دوشنبه 5 آذر 1403

اشتری: جنبش دانشجویی در مقام امر به معروف و نهی از منکر حاکمیت است / طوسی: جریان باثبات و دارای برنامه در کشور از دل دانشجویان و ساختار مردم‌سالارانه بیرون می‌آید

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
اشتری: جنبش دانشجویی در مقام امر به معروف و نهی از منکر حاکمیت است / طوسی: جریان باثبات و دارای برنامه در کشور از دل دانشجویان و ساختار مردم‌سالارانه بیرون می‌آید

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، همزمان با سی و هشتمین نشست میان دوره دفتر تحکیم وحدت، میزگرد آسیب‌شناسی جنبش دانشجویی با حضور وحید اشتری، امین اقرلو، محمد حسین قائدشرف و مهدی طوسی از ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار شد. درابتدای این نشست مهدی طوسی دبیر اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل گفت، برداشت‌های کلی جوانان از انقلاب، برخاسته و برساخته از گفتمان‌های پس از...

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، همزمان با سی و هشتمین نشست میان دوره دفتر تحکیم وحدت، میزگرد آسیب‌شناسی جنبش دانشجویی با حضور وحید اشتری، امین اقرلو، محمد حسین قائدشرف و مهدی طوسی از ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار شد. درابتدای این نشست مهدی طوسی دبیر اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل گفت، برداشت‌های کلی جوانان از انقلاب، برخاسته و برساخته از گفتمان‌های پس از انقلاب است. شکاف بزرگی بین آرمان‌های انقلاب و واقعیات کنونی شکل گرفته و سال به سال توسط برخی ارگان‌ها که در حکومت فعالیت می‌کنند و مسئولین و دولتمردان و عملکرد آنها، عمیق‌تر می‌شود. این شکاف منجر به لطمه‌خوردن سرمایه اجتماعی جمهوری‌اسلامی به جهت معیشتی و اقتصادی و غیره، شده‌است. یعنی در اجتماع این گونه تصور نمی‌شود که جمهوری‌اسلامی به نسبت آرمان‌های متعالی که برای خود در نظر گرفته، توانسته خوب عمل کند. اگر این شکاف، معقول بود، شاید می‌شد با کار‌های رسانه‌ای یا عملکرد بهتر سیستم و... آن را رفع کرد، اما عمیق‌تر شدن آن باعث شده که بسیاری از نهاد‌ها و رسانه‌ها کارکردی را که باید، نداشته‌باشند.

لزوم آشنایی اندیشه‌ای و تئوریک جنبش دانشجویی با انقلاب

وی در خصوص نقش جنبش دانشجویی بیان کرد: جریان دانشجویی باید ناظر بر شکاف بزرگی که بین آرمان‌های انقلاب و واقعیات کنونی شکل گرفته مطالبات جدی نسبت به آرمان‌هایی که با واقعیات فاصله دارد، داشته باشد. اگر این اتفاق بیفتد، شکاف کم‌کم پر خواهد شد، زیرا جریان دانشجویی هم ماهیتا پیشرو و آوانگارد است و هم دارای ماموریت تنظیم گری است و ظهور و بروز این ماموریت نیز در مطالبه‌گری از دستگاه‌ها، نهاد‌ها و مسئولین نمایان می‌شود. بدین منظور، جنبش دانشجویی باید به جهت اندیشه‌ای و تئوریک، آشنا با انقلاب باشد و اشراف و ارزیابی دقیقی نسبت به عملکرد سیستم‌ها داشته باشد. طوسی ضمن ابراز تاسف از نا امیدی و سودجویی برخی افراد، تصریح