شنبه 3 آذر 1403

گزارشی از فعالیت هنرمندان در دوران کرونا

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع

گیرم که حال و هوای شهر خاکستری است. کافه‌ها بسته است و تئاتر و سینما تعطیل. از قیل و قال مدرسه و دانشگاه خبری نیست و حتی بانک‌ها هم نیمه‌تعطیل‌اند، اما در لابه‌لای رنگ خاکستری این شهر، هستند خانه‌هایی با چراغ‌های روشن. اگر خوب دقت کنید می‌بینید دستانی چیره‌دست را که نقش می‌زنند، می‌نوازند، می‌نویسند؛ دستانی که از حرکت بازنمی‌ایستند.

خداوند انسان را در رنج آفرید. چه کسی وعده داده آدمی همواره خوش و خرم باشد؟! دنیا نیش دارد و نوش و چه بسا که نیشش بیشتر است. گاه جهانگشایی جوانی جاه‌طلب، دنیا را غرق خون می‌سازد. گاه طبیعت با مردم قهر کرده و سیل و زلزله و آتشفشان، محنت را به حیات نوع بشر، تحمیل می‌کند و گاهی هم مثل این روزها موجودی ذره‌بینی انسان را با تمام شکوه و قدرتش درمانده می‌سازد. اما در تمام این رخدادها که همواره در تاریخ تکرار شده، یک اصل هواره ثابت بوده؛ خلق اثر هنری هرگز متوقف نشده است.

روزهایی که سپری می‌کنیم، یکی دیگر از همان بزنگاه‌های غریب تاریخ است؛ روزهایی که با اضطراب، تردید و البته امید آمیخته است.

بی‌تاب گذر این روزها هستیم و زندگی عادی‌مان را می‌خواهیم، اما همین روزهای کرونایی هم لحظه‌های عمرمان است و این‌جاست که تفاوت ما آدمیان روشن می‌شود. برخی تسلیم نومیدی می‌شویم، بعضی لب به شکوه می‌گشاییم و بعضی دیگر از همین روزهای نفس‌گیر هم بهره می‌جوییم و به اندازه توش و توان خود دست به نوآوری می‌زنیم.

هفته اول اسفندی که پشت سر گذاشتیم، هنرمندان گوناگونی مشغول کار بودند که ناگهان موجودی میکروسکوپی عرض اندام کرد و حالا سایه بلندش بر زندگی جهانیان بدجوری سنگینی می‌کند. اولین واکنش همه بهت بود و ناباوری. اما این حیرت‌زدگی دیری نپایید و هنرمندان خیلی زود دست به کار شدند. برخی از آنان که حال ناخوش مردم را دیده بودند، فکر کردند دست به کاری بزنند که غصه سر آید.

خبرنگار ایسنا در این گزارش نگاهی گذرا دارد به برخی از این فعالیت‌ها که طبیعتا فقط بخشی از عملکرد هنرمندان ماست و طبیعتا نام‌های بسیاری از قلم افتاده‌اند.

قطعه‌ای برای حالی خوش 

اشکان خطیبی یکی از اولین هنرمندانی بود که زود نسبت به روزهای کرونایی واکنش نشان داد. او مشغول اجرای دو نمایش «پزشک نازنین» و «چخوف‌خوانی» با هنرجویان نوجوانش بود که همچون دیگر همکاران تئاتری‌اش با ورود این مهمان ناخوانده غافلگیر شد. اما خیلی زود به جای این‌که برای نمایش نیمه‌کاره‌اش ماتم بگیرد، قطعه‌ای موسیقی در فضای مجازی منتشر کرد.

او این قطعه را پیش‌تر ساخته بود و بنا نداشت در روزهای پایانی سال گذشته منتشرش کند، ولی بهتر دید در وضعیتی که بسیاری از مردم را ناخشنود کرده، خوشی کوچکی برای آنان دست و پا کند. این قطعه موسیقی خیلی زود جای خود را در فضای مجازی باز کرد و دست به دست شد.

