دوشنبه 5 آذر 1403

ایران، افغانستان و تلاش‌های دیپلماتیک برای گشایش گره آبی

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
ایران، افغانستان و تلاش‌های دیپلماتیک برای گشایش گره آبی

تهران - ایرنا - وضعیت رودخانه‌های مرزی مشترک و چگونگی بهره‌برداری از منابع آبی آن از موضوعات مرتبط با همکاری‌های راهبردی تهران - کابل به‌منظور توسعه پایدار و مقابله با تهدیدات زیست‌محیطی است.

«رضا اردکانیان» روز دوشنبه دوم تیرماه در دیدار با «محمد حنیف اتمر» سرپرست وزارت خارجه افغانستان درزمینه استفاده دو کشور از منابع آبی مشترک اظهار داشت: طرح‌های مشترک در حوضه هریرود از سوی دو طرف پیگیری خواهد شد.

حنیف اتمر نیز با اشاره به همکاری‌های مشترک دو کشور در زمینه رودخانه‌های مرزی مشترک بیان داشت: در کمیته همکاری دوجانبه درزمینه آب، پیشرفت خوبی داشتیم و اساس این همکاری با توجه به قرارداد منعقدشده هیرمند در سال 1351 است. درباره هریرود نیز هر دو کشور موافقت کردند مطالعات فنی و تخصصی در این رابطه انجام شود و بر اساس حقوق هر دو ملت با یکدیگر همکاری کنند.

هریرود از کوه‌های مرکزی افغانستان (هندوکش) سرچشمه می‌گیرد و با گذر از ولایت‌های غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک افغانستان و ایران می‌گذرد و پس از پیوستن کشف‌رود به آن، با نام رود تجن وارد شنزارهای کشور ترکمنستان می‌شود.

علاوه بر هریرود، رودخانه هیرمند با حوضه آبریز 150000 کیلومترمربع از کوه بابا در افغانستان سرچشمه می‌گیرد و پس از طی 1050 کیلومتر به دریاچه هامون در منطقه سیستان ایران می‌ریزد.

بخش سفلای هیرمند که تشکیل‌دهنده دلتای رودخانه در ناحیه سیستان است گستره‌ای به وسعت 18200 کیلومترمربع دارد که 40 درصد آن در خاک ایران است.

جریان هیرمند در روابط تهران - کابل

رودخانه هیرمند از افغانستان سرچشمه می‌گیرد و زندگی مردم منطقه سیستان وابسته به آن است.

نوسان جریان آب هیرمند و کاهش آب جاری به سمت سیستان در صدسال گذشته همواره مشکلاتی را به وجود آورده است. اختلاف بر سر استفاده از آب رودخانه هیرمند بین ایران و افغانستان از زمان شکل‌گیری مرزهای شرقی ایران با دخالت انگلیسی‌ها آغاز شد.

در نیمه دوم قرن نوزدهم با اوج گرفتن اختلافاتی که در نواحی شرقی ایران بین حکام محلی تابع ایران و افغانستان بر سر مسائل مرزی به وجود آمده بود، دو کشور بر اساس معاهدات جداگانه‌ای که با انگلستان داشتند، حل این مسائل را به حکمیت دولت بریتانیا سپردند.

دولت بریتانیا ژنرال «فردریک گلداسمید» را مأمور رسیدگی به این مسئله کرد. وی در ماه مه سال 1871 م «1250 ش» مأمور انجام حکمیت مرزی میان ایران و افغانستان در مورد مناقشات دو کشور در منطقه سیستان شد و با تحقیق و بررسی در سرحدات سیستان در 19 اوت 1872 م (1251 ش) رأی خود را در تهران صادر کرد.

رأی وی به‌طور کامل به مسأله مشخص ساختن مرز دو کشور اختصاص داشت که بر اساس آن منطقه سیستان را به دو بخش «سیستان درونی» و «سیستان بیرونی» تقسیم کرد. وی «سیستان بیرونی» که بخش بزرگ‌تر و وسیع‌تر را در برمی‌گرفت به افغانستان داد و بخش سیستان درونی و قسمت کوچک‌تر را به ایران اختصاص داد.

همچنین شاخه اصلی هیرمند در شرقی‌ترین بخش دلتا پایین کوهک را به‌عنوان مرز دو کشور تعیین کرد. بدین ترتیب قسمتی از دلتای هیرمند که بخش وسیع‌تر زمین‌های کشاورزی و جمعیت بیشتری داشت به ایران واگذار و ناحیه‌ای که مسیر عبور آب جهت شرب در این قسمت را تشکیل می‌داد به افغانستان سپرده شد. با قرار دادن مرز دو کشور روی قسمتی از مسیر هیرمند، این رودخانه بر اساس سند وین تبدیل به رودخانه بین‌المللی شد که پس‌ازآن همواره با نقش‌آفرینی سیاسی خود روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است.

