پنج‌شنبه 8 آذر 1403

گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره صحیفه سجادیه

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره صحیفه سجادیه

در آستانه‌ی سالروز ولادت با سعادت حضرت امام سجاد (علیه‌السلام) گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی صحیفه‌ی سجادیه را در این گزارش بخوانید.

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در آستانه ولادت باسعادت چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت علی بن حسین (ع)، بخشی از بیانات مقام معظم رهبری درباره صحیفه سجادیه گردآوری شده است که خواندن آن شناخت هر مسلمان را نسبت به این میراث گرانبهای حضرت زین العابدین (ع) کامل تر می کند.

در ادامه این بیانات را ملاحظه می نمایید.

دعای پنجم صحیفه را مکرر در مکرر بخوانید

من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. همه‌ی ادعیه‌ی صحیفه‌ی سجادیه همین طور است. آنجائی که ما را به یاد مرگ می‌اندازد، آنجائی که ما را از لغزش‌ها برحذر میدارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکه‌ی الهی را به رخ ما میکشد، این‌ها همه‌اش برای ما استحکام‌بخش است. در هر میدانی، استحکام درونی برای ما تعیین کننده است. اگر ساخت درونی - چه درون شخصی خود ما، درون روحی و فکری خود ما، چه درون کلیت جامعه‌ی ما - ساخت مستحکمی بود، هیچ چیز نمیتواند در مقابلش بایستد. این، مهمترین و اولین توصیه‌ی من به شماست. 1390/10/7

 صحیفه سجادیه، علم‌النفس است

من به یکایک شما عزیزان توصیه میکنم تا آن‌جا که میتوانید، با صحیفه سجادیه مأنوس شوید. کتاب بسیار عظیمی است. این که گفته‌اند زبور آل محمد، واقعا همین طور است؛ پر از نغمه‌های معنوی است، دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علم‌النفس است، هم درس امور اجتماعی است. آن‌جا ملاحظه کنید: «اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص و سور الغضب... والحاح الشهو». یعنی یکی‌یکی این خصوصیات معنوی و اخلاقی و این ریشه‌های فاسدی را که در نفس ما هست، در زبان دعا به ما معرفی میکند. شما باید علاج این‌ها را هم از خدا بخواهید. وقتی که با خدا راز و نیاز میکنید، از جمله چیز‌هایی که میخواهید، علاج همین مشکلات درونی و نفسانی است. آن جامعه‌ای که حداقل مجموعه بزرگی از آن با این خصوصیات پرورش پیدا کند، همان جامعه‌ای است که هیچ ترفندی در آن کارگر نخواهد شد. 1376/9/13

 ابعاد دیگر تقوا در صحیفه سجادیه

غالبا وقتی گفته میشود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعیمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوئیم. البته این‌ها مهم است، همه‌اش مهم است؛ لیکن تقوا ابعاد دیگری هم دارد که غالبا ما از این‌ها غفلت می کنیم.

در دعای شریف مکارم الاخلاق یک فقره‌ای در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللهم صل علی محمد و اله و حلنی بحلی الصالحین و البسنی زین المتقین»؛ از خدای متعال درخواست میکند که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبس کن. خوب، این لباس پرهیزگاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: «فی بسط العدل»؛ لباس پرهیزگاران در گستردن عدالت، «و کظم الغیظ»؛ در فرو بردن خشم، «و اطفاء النائر»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهائی که بین افراد جامعه برمی‌افروزند. این‌ها تقواست. «و ضم اهل الفرق»؛ افرادی که از شمایند، اما جدا شدند، سعی کنید این‌ها را گرد بیاورید. این جزو موارد تقواست، که در دعای شریف مکارم‌الاخلاق - دعای بیستم صحیفه‌ی مبارکه‌ی سجادیه - به آن اشاره شده است.

این دعا، بسیار دعای مهمی است. من عقیده‌ام این است که همه، بخصوص کارگزاران، باید این دعا را بخوانند و در مضامینش دقت کنند؛ تعلیم‌دهنده است. «و اصلاح ذات البین»؛ به جای آتش‌افروزی، خبرچینی، این را به جان آن انداختن، آن را در پوستین این انداختن، اصلاح ذات‌البین کنند؛ بین برادران مؤمن، برادران مسلمان، ایجاد ائتلاف کنند؛ این‌ها تقواست.

