آنگاه که کدخدا در برابر خدا زانو زد!
«شیوع کرونا، باورهای اروپایی در مورد "استثناگرایی آمریکایی" را متزلزل کرده است». این عنوان مقاله ای است که چهارم اردیبهشت ماه در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده است (Nytimes, 23 April. 2020). "استثناگرایی" به این مفهوم که آمریکاییها یک سرنوشت خاص و متمایز از دیگر ملل دارند، در دوره های مختلف تاریخی آمریکا نفوذ کرده و به عنوان قویترین نیروی شکل دهنده به هویت آمریکایی مطرح است (Madsen, 1998). طی دو قرن گذشته، ایالات متحده به عنوان "امپراتوری آزادی"، "شهری درخشان روی تپه"، "آخرین امید روی زمین" و "رهبر جهان آزاد"، توصیف شده که ارزشها، تاریخ و نظام سیاسی اش یگانه و سزاوار تحسین جهانی است (Walt, 2011).
ایده استثناگرایی، آمریکایی ها را یک ملت متفاوت تعریف می کند که از سوی خداوند مأموریت دارند آزادی و دموکراسی را در سراسر جهان گسترش دهند. ریچارد نیکسون ادعا می کرد که "آمریکاییها 180 سال پیش به دنیا نیامدند که فقط آزادی را برای خودشان به ارمغان آورند بلکه تا آن را به همه دنیا هدیه کنند". رونالد ریگان هم آمریکاییها را به عنوان "مردمی که خداوند آنها را وقف رؤیای آزادی کرده است"، معرفی می کرد (Judis, 2005: 54).
به نظر می رسد با سقوط اتحاد جماهیر شوروی، ایده استثناگرایی در سطح جهان و به ویژه در بین دولت های غربی تقویت شده است. اندیشمندان بسیاری، ایالات متحده را به عنوان ابرقدرتی استثنایی معرفی می کردند که حتی بزرگتر و قویتر از اسلاف خود امپراتوری روم و بریتانیای کبیر است. ابرقدرتی که فاصله فاحشی با دیگر قدرت های هم عصر خویش دارد و پیشتازی اش، مسئلهای محوری برای آینده آزادی، دموکراسی، اقتصاد آزاد و نظم بینالمللی در جهان است (Nye, 2002, Walt, 2011).
اکنون اما، گویی آمریکا به گونه ای دیگر استثناء شده و در فاصله فاحشی با دیگر دولت های جهان قرار گرفته است. گونه ای که نیویورک تایمز آن را از قول اندیشمندی فرانسوی اینگونه توصیف می کند: «آمریکا در بحران کرونا بد عمل نکرده، بلکه به صورت "استثنایی" بد عمل کرده است». از قول این نشریه، تصاویری که از بیمارستان ها و صف های بیکاران در آمریکا مخابره میشود آنقدر ناظران اروپا را متحیر کرده که اندیشمندی آلمانی بگوید: «چگونه این می تواند اتفاق بیافتد!؟ چگونه این امکان پذیر است!؟» و دانشمندی انگلیسی آن را توصیف کند به عنوان "یک ناامیدی جانکاه" (Nytimes, 23 April. 2020).
البته اروپایی ها باید هم متحیر و ناامید باشند. حکومتی که ردای رهبری جهان به قامتش دوخته بودند، اکنون در مدیریت مشکلات خود نیز در مانده است. کدخدایی که به مدد تبلیغات رسانه هایشان می خواستند خدا جا بزنند، اکنون در برابر قدرت میکروسکوپی ترین مخلوقات خدا زانو زده است.
عجیب است آمریکایی که فقط یک نمونه تاریخ معاصر حضورش در منطقه غرب آسیا، مشحون از شکست های پیاپی است را همچنان برخی خداوندگار عالم می خوانند و هیچ چیز را از ید قدرتش خارج نمی دانند! ابرقدرت استثنایی! که علیرغم حمایت جبهه بزرگی از متحدان غربی و عربی اش، نه توانست رخداد انقلاب اسلامی را متوقف سازد و نه توانست در 8 سال جنگ تحمیلی آن را سرنگون نماید و نه حتی توانست از گسترش انقلاب اسلامی تا آب های مدیترانه و دریاس سرخ جلوگیری کند.