با توجه به اختلافات دو کشور در مساله هیرمند، قرارداد 1351 آخرین قراردادی است که پس از حدود 150 سال اختلافات آبی میان ایران و افغانستان بر سر رودخانه 1050 کیلومتری هیرمند منعقد شد.

افغانستان طبق قرارداد 1351 هیرمند متعهد است در هر ثانیه ورود 24 مترمکعب آب را تضمین کند، یعنی سالانه هشتصد و پنجاه میلیون مترمکعب آب باید وارد مرزهای ایران شود اما افغانستان با احداث سدها در بالادست رود و عدم نظارت دقیق بر مسیر رودخانه نتوانسته به تعهدات خود عمل کند.

سران افغانستان می‌گویند در تلاشند با تکمیل سد کمال خان و اندازه‌گیری سطح آب در نزدیکی مرز حقآبه ایران را بدون ضایع شدن تضمین کنند. کاهش سطح آب هیرمند پیامدهای زیان‌بار زیست‌محیطی و کشاورزی در پایین‌دست رودخانه و دشت سیستان ایجاد کرده و مهاجرت گسترده مردم این منطقه را به دنبال داشته است.

بررسی‌ها و پیگیری‌ها از بدنه دولت به‌خصوص دو وزارتخانه کلیدی امور خارجه و نیرو نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر تلاش‌ها و مذاکراتی با دولت افغانستان برای انجام اقدامات مشترک برای سیراب نمودن تالاب‌های بین‌المللی و مشترک هامون انجام‌شده و در همین راستا توافقاتی در بیانیه مشترک در سفر «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی وقت دولت افغانستان به تهران در سال 1394 صورت گرفته و در دست پیگیری است.

اهمیت هریرود در روابط ایران و افغانستان

تا قبل از انقلاب اسلامی در ایران چندان نیاز به استفاده از آب رودخانه هریرود احساس نمی‌شد. تقریبا تمام‌مسیر رود در داخل ایران از صالح‌آباد تا سرخس جمعیت بسیار کمی داشت. خود افغانستان هم اهمیتی برای این آب قائل نبود، زیرا این رود تقریبا در بخش عمده‌ای از سال به‌طرف شنزارهای ترکمنستان هدر می‌رفت.

با بزرگ شدن شهر مشهد و توجه مردم حاشیه مرز به کشاورزی صنعتی و زمین‌های حاصلخیز، توجه ایران به اهمیت آب هریررود افزایش یافت. اگر ایران بر اثر خشکسالی های ممتد سال‌های 46 تا 50 و کوچ مردم سیستان و بلوچستان به اهمیت این رودخانه پی می‌برد امروزه می‌توانست به راحتی از آن استفاد کند.

آب رودخانه‌های هریرود و هیرمند وارد ایران و ترکمنستان می‌شود اما احداث سد در مسیر رودخانه، خشکسالی و کم آبی مشکلاتی را برای مردمی منطقه مرزی که از این رودخانه ها در بخش کشاورزی به آن وابسته‌اند به دنبال داشته است.

با توجه به حجم مبادلات تجاری ایران و افغانستان و روابط دوستانه دو کشور مساله رودخانه‌های مشترک بین دو کشور با مذاکره قابل‌حل است.

در این مورد بندر چابهار نمونه خوبی از همکاری‌های مشترک دو کشور در زمینه اقتصادی محسوب می‌شود. چابهار دروازه ترانزیت شرق ایران و منطقه‌ای استراتژیک برای توسعه صنعت ترانزیت به افغانستان محسوب می‌شود.

افغانستان می‌تواند در ازای دسترسی به بندر چابهار مشکلات آبی با ایران را حل کند. ایران می‌تواند امکانات ویژه ازجمله معافیت‌های گمرکی و ویزا برای بازرگانان افغانستانی در بندر چابهار فراهم سازد.

باز شدن گره مشکل بی‌آبی و یا کم‌آبی با این کشور همسایه شرقی از طریق مذاکره و گفت‌وگو قابل حل است. آب هریرود تأمین‌کننده بخشی از آب استان خراسان رضوی است و در صورت احداث این سد، منبع تأمین آب این منطقه از بین می‌رود. حل مشکلات آبی با توجه به روابط دوستانه دو کشور قابل تحقق است و نمی‌تواند بهانه‌ای به دست دشمنان دو ملت در تخریب روابط تهران و کابل دهد.

*س_برچسب‌ها_س*
ایران، افغانستان و تلاش‌های دیپلماتیک برای گشایش گره آبی 2