یکسال ونیم زمان لازم است تا از نظر اقتصادی به شرایط قبل از کرونا برگردیم
عباس علویراد گفت: پیشبینیها نشان میدهد برای عادی شدن شرایط اقتصادی و برگشتن به پاییز سال 98 و قبل از کرونا بین یک تا یک ونیم سال زمان لازم داریم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از یزدرسا، شیوع ویروس کرونا در جهان علاوه بر مشکلاتی که در حوزه سلامت و بهداشت به وجود آورده است، از نظر اقتصادی نیز تبعات قابل توجهی را بر اقتصاد کشورها داشته است که در این بین کشور ما نیز از این مسئله مستثنا نیست و با شیوع کروناویروس، بخشهای مختلف اقتصادی تحت تأثیر قرار گرفتند و بسیاری از بخشها به تعطیلی کشیده شدند.
در همین ارتباط با دکتر عباس علویراد کارشناس اقتصادی و عضو انجمن اقتصاددانان ایران به گفتگو نشستیم. آنچه در ادامه میآید گفتگوی خبرنگار یزدرسا با این کارشناس اقتصادی است:
با توجه به شیوع ویروس کرونا و تأثیر اقتصادی این بیماری بر جامعه، بهطوریکه صادرات و واردارت کشور تحت تأثیر قرار گرفته است، کارخانهها تولید را کاهش دادهاند، برخی اصناف با رکود مواجه شدهاند، مشاغل خرد و کارگران روزمزد دچار مشکل اساسی شدهاند و مسائلی از این قبیل؛ آینده اقتصادی کشور و آینده این مشاغل را چگونه میبینید؟
بحران کروناویروس چند ویژگی دارد که اگر بخواهیم در مورد آن تحلیل درست و واقعبینانه داشته باشیم باید این ویژگیها را در نظر بگیریم. اول اینکه این فقط مسئله کشور ما نیست بلکه مسئلهای جهانی است و زنجیره تأمین در تولید و خدمات را هم در کشور ما و هم در سایر مناطق دنیا اعم از کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه، همه را به نوعی در سطوح مختلف تحت تأثیر قرار داده است.
تفاوت کروناویروس با ویروسهای مشابه
نکته دوم این است که این مسئله کروناویروس و شایع شدن آن اگرچه مسبوق به سابقه است؛ مثلا ما ویروس سارس را در سال 2003 داشتیم یا مثلا از خانواده کرونا، ویروس مرس را داشتیم، یا مثلا به طور مشابه همهگیریهای مسری مثل ابولا را در غرب آفریقا داشتیم یا مثلا فرض کنید که آنفولانزای H1N1 را داشتیم؛ علیرغم اینکه این تجربهها را بشر داشته و به نظر من تاحدودی برای مواجه شدن با کرونا غفلت شده است؛ اما ویژگی که کووید19 نسبت به بقیه دارد این است که اولا در یک سطح وسیعتری مناطق مختلف دنیا را مورد هجوم قرار داده است و نکته مهمتر این است که هر دو سمت تعادل عمومی یک نظام اقتصادی اعم از نظام اقتصادی کشورها و جهان را از دو سمت مورد هجوم قرار داده است یعنی هم سمت تقاضای کل اقتصاد و هم سمت عرضه را را مورد هجمه قرار داده است.
این ویژگی باعث میشود که هم تحلیل محیط اقتصاد در اثر این شوک مشکلتر و دشوارتر باشد هم احتمالا حفرههایی که برای پاسخ به این بحران انتخاب میشوند از طرف اقتصاد کشورها و سیاستگذاران اقتصادی کشورها و رهبران جهان و جاهایی که تصمیمات جهانی گرفته میشود، باعث شده است که این، دشواریهای زیادی را ایجاد کند.
کما اینکه در صحنه اقتصادی جهانی آن یکپارچگی که برای مقابله با خسارتهای اقتصادی ویرانگیر این شوک، لازم و شایسته بوده تا الان شکل نگرفته و خب این هم یک ویژگی منحصر به فرد این ویروس است که ما باید به آن توجه کنیم.
ویژگی دوم حمله همزمان به دو سمت بالهای تعادل دهنده به اقتصاد یعنی سمت تقاضا و عرضه است که هم در سطح اقتصاد کشورها هم در سطح اقتصاد جهانی شاهد آن هستیم.
از طرف دیگر این ویروس باعث شده است که برای عبور از این بحران یک جدال دلسوزانه اما حقیقتا واقعی میان همهگیرشناسان یا اپیدمیولوژیستها و اقتصاددانان شکل بگیرد؛ آنجایی که بحث میشود که بالاخره کسب و کارها را ما زود باز کنیم و اجازه دهیم اقتصاد به روند طبیعیاش بازگردد یا اینکه به حفظ و حراست جان انسانها همت بگماریم، که این دو حرف هر دو درست است اما حد تعادل و عنصر طلایی زمان در این بین بسیار نقش دارد.
