سه‌شنبه 6 آذر 1403

آیا اسلام واقعاً دین آسانی است؟

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
آیا اسلام واقعاً دین آسانی است؟

یکی از سوالات و شبهاتی که ممکن است برای خیلی از افراد به وجود آید این است که آیا واقعاً اسلام دین آسانی است؟ که در این مطلب قصد داریم به آن اشاره کنیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی درمورد این سوال و شبهه برخی از افراد که آیا واقعاً اسلام دین آسانی است؟ بیان کرد: می‌خواهیم به این شبهه و معنای این جمله بپردازیم که می‌گویند و در روایات ما هست که اسلام دین آسان‌گیری است و سخت گیری نمی‌کند به چه معناست؟

سهل‌گیری به چه معناست؟

آیا سهل‌گیری به این معناست که چون بیماری‌هایی مثل کرونا و... وجود دارند تا پایان یافتن چنین مشکلات و بیماری‌هایی می‌توان روزه نگرفت؟ و میان حلال و حرام در این ایام فرقی نیست و فقط باید خودمان را نجات دهیم یا این‌که ما معنای سهل‌گیری و تساهل در اسلام را خوب متوجه نشده‌ایم.

جواب به این سوال از زبان شهید مطهری

شهید مطهری می‌فرمایند:

پیامبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم می‌فرمودنذ: «بُعِثتُ عَلَی الشَریعَهِ السَمحَهِ السَهلَهِ»«خدا مرا بر شریعت و دینی مبعوث کرده است که با سماحت (باگذشت) و آسان است.» دین اسلام سماحت دارد. به یک انسان می‌گویند «سماحه» یعنی انسان باگذشت، ولی «دین باگذشت است» یعنی چه؟ مگر دین هم می‌تواند باگذشت باشد؟

این کارشناس مذهبی گفت: دین هم، باگذشت است ولی اصولی دارد.

یعنی یک دینِ یک دنده لجوج بی‌گذشت نیست، در جایش گذشت دارد. یا می‌گوید روزه واجب است. واقعاً اگر انسان بدون عذر، روزه های خود را بخورد گناه مرتکب شده است. ولی می‌بینیم همین دین در جای خودش گذشت زیادی نشان می‌دهد:

«یُریدُ اللَهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ العُسرَ». در مورد روزه است؛ مسافر هستی، در مسافرت روزه گرفتن برای تو سخت است، روزه نگیر، بعد قضایش را بگیر.

«یُریدُ اللَهُ بِکُمُ الیُسرَ». مریض هستی: «وَ مَن کانَ مَریضاً او عَلی سَفَر فَعِدَه مِن ایام اخَرَ یُریدُ اللَهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ العُسرَ»

یعنی دینی است باسماحت و باگذشت. حتی وقتی خوف ضرر داری (لازم نیست صددرصد یقین داشته باشی) و ممکن است این خوف از گفته یک طبیب فاسق یا کافر در دل تو پیدا بشود، ولی به هر حال این خوف و نگرانی در قلب تو پیدا شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تصریح کرد: اگر تو خودت در قلب خودت احساس می‌کنی که خوف داری که نکند این روزه بیماری تو را تشدید کند، همین کافی است و لازم نیست از کَس دیگر بپرسی. حتی برای یک پیرمرد یا پیرزن یا یک زن مُقرِب (یعنی زن حامله‌ای که نزدیک وضع حمل اوست) لزومی نیست که خوف ضرر باشد. یک پیرمرد یا پیرزن ممکن است خوف ضرر هم نداشته باشد ولی [چون] به حد پیری و فرتوتی رسیده است [روزه بر او واجب نیست]. این، سماحت و گذشت است.

روزه عبدالکریم حائری با حالت پیری

این کارشناس مذهبی ادامه داد: مرحوم آیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری اعلی اللَه مقامه در آخر عمر که پیرمرد بود و روزه برایش سخت بود، روزه می‌گرفت. به ایشان گفته بودند: چرا شما روزه می‌گیرید؟ شما خودتان در رساله نوشته‌اید و فتوای خودتان است که بر شیخ و شیخه روزه واجب نیست. آیا فتوایتان عوض شده است یا هنوز خودتان را شیخ (یعنی پیر) حساب نمی‌کنید؟ گفت: نه، فتوایم تغییر نکرده است. خودم هم می‌دانم پیرم. پس چرا افطار نمی‌کنید؟ گفت: آن رگ عوامی‌ام نمی‌گذارد.

(اسلام) دینی است عملی، دین غیر عملی نیست. اتفاقاً از نظر آن‌هایی که از بیرون دارند نگاه می‌کنند، یکی از چیزهایی که به موجب آن اسلام همه را جذب می‌کند همین سهولت و سماحت این دین است.

