بازیگر مختار از کوره در رفت / 8 ماه است که پول نگرفتم!
محمد فیلی، بازیگر برجسته سینما، تئاتر و تلویزیون که در حال حاضر در برنامه "سواد یاران" در شبکه آموزش سیما حضور دارد، از نقض تعهدات مسئولان سیما در مرکز شیراز شکایت میکند. او اعلام کرده است که پس از تخلف تهیهکننده برنامه که پس از هشت ماه هنوز دستمزد او را پرداخت نکرده است، به مسئولان سیما در مرکز شیراز مراجعه کرده است. با این حال، آنها به او گفتهاند که قراردادش در زمان مدیریت آنها...
محمد فیلی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون که در حال حاضر در برنامه "سواد یاران" در شبکه آموزش سیما حضور دارد، از بیعدالتی مسئولان سیما در مرکز شیراز شکایت دارد. او اعلام کرده است که پس از انتقاض تهیهکننده برنامه که پس از هشت ماه هنوز دستمزد او را پرداخت نکرده است، به مسئولان سیما در مرکز شیراز مراجعه کرده است. با این حال، آنها به او گفتهاند که قراردادش در زمان مدیریت آنها امضا نشده است و نمیتوانند در این مورد کاری انجام دهند.
درهر قسمت این مجموعه به یکی از معضلات و تبعات بیسوادی در جامعه پرداخته میشود و درادامه از همه اقشار جامعه دعوت میشود تا برای آموزش و تشویق افراد بیسواد، به سهم خود همیاری کنند. محمدفیلی، سعیده عرب، آتش تقیپور، فرحناز منافی ظاهر، بهزاد رحیم خانی، حشمت آرمیده، فریده دریا مج، فرج الله گل سفیدی، ساقی زینتی و... نیز بعضی از بازیگران این مجموعه هستند. به همین بهانه با محمد فیلی درباره تازهترین کارش که این روزها روی آنتن است و همچنین شرایط کاری این روزهایش به گفتوگونشستهایم.
***از اسم «سواد یاران» شروع کنیم. سوالی که شاید برای بعضی از مخاطبان پیش بیاید این است که مگر هنوز بیسواد دراین جامعه وجود دارد که چنین برنامههایی ساخته میشود؟
ممکن است باورکردن این مسئله برای عدهای سخت باشد اما متاسفانه هنوز در جامعه با آدمهایی مواجه میشویم که از سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند. خود من گاهی افرادی را در جامعه دیدهام که اگرچه در کار خود مهارت زیادی دارند اما از نوشتن اسم خودشان عاجز هستند و هیچگاه بهدنبال فراگیری سواد نرفتهاند.
از سویی دیگر، امروز در جامعه کودکانونوجوانانی هستند که به دلایل مختلف از تحصیل محروم هستند. بهخصوص درسالهای اخیر که حضور دانشآموز در بعضی از مدارس منوط به پرداخت شهریه زیاد است و خانوادهها به سختی میتوانند هزینه تحصیلی فرزندانشان را فراهم کنند. یا گاهی دیدهام که مدارس دولتی بهلحاظ بعد مسافت با منزل دانشآموز فاصله دارد و او ناچار است هر روز برای رفتوآمد کرایه زیادی را متقبل شود. ازاین نظر همیشه باخودم فکرمیکنم ای کاش تمهیدی اندیشیده شود تا تعداد مدارس دولتی در سطح کشور بیشتر باشد و همه بچهها بتوانند به شکل رایگان از تحصیل برخوردار شوند.
مجموعه «سوادیاران» خوشبختانه با دغدغهمندی کارگردان و تیم تولید به معضل بیسوادی پرداخته و درمدت زمانی که از پخش این برنامه میگذرد حواس مخاطبان را به خود جلب کرده است. معتقدم اهالی هنر بهخصوص بازیگرانی که کار تلویزیونی میکنند حتما در چنین برنامههایی مشارکت داشته باشند، چون این رسالتی است که بهعهده هنرمند است.
کارگردان این مجموعه، دغدغه پرداختن به چنین موضوعی را داشته و باوجود اینکه میتوانسته به سراغ ساخت پروژههای دیگری برود و بودجه بیشتری را برای ساخت یک اثر دریافت کند، اما ترجیح داده است که چنین مجموعهای را بسازد. طبعا ساخت چنین برنامههایی به مخاطبان تلنگر میزند که بیسوادی برای یک جامعه میتواند تبعات زیادی در پی داشته باشد و برعکس، اگر تمام افراد یک جامعه از سواد و دانش و آگاهی برخوردار باشند، آن جامعه به سمت شکوفایی و رشد خواهد رفت.
