک شود
وی خاطرنشان کرد: آنچه که نتوانستهایم در تمام این مدت تفکیک کنیم، این است که ما هیچوقت در کشور فضایی برای جداسازی موسیقی رقص از موسیقی کنسرت در اختیار نداشتهایم. برای همین است که موسیقی رقص، عوام، سطح و بدنه در همان سالنهایی اجرا میشود که موسیقی ارزشمند، بامحتوا و استاندارد اجرا میشود. بنابراین نمیتوان ادعا کرد که موسیقی ما خوب است یا بد چراکه هیچکس و هیچ چیز سر جای خود نیست. باید تمام این اتفاقات سر جای خود قرار بگیرد. آن زمان متوجه میشویم موسیقیهای استاندارد در کنار یکدیگر و موسیقیهای بدنه کنار هم چه ظرفیتی دارد. اکنون شرایط موسیقی کشور مانند جویی است که آب آن گلآلود است و به همین دلیل نمیتوانم عمق آن را ببینم و بگویم در چه عمق و سطحی قرار داریم.
امیرخلیلی افزود: در این شرایط من در بخشی کار میکنم که نزدیکتر به ادبیات است. یعنی با خوانندههایی کار میکنم که موسیقی باکیفیت تولید میکنند. در واقع ما ترانه سرایی میکنیم نه ترانهسازی. در این فرمی که من فعالیت میکنم، به نظرم اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است.
این شاعر و ترانهسرا در خصوص ورود خوانندگان موسیقی به عرصه سینما و تلویزیون اضافه کرد: هیچکس در هیچ نقطه جهان نمیتواند به شخص دیگری بگوید کاری را انجام بدهد یا ندهد. هر فردی، هر جایی و در هر حوزهای که علاقه دارد، میتواند وارد شود و زمان مشخص میکند که آن فرد در آن حوزه خوب است یا بد. اینکه بخواهیم ظرفیتهای یک هنرمند را محدود کنیم، اشتباه است. این مردم هستند که تصمیمگیرنده هستند.
وی با گلایه از نحوه اعطای مجوز به انتشار ترانهها تصریح کرد: امیدوارم این حجم از سانسوری که روی ترانههای بامحتوا، باکیفیت و با مضمونی که وجود دارد، برداشته شود. همچنین امید دارم که این حجم از مجوزهای ناصحیح که بابت ترانههای بیمحتوا و بیمضمون داده میشود هم برداشته شود. شرایط به شکلی است که گویی فضای ترانه را طوری سیاستگذاری میکنند که مردم به جای محتوای سالم، قابل تفکر و دارای اندیشه به سمتی بروند که به مسائل سطحی و بیارزش فکر کنند و اندیشه نداشته باشند. من امیدوارم که این رفتار به زودی پایان پذیرد.
انتهای پیام