یوسف قوجُق: «رمان نوجوان امروز»، کتابهای تألیفی را از ترجمه جلو انداخت
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ساعت 10 صبح روز 24 اسفند 1388 جلسهای با حضور نزدیک به 50 نفر از نویسندگان صاحب اثر در محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد که خروجی این جلسه طرحی با عنوان «رمان نوجوان امروز» شد. ماحصل این طرح، تألیف بیش از 80 رمان در محورهایی چون دفاع مقدس، رمان تاریخی، رمان رئالیستی، رمان تخیلی و... شد. فعالیتهایی که در این طرح صورت گرفت باعث شد تا امروز از این طرح به عنوان یک ایده موفق در حوزه ادبیات کودک و نوجوان یاد شود.
خبرگزاری فارس سعی کرده است در روایت «کانون پس از انقلاب» به ابعاد مختلف طرح موفق «رمان نوجوان امروز» در دوران مدیرعاملی سیدصادق رضایی بر کانون به دبیری حمیدرضا شاهآبادی در این طرح بپردازد. در همین باره، یوسف قوجُق نویسنده آثاری چون «لالو» و برگزیده جایزه ادبی قلم زرین با ما به گفتوگو نشسته است.
یکی از مزایای این پروژه، جبران کمبود رمانهای تألیفی بود
به نظر شما چه دلایلی باعث ماندگاری و موفقیت طرح «رمان نوجوان امروز» شد؟
به گمانم در تاریخ ادبیات کودک و نوجوان، پروژهای که کانون در دوره سیدصادق رضایی به همت حمیدرضا شاهآبادی برای انتشار رمان نوجوان انجام داد، بینظیر بود. یکی از مزایای این پروژه، جبران کمبودی بود که در زمینه رمانهای تألیفی برای مخاطبان احساس میشد و اگر اشتباه نکرده باشم، برای اولین بار بود که تعداد کتابهای تألیفی مناسب نوجوانان از کارهای ترجمه جلو افتاد. اگر بخواهم از دلایل موفقیت این طرح بگویم، باید از دو شخص نام ببرم؛ یکی سیدصادق رضایی که مدیرعامل کانون بود و دیگری حمیدرضا شاهآبادی.
سیدصادق رضایی، مدیر سالهای 88 تا 92 کانون پرورش فکری
رضایی نیاز مخاطب را خوب شناخته بود و حمیدرضا شاهآبادی کاربلد بود
رضایی نیاز مخاطبان نوجوان و خلاء موجود در مراکز کانون را به خوبی درک کرده بود و در این پروژه، بهترین شخص برای راهبری و سپردن این پروژه به او را در کانون در اختیار داشت و چه کسی بهتر از شاهآبادی که کارمند کانون در بخش انتشارات بود و از جمله نویسندگان خوب و مطرح در ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات بزرگسال که روابط حرفهای مشترکی با اکثر نویسندگان این حوزه داشت و با آثارشان آشنا بود. دلیل موفقیت این پروژه بزرگ و ماندگار در ادبیات نوجوان کشورمان، بیدلیل نبود و وجود این دو فاکتور مهم، اهمیت زیادی داشت.
«رمان نوجوان امروز» برای دیگر ناشران هم یک الگو شد
واکنش حوزه نشر در آن سالها نسبت به طرح «رمان نوجوان امروز» چگونه بود؟
بعد از اجرای این پروژه، عبارت «رمان نوجوان امروز» برای دیگر ناشران هم یک الگو شد و ناشران زیادی اقدام به چاپ و نشر رمان نوجوان کردند. البته اگرچه آثار جدیدتری از رمان نوجوان در چند دوره اخیر از کانون ندیدیم یا کمتر دیدیم، اما این کار از سوی دیگر ناشران حوزه نوجوان کمابیش همچنان ادامه دارد. این نشان میدهد که کانون در دوره رضایی، کار زیربنایی و درستی انجام داده است.
حمیدرضا شاهآبادی، دبیر طرح «رمان نوجوان امروز»
کمکم تابوی چاپ و انتشار آثاری با مضامین انقلاب و دفاع مقدس در کانون شکسته شد
به نظر شما، کانون در این دوره میتواند چنین کارهای زیربنایی و مهم را انجام دهد؟
یادم هست که من در سالهای 71 تا 75 در دورهای که آقای چینیفروشان مدیرعامل کانون بودند، در انتشارات کانون کار میکردم و بعد از آن به خاطر نیاز سفارت کشورمان در عشقآباد به نیروی بومی و آشنا به فرهنگ و زبان ترکمنی، به عنوان مترجم به آن کشور رفتم. البته در مدت حضورم در ترکمنستان، برخی داستانهای شاخص در ادبیات معاصر کشورمان را به زبان ترکمنستانی ترجمه و در نشریات ادبی آن کشور منتشر کردم. با این کار، سعی کردم مردم آنجا را با ادبیات امروز کشورمان آشنا کنم. چون متوجه شده بودم که مردم آنجا ادبیات داستانی ایران را تنها با رمان «تهران مخوف» مشفق کاظمی که نخستین رمان اجتماعی کشورمان است، میشناسند.
