آنچه در حلبچه گذشت
شورای امنیت سازمان ملل (با پیگیریها و نامهنگاریهای مستمر ایران و اعزام هیئت کارشناسی) 54 روز بعد از فاجعه عظیم حلبچه و کشتار دستهجمعی مردم این منطقه و شهروندان غیرنظامی ایران، 19 اردیبهشت 1367 تشکیل جلسه داد و قطعنامه 612 بهاتفاق آرا تصویب شد.
به گزارش ایسنا، بعد از عملیات «کربلای 5» و تکمیلی آن و «کربلای 8» در زمستان 1365، نظر سپاه این بود که راهکارهای پیشبینیشده برای جنوب تقریباً بینتیجه است، لذا در سال 1366، توجه فرماندهان سپاه به جبهههای غرب معطوف شد و عملیات بزرگ سالانه ایران با عنوان عملیات «بیتالمقدس 2» در فصل زمستان در شمال غرب انجام شد.
به دلیل وضعیت نامناسب منطقه، مشکلات عقبه و شرایط بد جوی، دستاوردهای عملیات تا حدی محدود بود. آماده نبودن زمین، خرابی جادههای عقبه و پلها و مشکلاتی که شدت بارندگیها به وجود آورده بود، وقفهای در ادامه عملیات ایجاد کرد. از طرفی، سپاه از ماهها قبل آمادهسازیهای عقبه را در منطقه عمومی حلبچه انجام داده بود. تأخیر در تداوم عملیات بیتالمقدس 2 و آماده شدن ضمنی منطقه حلبچه، تقریباً همزمان باهم بودند.»[1]
«بر این اساس، عملیات حلبچه (والفجر 10) با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران، در سه محور و در چهار مرحله اجرا شد. ابتدا با تلاش طاقتفرسای مهندسی، ارتفاعات سخت گذر، مناسب عبور شد، سپس عملیات آغاز گردید. در این عملیات رزمندگان موفق شدند با استفاده از غفلت دشمن، ارتفاعات مرزی را پست سر گذرانند و شهرهای بیاره، طویله، دوجیله، خرمال و حلبچه را تصرف کنند.
بهاینترتیب مقدمات تصرف سد دربندیخان و نیز انسداد جاده مهم سلیمانیه فراهم آمد. پیشبینی میشد که تصرف این منطقه وسیع، نیروهای احتیاط دور ارتش عراق را از جنوب راهی شمال کند و در این زمین، همچون زمین شلمچه و فاو، آسیب فراوانی به ارتش عراق وارد آید؛ لیکن سرفرماندهی ارتش عراق حاضر نشد برای بازپسگیری منطقه حلبچه، یگانهایی را که در جنوب آماده نگهداشته بود، وارد عملیات کند بلکه برای مقابله با رزمندگان، به سلاحهای کشتارجمعی متوسل شد و صرفاً یگانها و نیروهای منطقهای خود را وارد نبرد کرد که آنها نیز کاری از پیش نبردند.
بهعبارتدیگر، واکنش عراق در حلبچه بیش از آنکه به قوای زمینی این کشور متکی باشد، به نیروی هوایی اتکا داشت. عراق با اطمینان از حمایتهای جهانی، روش دیگری را برای مقابله با ایران برگزید.»[2]
فاجعه جمعه سیاه حلبچه
«بیشک شکست عراق در این عملیات، بسیار سنگین بود و به نظر میرسد واکنش نسبتاً ضعیف ارتش بعثی در مقابله نظامی و بازپسگیری مناطق تصرفشده، افزون بر احتمال غافلگیری، احتمالاً بدان سبب بوده است که حکومت صدام با توجه به تدارکی گسترده که برای بازپسگیری منطقه فاو در جنوب دیده بود، تصمیم نداشت توان اصلی نظامی خود ر ا در این منطقه صرف کند و امیدوار بود که با آغاز و گسترش مرحله جدید جنگ شهرها از یکسو و حملات بسیار وسیع و حجیم شیمیایی از سوی دیگر، بتواند رهبران ایران و فرماندهان نظامی کشور را به پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت وادارد.
ارتش عراق ناتوانی خود در مقابله با تصرف حلبچه را با بمباران شیمیایی این شهر جبران کرد. استقبال پرشور مردم مناطق آزادشده، بهویژه مردم حلبچه از نیروهای ایران، حاکمان عراق را چنان خشمگین کرد که برخلاف مفاد کنوانسیون 1948 سانفرانسیسکو در منع نسلکشی، تصمیم به انتقام و کشتار عمومی مردم حلبچه گرفتند و به دستور مستقیم شخص صدام حسین به بمب بارانهای پیاپی و گسترده شیمیایی حلبچه و دیگر شهرها و روستاهای آزادشده دست زدند و در واقع گورستانی به وسعت شهر حلبچه را با بیش از 5000 کشته و حدود 10000 مصدوم و شهری مرده و سوخته بهجای گذاشتند و بهاینترتیب فاجعهای دیگر در اواخر قرن بیستم میلادی به دست حاکمان عراق و پشتیبانی قدرتهای بزرگ آفریده شد.
تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل، تصویب قطعنامه 612
سرانجام شورای امنیت سازمان ملل (با پیگیریها و نامهنگاریهای مستمر ایران و اعزام هیئتت کارشناسی) 54 روز بعد از فاجعه عظیم حلبچه و کشتار دستهجمعی مردم این منطقه و شهروندان غیرنظامی ایران، 19 اردیبهشت 1367 تشکیل جلسه داد و قطعنامه 612 بهاتفاق آرا تصویب شد.
مهمترین بند این قطعنامه، بند 3 آن بود که بیان میداشت: از هر دو طرف انتظار دارد که طبق تعهداتشان نسبت به پروتکل ژنو، از کاربرد سلاحهای شیمیایی خودداری کنند.
در قطعنامه 612 هیچ اشارهای به حکومت عراق که تنها استفادهکننده از سلاحهای شیمیایی در این جنگ بود، نشده بود و هردو کشور ایران و عراق بهعنوان کاربرنده سلاح شیمیایی معرفیشده بودند.
بهطورکلی قطعنامه 612 در جهت خواست عراق و آمریکا بود. عراق برای کاستن از فشار افکار عمومی علاقهمند بود که ایران نیز مانند آن متهم به استفاده از سلاحهای شیمیایی شود. آمریکا نیز بعد از تصویب قطعنامه 598 (29 تیر 1366)، فشار فزایندهای به اعضای شورای امنیت میآورد تا قطعنامهای در مورد تحریم فروش سلاح به ایران تصویب کند.
نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در 26 اردیبهشت 1367 در نامهای به دبیر کل این سازمان، ناخرسندی شدید دولت جمهوری اسلامی ایران را از صدور قطعنامه 612 ابراز کرد. در این نامه آمده است: این قطعنامه هیچگونه موضع صریحی علیه عراق که مؤثر واقع شود، اتخاذ نکرده و هیچگونه اقدامات بازدارنده یا تنبیهی برای توقف چنین جنایاتی از سوی عراق در سایر مناطق اتخاذ نکرده است.»[3]
منابع:
[1] ایزدی، یدالله، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: جنگ الکترونیک: روایت؛ علی اسحاقی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، 1397، صفحات 553، 554.
[2] رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبردهای زمینی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم، 1399، صفحه 99.
[3] نیکخواه بهرامی، محمدباقر، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، 1394، صفحات 311، 312، 313، 346، 347، 349، 350، 351.
انتهای پیام