دوشنبه 5 آذر 1403

آن همه حرف فقط بیان آرزو بود؟!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
آن همه حرف فقط بیان آرزو بود؟!

روزنامه اصلاح‌طلب آرمان ملی نوشت: رئیس‌های جمهوری که در ایران به قدرت رسیده‌اند، آرزوهای خاص خودشان را داشته‌اند، اما اینکه این آرزوها بخواهد تحقق پیدا کند، امکانپذیر نیست.

به گزارش مشرق، روزنامه اصلاح‌طلب آرمان ملی تیتر زده «برجام، سطحی فراتر از دولت دارد». در متن مصاحبه‌ای که چنین تیتری دارد، می‌خوانیم: «مسئله مذاکرات ایران با کشورهای خارجی از جمله ایالات متحده اینطور نیست که صرفا از طریق یک رئیس‌جمهور به نتیجه برسد. رئیس‌های جمهوری که در ایران به قدرت رسیده‌اند، آرزوهای خاص خودشان را داشته‌اند، اما اینکه این آرزوها بخواهد تحقق پیدا کند، امکانپذیر نیست. این آرزوها در صورتی تحقق پیدا می‌کند که در سطح کلان کشور سیاست‌ها تغییر پیدا کند و دولت به تنهایی نمی‌تواند درباره مسئله هسته‌ای تصمیم‌گیری کند.»A

این گفتگو با سید مهدی ذاکریان، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل انجام شده است. بر مبنای آنچه او گفته، رئیس‌جمهور اختیار محقق کردن آرزوهایش در حوزه سیاست خارجی را ندارد و در صورتی این اتفاق می‌افتد که اصول سیاست خارجی کشور «در سطح کلان تغییر کند». حال جای این پرسش است که آیا وقتی حسن روحانی مبنای تبلیغات انتخاباتی خود را در سال 92، مذاکره با غرب و در واقع، سیاست خارجی قرار داد، صرفا مشغول بیان «آرزوهایش» بود؟ و وقتی اصلاح‌طلبان تمام قد از او دفاع کردند، منظورشان صرفا دفاع از آرزوهای روحانی بود؟

یقینا این طور نیست و، چون سیاست خارجی برجامی دولت روحانی با شکست مواجه شد، روحانی و اصلاح‌طلبان که تا پیش از آن، بر مبنای برجام، خود را ناجی ایران معرفی می‌کردند، تلاش کردند برای شکست‌شان شریک پیدا کنند و تا حد امکان از بار مسئولیت فرار کنند. اصول سیاست خارجی ایران طبعا در دولت‌های مختلف ثابت است، اما روال پیشبرد آن‌ها با مجریان است که دولت‌ها و وزرای خارجه هستند. به همین دلیل هم تفاوت معنادار در سیاست خارجی دولت‌های مختلف ایران وجود دارد و همین تفاوت باعث ارزش‌گذاری‌ها و خوب و بد دانستن این وزیر خارجه با آن وزیر خارجه است.

بخش دیگری از این گفتگو هم جالب است: «امریکایی‌ها در ارتباط با ایران منافع ملی خودشان را در نظر می‌گیرند و برای دولت ایالات متحده فرقی ندارد که رئیس‌جمهور ایران آقای روحانی و یا رئیسی باشد. امریکایی‌ها حتی اگر شاه هم در حال حاضر در ایران بود، منافع ملی خودشان را بر همه چیز ترجیح می‌دادند؛ لذا ایران باید دقت داشته باشد که در مسائل سیاست خارجی از شعاردهی و تبلیغات خودداری کند و بر پایه منافع ملی فعالیت کند.»

آیا این حرف‌ها همان حرف‌های اصولگرایان طی این سال‌ها نیست که فریب خنده امریکا را نخورید و امریکایی‌ها در هر حال پی منافع خودشان هستند!؟ البته طبعا اگر مقامی (همچون محمدرضا پهلوی) در ایران روی کار باشد که منافع امریکایی‌ها را تأمین کند، از حمایت ظاهری آنان هم برخوردار خواهد شد. پس میان شاه و غیر شاه فرقی این‌چنین است.

آن همه حرف فقط بیان آرزو بود؟! 2