شنبه 3 آذر 1403

آهای غزه مظلوم، غزه خونین...

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
آهای غزه مظلوم، غزه خونین...

جمعی از شاعران کشور با انتشار تازه‌ترین شعرهای خود به اخبار تلخ این روزهای فلسطین واکنش نشان داده و با مردم رفح ابراز همدردی کردند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با گذشت 236 روز از جنگ در نوار غزه، شهر رفح در کانون حملات جنایتکارانه اشغالگران قرار دارد، شهری که مملو از جمعیت آوارگان است و پیش از این بسیاری از کشورها در خصوص جاری شدن جوی خون در صورت یورش به این شهر هشدار داده بودند.

حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی و کشتار بی‌رحمانه غیر نظامیان اعتراضات جهانی را به همراه داشته است. در ایران نیز جمعی از هنرمندان از جمله شاعران با انتشار سروده‌های خود، به اخبار تلخ این روزها واکنش نشان داده و با مردم رفح ابراز همدردی کردند. بخش‌هایی از این سروده‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید:

محمدعلی جهاندیده: سکوت کرده جهان اشک مادرانت را سکوت کرده شب و روز غم نشانت را

به هیچ طرح و زبانی نمی‌زند فریاد صدای هق هق و اندوه کودکانت را

چقدر سرو و صنوبر به خاکت افتاده است چقدر صبر کنم مردن جوانت را؟

آهای غزه مظلوم غزه خونین چگونه شعر کنم شرح داستانت را؟

چقدر هر وجبت روضه روضه عاشوراست چقدر مقتل ناخوانده روضه خوانت را...!

چقدر تاخته‌اند اسب بر تنت غزه گرفته است هدف خیزران لبانت را

کجاست حَمیت قاسم سلیمانی که باز دست شود زیر بازوانت را...؟!

آهای غزه مظلوم غزه خونین بگیر از دل شب جسم نیمه‌جانت را

قسم به اِنَ مَعَ العُسرِ غزه مظلوم بهار می‌شکفد باغ در خزانت را

***

واکنش هنرمندان به جنایت رژیم غاصب صهیونیستی در رفح + تصاویر

فاطمه سادات طباطبایی: بر روی زمین ریخته خون گل پرپر شیطان زده آتش به پرو بال کبوتر

آه است که برخاسته از سینه سینا افتاده به خاک رفحش سرو صنوبر

از بس که پر از لاله بی‌سر شده این خاک پیچیده به هر سوی شمیم تن بی سر

آنقدر فرو ریخته بر خاک ستاره روشن شده چشم فلک از این همه اختر

دنیاست که خون می‌چکد از نبض بلوغش با هر تپش ثانیه ها در غم اکبر

تکرار مراثی شده هر قطعه غزه یک روضه جانکاه چنان روضه خنجر

اشک است که در ماتمشان پرده دریده داغی است از آنگونه که گفتند فراتر...

***

کمیل کاشانی:

" "

غزه مظلو ،

ه ،

! می‌رسد

" " " "

ه

***

نغمه مستشار نظامی: خون می‌چکد ز داغ جگرهای سوخته در هر طرف رها شده پرهای سوخته

خون گریه می‌کنند درختان بی‌ثمر بر شانه‌های شانه‌به‌سرهای سوخته

آوار خانه‌های امید است و کوه غم بر دوش زخم خورده درهای سوخته

بر روی دست نام خودش را نوشته بود... نامی نمانده است به سرهای سوخته

غزه میان بهت بشر شعله می‌کشد در حسرت حقوق بشرهای سوخته

زینب تویی هنوز پرستار خستگان نام تو مرهم است به پرهای سوخته

باید" که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود"

***

عاطفه جعفری: داغ رفح به قلب خبر می‌زند شرر سرها بدون تن شده تن‌ها بدون سر

وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود آتش زبانه می‌کشد و می‌دهد خبر

یک‌سو نشسته‌است به سوگ پدر، پسر سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر

آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشند ای پلک‌های تر شده ای بغض شعله‌ور

می‌سوزم از صدای زنی در میان دود می‌سوزم از کنایه این روضه بیشتر