1389/5/27

 اصلاح را از خودمان شروع کنیم

اگر این قوت و قدرت و استحکام روزافزونی که در جبهه‌ی اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی مشاهده میشود، ما را خاطرجمع کرد، بی‌دغدغه کرد، موجب خواب‌آلودگی ما شد، موجب غرور و غفلت ما شد، خواهد شد خطر؛ این خطر است. باید این زنگ بیدارباش همیشه در چشم ما باشد. چه کار باید بکنیم؟ باید درون خودمان را اصلاح کنیم. اصلاح دائمی جزو وظائف دائمی ماست. درون را چه جوری اصلاح کنیم؟ اول از خودمان شروع کنیم.

بنده، شخص حقیر مذنب عاصی از خودم شروع کنم. دیگران هم همین جور. اول رابطه‌ی خودمان را با خدای متعال درست کنیم، اصلاح کنیم و به آنچه که خدای متعال از ما سؤال خواهد کرد، بیندیشیم: «و استعملنی بما تسألنی غدا عنه». این، از جمله‌ی چیزهائی است که باید دائم در ذهن ما باشد. نمیگویم خودمان که کاملا اصلاح شدیم، بعد به اصلاح مردم بپردازیم - که حالا ممکن است این به این آسانی‌ها هم به دست نیاید - وقتی شروع به اصلاح خود کردیم، آن وقت اصلاح جامعه هم برای ما آسان خواهد شد؛ و او - اصلاح جامعه - آسانتر از اصلاح نفس است.

انسان می بیند دل‌های مستعد را، دل‌های آماده را، حرف‌پذیر و منطق‌پذیر را در این جامعه‌ی بزرگ ایرانی خود ما؛ این جوانان ما، این مرد و زن مؤمن ما در اقصی نقاط کشور، از فرزانه‌ترین و باسوادترین و فهمیده‌ترین‌شان تا طبقات پائین در اکناف گوناگون کشور، انسان میبیند که این‌ها حرف شنوی دارند؛ ما اگر بگوئیم، این‌ها گوش میکنند. اگر گوش کردند، به احتمال زیاد، متأثر خواهند شد و آن تأثر در عملشان ظاهر خواهد شد. 1389/6/25

از زندان خودبینی و غرور خارج شویم

هر فردی باید از زندان نفسانیات و خودبینی و غرور، خود را خارج کند و از بیرون به خود بنگرد. همه ما به این تحول احتیاج داریم. جبلت بشر با نقص آمیخته است. کی میتوانیم آن نقص‌ها را برطرف کنیم؟ وقتی آن‌ها را ببینیم؛ وقتی آن‌ها را بشناسیم و وقتی قبول کنیم که نقص داریم. اگر خودمان را مطلق دانستیم، مغرور شده‌ایم. خیال کرده‌ایم نقصی نداریم. پس چه وقت به فکر خواهیم افتاد که خود را علاج کنیم؟ وقتی که نقصهایمان راببینیم و بشناسیم. شما ببینید معلمین روحانی بشر، یعنی پیغمبران، یعنی ائمه هدی علیهم‌الصلا والسلام، دائم چکشی به دست گرفته بودند و بر سر پیل دمانی که نامش نفس ماست، فرود می‌آوردند. نفس، یعنی آن بعد انحطاط‌گرای وجود ما؛ آن بعدی که شهوات را به ما القا و تلقین میکند و ما را به آن میکشاند. ضعف‌ها و نقص‌های ما از آن جاست. باید خودنگری داشته باشیم تا ضعف‌ها را ببینیم.

شما ملاحظه فرمایید که امام سجاد علیه الصلا والسلام، آن مرکز نورانیت، آن معدن معنویت و کمال، زین همه عابدین عالم، در دعا‌های صحیفه سجادیه، با خود چگونه مواجه میشود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار میدهد و استغاثه میکند! در نیمه شب و بعد از نماز شب؛ آن هم نه نماز شب آدم معمولی و عادی، بلکه نماز شب سید سجاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو میکند و میگوید: «و هذا مقام من استجبی لنفسه منک و سخط علی‌ها و رضی عنک». یعنی «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعف‌ها و نقص‌های خودم از تو شرمنده‌ام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضیام.» این جمله را امام سجاد علیه‌الصلا والسلام، به پروردگار عالم میگوید: «فتلقیک بنفس خاشعه و رقب خاضعه.» بازنگری در خود این است، که انسان، آسمان کمال را مرحله پس از مرحله طی میکند و کامل میشود. اگر انسان‌های والا پدید می‌آیند و اگر معنویات و زیبایی‌ها خود را ظاهر میکنند و نشان میدهند، همه بر اثر بازنگری در خود و دیدن نقایص و عیب‌های خود است. برخلاف انسانی که چشم را بر روی همه این ضعف‌ها ببندد؛ خود را فارغ بداند؛ مغرور به خود و مغرور به خدا شود؛ مغرور به اندک شعله نورانیتی شود که در وجود او و بالاخره در وجود هر انسانی هست و خود را نشان داده است و نهایتا به همین قانع شود. بعضی افراد هستند که به کمترین خیری از خیرات در وجود خودشان قانعند. فردی که چنین است، دیگر کمال را نمیتواند طی کند.

