آمارهای سرانه مطالعه متناقض است / ضرورت پخش رایگان کتابهای کرونایی
آمارهای سرانه مطالعه در دیگر کشورها فقط منحصر به کتاب است و مطالعه کتب مقدس و ادعیه را دربر نمیگیرد. در غرب دولتها کتابهای رایگان درباره آگاهی از کرونا توزیع کردهاند اما ما نکردهایم.
آمارهای سرانه مطالعه در دیگر کشورها فقط منحصر به کتاب است و مطالعه کتب مقدس و ادعیه را دربر نمیگیرد. در غرب دولتها کتابهای رایگان درباره آگاهی از کرونا توزیع کردهاند اما ما نکردهایم.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ - علی معروفی آرانی: هفته کتاب در ایران آغاز شده است و مطابق معمول موضوع آمار مطالعه کتاب در ایران بحث روز محافل فرهنگی است. هر چند در مورد آمار و معیارهای مربوط به کتابخوانی در کشور اختلاف نظر وجود دارد اما این معیارها در دنیا کم و بیش پذیرفته شده است و بر اساس آمارهای سال 2019 (آخرین آمار ارائه شده در زمینه کتابخوانی در جهان) هند، ژاپن، تایلند و چین، کتابخوانترین کشورها در جهان هستند.
متأسفانه هیچوقت آمار دقیق و رسمی از سوی «مرکز آمار ایران» در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه در ایران منتشر نشده است. طی سالهای اخیر اعداد ارقام متفاوتی از سوی نهادهای مرتبط مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و کتابخانه ملی در خصوص میزان مطالعه در ایران اراده شده است. آمارهای ضدونقیضی که در آنها سرانه مطالعه هر ایرانی بین 2 الی 70 دقیقه در روز متغیر است. سرانه مطالعه در دنیا معیار مشخصی برای محاسبه میزان کتابخوانی افراد جامعه است.
متأسفانه همین آمارهای ضدونقیض، اعتبار صحت و درستی این محاسبات را زیر سوال میبرد. آمارهایی که نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت که نزدیک به محال است، سرانه مطالعه هر ایرانی 70 دقیقه است و در بدبینانهترین حالت سرانه مطالعه را باید 2 دقیقه در نظر گرفت. باید این واقعیت را پذیرفت که متأسفانه فرهنگ کتابخوانی در وضعیت فعلی ایران وجود ندارد و تنها اقشار خاص جامعه، مطابق باسلیقه خود کتاب میخوانند.
طبق آمار منتشرشده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در اردیبهشتماه سال گذشته، تنها 58 درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند. میزان مطالعه بهطور میانگین 7 ساعت و 41 دقیقه در ماه گزارششده که 3 ساعت و 7 دقیقه آن صرف خواندن قرآن و ادعیه میشود. این آمار نشان میدهد که میانگین مطالعه در بین ایرانیان، روزی 15 دقیقه است که نیمی از آن صرف مطالعهی قرآن و ادعیه میشود. البته که نمیتوان به این آمار و ارقام استناد کرد. تنها با در نظر گرفتن میانگین تعداد کتابهای منتشرشده و جمعیت حال حاضر، میتوان به این نتیجه رسید که این رقم شاید تا زیر 10% نیز کاهش پیدا کند.
پاسخ دادن به این سوال که چگونه میتوان به گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی کمک کرد، پیچیده و تااندازهای دشوار است. دلایل مختلفی میتواند در گسترش فرهنگ مطالعه مؤثر باشد. پیش از هر چیزی این امر نیازمند فرهنگسازی است. کافی است به کتابخانههای مدارس نگاهی بیندازیم و میبینیم که اولا بیش از نیمی از مدارس فاقد کتابخانهاند و بیشتر کتابهای سایر کتابخانهها نیز کمکآموزشی و کتابهای دینی است. با نگاهی اجمالی کتابخوانی در ایران، میفهمیم که تنها 1118 کتابفروشی معتبر در سرتاسر ایران وجود دارد. وضعیت بد معیشتی و قیمت بالای کتاب نیز، آن را به یک کالای لاکچری که مورد استفادهی قشر خاصی از جامعه است، تبدیل کرده است. از همه مهمتر اینکه امروزه با دسترسی راحت به اطلاعات در فضای وب، خیلیها برای کسب اطلاعات خودشان را به فراست پیدا کردن کتاب و خرید نمیاندازند. اینها تنها بخشی از مشکلاتی است که برای بالا بردن فرهنگ کتابخوانی باید بهصورت دقیق بررسی شوند.
