از فروپاشی تمدنی در چین تا شیوع کرونا؛
در طول تاریخ، همه گیریهای مختلفی گریبان بشر را فشرده و میلیونها میلیون انسان را به کام مرگ کشانده است؛ بیماریهای همه گیری که گاهی تا مرز تغییر روند تاریخ و تمدن بشر نیز پیش رفتهاند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ همه گیری به معنای بروز بیشازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین است. شیوع یک بیماری زمانی اتفاق میافتد که یک نوع بیماری مسری تعداد قابل توجهی از جمعیت یک شهر یا منطقه را مبتلا میکند و در صورتی که جمعیت مبتلا به این بیماری از منطقه وسیعتری باشد، شیوع این بیماری عالمگیر خواهد شد.
چند ماه پیش، هیچ کس نمیدانست که SARS-CoV-2 وجود دارد، اما اکنون این ویروس تقریبا در همه دنیا شیوع یافته است. کروناویروس جدید که خیلی زود آن را به نام کووید 19 شناختیم، تاکنون بیش از 10 میلیون نفر از مردم دنیا را به خود آلوده کرده و بیش از 500 هزار نفر از آنها جان خود را از دست دادهاند.
کووید 19 در اواخر دسامبر 2019 در یکی شهرهای چین پیدا شد و در مدت کوتاهی به همه جای جهان سرایت کرد و تبدیل به یک همهگیری مرگبار شد. اکنون 6 ماهی از حضور این ویروس در اجتماعات بشر میگذرد، اما همچنان قربانی میگیرد. در روزهای آغازین شیوع این ویروس، مدارس، دانشگاهها مراکز تجاری و اداری و فضاهای عمومی خالی شدند و در عوض بیمارستانها مملو از بیمار شد. کووید 19، بسیاری را خانه نشین کرد، افراد را از دوستان و خانواده هایشان جدا ساخت و اقتصاد و جامعه مدرن را در مقیاس وسیع با اختلال روبه رو کرد.
در نگاهی به تاریخ پاندمیها در دوران مختلف در مییابیم که بروز بیماریهای همهگیر از ابتدای حیات اجتماعی بشر، وجود داشته و همواره تهدیدکننده زندگی انسان و تمدن انسانی بوده است. بیماری همهگیر بخشی از تاریخ بشر است و تاکنون بارها انسان از این ناحیه ضربه خورده است.
نخستین همهگیری که منجر به فروپاشی یک دهکده شد
قدیمیترین پاندمی تاریخ مربوط به حدود 5 هزار سال قبل از میلاد مسیح است که موجب فروپاشی دهکدهای در چین شد. این مکان باستان شناسی اکنون به نام «Hamin Mangha» نامیده میشود و یکی از بهترین مکانهای ماقبل تاریخ در شمال شرقی چین است. بررسیهای باستان شناسی و انسان شناسی نشان میدهد که این بیماری همه گیر به اندازهای سریع اتفاق افتاد که زمانی برای دفن اجساد وجود نداشت و بعد از گذشت سالیان متمادی هیچ تمدن دیگری در این منطقه ایجاد نشد.
در حدود 430 سال پیش از میلاد مسیح، مدتی بعد از جنگ بین آتن و اسپارت، همه گیری مرگباری مردم آتن را نابود کرد، بیماری کشنده که پنج سال به طول انجامید و برخی تخمینها آمار کشته شدگان را بالغ بر صدهزار نفر عنوان میکند. این بیماری به گونهای بود که مبتلایانش را با حملات ناگهانی سر، قرمزی و التهاب در چشمها و قسمتهای درونی مانند گلو یا زبان و در نهایت خونریزی مواجه میساخت.
در سال 271-250 بعد از میلاد نیز همه گیری دیگری دنیا را در برگرفت. اپیدمی که به عنوان پایان جهان توصیف شد و تخمین زده میشود که طاعون Cyprian روزانه 5 هزار نفر را در روم کشته است. در سال 2014، باستان شناسان در لوکزور آنچه را که به نظر میرسد محل دفن جمعی قربانیان طاعون است، کشف کردند. اجساد با یک لایه ضخیم از آهک پوشیده شده بود. کارشناسان مطمئن نیستند که چه بیماری باعث این همه گیری شده است.