بنابراین این هم به نوعی رویارویی بین این دو گروه است که هر دو هم دلسوز هستند و میخواهند در این شرایط به کمک مردم و کشورشان بیایند اما یک رویارویی ناخواستهای را هم ایجاد کرده است که این هم ویژگی سوم شرایط کرونایی است.
کروناویروس به سرعت اقتصاد جهان را به قهقرا برد
اما ویژگی چهارمش این است که این شوک به سرعت هرچه تمامتر برخلاف بحرانهای قبلی اقتصادی چه در سطح کشورها و چه در سطح دنیا در یک فاصله کوتاهی اقتصاد را به قهقرا برده است؛ یعنی مثلا شما بحران جهانی اقتصاد در سال 2008 را وقتی نگاه میکنید، اقتصاد به این سرعت به سمت نزول نرفت بلکه در یک دوره زمانی و با یک نرم تدریجی به رکود رفت یا مثلا خود بحران سال 1930 را هم که نگاه میکنیم به این سرعت نبود.
این شوک یک ویژگی منحصر به فرد داشت که مثلا به این سرعت توانست اقتصاد را تحت تأثیر قرار بدهد. یکی از مهمترین مشخصههایش این است که شاهد بودیم مثلا در عرض کمتر از دو هفته، بالغ بر 10 میلیون نفر متقاضی بیمه بیکاری در کشور آمریکا شدند، خب این نشان میدهد که سرعت تأثیرگذاری این ویروس چیزی است که ما تجربه نکردیم؛ بنابراین همه این موارد ویژگیهایی است که این مسئله را از نمونههای قبلی خودش متفاوت کرده است.
با توجه به شرایط موجود، چه اتفاقاتی خواهد افتاد و برای کاهش تبعات اقتصادی پساکرونا چه پیشنهاداتی دارید؟
در مورد اینکه در آینده چه کار باید بکنیم، ببنید فضای پیش رو در کشور ما به لحاظ اقتصادی دو تا ویژگی دارد. خب ما یکسری مشکلات ساختاری داریم که با ما بوده و الان هم همراه ما خواهد بود و یک بخشیاش هم تحت تأثیر این تحریمهای ظالمانهای که آمریکاییها بر ما تحمیل کردند است که البته همانطور که رهبر معظم انقلاب هم گفتند مسئله اصلی اقتصاد ما نیست اما بیتأثیر هم نیست.
یک ونیمسال زمان نیاز است تا به شرایط اقتصادی قبل از کرونا بگردیم
لذا این فضا را ما داشتیم، مشکلات ناشی از کروناویروس هم به وجود آمد؛ بنابراین افقی که ما پیش رو داریم پیشبینیها نشان میدهد برای عادی شدن شرایط اقتصادی ایران و برگشتن به پاییز سال 98 و قبل از کرونا ما بین یک تا یک ونیم سال زمان لازم داریم. این کلیت ماجرا است اما شاید بخشهای اقتصادی را اگر نگاه کنیم یک تصویر روشنتری از افق پیش رو خواهیم داشت.
به نظر من در اقتصاد ایران بخش صنایع و معادن و دیگر زیربخشهای آن سریعتر به شرایط عادی بازخواهند گشت و قاعدتا همین الان هم این بازگشت به شرایط طبیعی شروع شده است، اما تاریکترین و نگرانکنندهترین قسمت مربوط به بخش خدمات است که انواع و اقسام خدمات را پوشش میدهد.
این بخش از اقتصاد ایران که اتفاقا هم به لحاظ سهم از ارزش افزوده کل اقتصاد بر تولید ناخالص داخلی و هم به لحاظ اشتغال که حدود 50 درصد از کل اشتغال کشور را در برمیگیرد، یعنی از حدود 24 میلیون اشتغال کشور حدود 50 درصدش سهم بخش خدمات است.
لذا به نظر میرسد تا زمانی که برای این ویروس واکسن یا یک داروی قطعی تهیه نشود و ما برای حضور در جوامع و تعاملات اجتماعیمان با یک ترس پنهانی چه به لحاظ شخصی و چه به لحاظ قوانین و مقرراتی که سیاستگذار در قالب فاصلهگذاری به ما دیکته میکند مواجه باشیم اجازه نخواهد داد که این بخش از فعالیت های اقتصادی - که گفتم هم به لحاظ اشتغال و هم به لحاظ سهم از ارزش افزوده هر دوتا حدود 50 درصد کل اقتصاد ایران را شامل می شود - به حالت طبیعی برگردد.
این مسئله این دو تا تهدید را برای ما خواهد داشت؛ یک تهدید از جهت کاهش رشد اقتصادی است که قاعدتا همانطور که پیشبینیها هم انجام شده است، نه تنها اقتصاد ما بلکه همه اقتصادهای دنیا با افت چشمگیر در رشد اقتصادی مواجه خواهند بود. بر اساس آمارهایی که تا همین الان از طرف مرکز آمار ایران برای 9 ماهه سال 98 منتشر شده رشد اقتصادی ایران در سال 98 هم منفی بوده است، بنابراین رشد اقتصادی منفی در سال 99 نمیتواند خیلی پدیده متفاوتی نسبت به سال 98 باشد اما اینکه رشد اقتصادی منفی دارد تکرار میشود خب میتواند به لحاظ رفاه کشورمان را تحت تأثیر قرار بدهد.
