اگر کاندیداهای دیگرانتخابات96 رئیس جمهوری شده بودند اقتصاد ما چگونه بود؟
ایران نوشت: این روزها برخی رسانههای همیشه منتقد دولت در حالی تیترهای نخست صفحات شان را به تخریب دولت دوازدهم اختصاص میدهند که ردپایی از واقعیتگویی در نقدهایشان دیده نمیشود.
«مردم از ما راضیاند؛ ما نبودیم وضع صد برابر بدتر میشد» و «ممنون که هستم» جدیدترین نمونه تیترهایی است که به زبان طعنه بیان کردند. در همین راستا این نوشتار و گزارش به این سؤال میپردازد که اگر کاندیدای دیگری جز حسن روحانی برنده انتخابات 96 و رئیس دولت دوازدهم بود؛ باز هم چنین قضاوتی وجود داشت و آیا براستی وضع بهتر از این شرایطی میشد که در آن به سر میبریم؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است در ابتدا به میزان درآمد کشور نگاهی به جدول شماره یک بیندازیم؛ درآمدی که برای سالیان طولانی مبتنی بر فروش نفت بوده است.(جدول شماره یک)
لازم به ذکر است که اعداد و ارقام جدول شماره یک به میزان درآمد نفتی سالانه کشورمان در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد و روحانی بر اساس گزارش اوپک پرداخته است. همچنین در این جدول، اثر اعمال تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران در دو مقطع 2011 و 2015 بخوبی قابل مشاهده است.
در سال 2011 تحریمهای جدید و فراگیر 1+5 علیه ایران به تصویب نرسیده بود و به مدد افزایش قیمت جهانی نفت که به بالای 100 دلار برای هر بشکه رسید؛ بالاترین درآمدهای نفتی تاریخ ایران را دولت احمدینژاد درسال 1390 در کارنامه خود ثبت کرد. در این سال درآمد نفتی کشور طبق اعلام بانک مرکزی بالغ بر 118 میلیارد دلار شد که به همین خاطر لقب «درآمد افسانهای» به آن اختصاص یافت اما هنوز که هنوز است حتی برخی از خود اصولگرایان نیز به دولت احمدینژاد این انتقاد را دارند که این درآمد و سرمایه هنگفت تنها به واردات بیرویه کالا به کشور دامن زد و هیچ گاه در اختیار تقویت بنیانهای اقتصادی ایران قرار نگرفت تا کورسویی برای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت بشود.
تشدید تحریمها و فراگیرشدن آنها توسط همه کشورها در دو سال آخر دولت احمدینژاد یعنی از سال 1390 به بعد باعث شد تا همانطور که در جدول مشخص است، میزان فروش نفت ایران که از سال 1385 به طور متوسط حدودا روزی دو میلیون و 200 هزار بشکه بود؛ کاهش 50 درصدی یافته و به حدود یک میلیون و 100 هزار بشکه نفت خام برسد.
در واقع دولت وقت با دورزدن این تحریمها که برای اولین بار بود به این فراگیری علیه ایران به اجرا درمی آمد، توانست فروش روزانه 50 درصد نفت را در دو سال آخر مسئولیتش داشته باشد. آثار آن تحریمها تا زمانی که برجام در سال 94 به تصویب برسد، بخوبی در میزان فروش نفت مشهود است و درآمد ایران از 118 میلیارد دلار به 27 میلیارد دلار در سال 94 -93 رسید. اما تصویب برجام باعث ایجاد گشایشهای تازهای در اقتصاد ایران شد و دولت روحانی توانست تا سال 2018 یعنی اردیبهشت 1397 میزان فروش نفت ایران را به قبل از اجرای تحریمها در دوره احمدینژاد برساند. ایران مجددا موفق شد روزانه حدود 2میلیون و 400 هزار بشکه نفت را صادر کند با این تفاوت که قیمت نفت روند بشدت کاهشی یافته بود اما با گشایشهای ایجاد شده پس از برجام، چون از زمستان سال 1394 تولید و صادرات نفت ایران افزایش یافت لذا همین امر سبب شد که تکانه منفی کاهش قیمت نفت آثار به مراتب کمتری در اقتصاد ما، در مقایسه با بسیاری از کشورهای نفتی داشته باشد. تا اینکه 18 اردیبهشت ترامپ رئیس جمهوری جدید امریکا از برجام خارج شد و حافظه تاریخی هیچ کسی فراموش نکرده که بازگشت دوباره تحریمها چه تأثیری بر اقتصاد ایران گذاشت. این تحریمها اگرچه همان تحریمهای دوره احمدینژاد بود اما دولت ترامپ تیم متخصصی را مسئول کرد تا حفرهها و راههای دورزدن تحریمهای دوره اوباما را شناسایی کرده و با مسدودکردن آنها کوچکترین شانس فروش غیررسمی نفت را از ایران بگیرد. نتیجه آنکه پیشبینی اوپک برای فروش 60 میلیارد دلاری نفت ایران در سال 2018 نه تنها محقق نشد بلکه کاهش 70 درصدی یافت و اکنون در خوشبینانهترین حالت به فروش حدود 500 هزار بشکه در روز رسیده است. اکنون نیز همانطور که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری ایران گفته است: «کل درآمد نفتی این کشور در سال 1398 بهدلیل شدت تحریمهای ایالات متحده، حدود 8 میلیارد دلاربوده است.»