کرد: متاسفانه یک دسته فکر می‌کنند دیگر به‌صورت گروهی و در قالب تشکل‌ها نمی‌توان مشکلات را حل کرد و به صورت انفرادی برنامه‌هایی در نظر دارند. جنبش دانشجویی باید به طور عملیاتی و با داشتن ایده، صداقت و شجاعت، وارد میدان شود و قطعا تعلقات ایدئولوژیکی و عاطفی او هم در این مسیر به کمکش می‌آیند. وی اظهار کرد: برخی معتقدند که سیستم کارآمدی لازم را ندارد و متاسفانه حتی بعضی هسته‌های اصلی نظام هم همینطور فکر می‌کنند. دسته دیگر افرادی هستند که می‌خواهند سهمی بگیرند و به دنبال رسیدن به قدرت سیاسی هستند. این‌ها معمولا فردی عمل می‌کنند. طوسی بر اجتماعی‌بودن جنبش دانشجویی تاکید کرد و افزود: اگر جریان دانشجویی بخواهد انفرادی عمل کند و صرفا به دنبال قدرت سیاسی باشد، دیگر فرقی با یک حزب ندارد. این جنبش باید یک گروه اجتماعی فعال باشد و با مردم در ارتباط باشد و دغدغه آن‌ها را داشته‌باشد. انجمن‌های اسلامی و تحکیم وحدت برای همین تشکیل شدند که آرمان‌ها را پیش ببرند؛ اما متاسفانه این مسیر با اخلال مواجه شد. همچنین محمد حسین قائدشرف دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت ضمن ابراز گلایه نسبت به کم شدن و بی‌روح‌شدن جشن‌ها در دهه فجر گفت: شکاف بین آرمان و واقعیت ایجاد شده‌است؛ اما ما در مسیر غیرمنتظره‌ای نیستیم. این شکاف در همان مسیر رسیدن به آرمان‌ها برای ما رخ داده‌است. وی تصریح کرد: سطح مشکلات را نباید تقلیل داد. بخشی از این شکاف بخاطر ساده‌انگاری برخی مسائل در ابتدای انقلاب است. وقتی به مساله‌ای عمیق و پیچیده که می‌تواند تبدیل به بحران شود، با ساده‌انگاری نگاه کنیم، حتی اگر نیت خالصی داشته‌باشیم، دچار چالش‌های جدی خواهیم شد؛ چه به بسا به اینکه در این مسیر بعضی از نیت‌ها هم کم‌کم تغییر می‌کنند. بخشی از این وضع حاصل از انتخاب راه‌حل‌های نادرست و ساده‌انگارانه است. قائدشرف به نسبت دفتر تحکیم وحدت با دولت اشاره کرد و گفت: تنها اتحادیه دانشجویی که هم دولت سر کار آورده و هم دولت را برانداخته است، همین تحکیم است. با این وجود دفتر تحکیم در ارتباط با قدرت دارای سابقه پرحاشیه‌تر و تجربه بالاتر است. وی با بیان اینکه با توجه به اینکه برداشت و تصویر ما از قدرت، روی نسبت ما با آن تاثیر دارد، ابتدا باید بپرسیم قدرت چیست؟ چطور تعریف می‌شود؟ و نگاهمان به راس قدرت چیست، اظهار کرد: نگاه‌های مختلفی نسبت به رهبر معظم انقلاب وجود دارد. یک دید این است که رهبر انسان خوبیست، اما به حرف‌هایش توجه نمی‌شود. یک دید دیگر اینکه مقتدری مظلوم است و دیگری همه‌کاره دیدن رهبر است. وحید اشتری از ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز گفت: دهه فجر جشن تولد و عروسی نیست که آن را تبریک بگوییم؛ این دهه مانند یک سال خمسی است. موعد حساب و کتاب است. باید ببینیم کجای راهیم و چه کردیم. وی به تحریف تاریخ و ارائه تقریر جدید توسط حکومت‌ها اشاره کرد و گفت: نهاد قدرت به واسطه حاکم‌بودن می‌تواند بیان و روایت جدیدی از تاریخ‌ها و آرمان‌ها ارائه دهد. می‌تواند بگوید وعده‌هایی دادیم که بعدا بررسی کردیم و دیدیم ممکن نیستند یا طولانی‌مدت اند و نمی‌شود آن‌ها را اجرا کرد؛ مثلا یکی از مسائل دوره شاه مسکن بود. امام هم خیلی درباره این موضوع صحبت کردند و از آواره‌شدن سالانه مردم گفته‌شد. اکنون نهاد قدرت می‌تواند بگوید آن زمان وعده مسکن دادیم، اکنون انقلاب کردیم دیدیم مساله مسکن به این راحتی حل نمی‌شود. حاکمیت تقریر جدیدی ارائه می‌دهد. مثلا می‌گوید حضرت امیر (ع) به عدل و شمشیر برنده‌داشتن معروف بوده‌اند، اما آن زمان هم فساد وجود داشته است و حتی خیلی بیشتر بوده. پس نباید آن دوره را مدینه فاضله دید و این‌گونه توجیه می‌کنند و با ارائه تقریر جدید از تاریخ، خود را مبرا می‌کنند. اشتری تصریح کرد: اگر کسی، امام‌جمعه‌ای، مشکلات را به نهاد قدرت و سوءمدیریت ربط دهد، با او برخورد خواهد شد. می‌خواهند بگویند اگر مشکلی هست ربطی به ما ندارد و از گناه مردم است. اگر خشکسالی وجود دارد نتیجه سوءمدیریت نیست و مردم جمع شوند و نماز بخوانند. برنامه‌هایی در صدا و سیما پخش می‌شود که می‌خواهد همین را بگوید و مردم را به جزئیات و گناه و ثواب مشغول نگه دارند. از طرفی امام‌جمعه لواسان حذف می‌شود تا صدایی علیه آن‌ها نباشد. شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه می‌گوید همه چیز عالیست و دولت علوی و قوه قضاییه نبوی است و همه مشکلات در حال حل‌شدن است. تحلیل درست ارائه نمی‌دهند. قدرت تلاش می‌کند نهاد مذهب را در دست بگیرد و آن را به ابزاری در دستش تبدیل کند. وضع موجود را توجیه می‌کند و در بخش‌هایی وعده‌هایی می‌دهد که محاسبات دقیقی پشت آن نبوده‌است اداوار جنبش عدالتخواه دانشجویی به موضوع نسبت جنبش دانشجویی با قدرت اشاره کرد و گفت: نهاد نهضت، بیرون از قدرت وجود دارد و مراقب است که این تعریف‌ها و تقریر‌های جدید صورت نگیرد و بر عملکرد نهاد قدرت نظارت دارد که کم‌کاری‌ها را گردن انقلاب نیندازند. این نهاد آسیب‌شناسی از وضع موجود و نسبت قدرت و تعاملش با مردم، می‌کند و در واقع یک شلاقی به تن جمهوری‌اسلامی می‌زند و آن را هل می‌دهد تا راه برود و وضع موجود و وضع مطلوب نزدیک شود و نهایتا به قله برسد و وسط راه متوقف نشود. همچنین محمد امین اقرلو، مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفت: در زمان‌هایی ایران به واسطه راه ابریشم با کشور‌های دیگر تعاملات تجاری و فرهنگی داشته است. با منتقل‌شدن تجارت از زمین به دریا، ایران ناگهان این جایگاه خود را از دست داد. تا زمانی که نفت کشف شد و دوباره جز معادلات جهانی از جهت شاهراه انرژی به حساب امدیم. هرتعاملی بین ایران و جهان از ابتدای کشف نفت تا حدود 10 سال پیش، در همین حوزه انرژی بوده‌است. قدرت ما در این حوزه سبب ایجاد یک حاکمیت سیاسی مقتدر شد. وی افزود: از زمانی که این حاکمیت سیاسی ایجاد شد می‌توان گفت یک پدر سیاسی برای ایران تعریف شد و پیش از انقلاب تلاش بسیاری شد تا تصویری از این پدر در ایران شکل بگیرد. این تصویر همان رضاشاه بود که تلاش کرد پول نفت را خودش تقسیم و سهم‌بندی کند و براساس آن به دیگران جایگاه دهد. اقرلو تصریح کرد: در آن دوره بخاطر تنش‌هایی که با جامعه ایران رخ داد و عدم فهم حاکمیت از شرایط کف جامعه، انقلابی رخ داد. از دوره انقلاب این حاکمیت با توده‌های مردم، جامعه را پیش می‌برد. حاکمیت و امام فهمیدند که باید با بسیج مردمی همراه شوند. پس مجبور شدند که انتظارات عمومی را برآورده کنند. حاکمیت فهمید که باید سمت توده برود و تحکیم هم به عنوان نهادی که با مردم تعامل دارد، نقش بسیاری داشت. وی بیان کرد: اگر همین نظام دوباره حاکمیت مقتدر سیاسی را به دست آورد در قالب پدر فرو خواهد رفت و به جای تعامل با مردم، برایشان تصمیم‌گیری کرده و کنترلشان می‌کند. آسیب‌های ناشی از این اتفاق هم توسط سرمایه حکومت مقتدر پوشانده خواهد شد. در این دوره 10 ساله انقلاب اطلاعاتی شکل گرفته است و شبکه‌های اجتماعی، آگاهی مردم را بالا برده‌اند. حکومت نیز سرمایه لازم برای پوشاندن آسیب‌ها را ندارد. اقرلو اظهارکرد: یک دوگانه‌ای وجود دارد. یکی همان نگاه پدروار و اینکه حاکمیت تعیین تکلیف می‌کند و مردم را مجبور به پذیرش می‌کند و دیگری نگاهی که می‌پذیرد اوضاع دگرگون شده و خراب است. همچنین طوسی دبیر اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: ناظر بر شکاف بین آرمان و واقعیت، در دوره‌های مختلف جنبش دانشجویی، گفتمان‌های مختلفی شکل گرفته‌است؛ که از جمله این گفتمان‌ها گفتمان توجیه‌گرایی و دیگری گفتمان ساختارشکن بوده اند. گفتمان توجیه‌گرایی بسیار محافظه‌کارانه عمل می‌کرد و حتی به خطا‌های کوچک افراد هم نمی‌پرداخت. چون فکر می‌کرد شاید خطای کوچک فردی گردن نظام بیفتد. در مقابل گفتمان ساختارشکن، همه چیز را به انقلاب ربط داد و دیگر خرد و کلان شناخته نشدند و به همه مسائل یکجور نگاه شد. وی به تاثیر دو گفتمان توجیه گرایی و ساختار شکنی بر جنبش دانشجویی اشاره کرد و گفت: جنبش دانشجویی هیچ‌یک از این گفتمان‌ها را نمی‌توانست بپذیرد. پس به سمت یک گفتمان عقلانی پیش رفت که در آن خرد و کلان از هم جدا می‌شدند. به طور دقیق مشخص می‌شود که ایراد از فرد است یا نظام و تعداد این افراد چگونه است. چون اگر تعدادشان زیاد شود، جریان دانشجویی را به خطا می‌اندازند. البته که تریبون انتقادی باید وجود داشته باشد و جنبش دانشجویی در همان نقش تنظیم‌گری خود باقی بماند و مطالبات جدی از عملکرد‌ها داشته‌باشد. این گفتمان عقلانی سبب چارچوب‌بندی کردن آوانگاردبودن جنبش دانشجویی می‌شود. یعنی نیرو‌هایی در چارچوب مشخص که انتقاد و مطالبه‌گری می‌کنند. به عبارتی همان جمله نقد حکومت آری، نفی حاکمیت هرگز. طوسی اظهار کرد: دانشجویان باید منتقدان دلسوز و هوشیار باشند و نقد دقیق و ارزنده عرضه کنند. جامعه ما، آگاهی دارد، اما چیزی که مهم است همین وزن‌کشی موضوعات است که توسط جریان دانشجویی انجام می‌شود. یعنی خرد و کلان بودن مسائل و اولویت داشتن مسائل بر یکدیگر مشخص می‌شود.

جنبش دانشجویی تنها بخشی از مردم است که به واسطه استقرار در نهاد علم، استعداد‌های نخبگی بالاتری دارد

در ادامه قائدشرف دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت درباره قدرت و نسبت جنبش دانشجویی با آن بیان کرد: گفته می‌شود که قدرت بالذات فسادآور است. در این میان حکومت دینی چه می‌شود و چطور تعریف می‌شود؟ حکومت دینی باید نقش پدرانه بازی کند. چون با ولایت گره خورده است. همانطور که حضرت رسول (ص) و امام علی (ع) پدران امت بودند. جنبش دانشجویی باید دل در گروی این حکومت دینی داشته باشد و حتما نقد هم بکند. من روی دانشجوی مسلمان تاکید می‌کنم. در واقع مردم آگاه و مسلمان موضوعیت دارند و نسبت آن‌ها با حاکمیت اهمیت دارد و جنبش دانشجویی تنها بخشی از مردم است که البته به واسطه استقرار در نهاد علم، استعداد‌های نخبگی بالاتری دارد. وی درباره نقش بین، ولی و امت نیز گفت: در حکومت دینی، نقشی بین، ولی و امت وجود دارد. بخشی از آن مربوط به اندرزدادن، آگاه کردن و اعلام‌کردن نظر است. رهبر هرساله در ماه رمضان با دانشجویان دیدار دارند و سخنان آن‌ها را می‌شنوند. ایشان هرگز نمی‌گویند نقد نکنید. جنبش دانشجویی اساسا در مقام امر به معروف و نهی از منکر حاکمیت است همچنین اشتری ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: مسائلی در کشور وجود دارد که بین خود ما مطرح می‌شوند و اصلا نمی‌توان با مردم درباره آن‌ها حرف زد. می‌گویند بعد از 40 سال انقلاب هنوز نمی‌دانیم مشکل مسکن عمودی باید حل شود یا افقی. خب ما داخل خودمان می‌توانیم به این موضوع بپردازیم. مردم قبول نخواهند کرد. گفته‌خواهد شد که اول باید به جمع بندی می‌رسیدید و بعد انقلاب می‌کردید. وضع سیاه دوره شاه قرار بود با انقلاب درست شود؛ اما این اتفاق نیفتاده است. وی افزود: جمهوری اسلامی حاصل از انقلاب‌اسلامی است. مثل این می‌ماند که به مردم وعده جوجه‌کباب بدهند و در نهایت خورش کرفس به آن‌ها بدهند. وقتی در ابتدای انقلاب صحبت درباره این بود که حقوق برخی افراد 3 برابر باشد یا 5 برابر، اکنون می‌بینیم که حقوق‌های رایج بین مسئولین و مدیران هولدینگ‌ها و بنیاد مستضعفین و غیره، 20 برابر حقوق کارمندان است؛ و 20 میلیون و 50 میلیون و 70 میلیون حقوق‌های طبیعی و عادی این افراد به حساب می‌آیند. اشتری بیان کرد: پرسش درباره نقد یا حمایت، انحرافی است. در بحث امربه‌معروف و نهی از منکر هم همین است. مثلا اگر ما برادر دینی خود را نهی از منکر کنیم منتقد اوییم یا حامی او؟ جنبش دانشجویی اساسا در مقام امر به معروف و نهی از منکر حاکمیت است. وی در ادامه به تبعات انتقاد اشاره کرد و گفت: اگر سطح نقد ما از دولت فراتر رود و مقصر جدی وضع موجود را اعلام کنیم و به افراد اصولگرا انتقاد وارد کنیم، آینده سیاسی خود را به خطر انداخته‌ایم. حاکمیت می‌خواهد انتقاد‌ها از بین برود از این رو جنبش دانشجویی را در خود هضم می‌کند. مثلا بخشی از جنبش دانشجویی که موافق حاکمیت است، حمایت مالی و... می‌شود و بخش دیگر که حاکمیت از آن‌ها خوشش نمی‌آید، حمایت نمی‌شود. معتقدم تشکل انتقادی، رسمی و جدی دیگر وجود ندارد و برخی نیز به زیرزمین کشیده‌شده‌اند که البته بسیار خطرناک است؛ چرا که با این وضعیت باب آسیب‌شناسی بسته می‌شود و دوگانه حامی و برانداز شکل می‌گیرد. همچنین اقرلو مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفت: در ادبیات سیاسی، منظور از پدر با آن مفهوم دینی و مربوط به ولایت تفاوت دارد. نماد پدر در این حوزه استالین است. یعنی یک حکومتی که خودش تعیین تکلیف می‌کند و خودش درست و غلط را تشخیص می‌دهد و همه را کنترل می‌کند. نماد این شخص در جمهوری‌اسلامی آقای هاشمی رفسنجانی بود که با ساز و کار امنیتی این را در جامعه پیاده کرد. وی در خصوص عدم تفکیک جمهوری‌اسلامی و انقلاب نیز بیان کرد: نمی‌توان این دو را از هم تفکیک کرد؛ زیرا از انقلاب تا امروز مسیری طی شده و به این رسیده است. اگر شکافی هست باید دید چه مشکلی در مسیر وجود داشته است. اقرلو در ادامه افزایش سواد، کاهش مرگ‌ومیر نوزادان و کنترل فلج اطفال را از دستاورد‌های بزرگ حکومت دانست و بیان کرد: در کشور ما اگر مساله‌ای وجود داشته باشد با افزایش بودجه آن موضوع در سال بعد، سعی می‌کنیم آن را حل کنیم. اگر مساله مسکن باشد، سال بعد بودجه مسکن افزایش پیدا می‌کند. نمونه آن ساخت مسکن مهر. نیاز به مسکن دهه شصتی‌ها در دوره احمدی‌نژاد باعث شد از انبوه دلار‌های نفتی و با الگوبرداری از آمریکای لاتین، مسکن مهر در پردیس و در ابتدا با کمک شرکت‌های ترک ساخته شود. در کشور حتی برخی وزرا هم برنامه‌ای برای حل مسائل ندارند. کسی نمی‌تواند از گفته‌های رهبری، راه‌حل مناسب را پیدا کند و همه فقط سخنان رهبر را بازگو می‌کنند. راه‌حل‌هایی که در 30 سال اول در نظر گرفته می‌شدند دیگر پاسخگو نیستند. باید فشار اجتماعی به خصوص از طرف جنبش دانشجویی، وارد شود و برخی مدیران تغییر کنند. همچنین طوسی دبیر اسبق انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: افزایش قدرت اجتماعی، با آگاهی بخشی صورت می‌گیرد. وزن کشی هم حتما باید انجام شود و مباحث خرد و کلان تفکیک شوند. به‌خاطر شرایط موجود جامعه و نسل جدید که خیلی حرف‌ها و آرمان‌ها برایش رنگ باخته و امام و انقلاب را درک نکرده و حتی گاهی هویت مسلمان شیعه خود را هم به درستی نمی‌شناسد، از سیاست فراری شده و می‌گوید که به‌خاطر سیاست جایگاه خود را در جهان از دست دادیم و اقتصاد ما هم صدمه دید. کشوری که اقتصاد نداشته باشد زمین می‌خورد. در کنار عقلانیت و مطالبه‌گری، باید قدرت اجتماعی را در سیستم افزایش دهیم. در گذشته با آزمون و خطا کار کرده ایم.

جریان باثبات و دارای برنامه در کشور از دل دانشجویان و ساختار مردم‌سالارانه بیرون می‌آید

وی بیان کرد: جریان باثبات و دارای برنامه در کشور، از دل دانشجویان و ساختار مردم‌سالارانه بیرون می‌آید. باید اداره‌کردن کشور را بلد باشیم. اگر ادواری از دانشجویان، مسلط است و برنامه دارد، سمت بگیرد و کار کند وگرنه خیانت کرده‌است. جریان دانشجویی باید پیگیری و مطالبه‌گری جدی بکند و نسبت به موضوعات اشراف کاملی داشته باشد. همچنین قائدشرف دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: نهضت عمومی می‌تواند تغییر ایجاد کند. جواب و راه‌حل با نهضت عمومی بین مردم اتفاق می‌افتد و این نهضت نباید مثل اول انقلاب، ساده تصور شود. در دوره‌ای تعریف از نهضت صرفا شیعه‌گری بود. یعنی همه را نفی می‌کرد و ترک می‌گفت؛ اما اکنون با این روش پیش نمی‌رویم و با شیعه‌گری نمی‌توانیم حال، امروز و آینده را تغییر دهیم. معتقدم برای حرکت مردم آگاه مسلمان دو اصل نیاز است. یکی تخصص و دیگری صداقت و آرمانخواهی. اگر خود متخصص نیستیم، اما صداقت و آرمان‌خواهی داریم، فردی را پیدا می‌کنیم و می‌گوییم که راه‌حل در حرف فلان نخبه این است. اگر هم راه‌حل هنوز پیدا نشده‌است، باز صداقت داریم و آن را بیان می‌کنیم. از این منظر باید در مسیر بمانیم. وی تصریح کرد: کاتالیزوری به‌نام فشار وجود دارد. به ویژه ایرانی‌ها در این فشار، تغییرات اساسی ایجاد کرده اند. قدرت در جمهوری‌اسلامی، پیچیده است و نمی‌توان با دید چپ و راست سکولار آن را نگاه کرد و همچنین نمی‌توانیم خود را در موضع امر به معروف قرار دهیم. مسئولین و قدرتمندان کنونی که متهم به فسادند، از ابتدای انقلاب این گونه نبودند و چه بسا مسلمان‌تر از دیگران هم بودند. پس مشکل خیلی عمیق است و نمی‌توان به سادگی آن را بیان کرد. قائدشرف بیان کرد: امروز بیانیه انتقادی دانشگاه‌ها دیگر مردم را به تب و تاب نمی‌آورد و به حرکت وانمی دارد؛ مثلا اگر علیه شخصی افشاگری می‌شود کسی فکر نمی‌کند دیگرانی که افشاگری کرده‌اند، خود چه کاره هستند. اگر این چهار ویلا برای این شخص است، آن سه تای دیگر مال کیست؟ وی با بیان اینکه دوران دانشجویی وقت سعی و خطاست. نه به این معنی که چشم روی تجربه‌های دو نسل پیش ببندیم، اظهار کرد: دانشجو هنوز حق ناامیدی ندارد. حتی دو نسل پیش از دانشجویان هم حق ناامیدی ندارند. باید مطالبه‌گری کرد و پیش رفت. وی افزود: من با افتخار از جمهوری‌اسلامی دفاع می‌کنم؛ اما مشکلات را هم با صداقت می‌بینم. ما باید خود را برای هزینه‌دادن برای انقلاب آماده کنیم. البته هزینه‌ای منطقی و عقلانی. همچنین باید به فرموده امام عمل کنیم که می‌گفتند مراقب باشید خودمان اسلامی عمل کنیم. باید خیلی مراقب این موضوع باشیم. در ادامه اشتری ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی با بیان اینکه شهید مطهری و بهشتی و... افکار قابل نقد داشتند و باید بازنگری شود. وعده‌هایی داده‌اند که امکان‌پذیر نیستند، گفت: واقعیت این است که حاکمیت هر چه قوی‌تر می‌شود، تکثر عقاید را از بین می‌برد و انتقاد‌ها را محدودتر می‌کند به گونه‌ای که دیگر مردم در صحنه حضور ندارند و این طور نیست که خودشان امام‌جمعه یا سخنران 22 بهمن را تعیین کنند یا برنامه‌ها را پیش ببرند. زمانی مردم در 22 بهمن هم سخنران انتخاب می‌کردند و هم نذری پخش می‌کردند. اکنون همه چیز زیرنظر شورای هماهنگی تبلیغات و شهرداری و... انجام می‌شود و مردم صرفا سیاهی‌لشکرند و تقش پررنگی ندارند. حکومت چاق‌تر می‌شود و باقی را می‌بلعد. در سال 1400 دیگر جنبش دانشجویی و غیره، رییس‌جمهور مشخص نمی‌کنند و همه توده اند. همچنین اقرلو مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفت: جامعه به سمت کپسولی‌شدن و جلوگیری از جمع‌شدن پیش می‌رود. وقتی حاکمیت پول ندارد، ترجیح می‌دهد سیاست‌زدایی کرده و فضا را امنیتی کند تا بر اوضاع کنترل داشته‌باشد. برای حل مساله گام‌هایی وجود دارد. یک اینکه باید فهم کلان از مساله وجود داشته باشد و وقتی از مثال و مصداقی استفاده می‌کنیم، ارتباط دقیق آن را با مساله اصلی بدانیم. گام دو اینکه جنبش دانشجویی باید بین مردم و حکومت میانجی‌گری کند. می‌بینیم که در اواخر انقلاب کمونیستی روسیه که با شعار‌های آرمانگرایانه و برابری بود، دغدغه مردم پودر لباسشویی و مسائلی از این قبیل بود. امروز نیز همین است. مردن درگیر مسائل خود هستند و حاکمیت به دنبال استکبارستیزی و آرمان‌هایی از این دست است. البته اعتماد به نفس حاکمیت به‌خاطر کمبود منابع کاهش پیدا کرده است. باید بین نخبگانی که راه‌حل بهتری دارند، ارتباط برقرار شود. وظیفه جنبش دانشجویی حل مساله نیست و برقراری این ارتباط است. همچنین طوسی دبیر اسبق اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: از سال 67 رهبر مغظم انقلاب علنا اعلام می‌کردند که نباید اقتصاد وابسته به نفت باشد و در سال‌های اخیر هم فرمودند که سهم نفت در بودجه صفر شود. یعنی ضمن پرهیز از خام‌فروشی محصول تولید شود. درآمد ما از نفت در جایی خرج شده که سرمایه برایمان تولید نمی‌کرده است؛ مثلا صندوق‌های بازنشستگی و حقوق‌ها. 17هزارهزارمیلیارد پول در کشور وجود داشت که اگر به یک پیرزن داده می‌شد می‌دانست چگونه باید از آن درآمدزایی کند، ولی دولت فقط سوخت داد. واگذاری اموال و فروش اوراق و درنهایت بدهکاری شدید دولت و نسبت نداشتن این بدهی با GDP باعث تورم و مشکلات اقتصادی شده‌است. باید درآمد‌های پایداری برای دولت ایجاد شود مثل مالیات. تا 200هزار میلیارد فرار مالیاتی و تعداد زیادی شرکت‌های سوری وجود دارند. ساختار تحریم‌ها هوشمندانه هستند و به گونه‌ای طراحی شده اند که پولدار‌ها روز به روز پولدارتر و بقیه روز به روز فقیرتر می‌شوند. وی با بیان اینکه در دوره آقای احمدی‌نژاد و شاه، درآمد‌های نفتی دولت افزایش یافت و همین مسئله منجر به افزایش واردات و آسیب زدن به تولید شد، افزود: در مجموع در کشور بن‌بست نیست و راه‌حل وجود دارد، اما پیداکردن آن اراده می‌خواهد. قائدشرف دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت نیز گفت: زمانی شهید بهشتی می‌گفت که ما همراه هم نان خشک می‌خوریم و مردم هم تایید می‌کردند، زیرا آرمان ما چیز دیگری بود. شعار این انقلاب استقلال و آزادی است و نسبتی با سلطنت‌طلبی که اصلا نمی‌داند رای و کرامت انسانی چیست، ندارد. وی افزود: شکوفایی اقتصادی و آبادانی باید وجود داشته باشند. امیرالمومنین (ع) هم در نامه خود به مالک اشتر این موضوع را برایش شرح می‌دهند؛ اما باید ببینیم که اولویت ما چه بود و چرا انقلاب کردیم. مساله کنونی این است که فشار به همه به طور یکسان وارد نمی‌شود. این‌گونه نیست که مردم به همراه مسئولین نان خشک بخورند. ایستادن جلوی مستکبرین و مفسدین هزینه دارد. حتی مفسدین داخلی؛ چه برسد به آمریکا که مفسد جهانی است. مساله این است که همه افراد هزینه نمی‌دهند و فقط برخی مردم زیر فشارند. قائدشرف با بیان اینکه مردم باهوش اند و اگر در همان بیانیه دانشگاه‌ها راهکاری ارائه شود و روشی و امیدی را نشان دهد، مردم پیگیری می‌کنند، اظهار کرد: بازی‌نخوردن از جریان‌ها یعنی پافشاری صادقانه بر روی اعتقادات خود. اگر ما پای اعتقادات خود بمانیم، خداوند راه را به ما نشان خواهد داد. اکنون دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا وجود دارد. از کجا معلوم که عدالتخواهی هم به این سمت کشیده نشود و به عنوان جریان سوم ظاهر نشود؟ یعنی وقتی کم‌کم وارد عرصه شود و قدرت بگیرد، همان راه و روش دو جریان دیگر را پیش بگیرد. اشتری ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: می‌گویند اگر راهکار در بیانیه‌های دانشگاهی وجود داشت، مردم پیگیر می‌شدند؛ خیر این‌گونه نیست و اصلا جنبش دانشجویی برای مردم اهمیتی ندارد و جایگاه خود را از دست داده‌است. با این وجود فرقی نمی‌کند جنبش دانشجویی انتقاد تند داشته باشد یا کند یا هر چه؛ اصلا برای مردم هیچی نیست؛ زیرا نسبت جنبش با حاکمیت مشخص نیست. وی درباره پست‌گرفتن عدالتخواهان نیز گفت: تا به حال هرچه کیف‌کشی اتفاق افتاده است، از سمت جنبش دانشجویی بیرون آمده‌است؛ اصلا اگر بخواهیم در معادلات قرار بگیریم باید وابسته‌ای و به اصطلاح پدری داشته باشیم. بچه یتیم‌ها در ائتلاف‌ها جایی ندارند.