دوشنبه 5 آذر 1403

گریه سلاح ماست / محبت زودتر از خوف انسان را به بندگی می‌رساند

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
گریه سلاح ماست / محبت زودتر از خوف انسان را به بندگی می‌رساند

بعضی از برادران نوحه سر داده بودند و همه با هم به یاد سالار شهیدان سینه می‌زدیم و می‌گریستیم. چند ساعت بعد، سرهنگ عراقی به همراه یک اکیپ ضدشورش وارد اردوگاه شد.

بعضی از برادران نوحه سر داده بودند و همه با هم به یاد سالار شهیدان سینه می‌زدیم و می‌گریستیم. چند ساعت بعد، سرهنگ عراقی به همراه یک اکیپ ضدشورش وارد اردوگاه شد.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب دو جلدی «گریه بر سالار شهیدان چرا؟» نوشته مرتضی مهدوی یگانه یکی از آثار عاشورایی بازار نشر و کتاب کشور است که ایام محرم و صفر بهانه خوبی برای مطالعه و مرور آن‌ها هستند. جلد دوم این‌مجموعه سال 1390 توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شد.

مرتضی مهدوی یگانه نویسنده و پژوهشگر حوزه دین، متولد سال 1332 است و کتاب‌های دیگری چون «اربعین و چهل درس» و «غدیر در قرآن» را در کارنامه دارد. این‌کتاب او در ادامه جلد اول «گریه بر سالار شهیدان چرا؟» که 40 حدیث درباره گریه و عزای حسینی را شامل می‌شد، منتشر شده و 40 فلسفه را درباره این‌موضوع در بر می‌گیرد.

مؤلف کتاب پیش‌رو می‌گوید مطالب 40 فلسفه و دلیل گریه بر امام حسین (ع) را از تدبر در آیات قرآن، روایات و معارف اهل‌بیت، اندیشه در ابعاد گوناگون حماسه حسینی و آن‌چه بزرگان و متفکران در این‌زمینه نوشته‌اند، تهیه کرده است.

عناوین فصول و در واقع دلایل و فلسفه‌های اول تا چهلم گریه بر سیدالشهدا (ع) در این‌کتاب به ترتیب‌اند:

«گریه بر سالار شهیدان یک فرهنگ و مکتب است»

«گریه بر سالار شهیدان پاسداری از حماسه حسینی است»

«گریه بر سالار شهیدان موجب حیات جامعه و رشد و شکوفایی آن است»

«گریه بر سالار شهیدان اعلام موضع است»

«گریه بر سالار شهیدان بهترین عامل جذب دل‌هاست»

«گریه بر سالار شهیدان سازنده و آموزنده است»

«گریه بر سالار شهیدان گریه برای آرمان‌هاست»

«گریه بر سالار شهیدان تذکار ایام‌الله است»

«گریه بر سالار شهیدان کاری است سترگ و ارجمند»

«گریه بر سالار شهیدان تعظیم شعائر است»

«ما بر حال انسان و انسانیت می‌گرییم»

«گریه بر سالار شهیدان اجر رسالت است»

«گریه بر سالار شهیدان برای این است که چرا حضرتش را نشناختند»

«گریه بر سالار شهیدان تبلیغ فرهنگ ولایت است»

«گریه بر سالار شهیدان از اعظم عبادات و افضل قربات است»

«گریه بر سالار شهیدان گریه برای هتک فضیلت‌ها و حرمت‌هاست»

«گریه بر سالار شهیدان عامل وحدت و استکبارستیزی است»

«گریه بر سالار شهیدان تبلور ارزش‌ها و خوبی‌هاست»

«گریه بر سالار شهیدان نصرت خدا و یاری خویشتن است»

«گریه بر سالار شهیدان شخصیت‌پرور است»

«گریه بر سالار شهیدان سلاح است»

«مار عزادار حسین (ع) هستیم»

«گریه بر سالار شهیدان بهترین حامل پیام عاشوراست»

«گریه بر سالار شهیدان نشانه حیات طیبه انسانی است»

«ما بر پدر خود می‌گرییم»

«خداوند متعال چشم گریان برای خود را دوست دارد»

«گریه بر سالار شهیدان شکران نعمت الهی است»

«گریه بر سالار شهیدان هماهنگی با آن حضرت است»

«گریه بر سالار شهیدان به دلیل مظلومیت آن حضرت است»

«مصیبت سالار شهیدان مصیبت خود ماست»

«گریه بر سالار شهیدان اجابت قرآن برای ارتباط با آن حضرت است»

«گریه بر سالار شهیدان اعلام همدردی با صاحب عزاست»

«گریه بر سالار شهیدان اتصال به فیض بی‌کران الهی است»

«گریه بر سالار شهیدان گریه محب بر محبوب است»

«گریه بر سالار شهیدان تعیین نسبت انسان با ولایت الهی است»

«گریه بر سالار شهیدان هماهنگی با تمامی عالم آفرینش است»

«گریه بر سالار شهیدان ریشه تکوینی دارد»

«گریستن، نه! نگریستن چرایی دارد!»

