ایران بدون افغان رسماً ترسیم شد

خروج صدها هزار مهاجر افغان از ایران، بازار کار کشور را در آستانه تحولی بزرگ قرار داده است. آیا این موج مهاجرت معکوس، اقتصاد ایران را به سوی بهرهوری و شفافیت سوق میدهد یا شوک کمبود نیروی کار، بخشهای کلیدی مانند ساختوساز و کشاورزی را فلج خواهد کرد؟
- فهرست محتوا
- شوک به بازار کار؛ وقتی ستونهای اقتصاد لرزان میشوند
- ساختوساز در بحران؛ افزایش 25 درصدی هزینهها
- کشاورزی زیر فشار؛ ضایعات بیشتر، قیمت بالاتر
- خدمات شهری و صنایع کوچک؛ مشاغل سخت بدون داوطلب
- فرصتهای طلایی؛ آیا ایران از این تحول سود میبرد؟
- کاهش بیکاری جوانان؛ فرصتی برای نسل جدید
- افزایش دستمزدها و جذابیت مشاغل یدی
- گامی به سوی اتوماسیون و بهرهوری
- شفافیت بیشتر در اقتصاد
- چالشهای پیش رو؛ چرا جایگزینی نیروی کار آسان نیست؟
- آینده بازار کار ایران؛ تهدید یا فرصت؟
تا پایان بهار 1404، بیش از 700 هزار مهاجر افغان، ایرانرا ترک کردهاند یا در آستانه بازگشت هستند. این تحول عظیم، پرسشهای بزرگی را پیش روی بازار کار ایران قرار داده است: آیا ایران میتواند از این فرصت برای بازسازی و تقویت نیروی کار داخلی استفاده کند، یا باید منتظر رکود پروژهها و افزایش هزینهها باشیم؟ در این گزارش، به بررسی پیامدها، چالشها و فرصتهای این پدیده میپردازیم.
شوک به بازار کار؛ وقتی ستونهای اقتصاد لرزان میشوند
خروج مهاجران افغان، که حدود 10 درصد از نیروی کار ایران را تشکیل میدادند، بهویژه در بخشهای پرزحمت و کمدرآمد مانند ساختوساز، کشاورزی و خدمات، شوک بزرگی به بازار کار وارد کرده است. بیش از 65 درصد این مهاجران در مشاغلی مانند کارگری ساختمان، برداشت محصولات کشاورزی، حملونقل سبک، مدیریت پسماند و خدمات شهری فعالیت داشتندمشاغلی که نیروی کار ایرانی تمایل چندانی به آنها نشان نمیدهد.
ساختوساز در بحران؛ افزایش 25 درصدی هزینهها
بخش ساختوساز، که 40 تا 60 درصد نیروی کار ساده و نیمهماهر آن را مهاجران افغان تشکیل میدادند، با خروج این نیروها با چالشهای جدی مواجه شده است. گزارشها نشان میدهد دستمزد کارگران ساده ساختمانی در کلانشهرها بین 30 تا 50 درصد افزایش یافته و هزینه ساخت هر مترمربع مسکن در تهران تا 25 درصد بالا رفته است. این موضوع نهتنها قیمت نهایی مسکن را افزایش داده، بلکه به توقف یا کندی برخی پروژههای عمرانی منجر شده است.
کشاورزی زیر فشار؛ ضایعات بیشتر، قیمت بالاتر
در بخش کشاورزی، نیروی کار افغان نقش کلیدی در کاشت، داشت و برداشت محصولات فصلی داشت. در استانهایی مانند کرمان (پسته)، خراسان (زعفران) و مناطق شمالی (برنج و مرکبات)، کمبود کارگر فصلی به افزایش ضایعات محصولات منجر شده است. برای نمونه، انجمن باغداران پسته کرمان گزارش داده که 25 درصد محصول پسته به دلیل نبود کارگر برداشتنشده باقی مانده است.