محمد میرکیانی، نویسنده آثاری چون تنتن و سند باد
بعد از آمدن من و شاهآبادی به کانون، کمکم برخی دیگر از نویسندگان شاخص هم پایشان به کانون باز شد که محمد میرکیانی و محمدرضا سرشار از جمله آنها بودند. با حضور این نویسندگان، کمکم تابوی چاپ و انتشار آثاری با مضامین انقلاب و دفاع مقدس در کانون شکسته شد
من و حمیدرضا شاهآبادی فعالیتهایمان در کانون را تقریباً همزمان آغاز کردیم. یادم است که کانون در دورههای پیش از محسن چینیفروشان، برای مخاطبان کودک و نوجوان، اثری با موضوع انقلاب و دفاع مقدس منتشر نکرده بود و این کار، انگار که تابو باشد، ورود به این عرصه و انتشارش با برند کانون برای مراکز و کتابخانهها، غیرممکن به نظر میرسید. در آن دوره، شمسالدین رحمانی معاون تولید بود و حمید گروگان هم زیر نظر وی فعالیت میکرد. بعد از آمدن من و شاهآبادی به کانون، کمکم برخی دیگر از نویسندگان شاخص هم پایشان به کانون باز شد که محمد میرکیانی و محمدرضا سرشار از جمله آنها بودند. با حضور این نویسندگان، کمکم تابوی چاپ و انتشار آثاری با مضامین انقلاب و دفاع مقدس در کانون شکسته شد و یادم است نخستین مجموعه داستانم درباره انقلاب، همراه با سایر کتابهای این حوزه، در همان سالها منتشر شد که «بادبادکها در شهر» بود. با رفتن من از کانون، روند انتشار در این حوزه ادامه یافت و میدانم بعدها کارهای خوبی از نویسندگان شاخص در این حوزه منتشر شد.
محمدرضا سرشار، نویسنده و منتقد ادبی
دلیل ذکر این پیشینه، یادآوری تلاشهایی بود که در دوره محسن چینیفروشان برای انتشار کتابهایی با موضوع انقلاب و دفاع مقدس صورت گرفت. یکی از دوره های طلایی کانون، به نظرم همین شکسته شدن تابوی چاپ و انتشار کتابهای مختص کودک و نوجوان در حوزه انقلاب و دفاع مقدس و استفاده بهینه از نویسندگان برای نوشتن در این موضوعات بود. انتشار رمان برای نوجوانان از نویسندگان بومی کشورمان و تأمین مراکز کانون با این کتابها هم تابویی بود که در دوره سیدصادق رضایی شکسته شد. به نظرم مدیر جدید کانون هم اگر بخواهد نامی نیک از خود باقی بگذارد، ریلگذاری انجام شده از سوی مدیران موفق پیشین را مدنظر قرار داده، آن را توسعه بدهد. برای این کار، کارگروههایی در موضوعات مختلف را تعریف و برای آنها متخصصانی مشخص کند.
یوسف قوجُق، نویسنده اثر «لالو» که در شمار بهترین نویسندگان ترکمن ایران است
یکی از معضلات، وجود دو مرحله پیش از انتشار آثار است
به نظر شما چه معضلاتی در مسیر چاپ و نشر آثار در کانون پرورش فکری وجود دارد؟
به نظرم یکی از معضلاتی که در کانون وجود دارد، وجود دو مرحله پیش از انتشار آثار است. آثاری که از سوی کارشناسان ارزیاب بررسی و تأیید میشود، مجدداً همان آثار در شورایی به نام «شوای عالی» ملزم به تأیید است
به نظرم یکی از معضلاتی که در کانون وجود دارد، وجود دو مرحله پیش از انتشار آثار است. آثاری که از سوی کارشناسان ارزیاب بررسی و تأیید میشود، مجدداً همان آثار در شورایی به نام «شوای عالی» ملزم به تأیید است. این کار اگرچه محاسنی دارد و برای اطمینان سلامتی اثر معقولانه به نظر میرسد، اما باعث کندی کار نشر و احیاناً ایجاد دلخوری نویسندهای میشود که اثرش در مرحله اول از سوی کارشناسان ارزیاب، بررسی و تأیید اما در شورای عالی نشر تایید نمیشود. به نظرم ارزیابی کارها در همان مرحله اول، اگر از سوی کارشناسان باتجربه که «دانش» و «تعهد» کافی دارند، صورت بگیرد، بهتر خواهد بود. امیدوارم با آغاز فعالیت حامد علامتی، مدیر عامل فعلی کانون پرورش فکری، شاهد انتشار آثار ارزشمند از تمام نویسندگان کشور و چالاکی روند کارها و افزایش نشاط در فضای کانونی باشیم که برای کودکان و نوجوانان فعالیت میکنند.