در ادامه و با توجه به آنچه مرور شد؛ جدول شماره 2 آمده است که بیانگر میزان وابستگی درآمد کشور به درآمدهای نفتی در بودجه سالانه است.
اعداد و ارقام این جدول مؤید آن است که دولت های یازدهم و دوازدهم طبق اسناد بالادستی و خواست کشور برای تحقق اقتصاد بدون نفت، حتی در زمان اجرای برجام نیز ارادهاش مبتنی بر کاهش میزان وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی بوده است. به همین علت است که با وجود بازگشت کامل تحریمها، همچنان شاهد روند کاهشی میزان وابستگی بودجه کشور به فروش نفت هستیم. البته کمترین درآمد نفتی ایران مربوط به سال 1377 است اما آنچه چهار سال اخیر را نسبت به آن متفاوت میکند، شوک کاهشی درآمدهای نفتی در این دوره نسبت به مدت مشابه قبل است.
اشاره به این نکته ضروری است که درآمد حاصل از فروش نفت در سال گذشته کمترین درآمد نفتی در 13 سال اخیر بوده است. در عین حال بر اساس گزارش اوپک تولید ناخالص داخلی ایران در میان 14 کشور عضو اوپک طی سال 2018، پس از کشورهای اکوادور و نیجریه کمترین سهم را از درآمدهای نفتی داشته و این نشاندهنده کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی طی سالهای گذشته است. لذا همین بس که مخالفان دولت اگر منصف باشند، اینطور سیاهنمایی نکرده و چنانچه رقابتهای سیاسی آنان مانع از بیان حقیقت و گزارش واقعیتهای اقتصادی به مردم میشود؛ لااقل در خلوت خودشان ممنون دولت روحانی باشند که بدون داشتن ادعا، بودجه را برای اولین بار در تاریخ کشورمان به سمتی هدایت کرد که در مسیر مستقل از نفت حرکت کند.
این مسیر قطعا سختیهایی دارد و همه میدانند گرداندن کشور تحریمشدهای که همیشه فروش نفت مهمترین منبع تأمین ارز و بودجه جاریاش بوده، در این وضعیت کار آسانی نیست؛ بنابراین با توجه به پیشینه بقیه کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 و 96؛ آنان بعید بود بتوانند کاری از پیش ببرند؛ آن هم در شرایطی که بلایای طبیعی و بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متعددی در سالهای اخیر دامنگیر کشور شده است.
اگر مدیریت بحرانهایی مانند سیل سال گذشته در سه استان گلستان، لرستان و خوزستان، زلزلههای هرمزگان، کرمانشاه و آذربایجان غربی و سرانجام فراگیری ویروس کووید19 و بیماری کرونا که نه تنها ایران بلکه جهان را با بحران مواجه کرده است؛ در شرایطی که درآمدهای ایران از 100 میلیارد دلار در سال به 9 میلیارد دلار رسیده؛ از نظر رقبای سیاسی دولت «خدا قوت گفتن» ندارد لااقل با تحریف واقعیت، آدرس غلط به مردم ندهند آن هم در شرایطی که نیک میدانند در بحرانیترین وضعیت مالی و ارزی پس از انقلاب هستیم و این کاهش درآمد، بر همه بخشها از جمله بودجه دولت تأثیر گذاشته است. البته اگرچه به صفر رساندن سطح صادرات نفت ایران از سوی امریکا عملی نیست؛ اما بهخاطر صادرات غیررسمی، درآمدهای حاصل از فروش نفت در ایران به میزان قابل توجهی کاهش یافته و این واقعیتی است که هیچ فرد منصفی نمیتواند آن را کتمان کند.
17302
کد خبر 1401624