ابرقدرتی که تاکنون از هیچ جنگی پیروز بیرون نیامده است. نه در افغانستان و نه عراق و نه سوریه و لبنان و فلسطین و یمن. ابرقدرتی که حتی نمی تواند از کشتی و پالایشگاه نزدیکترین متحدانش و پهپاد و پایگاه و سربازان خودش محافظت کند.
چنین موجود ضعیفی را ولی، پیروانش همچنان خداگونه ستایش می کنند! آنقدر جاهلانه که حتی بقا و فنا را به اراده او گره می زنند. چنانکه چهل سال است هم از فردای محتومی صحبت می کنند که انقلاب اسلامی تاوان درافتادنش با آمریکا را با فنا شدن از صفحه روزگار می دهد و هم از دیروزی حرف می زنند که جمهوری اسلامی تداوم بقایش را مدیون جنگ افروزی و سود رساندن به جیب ایالات متحده است!!؟
چنانکه که هم برافتادن بساط رژیم پهلوی را محصول اراده ابرقدرتی می دانند که میخواست ایران پیشرفته و قدرتمند نشود و هم تکیه به همان ابرقدرت داده اند که ته مانده های پهلوی را حاکم کند و ایران را دوباره پیشرفته و قدرتمند سازد!!؟
ابرقدرت پوشالی شان هم، مثل خودشان همینقدر گیج و سردرگم است. هوادارانش مدعی هستند می خواهد انقلاب اسلامی باقی بماند تا از قبل آن سلاح بفروشد و ثروتمند شود ولی خودش با هزار جور توطئه و تحریم و جنگ رسانه ای و آشوب سازی داخلی درصدد است جمهوری اسلامی را براندازد و دوباره قدرتمند شود!!؟
اینهمه تناقض ها و پارادوکس های تمسخرآمیز، محصول انگاره های مادی گرا و انسان گراست. نگاه هایی که در هر عصری بر فرعون ها و نمرودهای زمانه خود سجده می کنند درحالیکه از معجزه نیل ها و پشه ها غافل اند. نگاه هایی که مسحور مانده اند در صنایع و بدایع انسانی و چشم بسته اند بر عظمت آفریدگار علم و انسان ها.
ایالات متحده فرصت داشت که آرمان های لیبرالیسم را محقق کند. ولی گویی ریشه های ماتریالیستی لیبرالیسم، ابرقدرت هایش را فاسد کرده و آرمان های حقوق بشرش را به جنایت علیه بشریت تبدیل می کند.
آمریکا و بریتانیا، ابرقدرت های جنایتکاری هستند که ثروت هایشان را به جای آنکه خرج رفاه و سلامت مردم خود کنند، صرف کردند در جنگ افروزی های مستمر در غرب آسیا و شمال آفریقا. ستمگرانی که تا دیروز نسخه تحریم های فلج کننده برای ایران می پیچیدند ولی امروز خودشان گرفتار شده اند در تحریم خردکننده کرونا. دروغگویانی که رسانه هایشان تا دیروز از جهنم کرونا در ایران سخن می راندند ولی امروز خودشان با اختلاف شده اند رتبه های اول و دوم در تلفات کرونا. همین کدخداهای عصیانگری که غافل بودند از قدرت خدا.
Judis, J. (2005). The author of liberty: Religion and U.S. foreign policy. In G. P. Hasdedt (Ed.), American foreign policy (pp. 77-82). Dubuque, IA: McGraw-Hill.
Madsen, D. L. (1998). American exceptionalism. Univ. Press of Mississippi.
Nye Jr, J. S. (2002). Limits of American power. Political Science Quarterly, 117(4), 545-559.
Walt, S. M. (2011) "The Myth of American Exceptionalism", Foreign Policy, 11.
https://www.nytimes.com/2020/04/23/world/coronavirus-news.html