دوشنبه 17 شهریور 1404

گزارش ویژه گاردین از پایتحت ایران بعد از جنگ / تهران اکنون بیشتر شبیه بیروت است تا کابل

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
گزارش ویژه گاردین از پایتحت ایران بعد از جنگ / تهران اکنون بیشتر شبیه بیروت است تا کابل

خبرنگار گاردین در گزارشی درباره تهران بعد از جنگ تحمیلی 12 روزه نوشت: خیابان‌های پرهیاهوی تهران در غروب، با وجود آلودگی، بیشتر، اکنون شبیه بیروت‌اند تا کابل. گام بعدی، شاید مجوز موتورسواری زنان باشد.

پاتریک وینتور خبرنگار گاردین نوشت: میان ویرانه‌های خانه‌ای در تهران که زمانی متعلق به دانشمند هسته‌ای ایران، احمدرضا ذوالفقاری بود، کارگران مشغول تخریب بقایای ساختمانی‌اند که در حمله غافلگیرانه اسرائیل به منظور ترور نخبگان سیاسی، نظامی و هسته‌ای ایران، آن‌قدر آسیب دید که دیگر قابل تعمیر نیست.

در ادامه این مطلب آمده است: ذوالفقاری در دانشکده مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی کار می‌کرد و سردبیر یک نشریه تخصصی انرژی هسته‌ای بود؛ همین کافی بود تا به هدف اسرائیل بدل شود. او همراه با همسر و پسر بزرگسالش در میان آوار خانه‌اش کشته شد. سه ساختمان مجاور نیز ویران شدند که دست‌کم پنج قربانی دیگر برجای گذاشتند؛ از جمله یک کودک 11 ساله. روی یکی از ساختمان‌های آسیب‌دیده، پارچه آبی بزرگی آویزان است که روی آن نوشته: «پاره‌ای از پیکر ایران».

کارگران با پتک روی تیرهای نیمه‌ویران بالا می‌روند تا بقیه خانه را فرو بریزند. آجرهای لق فرو می‌ریزند و گرد و غبار در هوا پخش می‌شود. کار خطرناک آن‌ها تیرها زیر ضربه می‌لرزند نمادی از کشوری است که همچنان در شوک به‌سر می‌برد؛ نه در جنگ و نه در صلح، اما نیازمند بازسازی.

در حمله اسرائیل بیش از هزار ایرانی جان باختند. برخی جامعه‌شناسان می‌گویند نوعی ملی‌گرایی تازه به صحنه آمده است.

تصاویر سوگواری بر تابوت‌های پوشیده از پرچم اعضای نیروهای کشته‌شده در حملات اسرائیل در تهران، شواهدی از این وضعیت است.

بی‌شک ظاهر تهران سریع تغییر می‌کند و از لحاظ اجتماعی، فاصله‌ای نوری با برداشت‌های غربی دارد. قانونی تازه برای «حجاب» که محافظه‌کاران در مجلس تصویب کرده بودند، توسط رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب اما اجماع‌گرا، مسعود پزشکیان، رد شد؛ او گفت اجرای آن موجب شورش خواهد شد.

خیابان‌های پرهیاهوی تهران در غروب، با وجود آلودگی، بیشتر، اکنون شبیه بیروت‌اند تا کابل. گام بعدی، شاید مجوز موتورسواری زنان باشد.

جامعه‌شناس فرهنگی و فارغ‌التحصیل مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن (SOAS)، نعمت‌الله فاضلی، از «ملی‌گرایی روزمره» سخن می‌گوید؛ مفهومی که در بازگشت به شعر حماسی، پادکست‌های پرشنونده درباره تاریخ ایران و هزاران گفتگوی روزمره درباره هویت ایرانی نمود پیدا کرده است.

او توضیح می‌دهد: «پیش از جنگ، ما ایران را دوست داشتیم، اما چندان آگاهانه نبود. پس از جنگ، ایران به محور گفت‌وگوهای ما بدل شد. همه جا می‌بینید مردم از ملت، هویت، جغرافیا و تاریخشان حرف می‌زنند. می‌خواهیم به هم یادآوری کنیم ایرانی هستیم. حس سرکوب ایران ملت، سرزمین، فرهنگ و احساساتمان توسط نظام جهانی و بیگانگان مهم بود. این باعث شد بخواهیم کنار هم باشیم و ایرانیت را بیان کنیم.»

اما او می‌افزاید: «ایدئولوژی جمهوری اسلامی، ایدئولوژی ملی‌گرایانه نیست. ایدئولوژی رسمی انقلاب علاقه‌ای به نمایاندن فرهنگ ایران باستان ندارد؛ در آموزش رسمی، تلویزیون و رادیو چنین چیزی دیده نمی‌شود. واکنش مردم به جنگ یک شوک و نوعی انسجام منفی بود. با وجود نارضایتی از دولت، مردم در برابر تجاوز خارجی ایستادند؛ برای دفاع از ایران. ما باور داریم بیش از 5000 سال است که یک ملت ارگانیک هستیم.»