جمع‌ها هم این گونه است. باید نگاه کنید که چه چیز لازم است. این ملت هم از روزی که متوجه نقایص خود شد؛ از روزی که متوجه ضعف‌ها شد و خود باوری پیدا کرد، به پیش رفتن و ترقی کردن و تکامل پیدا کردن رو نهاد. 1375/1/28  زیر بار ظلم نمی‌رویم

میدانند که جمهوری اسلامی با پایبندی به اسلام، هرگز زیر بار این حرف‌ها [عقب نشینی جمهوری اسلامی از مواضع خود نسبت به مسئله فلسطین] نخواهد رفت. معنی ندارد و ممکن نیست که کسی معتقد به اسلام باشد، ذره‌ای پایبند به اسلام باشد، ولی زیر بار زور برود و ظلم را قبول کند. در اسلام، همان قدر که ظلم‌کردن بد است، تسلیم ظلم شدن هم همان‌قدر بد است. شما در دعای مکارم‌الاخلاق میبینید که امام سجاد میگوید: «ولا اظلمن و انت مطیق للدفع عنی و لا اظلمن و انت قادر علی‌القبض منی». در قرآن میفرماید: «لاتظلمون و لاتظلمون»؛ نه ظلم کنید، نه قبول ظلم کنید و زیر بار ظلم بروید.

مگر ممکن است کسی مسلمان باشد، اعتقاد به اسلام داشته باشد، درعین‌حال ظلم و زور را از هر کسی قبول کند؛ چه برسد به دشمن دیرینه‌ی ملت ایران - یعنی امریکا - که این همه به ملت ایران ضربه زده است. این‌که درست نیست، این را میدانند. از این جاست که از نظام جمهوری اسلامی با همه‌ی وجود بیزارند و با آن دشمنند و در صدد معارضه و مبارزه با آن هستند؛ چون میدانند که ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی حاضر نیست زیر بار تحمیل آنان برود. 1376/8/14

 بحر مواج معارف اسلامی این دعا‌های صحیفه‌ی سجادیه بحر مواج معارف اسلامی است. شما این دعای اول صحیفه‌ی سجادیه را که در [باره‌ی] توحید است نگاه کنید، دعای دوم را که درباره‌ی پیغمبر است نگاه کنید، دعای سوم را که درباره‌ی مؤمنین است نگاه کنید، ببینید اصلا چه هست؛ دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه: «اللهم أغننی عن هب الوهابین بهبتک، و اکفنی وحش القاطعین بصلتک» این‌ها حرف‌های خیلی مهمی است؛ قطع قاطعین شما را وحشت‌زده نکند وقتی به خدا متصلید. اینکه میگوید «و اکفنی» این در واقع دارد درس میدهد به ما؛ فقط خواستن از خدا نیست، خواستن از خدا هم هست، اما فقط آن نیست. دارد به ما میگوید شما اکتفا کن به صله‌ی با پروردگار. بگذار همه‌ی دنیا [ارتباطشان را] قطع کنند، به قول خودشان [تو را] منزوی کنند. به درک! انزوای آن‌ها چه ضرری به ما میزند؟ حالا از انزوا خارج شدیم، چه خیری بردیم؟ حالا مثلا از انزوا خارج شدیم، کجاست [آن منفعت]؟ چه فایده‌ای را از خروج از انزوا [بردیم]؟ این‌ها ببینید معارف اسلامی است. «أغننی عن هب الوهابین بهبتک» هبه‌ی تو مهم است، بخشش تو مهم است، هبه‌ی وهابین چه اهمیت دارد که به ما هبه کنند و بخشش کنند و کمک کنند؟ غرض [اینکه] این‌ها یک دنیایی است.

انتهای پیام /

گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره صحیفه سجادیه 2