همه گیری ژوستین و مرگ امپراطوری بیزانس
در سال 542-541 بعد از میلاد بیماری با نام طاعون ژوستینین (Justinian) قتل و عام بالایی ایجاد کرد و حتی به فروپاشی یک امپراطوری منجر شد. طاعونی که بعد از آن به طور دورهای دوباره تکرار شد. برخی تخمینها حاکی از آن است که تا 10 درصد از جمعیت جهان در اثر این همه گیری فوت کردند.
این طاعون به نام امپراتور بیزانس ژوستینین نامگذاری شده است. در زمان این شخص و تحت سلطنت او، امپراتوری بیزانس بیشترین وسعت سرزمینی خود را تجربه کرد. جوستینین نیز به طاعون مبتلا شد، اما زنده ماند. با این حال، امپراتوری او به تدریج قلمرو خود را در زمان پس از حمله طاعون از دست داد.
مرگ سیاه در سالهای 1353-1346 نیز بیماری دیگری است که از آسیا به اروپا سفر کرد و در پی آن ویرانیهایی برجای گذاشت. برخی تخمینها حاکی از آن است که بیش از نیمی از جمعیت اروپا در اثر این بیماری از بین رفتند. این بیماری توسط یک باکتری ایجاد شده که احتمالا امروز منقرض شده است، اما توسط کک روی جوندگان آلوده پخش شد.
اپیدمی Cocoliztli در سالهای 1548-1545، عفونتی ایجاد کرد که نوعی تب خونریزی ویروسی بود و منجر به کشته شدن 15 میلیون نفر در مکزیک و آمریکای مرکزی شد.
طاعونهای آمریکایی در قرن شانزدهم از دیگر همه گیریهای تاریخ بشر است که خوشهای از بیماریهای اوراسیا هستند که توسط کاشفان اروپایی منتقل شدند. برخی تخمینها حاکی از آن است که 90 درصد از جمعیت بومی نیمکره غربی در اثر این همه گیری کشته شدهاند.
طاعون بزرگ لندن در 1666-1665، آخرین شیوع مرگ سیاه در انگلیس است که باعث خروج گسترده از لندن به رهبری پادشاه چارلز دوم شد. طاعون در آوریل 1665 آغاز شد و به سرعت در ماه های گرم تابستان گسترش یافت. جوندگان آلوده به طاعون یکی از دلایل اصلی انتقال آن بودند. با پایان یافتن طاعون، در حدود صدهزار نفر (حدود 15 درصد) جمعیت لندن، جان خود را از دست دادند.
در سالهای 1723-1720، طاعون بزرگ مارسی شیوع پیدا کرد. سوابق تاریخی میگویند که این طاعون از زمانی آغاز شد که کشتی به نام گراند سن آنتوان در مارسی فرانسه لنگر انداخت و محموله ای از کالا را از شرق مدیترانه حمل میکرد. اگرچه کشتی قرنطینه شده بود، طاعون وارد شهر شد و احتمالا از طریق ککهای جوندگان آلوده به طاعون منتقل شد. حدود 30 درصد از جمعیت مارسی در اثر این بیماری از بین رفتند.
طاعون روسی 1772-1770، همه گیری بدی بود. در این دوران، در مسکو وضعیت نابسامان طاعون، وحشت شهروندان قرنطینه شده را با خشونت روبرو کرد. شورشها در سطح شهر گسترش یافت و با قتل اسقف اعظم امبروسیوس اوج گرفت. ملکه روسیه، کاترین دوم (کاترین بزرگ) از مهار طاعون ناامید شده بود، به طوریکه حکم عجولانهای صادر کرد که دستور داد همه کارخانهها از مسکو نقل مکان کنند. با پایان یافتن طاعون، احتمالا صدهزار نفر جان باختند. حتی پس از پایان طاعون، کاترین برای بازگرداندن نظم تلاش کرد.