بااینحال، غنای فرهنگی و تاریخی ایران و وجود کتابهای فراوان درزمینه شعر و ادب به زبان فارسی، یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رشد فرهنگ کتابخوانی میتواند باشد. درواقع باکمی تبلیغات و فراهم کردن زیرساختهای لازم، میتوان اقشار مختلف جامعه را به سمت کتابخوانی سوق داد.
رصدی از کتابخوانان / هند، ژاپن، تایلند و چین سرآمد کتابخوانان
جدا از این 4 کشور، اروپا و آمریکا هم چندان تنبل نبودهاند. 74 درصد از آمریکاییها در طول 12 ماه، دست کم یک کتاب را مطالعه کردهاند. اروپاییها نیز حدودا به طور میانگین، 240 دلار را برای خرید کتاب و هرآنچه به آن ارتباط دارد هزینه کردهاند. بر اساس آمارها، مردم دنیا در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری راجع به سیاست مطالعه میکنند.
پرطرفدارترین کتاب سال 2018، کتاب «آتش و خشم: درون کاخ سفید ترامپ» نوشته مایکل وولف بوده است. در مقابل اکثر اروپاییها، کتاب «شدن»، نوشته میشل اوبامارا برای مطالعه ترجیح دادهاند هند از نظر زمان اختصاص یافته برای مطالعه، رتبه اول را در جهان داراست. داستانهای هری پاتری هنوز هم از جذابیت خارق العادهای برای کتاب خوانان استرالیایی برخوردار هستند. هنگامی که صحبت از مطالعه داستان میشود، دخترها حرف اول را میزنند (45 درصد از دخترها گفتهاند که کتابهای داستانی میخوانند حال آنکه این آمار برای پسرها، 27 درصد بوده است.)
بر اساس آمارهای سال 2018، با قاطعیت میتوان گفت اروپاییها مطالعه را ترجیح میدهند و آن را به مثابه فعالیتی سرگرم کننده در نظر میگیرند. ما به این دلیل میتوانیم این گزاره را با قاطعیت بیان کنیم که بر اساس آمارها، بودجهای که اروپایی در سال 2018، در بحث کتابخوانی اختصاص دادهاند 200 یورو بوده است حال آنکه این میزان بیش از هزینهای است که آنها برای تعطیلات خود خرج کردهاند.
با این حال، امکان دارد این گزاره برای کشورهایی نظیر فرانسه (که متوسط مطالعه روزانه در آن حدودا 2 دقیقه است)، چندان درست نباشد. از طرف دیگر، کشوری نظیر استونی در صدر لیست کشورهای اروپایی از منظر میزان زمان اختصاص یافته شده برای مطالعه روزانه قرار دارد (میانگین مطالعه روزانه در این کشور حدودا 13 دقیقه است.). کتاب شدن میشل اوباما نیز محبوبترین کتاب نزد مخاطبان اروپایی در سال 2018 بوده است. این کتاب که در آن میشل اوباما داستان خود را به عنوان یک مادر، بانوی اول آمریکا، و فعال مسائل بهداشت و سلامت روایت میکند از محبوبیت بسیار بالایی در کشورهایی نظیر یونان، فنلاند، اسپانیا، و فرانسه برخوردار بوده است.
گسترش جهانی پدیده اینترنت موجب شده تا مردم جهان از این ابزار در بحث کتابخوانی بیش از پیش استفاده کنند. بر اساس آمارهای سال 2018، مدت زمانی که آفریقایی برای مطالعه از طریق گوشیهای تلفن همراه خود اختصاص دادهاند، حاکی از افزایش قابل توجه 32 درصدی است. آفریقاییها در سال 2018، مجموعا 4 میلیون ساعت برای مطالعه از طریق اینترنت و گوشیهای تلفن همراه وقت گذاشتهاند.