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

***

به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی، اگر سلاح در میدان نظامی، «آهن» است، در میدان سیر و سلوک و مبارزه با شیاطین، «آه» و ناله و گریه است:

«این که در دعای کمیل می‌خوانیم: و سلاحه البکا [خداوندا! رحم کن بر کسی مثل من که سلاحی جز گریه ندارد] - معنایش این است که - گریه گاهی سلاح است. گریه انسان تنها از ترس جهنم نیست؛ گریه شوق هم این چنین است؛ گریه اهل معرفت و گریه عزاداری هم این چنین است. این‌ها سلاح ماست. این که فرمود: و سلاحه البکا [یعنی] کسی که اهل گریه نیست، مسلح نیست. اگر کسی برای سالار شهیدان اشک نمی‌ریزد، او اصلاً اهل حماسه و مقاومت و مبارزه و دفاع نیست. اگر اهل این امور نیست، برای کی دارد اشک می‌ریزد؟! پس این «سلاحه البکا» که در دعای کمیل آمده، تنها ترس از جهنم نیست؛ البته مصداق کاملش اوست، اما حصر ازش استفاده نمی‌شود. آنچه که وسیله بهشت رفتن است، سلاح ماست. مگر در اشک ریختن بر سالار شهیدان این همه دستور نرسیده؟! مگر خود پیغمبر گریه نکرده؟ مگر اهل بیت گریه نکرده‌اند؟ مگر ائمه بعدی گریه نکردند؟ امام سجاد این بکا را احیا کرده است.. گریه بر شهید شوق شهادت ایجاد می‌کند.»

***

نکاتی بسیار مهم و کلیدی در این روایت نهفته که از آن‌ها می‌گذریم و تنها بر جمله آخر حدیث می‌پردازیم. حضرت تصریح فرمودند که: محبت از خوف برتر و افضل است. یک معنای این‌جمله آن است که محبت، انسان را بهتر و زودتر به اطاعت و بندگی می‌کشاند، تا خوف.

معنای دیگرش (که مربوط به بحث ماست) شاید این باشد که فضیلت گریه از روی محبت بیشتر از گریه از روی خوف و ترس است. بنابراین، می‌توان گفت گریستن برای امام حسین (ع) افضل از گریه از خوف و خشیت الهی است. بلافاصله باید تاکید کنیم معنای سخن این نیست که انسان با گریه بر سالار شهیدان از گریه براساس خشیت حق یا گریه بر گناهان یا گریه بر حال و احوال خویش بی‌نیاز می‌شود؛ هرگز چنین نیست. بلکه انسانی که بر سالار شهیدان می‌گرید، و آن‌که از خوف خدا اشک می‌ریزد، هر دو به عالم نور وارد می‌شوند، و عالم نور، از انوار متعددی روشن می‌شود.

***

به تعبیر مولوی:

عشق از اول سرکش و خونی بود / تا گریزد هرکه بیرونی بود

یکی از آزادگان عزیز در وصف ایام عزاداری سالار شهیدان می‌نویسد:

ما در سوله‌ها جمع شدیم و به نوحه‌خوانی و سینه‌زنی پرداختیم. یک ساعتی از شروع مراسم گذشته بود که عراقی‌ها درهای سوله را بستند. بچه‌ها با کوبیدن به در و دیوارها از عراقی‌ها خواستند که آن را باز کنند، اما آنان به حالت مسلح پشت درها ایستاده بودند. ما نیز فریاد «حسین، حسین» سر می‌دادیم. بغض گلویم را می‌فشرد. شب عاشورا عاشقان امام حسین (ع) به خاک آن حضرت پا نهاده بودند و در سوگ او و در کنج اسارت می‌گریستند و چه گریستنی!

بعضی از برادران نوحه سر داده بودند و همه با هم به یاد سالار شهیدان سینه می‌زدیم و می‌گریستیم. چند ساعت بعد، سرهنگ عراقی به همراه یک اکیپ ضدشورش وارد اردوگاه شد. ابتدا چند تیر هوایی شلیک کردند و سپس یکی از نگهبان‌ها به طرف برادری تیراندازی کرد و منجر به شهادت او شد...