هنگامی که تب زرد فیلادلفیا در سال 1793، پایتخت ایالات متحده را در آن زمان به دست گرفت، مقامات به اشتباه معتقد بودند که بردگان مصون هستند. در نتیجه، خواستار جذب افراد با منشأ آفریقایی برای پرستاری از بیماران شدند. این بیماری توسط پشهها منتقل میشود که در آب و هوای تابستان به خصوص وضعیت گرم و مرطوب فیلادلفیا در آن سال شدت یافت. با فرا رسیدن زمستان و از بین رفتن پشهها سرانجام این بیماری همه گیر متوقف شد. در آن زمان، بیش از 5000 نفر جان باختند.
در عصر مدرن صنعتی، حمل و نقل جدید انتقال ویروسهای آنفلوانزا را آسان تر کرده است. در تنها چند ماه، بیماری همه گیر آنفلوآنزا در سالهای 1890-1889 در سراسر جهان رخ داد و باعث کشته شدن یک میلیون نفر شد. تنها 5 هفته طول کشید تا این بیماری همه گیر به اوج مرگ و میر برسد. اولین موارد در روسیه گزارش شد. این ویروس قبل از اینکه به سرعت در سرتاسر اروپا و سایر نقاط جهان شیوع یابد، به سرعت در سراسر سن پترزبورگ گسترش یافت، علیرغم اینکه سفر هوایی هنوز وجود نداشت.
اپیدمی فلج اطفال آمریکا در سال 1916 در شهر نیویورک آغاز شد و باعث 27000 مورد و 6000 مرگ در ایالات متحده شد. این بیماری به طور عمده کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد و بعضی اوقات بازماندگان دارای ناتوانی دائمی نیز میشوند. همه گیریهای فلج اطفال به طور پراکنده در ایالات متحده رخ داد تا زمانی که واکسن در سال 1954 تولید شد.
حدود 500 میلیون نفر از دریاهای جنوبی تا قطب شمال قربانی آنفلوآنزای اسپانیایی 1920-1918 شدند. یک پنجم این افراد درگذشتند، در حالی که برخی از جوامع بومی به آستانه انقراض رسیدند. شیوع و مرگ و میر آنفلوآنزا با شرایط سخت سربازان و تغذیه ضعیف در زمان جنگ که بسیاری از مردم در طول جنگ جهانی اول تجربه می کردند، شدت یافت. با وجود نام آنفلوآنزای اسپانیایی، این بیماری احتمالا در اسپانیا شروع نشده است. اسپانیا در طول جنگ بی طرف بود و سانسور شدید مطبوعات خود را اعمال نمی کرد، به همین دلیل آزادانه گزارشهای اولیه بیماری را منتشر میکرد. در نتیجه، مردم به غلط معتقد بودند که این بیماری مخصوص اسپانیا بوده است.
سالهای 1958-1957 همهگیری آنفلوآنزای آسیا شدت گرفت. همه گیری آنفلوآنزای آسیا یکی دیگر از نمایشهای جهانی آنفلوآنزا بود با ریشه در چین، این بیماری جان بیش از یک میلیون نفر را گرفت. ویروسی که باعث ایجاد بیماری همه گیر شد، ترکیبی از ویروسهای آنفلوآنزای مرغی بود.
در سال 1981 همه گیری ایدز شیوع پیدا کرد که از زمان شناسایی اولین مورد، جان 35 میلیون نفر را گرفته است. اچ آی وی، ویروسی است که احتمالا از ویروس شامپانزه ایجاد شده که در دهه 1920 به آفریقای غربی منتقل شد. این ویروس در سرتاسر جهان به وجود آمد و ایدز در اواخر قرن بیستم همه گیر شد. اکنون، حدود 64 درصد از 40 میلیون تخمین زده شده مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی بدن (HIV) در کشورهای جنوب صحرای آفریقا زندگی می کنند. برای ده ها سال، این بیماری درمان شناخته شده ای نداشت، اما داروهای ایجاد شده در دهه 1990 اکنون به مبتلایان به این بیماری امکان میدهد با یک درمان منظم یک طول زندگی عادی را تجربه کنند.