این امر نشان میدهد که دستیابی به ادبیات خوب از طریق اینترنت و تلفن همراه، تا چه حد برای آفریقاییها آسانتر شده است. زنان آفریقایی در بحث کتابخوانی، آمارهای قابل توجهی را از خود به جا گذاشتهاند. بر این اساس، آنها به طور متوسط روزانه یازده و نیم دقیقه برای کتابخوانی وقت گذاشتهاند که این میزان بسیار نزدیک به آمارهای کتابخوانی در لهستان و فنلاند به عنوان کشورهای اروپایی است که از بالاترین آمارهای کتابخوانی در قاره اروپا برخوردار هستند (زنان آفریقایی فقط 35 درصد از کل افرادی را که در قاره آفریقا مطالعه میکنند، تشکیل میدهند.) در مقابل، مردان آفریقایی بیش از زنان این قاره به مطالعه میپردازند اما زمان مطالعه آنها در مقایسه با زنان، به مراتب پایینتر است (آنها به طور میانگین شش و نیم دقیقه مطالعه روزانه دارند.)
سرانه مطالعه در ایران نسبت به جهان
یکی از بزرگترین دلایل کمترمطالعه کردن مردم ایران نسبت به کتابخوانی مردم دنیا (اشاره به آن چهار کشور) آشنا نبودن مردم کشور ما، با دانش تندخوانی است. در حالی که در اغلب کشورهای ذکر شده، مطالعه کردن باعث پیشرفت آنها شده است، در ایران اما ماجرا برعکس است. وابستگی بیش از حد مردم به شبکههای اجتماعی باعث شده است که کمتر وقت خود را به مطالعه کردن اختصاص دهند. این یعنی مردم ما بیشتر از آنکه کتاب بخوانند، در اینستاگرام مشغول مشاهده ویدئو هستند.
سرانههای مطالعه در جهان
در بسیاری از کشورهای جهان منظور از مطالعه، صرفا مطالعه کتاب است. از این نظر مطالعه روزنامهها، سایتها، ادعیه و... مورد نظر نیست. اما برخی دیگر از کشورها مطالعه روزنامهها و سایتهای خبری - تحلیلی را نیز در آمارهای خود لحاظ میکنند. اما به هر حال براساس تحقیقات به عمل آمده و با تکیه بر هر دو تعریف از مطالعه، کشورهای جهان سوم کمترین سرانه را به خود اختصاص میدهند. در این کشورها بیشتر افراد مطالعه نمیکنند و استفاده و ترویج محصولات فرهنگی نهادینه نشده است. بسیاری این اختلاف آماری را یکی از شاخصهای مطرح برای تعیین سطح سواد کشورهای جهان در نظر گرفتهاند. گاردین به تازگی جدولی از باسوادترین کشورهای جهان را منتشر کرده که در نوع خود جالب است و میتوان ارتباط این رتبهبندی را با رتبهبندیهایی که از سرانه مطالعه در ادامه خواهید خواند، بررسی و ارزیابی کرد. این تازهترین ردهبندی کشورهای جهان براساس شاخص میزان سواد بود که یکی از سنجههای مهم این شاخص، میزان مطالعه است. در ادامه اطلاعات و رتبهبندیهای کشورهای جهان را براساس هر دو تعریف از مطالعه خواهید خواند.
کاش وزارت ارشاد برای جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا کتابچههای رایگان توزیع میکرد
در بیشتر کشورهای جهان کتابچههای در متروها، ایستگاههای اتوبوس و قطار و سالنهای فرودگاه برای شناخت کرونا و عوامل کاهش این بیماری را درقالب تذکرات و پیشنهادها به مسافران ارائه دادهاند. بیشتر مردم کتابها را مطالعه نمودند و حتی برای خانوادههای خود مرور کردند. مطالعه این کتابها که بیشتر در انگلستان، چین، ژاپن، فرانسه، کانادا، روسیه، مالزی و... منتشر و در دسترس مردم قرار گرفت، سبب کاهش قابل توجه این بیماری در این کشورها بود.
