دوشنبه 5 آذر 1403

بازیابی بازدارندگی

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
بازیابی بازدارندگی

حملات گسترده و پرشتاب اسرائیل به لبنان به‌ویژه ترور سید‌حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان با نام عملیاتی «نظم جدید» و آغاز هجوم زمینی به جنوب این کشور و در پی آن واکنش سرسختانه و موشکی جمهوری اسلامی ایران به این حملات، تشدید تنش‌ها را در افق دید ناظران پدیدار کرده است. اکنون بسیاری از تحلیلگران، در پی فهم این پرسش هستند که با انجام حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران، مقامات اسرائیلی و...

با در نظر گرفتن اهمیت موضوع، پرداختن به تمامی وجوه تحولات اخیر و کوشش برای تعیین دقیق مسیر تحولات، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. اکنون درک سرشت حقیقی تحولات از نظرگاهی واقع‌بینانه، رسالتی است که هر تحلیلگر و سیاستمداری در ایران باید به آن توجهی تمام داشته باشد. لغزش در تحلیل می‌تواند، آسیب‌زا باشد. این‌بار سخن نه از منافع حزبی و جناحی بلکه منافع ملی ایران است و به همین سبب در هر تحلیلی باید به دور از هیجانات احتمالی تنها بر ماهیت حقیقی تحولات تمرکز شود. برای پرداختن به این امر مهم ابتدا با بررسی استراتژی آمریکا و اسرائیل در منطقه پس از طوفان‌الاقصی، دلایل حمله موشکی ایران به اسرائیل، برداشت‌ها از این اقدام و واکنش احتمالی به این حملات را محل بحث قرار خواهیم داد.

برداشت‌ها و واکنش‌های احتمالی

به نظر می‌رسد اسرائیل و آمریکا پس از طوفان‌الاقصی هر دو تغییر نظم امنیتی منطقه خاورمیانه را جست‌وجو می‌کنند. اسرائیل با این برداشت که در اثر حملات گسترده به غزه و لبنان و از بین بردن زیرساخت‌های نظامی و ترور فرماندهان این دو گروه مقاومت، اکنون جمهوری اسلامی ایران مهم‌ترین توان بازدارندگی خود را از دست داده است، بر آن بود که بدون نگرانی از واکنش ایران می‌تواند استراتژی خود در منطقه را هدایت کند. حمله موشکی ایران در ابعادی گسترده و متفاوت از نمونه پیشین در ماه آوریل، تعجب مقامات آمریکایی و اسرائیلی را برانگیخت. به نظر می‌رسد مقامات واشنگتن و تل آویو انتظار حمله‌ای در این ابعاد را نداشتند و بر این باور بودند که حتی در صورت اقدام، حمله ایران چندان تفاوتی با نمونه پیشین نخواهد داشت.

از اظهارات و واکنش‌ها در آمریکا و اسرائیل چنین برمی‌آید که حمله ایران موجب نگرانی‌هایی عمیق شده و رژیم صهیونیستی به پشتوانه حمایت‌های آمریکا بر آن است به این حمله واکنش نشان دهد. از ارزیابی‌های تحلیلگران می‌توان دریافت که از نظر آنان جمهوری اسلامی ایران هزینه‌های عدم‌واکنش به حملات اسرائیل را بیشتر از هزینه‌های اقدام برآورد کرده است. به بیانی دیگر مقامات ایران به این نتیجه‌گیری رهنمون شده بودند که در صورتی که به حملات اسرائیل واکنش نشان ندهند، جسارت و انگیزه رژیم صهیونیستی برای انجام حملات بیشتر و پیشبرد استراتژی خود افزایش خواهد یافت. با چنین برداشتی و با هدف احیای اعتبار قدرت بازدارندگی نظامی، جمهوری اسلامی ایران این‌بار بدون اطلاع قبلی و با بهره گیری از موشک هایی پیشرفته‌تر به اسرائیل حمله کرد. بی‌تردید برداشت از انگیزه‌ها و توان حمله اخیر جمهوری اسلامی ایران در بین مقامات آمریکایی و اسرائیلی بر ماهیت واکنش احتمالی آنها اثرگذار خواهد بود. باید دید این دو، پیام جمهوری اسلامی ایران را چگونه دریافته‌اند؟

از اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا چنین می‌توان دریافت که آنها بی پاسخ ماندن حمله ایران را شکستی بزرگ برای خود ارزیابی می‌کنند و بر آنند تا در هماهنگی با یکدیگر به حمله ایران واکنش نشان دهند. اینکه ماهیت این پاسخ چگونه خواهد بود همچنان محل بحث است. تأملی در سیاق گفتار و لحن اظهارات مقامات آمریکایی و اسرائیلی و همچنین برداشت‌های آنها از موقعیت ایران و محور مقاومت در منطقه گویای آن است که اکنون در مقایسه با ماه آوریل، رژیم صهیونیستی درصدد پاسخ است. اما این مساله مطرح است که آیا هدف از حمله اسرائیل تنها واکنش به حمله ایران باشد و در سطحی محدود انجام شود یا خیر.

--> اخبار مرتبط