محمد فاضه، یک معلم، می‌گوید شاگردانش پرچم ایران را روی پروفایل شبکه‌های اجتماعی خود گذاشتند. دیگران به رونق پادکست‌های تاریخی و آوازهایی از عشق به ایران اشاره می‌کنند که حتی خوانندگانی چون همایون شجریان، اجرا کرده‌اند.

در میان مقام‌ها نیز واکنش‌هایی دیده می‌شود. عبدالکریم حسین‌زاده، معاون امور روستایی رئیس‌جمهور، گفت: «ایران با همه ما زیباست؛ دوستان نزدیک من ترک و کرد و بلوچ‌اند. با هم زیسته‌ایم، یکدیگر را دوست داشته‌ایم. ممکن است یکسان نیندیشیم یا یکسان باور نداشته باشیم، اما در ایران، عشق به وطن تردیدناپذیر است.»

اکنون بحث در ایران این است که حاکمیت چگونه باید به تاب‌آوری مردم واکنش نشان دهد؛ چیزی که سخنگوی وزارت خارجه، اسماعیل بقایی، از آن با تعبیر «روحیه‌ی لندن در جنگ» یاد کرد.

علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبری، گفت: «مردم خود را ثابت کردند؛ اکنون نوبت مسئولان است. روش‌های کهنه دیگر کافی نیست.»

اما ترجمه این شعارها به واقعیت، در جامعه‌ای قطبی و سیاسی دشوار است. حتی کنسرت رایگان شجریان در میدان آزادی تهران، به‌دلیل جدل‌های سیاسی لغو شد؛ بحث این بود که آیا رویداد، فرصتی برای آرامش است یا ابزاری تبلیغاتی.

محافظه‌کاران می‌گویند انسجام اجتماعی حاصل از حملات نتانیاهو از آسمان، نشانه‌ای از محبوبیت سیاست خارجی ایدئولوژیک کشور است. اما اصلاح‌طلبان هشدار می‌دهند این میهن‌پرستی روزمره را تأییدی بر وضع موجود ندانید. یکی از آن‌ها گفت: «چطور می‌توانیم آرام باشیم وقتی ارزش پول در یک هفته 25% سقوط کرده، فقر همه‌جا را گرفته، رسانه رسمی دروغ می‌گوید و هیچ‌کس نمی‌داند جنگ دیگری در راه است یا نه؟»

اصلاح‌طلبان امیدوارند جنگ باعث یک «تغییر پارادایم» شود؛ همان که محمدجواد ظریف از آن سخن گفت. حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین، «استراتژی ملی مبتنی بر اراده مردم» را مطرح کرد: بازسازی بنیادهای حکمرانی، تقویت علمی و دفاعی، تنوع‌بخشی به رسانه با تلویزیون خصوصی و پایان دشمنی با جهان، از جمله کاهش خصومت با آمریکا.

علاوه بر سیاستمداران، 180 اقتصاددان خواستار حذف ارتش از اقتصاد و 78 دیپلمات سابق خواستار شتاب در سیاست خارجی شدند.

اما مقاومت هم وجود دارد. محافظه‌کاران قانونی سخت‌گیرانه برای سانسور اینترنت تصویب کردند.

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، می‌کوشد از رویارویی مستقیم بپرهیزد؛ با این‌که همین احتیاط، اصلاح‌طلبانی را که او را برگزیدند ناامید کرده است. او می‌داند قدرتش محدود است.

خطر آن است که پزشکیان «وفاق» را به هدف تبدیل کند. فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، از پزشکیان دفاع کرده و گفته او متعهد به گفت‌وگو و حل مسئله است. او وعده داد فیلتر شبکه‌هایی مثل تلگرام و اینستاگرام برداشته شود، هرچند جنگ مانع سفر مدیران تلگرام به تهران شد.

اما فضای لازم برای اصلاحات اقتصادی محدود است. خشم از آمریکا و اروپا به‌دلیل سکوت در برابر بمباران اسرائیل دست بالا را به ضدغربی‌ها داده است. رضا نصری، حقوقدان بین‌المللی نزدیک به اصلاح‌طلبان، گفت: «پیش از جنگ نگران بودیم ترامپ توافق را امضا نکند؛ حالا نگرانیم بمباران کند. مردم می‌پرسند چرا دوباره مذاکره کنیم وقتی نتیجه بمب بود؟»

او افزود: «موضوع غنی‌سازی اورانیوم نماد عزت است، نه بمب یا انرژی هسته‌ای.»

کنار قبور قربانیان جنگ 12روزه در مسجد همت تجریش، محمد فاضه گفت: «جامعه روی لبه زندگی کرده، اما اگر جنگ برگردد آماده‌ایم. از جنگ 12روزه درس گرفتیم: تسلیم نمی‌شویم و تحقیر نمی‌پذیریم.»

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.