این بسته کتاب شامل 5 عدد ماسک، یک عدد اسپری ضد عفونی کننده همراه با معرفی مراکز درمانی و بهداشتی رایگان، 5 عدد دستکش یک بار مصرف و یک برگه که شامل جملاتی کوتاه و دلگرم کننده بود بین مردم توزیع شد. کاش این امکان در هفته کتاب بوجود میآمد تا این بسته کتاب هرچند بصورت هدفدار و محدود (از ردیف بودجه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که برگزار نشد) میسر و مقدور میشد تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اواخر عمر دولت یک یادگاری فرهنگی را با همکاری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بر جای بگذارد.
ما و مساله ترجمه
بیشتر از نیمی از تمام کتابهای ترجمه شده در ایران از زبان انگلیسی بوده است. نسبت مطالب ترجمه شده به زبان انگلیسی هنوز هم در حال گسترش است. از هر 4 ترجمه در سرتاسر دنیا 3 ترجمه به زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسه است. در آلمان 75 درصد کتابهای ترجمه شده به زبان انگلیسی است و تنها 10 درصد به زبان فرانسه است. حدود 5 درصد کل حقوق ترجمههای فروخته شده توسط ناشران آلمانی به ناشران ایالات متحده منتقل میشود.
در کشورمان برخی مراکز فرهنگی کتابهای آرشیوی خود را یا تجدید چاپ میکنند و یا فقط در همایشها و برگزاری نمایشگاهها مجددا معرفی میکنند. آسیبی جدی که هیچ وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت دقیق و مشخص به آن ورود نکرده است. شاید در دنیا اولین کشوری هستیم که بجای نشر و چاپ فقط یک کتاب را چندین بار رونمایی میکنیم و یا در فضای مجازی آن را باز نشر میدهیم. این یعنی اختلاف فرهنگی با جامعه کتابخوان و کتاب دوست.
برای هفته کتاب فقط جلسه میگذاریم و بس
این اختلاف فرهنگی از دیگر عواملی است که در کاهش میزان مطالعه نقش دارد؛ اختلاف فرهنگی در مورد محصولاتی که هم به عنوان کالای تجاری و هم به عنوان محصول فرهنگی محسوب میشود وجود دارد. اختلاف سنتی در بازار کتاب جنجال برانگیز است. تعدد صاحبان خارجی کتابفروشیها، تسلط برخی از زبانهای بیگانه بویژه زبان انگلیسی، افزایش فشار برای ایجاد سیستمهای منظم مانند تثبیت قیمت کتاب ناشی از رقابت بالای بازار کتاب و تفاوت در عادات و زیرساختارهای فرهنگی منابع این اختلاف فرهنگی محسوب میشوند. سیاست ترجمه نیز نقشی جدی در کاهش و یا افزایش میزان کتابخوانی مردم دنیا دارد. امروزه تعداد کلی ترجمه در دنیا نشان از کاهش جزئی دارد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امسال بجای اینکه بیشتر وقت خود را برای آغاز هفته کتاب بگذارد و تبلیغ هفته کتاب را انجام دهد، کمی از وقت خود و هزینه خود را معطوف به علاقه مردم در این روزگار کرونا ستیز به معرفی کلیپهای کتابخوانی و تولید و توزیع کتاب در مدارس و دانشگاهها و ایستگاههای مترو و اتوبوس کند.
هفتههای کتاب در انحصار کلیشه است و کلیشه هرگز از پیرامون ما دور نخواهد شد. امسال نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به دلیل کرونا برگزار نشد. اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای هزینه میلیاردی که هرساله برای نشر و توزیع کتاب انجام میداد، این مبلغ بالا را در چه راهی صرف و هزینه کرد؟
آیا مقداری از این مبلغ بسیار بالا صرف تولید فیلمهای پویا نمایی و موشن گرافی برای بالا بردن سطح مطالعه مردم و جوانان این مرزو بوم به کتاب شد؟ آیا وزارت فرهنگ کتابخانههای عمومی کشور را به کتابهای جدید در قفسهها تغییر و افزایش داد؟ یا سوال خود را این گونه مطرح میکنیم که مبلغ میلیاردی ردیف بودجه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که برگزار نشد صرف چه کارهایی شده است؟ امیدوارم پاسخ مناسبی برای این سوال از مسئولان ذیربط داده شود.