لغو روزه در صدر اسلام به خاطر عسر

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: در صدر اسلام که تازه تکلیف روزه آمده بود، در ماه رمضان جنگ بدر پیش آمد. پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم فرمودند: چون در حال سفر هستید نباید روزه بگیرید. مردم می‌گفتند: چطور می‌شود ما در ماه رمضان روزه نگیریم؟! واقعاً ناراحت بودند که روزه خودشان را افطار کنند.

شهید مطهری اشاره به مسلمانان صدر اسلام دارند که وقتی به خاطر سفر و عسر جنگ روزه را به امر الهی لغو نمودند چگونه مسلمانان ناراحت شدند که صد البته این نشان از ایمان مسلمانان صدر اسلام بود ولی شهید مطهری از عده‌ای هم به خاطر حقیر و کوچک شمردن روزه در زمان حال شکایت می‌کنند که بسیار شنیدنی است.

استخفاف روزه در زمان حال

او گفت: شهید مطهری در این زمینه می‌فرمایند: روزه را نباید استخفاف کرد و سبک شمرد. بعضی روزه را به شکلی می‌گیرند (حالا این شوخی است) که - العیاذباللَه - اگر من به جای خدا بودم اصلًا روزه این‌ها را قبول نمی‌کردم. من افرادی را سراغ دارم که این‌ها در ماه رمضان شب تا صبح را نمی‌خوابند، اما نه برای این‌که عبادت کنند، بلکه برای این‌که مدت خوابشان پُر نشود؛ تا صبح مدام چای می‌خورند و سیگار می‌کِشند، اول طلوع صبح که شد نمازشان را می‌خوانند و می‌خوابند، چنان بیدار می‌شوند که نماز ظهر و عصر را با عجله بخوانند و بعد بنشینند سر سفره افطار. آخر این چه روزه‌ای شد؟! آدم شب تا صبح را نخوابد برای این‌که در حال روزه حتماً خواب باشد و رنج روزه را احساس نکند. آیا این استخفاف به روزه نیست؟! به عقیده من مثل فحش دادن به روزه است. یعنی ای روزه! من این‌قدر از تو تنفر دارم که می‌خواهم رویت را نبینم!.

ما حج می‌کنیم ولی به آن استخفاف می‌کنیم، روزه می‌گیریم و به آن استخفاف می‌کنیم، نماز می‌خوانیم و به آن استخفاف می‌کنیم، اذان می‌گوییم و به آن استخفاف می‌کنیم. این‌ها همه استخفاف است.

حال که بحث استخفاف روزه و بی احترامی به روزه شد این نکته را هم خدمت شما عزیزان از زبان شهید مطهری درباره روزه داری پیامبر صل الله علیه وآله والسلم توضیح دهم.

روزه پیامبر اسلام

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: آن روزه‌ای که ما می‌گیریم و به قول شهید مطهری به نوعی به روزه فحش می‌دهیم کجا و روزه‌ای که پیامبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم می‌گرفتند کجا؟

پیغمبر صل الله علیه وآله والسلم زندگی بسیار مخففی داشتند. اگر زندگی‌شان مخفف نبود، نمی‌توانستند اجتماع خودشان را رهبری کنند. روزه می‌گرفتند، آیا وقت افطار مثل ما بودند که باید سماور یک طرف بجوشد و... اگر نباشد درست نیست؟

اصلًا روزی که روزه داشتند با روزی که روزه نداشتند فرقی نمی کرد. تازه بعد از نماز عشاء و احیاناً یک ساعت و نیم از شب گذشته به منزل می‌آمدند.

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: انس بن مالک خدمتگزار حضرت صل الله علیه وآله والسلم می‌گوید: غذای ایشان غالباً یک کاسه شیر و یا یک قرص نان بود. وقتی که می‌آمدند یک چنین غذای ساده‌ای می‌خوردند و بعد به کار خودشان می‌پرداختند. کم می‌خوردند و چون کم می‌خوردند، دو ساعت که می‌خوابیدند استراحتشان کامل شده بود، بعد بیدار می‌شدند و باز خدا را عبادت می‌کردند.

او ادامه داد: به نص قرآن مجید گاهی دو ثلث از شب را نمی‌خوابیدند. قرآن که نازل شد، در جایی نازل شد که مردم همه شاهد بودند و اگر چنین چیزی نبود دشمن اعتراض می‌کرد و دوست هم که نمی‌توانست باور کند، می‌گفت ما که می‌بینیم پیغمبر صل الله علیه وآله والسلم بیدار نیستند، چرا در قرآن چنین آمده است؟! به نص قرآن پیغمبر اسلام صل الله علیه وآله والسلم، حداقل ثلث شب و گاهی نصف و گاهی دو ثلث شب را بیدار بودند و عبادت می‌کردند، همین مردی که از اول صبح تا آخر شب یک آن استراحت و آسایش نداشتند. «کانَ رَسولُ اللَهِ خَفیفَ المَؤونَهِ»«چون خفیف المؤونه بود سبک بار بود.»

