آویشن، قشنگ نیست / پایان تراژیک تعطیلات ژانویه برای نخبگان ایرانی
هر چند که وقتی بحث جان آدمیان در میان باشد، ایرانی و غیر ایرانی ندارد اما طبیعی است که مرگ هم وطنان، اندوه مضاعفی در پی دارد و وقتی آگاه می شوی جمعی از اینان، دانش آموختگان یا دانشجویان بهترین دانشگاه های ایران و کانادا بوده یا همسران در کنار هم یا مادر و دختر یک نویسنده و موارد دیگر در میان شان بوده اند بیشتر و بیشتر اندوه مان بیشتر می شود.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - خبر سقوط هواپیمای اوکراینی و جان باختن بیش از 100 تن از هممیهنان ما به تنهایی میتوانست مهمترین و غمبارترین خبر این روزها باشد چندان که هر بار که هواپیمایی دچار سانحه میشود غالب روزنامهها تمام صفحه اول خود را به تصویر لاشه هواپیما اختصاص میدهند و اگر موجود نباشد اضطراب و اندوه منتظران و بستگان را به تصویر میکشند. از صبح جمعه گذشته اما که خبر ترور سردار سلیمانی با موشکهای پهپاد آمریکایی در فرودگاه بغداد منتشر شد و بعد هم موجی از احساس نفرت و خونخواهی و در کنار آن بیم جنگ درگرفت هر خبر دیگر تحتالشعاع در نظر آمد و یک روز قبل از سانحه سقوط نیز ده ها تن از تشییع کنندگان در کرمان جان خود را از دست دادند و در این فضا و ساعاتی پس از خبر انتقام موشکی ایران و حمله به پایگاه عین الاسد در عراق، این خبر منتشر شد که هواپیمای اوکراینی در نزدیکی شهریار دچار سانحه شده و مسافران آن جملگی جان باخته اند. در نگاه اول تصور می شد مسافران خارجی باشند و اگر کشور ما پذیرای گردشگران انبوه می بود، محتمل بود اما اندکی بعد روشن شد که تنها 32 نفر غیر ایرانی بوده اند. هر چند که وقتی بحث جان آدمیان در میان باشد، ایرانی و غیر ایرانی ندارد اما طبیعی است که مرگ هموطنان، اندوه مضاعفی در پی دارد و وقتی آگاه میشوی جمعی از اینان، دانشآموختگان یا دانشجویان بهترین دانشگاه های ایران و کانادا بوده یا همسران در کنار هم یا مادر و دختر یک نویسنده و موارد دیگر در میان شان بوده اند بیشتر و بیشتر می شود. (مطابق آخرین خبر 15 نفر از قربانیان، دانش آموخته دانشگاه " شریف" اند و 7 تن فارغ التحصیل علم و صنعت). انسان، البته انسان است و جان آنان که در سانحه تصادف اتوبوس جاده فیروزکوه قربانی شدند نیز شیرین بوده است و اندوه سوگ انان برای خانواده هاشان کم از قربانیان هواپیما ندارد. با این حال سانحه هوایی خبرساز تر می شود و مرگ جمعی از نخبگان توجه افزون تری برمی انگیزد. از این رو وقتی می شنوی «آیدین مرتب» و همسرش «آیدا فرزانه» دو هموطن کرد و سنندجی ما که در سانحه هواپیما کشته شدند، هر دو دکتری دانشگاه تکنولوژی «کبک» داشتهاند کاممان تلختر می شود. 11 تا 18 دی، اول تا هشتم ژانویه و تعطیلات سال نو در کشورهای غربی است و ایرانیان مقیم یا در حال تحصیل در خارج کشور از این فرصت استفاده می کنند و به دیدار خانواده می آیند. از این رو می توان گفت تعطیلات تراژیکی برای آنان رقم خورد. برای این که بدانیم حوادثی از این دست چقدر تلخ است کافی است به یاد آوریم که همین چند روز قبل - 12 دی ماه - بیست و چهارمین سالگرد سانحه تصادف مینیبوس دانش آموزان در سال 1374 بود و یکی از رسانه ها سراغ پدر 80 ساله یکی از محصلان رفته بود و او گفته است همچنان برای «فتانه» - باقری صدر - هر شب می گرید. در حادثه هواپیما نخبگانی از دانشگاه صنعتی شریف، جان باختند و در میان آنان، همسر و فرزند یک داستان نویس هم بودند. حامد اسماعیلیون - دندان پزشک مقیم کانادا - که «آویشن، قشنگ نیست»، «توکای آبی» و «دکتر داتیس» از جمله آثار اوست و برنده جایزه بنیاد گلشیری هم شده است. هر چند هیچ یک از قربانیان را نمی شناسم اما شاید به خاطر دل مشغولی های قلمی با این نویسنده هم دلی بیشتری دارم و از این رو نوشته ای از او و تصویر خانوادگیشان را برای بیان عمق این فاجعه کافی می دانم:
«برای به خاک سپردن آرزوهای "پریسا"یم و چشم های "ریرا"یم عازم تهرانم. در میان ما سه نفر، عاشقانه های زیادی هست که تا مرگم پیشم می ماند و آن را عریان نخواهم کرد. امیدوارم آن روز زودتر برسد. هیچ از چند چون پرواز اوکراین نمی دانم و می روم که آن چشم های درخشان را به خاک بسپارم. توان پاسخ گویی به هیچ پیغامی را ندارم و راهی هیچستانم. مرا ببخشید.»
لینک کوتاه: asriran.com/002yAs