ویدئوهای جنجالی و کمپینی برای ساخت شیلدهای پزشکی

مرضیه برومند و رامبد جوان هم از دیگر هنرمندان فعال بودند. برومند با انتشار ویدیوهایی متفاوت و البته با همان لحن طنزآمیز همیشگی‌اش، در فضای مجازی و چند گفت‌وگوی رسانه‌ای، دغدغه‌های خود را درباره مسائلی مانند کمبود تجهیزات مورد نیاز کادر پزشکی بیمارستان‌ها و نیز دل‌نگرانی‌های خود را بابت سفرهای نوروزی مردم مطرح کرد.

او همچنین با همراهی رخشان بنی‌اعتماد و تعدادی دیگر از همکارانش و با تشکیل کمپین «یادا» (یاران درمانگران ایران) ترتیبی داد تا جمعی از نمایشگران عروسکی که از کمبود تجهیزات مورد نیاز کادر پزشکی، بر جان پزشکان و پرستاران بیمناک بودند، با حضور در خانه عروسک و موزه خیمه شب‌بازی، از مهارت‌های خود در ساخت عروسک بهره ببرند و با ساخت شیلدهای مورد نیاز کادر درمانی بیمارستان‌ها، از آنان حمایت کنند.

رامبد جوان نیز دعوت مخابرات را پذیرفت و در ایام نوروز صدای ضبط‌شده او که توصیه‌هایی درباره ماندن در خانه را بیان می‌کرد، به جای پیام‌های انتظار و تماس‌های بی‌پاسخ شنیده می‌شد.

کار نویسنده هرگز تعطیل نمی‌شود

قطب‌الدین صادقی مشغول اجرای «آنتیگونه» بود که بعد از چند اجرا، در تئاترها بسته شد.

این هنرمند نیز به جای منفعل بودن، فرصت را مغتنم شمرد و طرح‌های نیمه‌تمامش را سر و سامانی بخشید. او در روزهای کرونایی دو نمایشنامه نوشت؛ «ژاندارک» و «هست و نیست».

او که به تعطیلی خلاقیت هنری باور ندارد، معتقد است در طول تاریخ همواره بحران‌ها و تلاطم‌ها بستری برای خلق اثر هنری ایجاد کرده‌اند و هرگز این گونه نبوده که ابر و باد و مه خورشید و فلک به یاری آدمی بیایند تا قدمی بردارد. بلکه اگر فردی توانایی داشته باشد، لابه‌لای همین حوادث و همین لحظه‌های پرتلاطم است که می‌تواند کاری انجام دهد. در غیر این صورت هرگز شرایط آرمانی برای انجام کار فراهم نخواهد شد.

صادقی به این نکته نیز باور دارد که آن‌چه انسان در میان بلاها و فجایع می‌آموزد، نکات مثبت و ستودنی‌اش بارها بیش از نکات منفی و تحقیرآمیز آن است. خلاقیت در ذات خود نوعی خوش‌بینی نسبت به آینده است به این معنا که شما می‌توانید بر مشکلات چیره شوید.

محمد رحمانیان دیگر هنرمند تئاتر هم مشغول اجرای نمایش «روزهای رادیو» بود که بعد از چهار شب، از اجرای این اثر باز ماند.

او نیز با جست‌وجو در حال و احوال روزگار کرونایی، دست به قلم شد و نگارش نمایشنامه تازه‌ای را دست گرفت که آن را با الهام از رمان «عشق سال‌های وبا» اثر مشهور گابریل گارسیا مارکز، «عشق روزهای کرونا» نام نهاده است.

این نمایشنامه شامل چند اپیزود و رحمانیان در تلاش است تا در آن تعاریف تازه‌ای از عشق ارائه دهد که با باور عمومی آن تفاوت دارد.

او نیز اعتقاد دارد این روزها هنرمندان بسیاری اعم از نویسنده، نقاش، موزیسین، شاعر، عکاس و... در حال ثبت ایام کرونایی هستند. وضعیتی که به گفته او، زبان، موقعیت‌ها، دیالوگ‌ها و مناسبات خاص خود را دارد و این هنرمند امیدوار است با ثبت این‌ها بتوانیم به آیندگان نشان دهیم که ما چگونه با این بحران روبه‌رو شدیم و از این دیدگاه، این‌گونه آثار نوعی سند اجتماعی است.