بیماری همه گیر آنفلوآنزای خوکی در سال 2009 ناشی از ویروس H1N1 بود که در بهار سال 2009 در مکزیک نشأت گرفت. بر اساس گزارش CDC، طی یک سال، ویروس به میزان 1.4 میلیارد نفر در سراسر جهان را آلوده کرد. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها گزارش داد که همه گیر آنفلوآنزای سال 2009 در درجه اول کودکان و بزرگسالان را تحت تأثیر قرار داد و 80 درصد از مرگ و میرها در افراد جوانتر از 65 سال بود. با توجه به اینکه بیشتر انواع ویروسهای آنفلوانزا، از جمله آنهایی که باعث ایجاد آنفلوآنزای فصلی میشوند، بیشترین درصد مرگ و میر را در افراد 65 ساله و بالاتر ایجاد کرده است. اما در مورد آنفلوانزای خوکی، به نظر می رسد افراد مسن قبلا ایمنی کافی نسبت به گروه ویروس هایی که H1N1 به آن تعلق دارند داشتند، بنابراین به همان اندازه تحت تأثیر قرار نگرفتند. واکسن ویروس H1N1 که باعث آنفلوانزای خوکی شده است، اکنون در واکسن آنفلوآنزای سالانه گنجانده شده است.
ابولا در سال 2014 تا 2016، دیگر همه گیری بزرگ تاریخ است که آفریقای غربی را ویران کرد و 28600 مورد مبتلا شده و 11325 مرگ و میر را ثبت کرد. اولین موردی که گزارش شد در دسامبر 2013 در گینه بود، سپس این بیماری به سرعت در لیبریا و سیرالئون گسترش یافت. بیشترین موارد و مرگ و میر در آن سه کشور رخ داده است. هنوز هیچ درمانی برای ابولا وجود ندارد، اگرچه تلاش برای یافتن واکسن در حال انجام است.
2015 باز هم جهان شاهد یک همه گیری دیگر شد. تأثیر همه گیر اخیر با نام زیکا در آمریکای جنوبی و مرکزی برای چند سال مشخص نخواهد شد. ویروس زیکا معمولا از طریق پشه ها پخش می شود، اگرچه میتواند در انسان نیز از نظر جنسی منتقل شود. در حالی که زیکا معمولا برای بزرگسالان یا کودکان مضر نیست، می تواند به نوزادانی که هنوز در رحم قرار دارند حمله کند و باعث نقص هنگام تولد شود. نوع پشه هایی که زیکا را حمل میکنند در آب و هوای گرم و مرطوب شکوفا می شود.
سرنوشت همه گیریهای بزرگ تاریخ چه شد؟
همانطور که تمدن های انسانی شکوفا شد، بیماری عفونی نیز به وجود آمد. در نگاهی به پایان همهگیریهای بزرگ، مشخص میشود تولید واکسن، قرنطینه و جداسازی ها و... پایان همه گیری ها را رقم زدند و جنگ و درگیری و آلودگیها و نبود درمان مناسب عاملی برای تشدید بیماریها و تعداد مرگ و میرها بوده است.
برای مثال در زمان همهگیری طاعون ژوستین که یکی از سه همه گیری مرگبار تاریخ بشریت است، در آن روزگار، مردم درک واقعی از چگونگی مبارزه با آن را نداشتند، اما در مورد چگونگی پایان یافتن طاعون، بهترین حدس این است که اکثریت افراد مبتلا به بیماری همه گیر که زنده می مانند و کسانی بودند که مصونیت دارند و یا اینکه در زمان شیوع همه گیری مرگ سیاه بشر با قرنطینه جلوی آن را گرفت. اما طاعون واقعا از بین نرفت و 800 سال بعد بازگشت. در آن زمان مردم هنوز درک علمی از مسری بودن این بیماری نداشتند، اما آنها میدانستند که این بیماری با ارتباط نزدیک منتقل میشود. به همین دلیل است که مقامات در بندر تحت کنترل ونیز تصمیم گرفتند ملوانان تازه وارد را در انزوا نگه دارند تا زمانی که ثابت کنند بیمار نیستند. در ابتدا، ملوانان به مدت 30 روز در کشتی های خود نگه داشته می شدند که در قانون ونیز به عنوان یک قانون شناخته شد. با گذشت زمان، ونیزیها انزوا اجباری را به 40 روز افزایش دادند، منشا کلمه قرنطینه و شروع تمرین آن در جهان غرب از این زمان آغاز شد.