یکی از جلسات نویسندگان طرح رمان نوجوان با متربیان مراکز فرهنگی کانون
جلساتی که آثار در آن پختهتر میشد
سفرهای استانی و نقد آثار به چه دلایلی صورت میگرفت و چه نتایجی را به همراه داشت؟
اگر سفر گروهی و دورهای نویسندگان به استانها در چارچوب پروژه رمان نوجوان را دانشگاهی سیار بنامم، اغراق نکردهام. این سفرها از چند نظر مهم بود. چون در این سفرها، علاوه بر دیدار با اعضای کانون و آشنایی با کاستی نویسندگان، نیازسنجی آنها به سوژهها مشخص میشد. همچنین در جلساتی که فصلی از رمانهای در حال نگارش از سوی نویسندگان خوانده میشد، شنیدن نقد و نظر آنها باعث همافزایی دانش و بینشها میشد و از این طریق، نویسندگان از کاستیهای اثر خودشان و نکتههای نادیده در اثر مطلع میشدند.
بخشی از تولیدات طرح «رمان نوجوان امروز»
محدودیتی در انتخاب آثار وجود نداشت
در این طرح، چه نوع آثاری مورد توجه قرار میگرفت؟
اگر منظورتان درباره موضوع و سوژههای مرتبط با کودک و نوجوان است، باید عرض کنم که محدودیتی در این مورد وجود نداشت. همگی نویسندگان این پروژه، صاحب آثار متعدد با موضوعات گوناگون در فرم و ساختار و نوع روایت، در فضای شهری و روستایی، با موضوعات اجتماعی، دفاع مقدس و انقلاب و... بودند. نقطه اشتراک همه آنها، نوشتن برای کودک و نوجوان در هر فرم و موضوعی بودند.
سفر نویسندگان طرح «رمان نوجوان امروز» به استان فارس
آثار طرح رمان نوجوان امروز «آثار کارگاهی» بودند
طرح «رمان نوجوان امروز» برای پذیرش آثار به چه استانداردهایی توجه میکرد؟
در خلال این سفرها آثار نویسندگان از سوی خود نویسندگان نقد و بررسی میشد و به یک تعبیر، میشود گفت که این آثار، «آثار کارگاهی» بودند. به این معنی که برای قوام هرکدام از فصلهایی که از سوی خود نویسنده، قرائت میشد، نویسندگان دیگر نظر میدادند
نمیتوان برای ادبیات و هنر، استانداردی قائل شد، اما طبیعی است که آثاری که برای نوجوانان نوشته میشوند، معیارها و شاخصهایی تجربه شده دارند. در خلال این سفرها آثار نویسندگان از سوی خود نویسندگان نقد و بررسی میشد و به یک تعبیر، میشود گفت که این آثار، «آثار کارگاهی» بودند. به این معنی که برای قوام هرکدام از فصلهایی که از سوی خود نویسنده، قرائت میشد، نویسندگان دیگر نظر میدادند و در نهایت، پذیرش یا عدم پذیرش نظرات به خود نویسنده بستگی داشت و هیچ الزامی در رعایت و اعمال آن نظرات وجود نداشت، اما همه میدانیم که شنیدن نظرات اهل فن برای هر نویسنده، چقدر مفید است.
ویژند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
برخورد رمان نوجوان با مباحث مالی برای خالق آثار چگونه بود؟
تا جایی که یادم هست، مشکلی برای عقد قرارداد و پرداخت حقالتألیف وجود نداشت. به نظرم این موضوع در چاپهای بعدی اثر هم مدنظر قرار میگرفت.
موضوع چاپ مجدد مسأله همه نویسندگان است
اگر نکتهای لازم میدانید که در خصوص طرح رمان نوجوان گفته شود تا مخاطبان بدانند، بفرمایید.
یکی از موضوعاتی که برای من و همه نویسندگانی که آثارشان در کانون منتشر شده، موضوع چاپ مجدد آثارشان است. دو رمان «لالو» و «نردبانی رو به آسمان» که اتفاقاً هردو از رمانهای پرخواننده مخاطبان هستند که در همان سالها در پروژه «رمان نوجوان امروز» منتشر شدند، هرکدام تنها سه چاپ مجدد داشتهاند. از یک سال پیش تاکنون بارها به فروشگاههای کتاب کانون مراجعه که میکنم، میگویند هیچ نسخهای در انبار ندارند. رمان «نردبانی رو به آسمان» را هم، اگرچه کپیرایتش را به ناشری از مصر فروختند و هیچ پولی به من ندادند، وضعیت چاپ مجددش مشخص نیست و پیگیریهایم برای چاپ مجددش همواره بیپاسخ مانده است. به نظرم کتابی که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته، علاوه بر حقی که نویسنده دارد، این حق مخاطبان هم است که به آن در کتابفروشیها دسترسی داشته باشد.
مطلب پیشین فارس از سلسله مطالب «کانون پس از انقلاب» را اینجا بخوانید و بقیه مطالب پرونده را در اخبار مرتبط آن دنبال کنید.
پایان پیام /