بخش خدمات آسیبپذیرتر از همه از کرونا
در خود این بخش خدمات یک سری مشاغل هستند که دوباره آسیبپذیری بیشتری دارند، یعنی جدا از آن سطح تحلیل کلی که انجام دادیم و گفتیم بخش خدمات نسبت به بخشهای دیگر زمان طولانیتری میطلبد تا عادی شود، در خود این بخش خدمات، هم بخشهایی هستند که آسیب پذیریشان بسیار جدیتر است؛ مثل خدمات خردهفروشی، هتلداری، خدمات گردشگری، فعالیتهای آموزش بخش خصوصی و امثالهم که اینها مباحثی نیست که ما بتوانیم به سادگی انتظار داشته باشیم که در شرایط قبل از کرونا قرار بگیرند.
بنابراین آسیب پذیرترین بخش اقتصاد ایران در شرایط پیش رو همچنان بخش خدمات و مشتقات آن خواهد بود که مجددا تکرار میکنم هم به لحاظ رشد اقتصادی و هم به لحاظ اشتغال میتواند کشور و اقتصاد ایران را مورد تهدید قرار بدهد.
در چنین وضعیتی و با توجه به آنچه که تشریح کردید، راهحل چیست و چه باید بکنیم؟
اما چه باید بکنیم؟ ببنید من الان هم عرض کردم این شوک به لحاظ ماهیت میطلبد که اقتصاد از سمت تقاضا بتواند قابلیتهای خودش را حفظ کند، بنابراین بسته حمایت که دولت محترم ارائه کرده است که با گذر زمان هم با نقدهایی که صورت گرفت، اصلاح شد و نسبت به قبل خیلی بهتر شد.
مثلا ابتدا 75 هزار میلیارد تومان با بهره 12 درصد برای بنگاهها گذاشته بودند و 25 هزار میلیارد تومان گذاشتند این سمت که 12 هزار میلیارد تومان داده بودند برای بخش سلامت و وامهای یک میلیونی را هم میخواستند بهره 12 درصد بگیرند؛ اما حالا و با اصلاحیهای که صورت گرفته، 25 هزار میلیارد تومان از آن 75 هزار میلیارد تومان مربوط به بنگاهها را به سمت خانوارها و برای 23 میلیون خانوار گذاشتهاند و کار دیگری هم که کردهاند بهره آن را هم برداشتهاند و به وام قرضالحسنه تبدیل کردهاند که این نشان میدهد دولت در این جریان نقدپذیر بود.
دولت بستر را برای فعال شدن سمت تقاضا فراهم کند
اما این بسته کافی نیست اگر اقتصاد ایران در این شرایط دشوار که بخشی از کسانی که مورد آسیب قرار گرفتهاند عمدتا پساندازی برای خرج کردن ندارند بخواهد آن تحرک کافی را داشته باشد و بتوانند فشار سمت تقاضا را در اقتصاد حفظ کنند، لازمهاش این است که دولت این بسته را به 150 هزار میلیارد تومان افزایش دهد و آن 50 هزار میلیارد تومان را تمام و کمال برای اثر سیاستهای مالی و مشخصا برای حمایت از اقشار آسیبپذیری که شغلشان را موقتا از دست دادهاند تعین کند تا هم آن بخش از جامعه محافظت شود و هم فشار تقاضا برای تحریک سمت تولید حفظ شود.
البته ممکن است این سیاست تبعات تورمی هم داشته باشد، اما کشور ما با محیط تورم بیگانه نیست و آنچه که مهم است این است که بتوانیم در یک فضای کوتاهمدت و نه طولانیمدت، این فشار تقاضا را در سطح قابل قبولی حفظ کنیم، البته تدابیری هم وجود دارد که میشود جلوی تبعات منفی این سیاست را گرفت که مثلا فرض کنید با دادن کارتهای خرید و اطمینان خاطر از تهیه کالا برای کمکهایی که میشود، میتوان اقدام کرد که طبیعتا در برنامه دولت محترم است.
در مجموع من فکر میکنم که در حال حاضر حمایت از مردم در این شرایط سخت با توجه به منابع مالی محدودی که دولت در اختیار دارد اصولیترین راه و بهترین نسخه برای عبور از این بحران خواهد بود؛ البته یک سری مسائل میانمدت و بلندمدت هم وجود دارد که به نظر من در فضای فعلی و در شرایطی که ما و نه فقط ما بلکه تمام کشورهای دنیا در کانون بحران قرار دارند، باید دولت به آن مسائل میانمدت و بلندمدت پسا کرونا هم فکر کند اما الان نسخههای کوتاهمدت و مسائلی که بتواند کشور را از این معرکه عبور دهد، مدنظر است.
انتهای پیام /