یک شعر فارسی در این زمینه از شاعری به نام اثیرالدین اخسیکتی دیدم، چقدر عالی است! می‌گوید:

در شط حادثات برون آی از لباس

کاول برهنگی است که شرط شناور است.

روزه خواری، فحش به قرآن و پیامبر

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی مطرح کرد: در جایی دیگر شهید درباره کسانی که علنی روزه‌خواری می‌کنند، می‌فرماید: روزه‌خواری علنی، هتک حرمت اسلام است. این عمل یعنی فحش دادن به قرآن، یعنی فحش دادن به پیغمبر اسلام صل الله علیه وآله والسلم. اگر می‌خواهی روزه بخوری برو در خانه‌ات بخور. اگر روزه را در خانه‌ات بخوری یک گناه کبیره کرده‌ای ولی وقتی روزه را علنی در خیابان‌ها می‌خوری، علاوه بر این‌که روزه خواری، فحش هم به اسلام داده‌ای.

یک توصیه به روزه داران 

این کارشناس مذهبی ادامه داد: از زبان شهید مطهری رحمت الله علیه خدمت همه روزه داران عزیز، یک توصیه می‌کنم که ان شاءالله این توصیه و نصیحت را جدی بگیرند تا ماه رمضانی متفاوت از سال‌های گذشته داشته باشند. ماه رمضانی که فقط نخوردن و نیاشامیدن نباشد بلکه ماه رمضانی باشد که مکارم اخلاق در وجودمان متبلور شود.

انس بن مالک و افطار رسول خدا

شهید مطهری می‌فرماید: انس بن مالک سال‌ها در خانه رسول خدا صل الله علیه وآله والسلم خدمتکار بود و تا آخرین روز حیات رسول خدا این افتخار را داشت. او بیش از هرکس دیگر به اخلاق و عادات شخصی رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم آشنا بود. آگاه بود که رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم در خوراک و پوشاک چقدر ساده و بی تکلف زندگی می‌کردند. در روزهایی که روزه می‌گرفتند همه افطاری و سحری ایشان عبارت بود از مقداری شیر یا شربت و گاهی برای افطار و سحر، جداگانه، این غذای ساده تهیه می‌شد و گاهی به یک نوبت غذا اکتفا می‌کردند و با همان روزه می‌گرفتند.

یک شب، طبق معمول، انس بن مالک مقداری شیر یا چیز دیگر برای افطاری رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم آماده کردند. اما رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم آن روز وقت افطار نیامدند، پاسی از شب گذشت و مراجعت نکردند. انس مطمئن شد که رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم خواهش بعضی از اصحاب را اجابت کرده و افطاری را در خانه آنان خورده است. از این رو آن‌چه تهیه کرده بود را خودش خورد.

طولی نکشید رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم به خانه برگشتند. انس از یک نفر که همراه حضرت صل الله علیه وآله والسلم بود، پرسید: «ایشان امشب کجا افطار کردند؟» گفت: «هنوز افطار نکرده‌اند. بعضی گرفتاری‌ها پیش آمد و آمدنشان دیر شد.»

انس از کار خود یک دنیا پشیمان و شرمسار شد، زیرا شب گذشته بود و تهیه چیزی ممکن نبود. منتظر بود رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم از او غذا بخواهند و او از کرده خود معذرت خواهی کند. اما از آن سو رسول اکرم صل الله علیه وآله والسلم از قرائن و احوال فهمیدند چه شده است، نامی از غذا نبردند و گرسنه به بستر رفتند. انس گفت: «رسول خدا تا زنده بودند موضوع آن شب را بازگو نکردند و به روی من نیاوردند.»

حال، این کرامت رسول خدا صل الله علیه وآله والسلم را با بعضی‌ها مقایسه کنید که به خاطر نخوردن یک افطار و سحر چه‌ها که نمی‌کنند.

یک توصیه برای احترام به ماه مبارک

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: اما آخرین کلام بنده هم راجع به کسانی است که به هر دلیلی نمی‌توانند و یا امسال نمی‌خواهند روزه بگیرند.

مرحوم آیت الله اشتهاردی در درس اخلاقشان می‌فرمودند:

زمان قدیم که ماه رمضان تابستان بود، اتوبوس صبح زود می‌آمد جلوی حرم می‌ایستاد و داد می‌زد باقر آباد. باقر آباد روستایی نزدیک قم بود که حد مسافت شرعی محسوب می‌شد. کشاورزان صبح می‌رفتند باقر آباد و مسافر محسوب می‌شدند. روزه‌شان را در باقر آباد افطار می‌کردند و برمی‌گشتند سر زمین‌هایشان. این‌جوری هم به کارشان می‌رسیدند هم روزه شان را به‌واسطه مسافرت، بعداً به‌جا می‌آوردند؛ و بی احترامی به ماه خدا نمی‌شد.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت