شنبه 14 مهر 1403

اشعاری از شاعران ایرانی و هندی برای طوفان الاقصی

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
اشعاری از شاعران ایرانی و هندی برای طوفان الاقصی

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ویژه برنامه طوفان الاقصی شامگاه سه شنبه 18 مهرماه با حضور جمعی از اهالی ادب حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

این برنامه با حضور شاعران و هنرمندانی از جمله علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، عبدالرحیم سعیدی راد، سیدمسعود علوی‌تبار، سیدمهدی بنی‌هاشمی، فرزانه قربانی، سیدحکیم بینش، محمدعلی یوسفی، نغمه مستشارنظامی، فاطمه نانی‌زاد، فاطمه ناظری، صبا فیروزی، فاطمه عارف نژاد، زیبا فلاحی، سارا عبداللهی، مریم فروزان کیا، برگزار شد.

در این برنامه شاعران اشعار نوسروده خود را در حمایت از عملیات طوفان الاقصی و مردم مظلوم فلسطین ارائه دادند که برخی از آنها را با هم مرور می‌کنیم:

عبدالرحیم سعیدی‌راد

وقتی که خون بمب می‌شود باروت می‌شود پرنده می‌شود و گاهی گلوله می‌شود به ماجد ابراهیم گفتم نگران نباش! خون شریفت هر روز در رگ‌های آتشناک غزه می‌چرخد در خان یونس فواره می‌شود ودر بیت المقدس پرچم اسراییل را آتش می‌زند. به ماجد گفتم درخت‌های زیتون کفش‌های تو را می‌پوشند و به راه می‌افتند این روزها حتی میوه‌های زیتون موشک شده‌اند و جای ماه و ستاره در آسمان «بدر3» روییده است

نغمه مستشار نظامی

چشم‌هایت به دنبال نوراند، بال‌های تو در خون کبوتر! در دهان تو آتش گرفته، شاخه سبز زیتون کبوتر چشم‌هایت به دنبال نوراند در هجوم غبار و سیاهی از حصار قفس، تور، آتش کی می‌آیی تو بیرون کبوتر؟ خانه: آوار، آوار، آوار نخل‌ها: سوخته، زخم خورده سایه تیره رنگ کلاغان بر زمین زد شبیخون کبوتر صبح باید بیاید نباید بال‌های تو در خون بماند باید آیینه و گل بپاشی روی این شهر گلگون کبوتر غرقه در خون دل‌هایشانند، کودکان، مادران، پیرمردان پشت دیوار بیت المقدس تا سر کوه صهیون کبوتر بال بر زخم هایم کشیدی در نگاه غریبم چه دیدی؟ تا صدا می‌زدم می‌رسیدی از نگاه تو، ممنون کبوتر! غزه در خون خبر منتشر شد! گر چه در گوش‌ها پنبه باشد در گلوی تو یک بغض تلخ است، شاخه سبز زیتون کبوتر!

سارا جلوداریان

خاک تو: پنجره وا شده رو به ملکوت نام تو: ترجمه تازه‌ی لطف و جبروت

قبله اول دین، مسجدالاقصای حزین می‌وزد از نفست، عطر نجیب لاهوت

گرچه فریاد تو، مظلوم‌ترین فریاد است همه عالم شده آئینه‌ای از ظلم و سکوت

گوش‌ها پرشده از نعره شیطان اما حنجر زخمی تو، راوی تکبیر و قنوت

وای بر ما که ببینیم تو ای سرو رشید! مانده‌ای یکه و سرگشته، میان برهوت

وای بر ما که ببینیم تو ای جنگل سبز! بر تنت چنگ‌زده، پنجه دود و باروت

ننگ بر تارک این حرمله کودک‌کش مرگ بر ریشه این دشمن نحس فرتوت

ای فلسطین به خون خفته، رها خواهی شد یک شب از سیطره بخت سیاه جالوت

صبر کن، صبر که آینده روشن داری مردمان تو، اگر بی‌کفن و بی‌تابوت

قدس، گنجینه‌ی اسرار شریف عشق است غزه هم، مثل نگینی‌ست به رنگ یاقوت

فاطمه نانی‌زاد

صدر اخبارها فلسطین است صحبت از قبله نخستین است

صوت قرآن به گوش می‌آید آیه‌ها، آیه‌های والتین است

شاخه‌های شکفته زیتون بر لبش آفرین و تحسین است

مردها در نبرد با صهیون عزم‌شان، رزم، شان به آیین است

کوچه‌ها در روایت فتحند چشم‌ها خوشه‌های پروین است

مثل سرو و صنوبر اکبرها داغشان روی سینه سنگین است

سنگ و مشت گره شده در هم شعر سرشار از این مضامین است

آتش و دود، خون و خاکستر صورت خاک گرچه پر چین است

صبح صادق دمیده خواهد شد اسب موعود قصه ها زین است

سید حکیم بینش

جهان مانده چه سان باور کند طوفانُ الاقصی را گمان می‌کرد آنگونه طلوع صبح فردا را؟

همه گیج‌اند و می‌پرسند از هم: «ما کجا هستیم» نخواهد کرد این کابوس‌ها دیگر رها ما را

به روی ما که وا کرده است درهای جهنم را به هرسو روکنی آتش، به هرجا می‌نهی پا را

یهودا صبح‌ها از خواب با تشویش پا می‌شد نخوان تعبیرهای یوسف از خواب یهودا را

فرات و نیل ما را غرق خواهد کرد و خواهد گفت: که می‌بینید آیا باز خواب دو دریا را؟»

جهان را یک نفر بیرون کند از شُک سنگینش کسی در خواب ناز تو تکان داده است دنیا را

تو شاید رفته از یادت، سحر از مادر خود خواست: «روایت کن برایم بغض صبرا و شتیلا را

بگو از خاطرات کودکان مانده در آوار که بستی زخم‌های کهنه غزه، اریحا را»

جهان تغییر خواهد کرد با «طوفانُ الاقصی» هان! و ما با نقشه نو باز می‌سازیم فردا را

فرزانه قربانی

روزی تو را سجیل، تار و مار خواهد کرد حتی جهان، نام تو را انکار خواهد کرد

تو خانه سستی بنا کردی و آن را هم طوفان الاقصی بر سرت آوار خواهد کرد

دنیا! اگرچه می‌زنی خود را به خواب اما نابودی صهیون تو را بیدار خواهد کرد

خون جوانان فلسطینی نمی‌دانی زیتونِ باغِ سبز را پربار خواهد کرد

عکس سلیمانی به روی سینه‌اش خورده هر کودکی که با شما پیکار خواهد کرد

تو می‌روی و پیر ما در مسجدالاقصی یک‌روز با صاحب‌زمان دیدار خواهد کرد

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

قاسم سلیمانی

شعر شعر فلسطین هندیران علیرضا قزوه فرزانه قربانی سید حکیم بینش فاطمه نانی زاد سارا جلوداریان نغمه مستشار نظامی عبدالرحیم سعیدی راد این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
اشعاری از شاعران ایرانی و هندی برای طوفان الاقصی 2