استراتژی دو مرحلهای پکن در جنگ اوکراین!
اقتصادنیوز: جنگ در اوکراین تا همین حالا هم جهان را متحول کرده است: روسیه را منزوی کرده، دموکراسیهای جهان را متحد کرده، و تصور درگیری نظامی قدرتهای بزرگ را ملموستر کرده است. اما اگر چین واقعاً در آستانه درگیر شدن بیشتر باشد - فراتر از "طرح صلح" بیرمقی که دولت این کشور در روز جمعه منتشر کرد، شوکهای استراتژیک آن تازه شروع شدهاند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، بنابر یادداشتی از هل برندز، استاد روابط بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز، که در بلومبرگ منتشر شده، حمایت بیشتر چین از جنگ ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، میتواند نه تنها میدان نبرد، بلکه صفحه شطرنج جهانی را تغییر دهد. همچنین ممکن است اشتهای فزاینده چینی ها برای رویارویی با جهان دموکراتیک را آشکار کند.
مقاصد شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به دلیل هشدارهای پیدرپی ایالات متحده در صدر اخبار قرار دارد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مدعی شده است که پکن در حال بررسی ارائه کمکهای مرگبار مانند تسلیحات یا مهمات به روسیه است و انتقال کالاهای غیرکشنده و «دو منظوره» را تایید کرده است. این اتهام به دنبال خبرهایی مطرح شد که نشان میدهد چطور شرکتهای چینی هواپیماهای بدون سرنشین، تراشههای کامپیوتری، قطعات هواپیماهای جنگنده، تجهیزات ناوبری و سایر تجهیزات نظامی مرتبط را به روسیه ارائه کردهاند.
این اولین باری نیست که پکن ایفای نقش عمدهتر در این درگیری را سبک و سنگین میکند. گزارشها حاکی از آن است که بهار گذشته نیز دولت آمریکا اطلاعاتی در اختیار داشت که نشان میداد چین در حال آماده شدن برای کمک به تهاجم شکننده پوتین با تدارکات نظامی و حمایت اقتصادی بود. دولت جو بایدن عمدتاً با تهدید چین به تحریم و مجازاتهای دیگر از این مداخله جلوگیری کرد. اما این موفقیت زوری ممکن است دوام نیاورد.
هنوز دلایل خوبی وجود دارد که چین نمیخواهد وارد جنگ شود، مانند ترس از محکومیت بینالمللی، آسیب بیشتر به روابط با اروپا، و قرار گرفتن در معرض تحریمهای آمریکا. با این حال، یک دلیل بسیار قانعکننده وجود دارد که شی ممکن با این وجود درگیر شود: او نمیتواند با شکست پوتین کنار بیاید.
روسیهای که در جریان این جنگ تا حدی ضعیف شده، در سطح بین المللی منزوی شده و بنابراین بیشتر به پکن وابسته است، از نقطه نظر شی چیز بدی نیست. اما روسیهای که آنقدر ضربه خورده است که به سختی واجد شرایط شناخته شدن به عنوان یک قدرت بزرگ است، مشکل بزرگتری است، چرا که به ایالات متحده اجازه می دهد تا روی پکن تمرکز کند.
حتی بدتر از آن برای شی، سناریویی است که در آن شکست نظامی منجر به بیثباتی سیاسی در مسکو میشود و به طور بالقوه شراکت استراتژیک چین و روسیه، قربانی جنگ اشتباه پوتین شود.
بنابراین، پکن ممکن است به دنبال یک استراتژی دو مرحله ای باشد. مرحله اول، ارائه یک طرح صلح مبهم و غیرقابل اجرا که به شی این امکان را میدهد که به طور علنی پیشنهاد میانجیگری در یک جنگ بیرحمانه را بدهد. گام دوم میتواند افزایش کمکهای نظامی یا شبه نظامی به روسیه باشد، و این کار را آنقدر بیسر و صدا انجام دهد که پکن بتواند آن را انکار کند.
آخرین باری که چینی ها چنین اقدامی را در نظر داشتند، برخی از چینستیزان در آمریکا طرفدار اجازه دادن به آن بودند - تا از همدستی شی در جنگ برای تحریک احساسات ضد چینی در سطح جهانی استفاده کنند. امروز، بهدلیل تأثیری که مشارکت چین میتواند در درگیری داشته باشد، به نظر میرسد که اشتیاق کمتری برای چنین زیرکیهایی وجود دارد. دلیل اصلی اینکه اوکراین بهتر از انتظارات عمل کرده است این است که از حمایت خارجی فوقالعادهای برخوردار بوده است، در حالی که مسکو از حمایت کمی برخوردار بوده است. اگر این تغییر کند، مسیر جنگ نیز ممکن است تغییر کند.
در حالی که درگیری ادامه پیدا میکند و زرادخانهها درحال خالی شدن هستند، کمکهای بیشتر چین میتواند شانس روسیه را بهبود بخشد، یا حداقل میتواند به پوتین اجازه دهد تا جنگی را طولانیتر کند که منابع و تمرکز آمریکا را از بین میبرد، معامله بدی برای پکن نیست.
دخالت چین همچنین پیامدهای جهانی خواهد داشت. با افتادن شرکتهای چینی بیشتری در دام تحریمهای ایالات متحده، این اتفاق موجب تسریع جدایی چین و آمریکا میشود. با تبدیل چین به یک بازیگر در یک جنگ عمده اروپا، شکاف بین پکن و غرب سختتر خواهد شد. و با تبدیل مناقشه اوکراین به رویارویی بین دو اقتصاد بزرگ جهان، کشورهایی که سعی کرده اند از جانبگیری اجتناب کنند در دو راهی قرار میگیرند و اثرات تفرقهانگیز جنگ، جهانی میشود.
شاید نگران کنندهترین مسئله این باشد که چنین تصمیمی در مورد خود چین چه میگوید. حتی حالا هم، واشنگتن عادت کرده است که پکن را به عنوان یک رقیب نسبتا محتاط ببیند. اما چینی که روسیه را علیه اوکراین مسلح میکند، چینی است که خطر تنشهای شدید و پایدار با آمریکا را پذیرفته است، تبدیل شدن به محور نوظهور خودکامگی را بر شراکت اقتصادی طولانیمدت با دموکراسیهای پیشرفته اولویت داده است، و وارد یک جنگ نیابتی آشکار با غرب شده است.. با هر امیدی برای یک رابطه مثبت بین چین و آمریکا خداحافظی کنید و به چینی سلام کنید که محاسبات ریسکش به طور اساسی تغییر کرده است،، تغییری که برای آینده تایوان و صلح در غرب اقیانوس آرام پیام بدی دارد.
بسیاری از مقامات آمریکایی هنوز امیدوارند که چین این مسیر را انتخاب نکند و اینکه با صحبت کردن با صدای بلند و به طور علنی در مورد نیتهای شی، شاید بتوانند به او یادآوری کنند که انتخاب اشتباه چقدر پرهزینه خواهد بود. این که آیا آنها درست میگویند یا نه، چیز زیادی در مورد گسترش تنشها پیرامون جنگ اوکراین و چینی که آمریکا از این پس با آن روبرو است، به ما میگوید.
همچنین بخوانید