همچنین لندن هرگز بعد از مرگ سیاه استراحت نکرد. طاعون تقریبا هر 20 سال یکبار از سال 1348 دوباره ظاهر شد و با هر بیماری همه گیر طاعون جدید، 20 درصد از مردان، زنان و کودکان ساکن پایتخت انگلیس کشته شدند. در پی کنترل آن، اولین قوانین را برای جداسازی و منزوی کردن بیماران وضع کردند. اعتقاد بر این بود که گربه ها و سگ ها این بیماری را حمل می کردند، بنابراین قتل عام عمده ای صدها هزار حیوان انجام شد. طاعون بزرگ سال 1665 نیز آخرین و یکی از بدترین شیوع قرن بود که در هفت ماه صدهزار نفر را در لندن کشت. تمام سرگرمیهای عمومی ممنوع شد و قربانیان برای جلوگیری از شیوع بیماری به زور در خانههای خود محبوس شدند. صلیبهای سرخ روی درهای آنها با جمله "خداوند به ما رحم کن". نقش بست. باوجود بیرحمانه بودن بستن مریضان در خانههای خود و دفن مردگان در گورهای دسته جمعی، شاید تنها راه برای پایان دادن به آخرین شیوع طاعون بزرگ همین بود.
اینکه دقیقا بیماری همه گیر چه مدت به طول میانجامد، باعث بحث دانشمندان شده است. نکته مشخص این است، تا زمانی که ویروس در جایی باقی بماند، این احتمال وجود دارد که یک مسافر به جرقه های تازه بپیوندد. چیزی که مشخص است اینکه کنترل همزمان ویروس در سراسر جهان امری غیرممکن است. دوم اینکه ویروس کووید 19 نیز همانند همه گیری های آنفلوآنزاهای گذشته عمل کرده، در سراسر جهان پیش می رود و بازماندگان ایمنی کافی خواهند داشت.
سناریوی "ایمنی گله" وسوسهانگیز خواهد بود. اما با هزینه های ناگوار همراه است. سناریوی دیگر این است که مرگ و میرها ادامه داشته باشد تا زمانی که واکسن تولید شود. این بهترین گزینه اما همچنین طولانی ترین و پیچیده ترین روش است. دانشمندان تخمین می زنند که 12 تا 18 ماه طول می کشد تا یک واکسن اثبات شده تولید شود و پس از ساختن آن، حمل و نقل و تزریق آن به سلاح های مردم 12 تا 18 ماه زمان می برد.
چه با سناریوی ایمنی گله و چه با انتظار طولانی برای تولید واکسن، ویروس گسترش و انفجار بیشتری پیدا می کند و مهار آن مشکل تر می شود. در سناریوهایی گفته می شود که احتمال از بین رفتن ویروس وجود دارد و یا ممکن است ویروس تغییر پیدا کند که در این صورت، نیاز به واکسیناسیون مداوم وجود دارد، مانند آنچه برای آنفلوانزا انجام می شود. در حال حاضر مدل ها نشان می دهند که ویروس ممکن است در سراسر جهان پخش شود و هر چند سال یکبار همه گیری های آن انجام شود. سناریوی اینکه در آینده کووید 19 ممکن است مانند آنفلوآنزای امروز باشد، بسیار قوی است؛ یک معضل تکراری در زمستان.
آنچه در بررسی پایان همه گیری ها درمی یابیم، این است که در وهله نخست قرنطینه و جداسازی ها و جلوگیری از گسترش بی رویه ویروس، یافتن منشاء بیماری و مبارزه با آن، تهیه دارو و تولید واکسن از راه هایی هستند که عامل پایان همه گیری ها عنوان شده است؛ با تمام این اوصاف ویروس مرموز کرونا و عملکرد آن هنوز ناشناخته مانده و تلاش برای ساخت دارو و واکسن این بیماری در دنیا ادامه دارد...
انتهای پیام /
منبع: ایسنا