امنیت غذایی در جنگ با تمرکززدایی ممکن است

یک کارشناس اقتصادی گفت: در بحران جنگی، تمرکززدایی تولید و توزیع غذا نخستین شرط تأمین امنیت معیشتی و پیشگیری از آسیبپذیری ملی است.
یک کارشناس اقتصادی گفت: در بحران جنگی، تمرکززدایی تولید و توزیع غذا نخستین شرط تأمین امنیت معیشتی و پیشگیری از آسیبپذیری ملی است.
به گزارش خبرنگار مهر تجربه بحرانهای نظامی و منطقهای در دهههای اخیر نشان داده که حوزه غذا و کشاورزی، همواره در خط مقدم تهدید است. زیرساختهای مرکزی، حملونقل و حتی زنجیره توزیع مواد غذایی، اولین قربانیان حملات نظامی و تحریمهای هدفمند هستند. ایران با وسعت و تنوع اقلیمی بینظیر خود میتواند با بهکارگیری راهبرد تمرکززدایی، وضعیت امنیت غذایی را بهشدت بهبود بخشد. احمد قاسمی، استاد سیاستگذاری کشاورزی و مشاور ملی امنیت غذایی این راهبرد را کلید تابآوری جامعه ایرانی در روزهای بحرانی میداند.
چرا تمرکززدایی مهم است؟
قاسمی در این باره میگوید: در شرایط جنگ، هر نقطه تمرکز، یک نقطه آسیبپذیری بالقوه است. اگر سهم عمدهای از تأمین گندم، برنج، مواد پروتئینی یا حتی نهادههای دامی در یک یا دو استان یا منطقه انجام شود، یک حمله موشکی یا حادثه طبیعی کافی است تا تمام توازن ملی تأمین غذا را برهم بزند. همین موضوع درباره انبارهای مرکزی و مسیرهای اصلی حمل و نقل نیز صادق است. تمرکززدایی یعنی پخش و مدیریت ریسک در کل کشور و کاهش هر گونه ضربهپذیری ساختاری.»
او بر تجربههای موفق کشورهای درگیر جنگ (مانند سوریه، اوکراین و حتی برخی اعضای اتحادیه اروپا) تأکید دارد: «تا وقتی توسعه کشاورزی و تولید مواد غذایی به صورت متوازن بین استانها و حتی شهرستانها تقسیم نشود، همواره خطر بحران سراسری وجود دارد. تمرکززدایی، امید و پایداری محلی ایجاد میکند.»
راهبردهای عملی تمرکززدایی در امنیت غذایی
قاسمی سه راهبرد مشخص را پیشنهاد میکند: الف) تقویت تولید محلی و خانوادگی: توسعه کشاورزی خانوادگی (خردهمالکی)، حمایت از گلخانهها و دامپروریهای کوچک، ایجاد بازارچههای محلی و برندسازی برای محصولات روستایی موجب میشود هم سهم مشارکت مناطق بالا برود و هم چرخه اقتصاد محلی ارتقا یابد.
ب) ایجاد زنجیره توزیع منطقهای و ذخایر راهبردی غیرمتمرکز: سولههای ذخیره و سیلوهای محلی باید جایگاه انبارهای متمرکز را بگیرند؛ امکان انتقال سریع و اتکا به ظرفیت داخلی هر استان، تابآوری کل سیستم غذایی را تضمین میکند. این رویکرد، زمان دسترسی به کالا در شرایط بحران را به حداقل میرساند.
ج) توانمندسازی مدیریت محلی و تشکلهای کشاورزی: نقش شوراهای روستایی، تعاونهای محلی و بنگاههای خصوصی کوچک، حیاتی است. تمرکز صرف در تهران یا مراکز استانها عامل کندی و ناکارآمدی در پاسخ سریع و مؤثر به بحرانهاست. مدیریت محلی باید اختیار اجرا و تخصیص سهمیهها را کاملاً داشته باشد.
پیامدها و مزایای تمرکززدایی امنیت غذایی
قاسمی ادامه میدهد: «تمرکززدایی به معنای قطع کامل شبکههای ارتباطی مرکزی نیست، بلکه نوعی هوشمندسازی و تقسیم ریسک است و موجب میشود، حتی اگر بخشی از کشور به هر دلیل دچار بحران شد، سایر مناطق بتوانند نیاز مردم را پاسخ دهند. مشارکت مردم بومی، مالکیت اجتماعی و آزادی عمل مدیریتی باعث میشود سرمایه اجتماعی افزایش یابد و حس تعلق تقویت شود.»
به باور او: «در جنگ، دشمن به دنبال مختل کردن مراکز حیاتی کشور است. اگر ما با توسعه آمایش سرزمینی و فعالسازی ظرفیتهای محلی، امنیت غذایی را در سراسر کشور توزیع کنیم، ضربهپذیری نزدیک به صفر میرسد. کشوری که هر روستایش خودکفا باشد، هرگز گرسنه نمیماند.»
4. نقش دولت در حمایت از تمرکززدایی
قاسمی تاکید میکند: «دولت باید اختیار بیشتری به استانها بدهد و سیاستهای متمرکز توزیع نهادهها و مدیریت بحران را کاهش دهد. کمکهای فنی، یارانههای هدفمند و آموزش کشاورزانی که در مناطق کم برخوردار هستند، ضامن واقعی عبور از بحرانهای بلندمدت است. حتی سازمانهای امنیتی باید در طرحریزی شبکههای غذایی غیرمتمرکز مشارکت جدی داشته باشند.»
به باور قاسمی، تمرکززدایی در تولید، ذخیره و توزیع مواد غذایی به معنای پایداری امنیت غذایی در بدترین شرایط جنگی است. اگر امروز بهدرستی برنامهریزی و اجرا شود، فردا مردم ایران میتوانند آسوده و مطمئن، تلاطم بحران را تاب بیاورند. امنیت غذایی یعنی امنیت ملی؛ و این امنیت بدون حرکت به سمت تمرکززدایی حاصل نخواهد شد.