حسین کیانی هم برای خودش برنامه‌هایی داشت. او در نظر داشت نیمه دوم فروردین‌ماه نمایشنامه «محکمه‌ای بر سر سایه خر» نوشته دورنمات را در تئاتر شهر به صحنه ببرد. با تعطیلی سالن‌ها و تمرین‌ها، کیانی که همچون دیگر همکارانش چشم‌انداز مشخصی برای اجرای نمایشنامه مورد نظر خود نمی‌دید، فرصت را غنیمت شمرد و مشغول کار بر روی یکی از فیلمنامه‌هایش شد تا شاید دوران کرونا سبب خیر شود و او در این تعطیلی اجباری، بتواند به یکی از آرزوهای محقق‌نشده‌اش بیندیشد.

وسوسه ساخت فیلم، سال‌ها این هنرمند تئاتر را همراهی کرده بود، ولی هر بار این اشتیاق به تعویق می‌افتاد، اما حالا در این عزلت‌نشینی همگانی، وقت غنیمت بود برای حسین کیانی تا به طور جدی به این وسوسه بیندیشد.

کیانی هم به این موضوع آگاه است که خانه‌نشینی برای هنرمندان اتفاقی غریب نیست و هم به این مساله اعتقاد دارد که کار نویسندگان که کاری فردی است، تعطیلی‌بردار نیست، ولی این خلق هنری دغدغه‌های خاص خود را هم به دنبال دارد. مساله‌ای که کیانی این‌گونه توضیحش می‌دهد: درست است که خلق اثر هنری به خلوت نیاز دارد ولی در عین حال نگرانی برای آینده این خلق، مانند سم است. این روزها فرصتی مغتنم دست داده برای خلوت و یک‌جانشینی و شکل دادن ایده‌های گوناگونی که هر یک از ما در ذهن داشته‌ایم و داریم، ولی نگرانی از چگونگی ساخت و آینده اثری که خلق می‌شود هم وجود دارد؛ در واقع این خلق هنری و این نگرانی هم‌جوار یکدیگر هستند.

تئاتر را آنلاین بیاموزید

تئاتر فعالیتی است زنده و جمعی. چه در قامت اجرای یک نمایش باشد و چه در هیات فعالیتی آموزشی. حیات تئاتر در هر دو شکلش وابسته به گروه است، اما کرونا که این چیزها را برنمی‌تابد.

با وجود این ویروس مرموز، هیچ فضایی برای با هم بودن نیست. نه گروهی می‌تواند نمایشش را روی صحنه بیاورد و نه استادی می‌تواند نوآموزان خود را آموزش دهد. کرونا ویروس مدرنی است و راه‌های مدرنی هم برای کم اثر کردن آن وجود دارد. هنرمندان تئاتر که دستی هم بر آموزش دارند، خیلی زود از شوک فلج‌کننده این ویروس بیرون آمدند و آموزش‌های آنلاین را پی گرفتند.

صابر ابر که با همراهی پانته‌آ پناهی‌ها و بعضی دیگر از هنرمندان تئاتر، مدرسه هنری «اینجا میان شهر» را راه‌اندازی کرده‌اند، خیلی زود فعالیت‌های خود را به فضای مجازی بردند. آنان از استادان خود همچون احمد پوری، جابر رمضانی، سیدمحمد مساوات و... دعوت کردند تا کارگاه‌های یک‌جلسه‌ای برای هنرجویان برگزار کنند؛ کارگاه‌هایی که به صورت رایگان برگزار شد و فرصتی بود برای بچه‌های دیگر استان‌ها تا از این آموزش‌ها بهره‌مند شوند.

ساخت پادکست و برگزاری جلسات تمرین به صورت ویدئو کال از دیگر برنامه‌های این گروه جوان است و صابر ابر به نمایندگی از اعضای این گروه امیدوار است در این روزهای خانه‌نشینی، اینترنت برقرار و پر سرعت باشد تا بتوان همه این برنامه‌ها را برگزار کرد.