خدمات شهری و صنایع کوچک؛ مشاغل سخت بدون داوطلب
بخشهایی مانند مدیریت پسماند، کورههای آجرپزی و کارگاههای کوچک تولیدی نیز به شدت به نیروی کار افغان وابسته بودند. بیش از 70 درصد نیروی کار در تفکیک غیررسمی زباله را مهاجران تشکیل میدادند. به گفته یکی از پیمانکاران پسماند در قم، حتی با دو برابر کردن دستمزدها، یافتن نیروی کار ایرانی برای این مشاغل دشوار است.
فرصتهای طلایی؛ آیا ایران از این تحول سود میبرد؟
با وجود چالشها، خروج مهاجران افغان میتواند فرصتهایی بیسابقه برای بازار کار ایران ایجاد کند. این تحول، در صورت مدیریت صحیح، میتواند به کاهش بیکاری، افزایش دستمزدها و حرکت به سمت اقتصاد شفافتر منجر شود.
کاهش بیکاری جوانان؛ فرصتی برای نسل جدید
نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 ساله در برخی استانها به بیش از 25 درصد رسیده است. جایگزینی نیروی کار افغان با کارگران ایرانی میتواند فرصتهای شغلی جدیدی برای جوانان و دهکهای پایین درآمدی ایجاد کند. این موضوع بهویژه در استانهایی مانند خراسان رضوی، تهران و سیستان و بلوچستان، که بیشترین تأثیر را از خروج مهاجران دیدهاند، اهمیت دارد.
افزایش دستمزدها و جذابیت مشاغل یدی
افزایش دستمزدها در مشاغل کارگری، اگرچه در کوتاهمدت هزینههای تولید را بالا میبرد، در بلندمدت میتواند این مشاغل را برای نیروی کار ایرانی جذابتر کند. این امر به رسمی شدن نیروی کار و گسترش پوشش بیمهای کمک خواهد کرد.
گامی به سوی اتوماسیون و بهرهوری
کمبود نیروی کار ارزان، کارفرمایان را به استفاده از فناوریهای نوین و مکانیزاسیون تشویق میکند. در بخش کشاورزی، این میتواند به معنای سرمایهگذاری در ماشینآلات پیشرفته باشد. در بلندمدت، این تحول بهرهوری اقتصاد ایران را افزایش خواهد داد.
شفافیت بیشتر در اقتصاد
بخش بزرگی از فعالیت مهاجران افغان در اقتصاد غیررسمی و بدون نظارت قانونی انجام میشد. جایگزینی این نیروها با کارگران ایرانی میتواند به افزایش شفافیت، گسترش پوشش بیمهای و افزایش درآمدهای مالیاتی دولت منجر شود.
چالشهای پیش رو؛ چرا جایگزینی نیروی کار آسان نیست؟
با وجود فرصتها، پر کردن جای خالی مهاجران افغان کار سادهای نیست. هزینه نیروی انسانی در مشاغل یدی ممکن است تا 40 درصد افزایش یابد. علاوه بر این، فرهنگ عمومی کار در ایران، بهویژه در مشاغل سخت و کمدرآمد، همچنان با مقاومتهایی مواجه است. بررسیهای وزارت تعاون نشان میدهد تنها 13 درصد از موقعیتهای شغلی خالی ناشی از خروج مهاجران توسط کارجویان ایرانی پر شده است.
از سوی دیگر، مهاجران افغان از خدمات بهداشتی و آموزشی ایران نیز استفاده میکردند. خروج آنها میتواند منابع بیشتری را برای شهروندان ایرانی آزاد کند، اما این امر نیازمند برنامهریزی دقیق برای مدیریت منابع و هدایت نیروی کار داخلی به سمت مشاغل خالی است.
آینده بازار کار ایران؛ تهدید یا فرصت؟
خروج مهاجران افغان بازار کار ایران را در دوراهی قرار داده است: رکود و افزایش هزینهها یا اصلاح و تحول ساختاری. موفقیت در این مسیر به سیاستهای دولت، آموزش سریع نیروی کار و فرهنگسازی برای پذیرش مشاغل یدی بستگی دارد. آیا ایران میتواند از این چالش بهعنوان فرصتی برای بازسازی بازار کار خود استفاده کند؟ پاسخ به این پرسش، آینده اقتصاد کشور را رقم خواهد زد.