افشین هاشمی دیگر هنرمندی بود که برای آموزش پا پیش نهاد. این بازیگر که در حال بازی در نمایش «روزهای رادیو» بود، بعد از تعطیلی اجباری اجرای این نمایش، ایده‌ای متفاوت را اجرا کرد.

او که نوازنده کمانچه است و با موسیقی ایرانی آشنایی دارد، در نوروز غریب امسال کوشید مانند برخی دیگر از همکارانش، خانه‌نشینی را برای مردم کشورمان قابل تحمل‌تر کند. هاشمی که می‌دانست دیگر فعالیت جمعی تئاتر شدنی نیست، دست به کاری فردی زد و از مهارتش در موسیقی کمک گرفت. او در صفحه اینستاگرام خود ویدیوهایی را با نوازندگی و خوانندگی خود منتشر و باب آشنایی با این موسیقی را برای مخاطبان غیرتخصصی باز کرد و فعالیتی آموزشی و مفرح را به انجام رساند.

محمد یعقوبی و آیدا کیخایی زوج هنرمندی که مدتی است به کانادا مهاجرت کرده‌اند هم کارگاهی دیگر طراحی کردند؛ کارگاه آنلاین بازیگری برای هنرجویان فارسی‌زبان خارج از ایران. آنان نیز بهتر دیدند دم را غنمیت بدانند و آموزش‌های آنلاین خود را برگزار کنند.

محمد اله‌دادی دیگر بازیگر و مربی تئاتر که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان مشغول تدریس است، دلتنگ کلاس بود و برای حفظ ارتباط خود با هنرجویان، آموزش‌های آنلاین نمایش خلاق را در سه گروه سنی در صفحه شخصی خود دنبال کرد تا تحمل این روزها برای کودکان بازیگوش و پرانرژی به مدد تئاتر آسان‌تر شود.

از دکلمه شعر تا ساخت مجسمه

زهرا صبری دیگر کارگردان تئاتر که بیشتر در حوزه تئاتر عروسکی فعالیت دارد، در دوران قرنطینه دست به ساخت مجسمه زد. او تصاویری از این مجسمه را در صفحه شخصی خود منتشر کرده است.

بابک حمیدیان هم این روزها در چندین ویدئو که برای بهتر شدن حال مردم منتشر شده، حضور پیدا کرده است.

رضا بابک دیگر هنرمند فعال این روزهاست. او گاهی شعری را متناسب با این ایام دکلمه می‌کند که با همراهی موسیقی و گاه نیز با هم‌نشینی تصاویر مرتبط، لحظات امیدبخشی را برای مخاطبان می‌سازد.

همچنین بسیاری از هنرمندان با پیشنهاد کتاب، فیلم، فیلم تئاتر یا قطعات موسیقی تلاش کرده‌اند گذر این روزها را برای مردم خانه‌نشین آسان‌تر کنند.

خیزش هنرمندان با مشاهنر

اما ماجرا به این تحرکات فردی ختم نشده است. پویش مشاهنر دیگر رویدادی است که از نخستین روزهای کرونایی اعلام وجود کرد. این پویش با افزایش شیوع ویروس کرونا در کشور آغاز شد و بانیان آن فاضل جمشیدی خواننده و فعال موسیقی ایرانی و علیرضا بهرامی شاعر و روزنامه‌نگار با حمایت ایسنا و سایر رسانه‌ها، جمعی از هنرمندان رشته‌های مختلف را دعوت کردند تا برای مردمی که شرایط قرنطینه خانگی و سختی احتیاط در برابر شیوع ویروس کرونا را تحمل می‌کنند، به تولید و انتشار عام آثار هنری بپردازند. در همراهی با این پویش، برخی قطعه‌ای موسیقی ارائه کردند و تعدادی شعر سرودند. بعضی هم دست به قلم شدند و طرحی زدند.

عبدالوهاب شهیدی خواننده پیشکسوت موسیقی سنتی ایران، نوازنده ساز عود و آهنگساز، پرویز پرستویی، محمد معتمدی، بهناز ذاکری آهنگساز و نوازنده سنتور و همسرش مسعود لقاء نوازنده فلوت، سعید ابوطالب فیلمساز، اسرافیل شیرچی خوشنویس، علیرضا طبایی شاعر و... از جمله هنرمندانی هستند که با خلق اثر هنری، حمایت خود را از این پویش اعلام کرده‌اند.

علاوه بر این افراد، در میان هنرمندان پیوسته به این پویش، نام این افراد هم به چشم می‌خورد: علی نصیریان، غلامحسین امیرخانی، محمدعلی کشاورز، داود گنجه‌ای، حسن ناهید، ایرج راد، کامبیز روشن‌روان، بهزاد فراهانی، محمد سریر، فاطمه معتمدآریا، پرویز پورحسینی، مجید مظفری، راضیه برومند، گلاب آدینه، اصغر همت، هدیه تهرانی، هوشنگ، بیژن و اردشیر کامکار، فریدون شهبازیان، نادر مشایخی، منوچهر صهبایی، داریوش طلایی، داریوش پیرنیاکان، علی‌اکبر شکارچی، محمد صالح علا، علی‌اصغر شاهزیدی، حسام‌الدین سراج، علیرضا قربانی، عبدالحسین مختاباد، وحید تاج، اسفندیار قره‌باغی، خشایار اعتمادی، حجت اشرف‌زاده، امیر تاجیک، ژاله علو، مریم نشیبا، بهروز رضوی، هادی مرزبان، سیف‌الله صمدیان، فرزانه کابلی، محمود پاک‌نیت، ساعد باقری، سهیل محمودی، محمدعلی بهمنی، عباس اخوین، یدالله کابلی، جواد بختیاری، بیژن بیژنی، افلیا پرتو، ملیحه سعیدی، پری ملکی، کیوان ساکت، عبدالجبار کاکایی، محمدباقر کلاهی اهری، مهرداد اسکویی، پرویز جاهد، احسان کرمی، هومن برق‌نورد، عباس جهانگیریان و....

سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از این حرکت خودجوش تقدیر کرده و موسسه هنرمندان پیشکسوت از حامیان آن است. محمدعلی ابطحی نیز در صفحه شخصی خود با حمایت از این پویش بر این نکته تاکید کرده که از هنرمندان می‌آموزد که با این همه فشار و اهانت، باز هم کنار مردم امید خلق می‌کنند. او به این نکته اشاره داشته که از قدیم گفته‌اند هنر ریگ کف جوی آب است و سیاست خاشاک روی آب. یکی می‌ماند، دیگری می‌رود.

نامه هنرمندان ایرانی به هنرمندان جهان 

البته در آخرین روز سال98 هم جمعی از هنرمندان ایرانی که تعدادشان در روزهای بعد با بیشتر شدن امضاها افزایش یافت، نامه‌ای را علیه تحریم در دوران کرونا به هنرمندان جهان نوشتند که در رسانه‌های دنیا بازتاب داشت.

در نامه یادشده که به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسه، ژاپنی، چینی و... ترجمه و برای رسانه‌های مختلف جهان ارسال شد، از هنرمندان آگاه و مسئول جهان خواسته شده تا نسبت به تحریم ایران - جهت تهیه و ورود دارو و تجهیزات پزشکی - واکنش نشان دهند. در بخشی از این نامه آمده است: «مردم ایران امروز با دو بحران مواجه‌اند، بحران مشترکی به نام «کرونا» که شما می‌شناسید؛ و بحران «تحریم» که کاش هرگز نشناسید. برای ما هنرمندان ایرانی، اکنون مهم است که بدانیم شما - هنرمندان جهان - در مورد وضعیت بیماران کرونایی، کودکان و سالخوردگان در آستانه ابتلا و کمبودهای خسارت‌بار جامعه پزشکی ایران در این بحران، چه فکر می‌کنید، چه می‌گویید و چه می‌کنید.»

انتهای پیام