***ما درحالی به معضل بیسوادی اشاره میکنیم که امروز بعضی از «کودکان کار» به دلیل شرایط خانوادگی از تحصیل در مدارس بازماندهاند و شاید بعضی از آنها اصلا سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند، طبعا برنامه «سوادیاران» تاثیرات لازم را بر مخاطب خواهد گذاشت، اما به نظر میرسد تاثیراصلی زمانی حاصل میشود که دستاندرکاران با تماشای این برنامه راهکاری برای معضل کودکان کار که به هرحال از سرمایههای انسانی جامعه هستند بیاندیشد. نظر شما دراینباره چیست؟
همینطوراست! اگرچه معضل کودکان کار مربوط به امروز و دیروز نیست و سالهاست که شاهد حضور این کودکان در حاشیه خیابانها یا کنار سطلهای زباله هستیم. چند وقت پیش با یکی از این نوجوانان صحبت میکردم به این مسئله اشاره کرد که از شغل زبالهگردی رضایت دارد! چون هم میتواند کاری برای خود داشته باشد و هم به امرارمعاش خانواده اش کمک کند. خب! طبیعی است چنین کسی هیچوقت به دنبال یاد گرفتن سواد نخواهد رفت. همانطور که درسوال هم اشاره کردید متولیان امر باید برای کودکان کار فکر اساسی و ریشهای انجام دهند و این مسئله نیازمند برنامهریزی بلندمدت است. البته باید توجه داشته باشیم که امروز مهمترین دغدغه اغلب افراد جامعه، مسائل اقتصادی است و کودکان کار دراین بین لطمات بیشتری متحمل میشوند. ضمن اینکه بیسوادی این قشر از جامعه هم معضلی است که بر دیگر معضلات آنها افزوده شده و آسیب این مسئله میتواند به نسلهای بعدی هم تسری پیدا کند.
***با این حال، فکرمیکنید برنامه «سوادیاران» که درقالب داستان و نمایش تلاش دارد نسبت به آسیب بیسوادی درجامعه پیام دهد چقدر توانسته بر مخاطب امروز تاثیر بگذارد؟
ببینید ما ملتی هستیم که از دیرباز به قصه و روایت علاقه زیادی داشتهایم. کما اینکه گنجینه ادبیات ما هم سرشار از قصههایی است که شاید هنوز ساخته نشدهاند. امروز بهفراخور شرایط زمانه و تکنولوژی، قصهها درقالب تصویر درمعرض دید مخاطب قرارمیگیرند. به نظرم «سوادیاران» باتوجه به درونمایهای که دارد توانسته عملکرد موفقیتآمیزی نزد مخاطب داشته باشد. معتقدم باید کارگردانانی چون آقای فیروزان بیشتر تشویق شوند تا کارهای بیشتری دراین زمینه بسازند. چون ایشان با ساخت این مجموعه درواقع به فرهنگسازی پرداخته و کارش قابلتقدیر است. امیدوارم چنین برنامههایی با تخصیص بودجههای مناسب، مورد حمایت قراربگیرند و شاهد تولید برنامههای بیشتری ازاین دست باشیم.
***صرفنظر از مجموعه «سوادیاران»؛ شما از جمله بازیگرانی بودهاید که سالهاست بهمدد نقشآفرینی که در سریالهای مختلف کردهاید در خاطره مردم باقی ماندهاید، بهنوعی میتوان شما را فرزند بهحق تلویزیون دانست. اما امروز به خاطر تعدد مدیاهای مختلف و شبکههای ماهوارهای، بعضی از مخاطبان از فضای سریالهای تلویزیون فاصله گرفتهاند، این مسئله شما را بهعنوان یک بازیگر آزار نمیدهد؟
صددرصد ازاین مسئله ناراحت میشوم، چون بازیگر برای مردم کار میکند. ما دوران طلایی را در سالهای قبل در تلویزیون داشتهایم، حتی خاطرم هست که سریالی روی آنتن بود و هرشب بعضی از کاسبها مغازههای خود را زودتر تعطیل میکردند تا به منزل بروند و این سریال را تماشا کنند. میخواهم بگویم یک کار تلویزیونی علاوه برتاثیراتی که روی مخاطب میگذارد به گرمای کانون خانوادهها هم کمک میکند. امروز شبکههای برونمرزی از فعالیت بیشتری برخوردارند و سریالهایی را تولید میکنند که محتوای آن نهتنها برای خانوادهها مناسب نیست که بدآموزی هم دارد.
حتی شنیدهام در یک اتاق دوازده متری شبکه درست کرده و فعالیت میکنند. طبعا ما که امکانات و تجهیزات گستردهتری داریم باید به برنامهسازی و تولیدات بیشتری بپردازیم. شکی نیست که اگر سریالهایی ساخته شوند که از هر نظر بتوانند نظر مخاطب را جلب کنند فاصلهای که میان مخاطب و تلویزیون به وجود آمده است برطرف میشوند. اگرچه توانایی ساخت چنین آثاری را داریم، ولی امروز بعضی از هنرمندان پیشکسوت و کاربلد خانهنشین هستند و کسی از آنها یادی نمیکند، درحالیکه اگر از حضور این هنرمندان در تلویزیون بهره گرفته شود آثار جذابی تولید خواهد شد.
درسالهای اخیر به همت آقای عباس عظیمی «موسسه هنرمندان پیشکسوت» راهاندازی شده است که در حد تواناییاش، به حمایت از هنرمندان در شاخههای مختلف هنری از جمله هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون میپردازد. بهنظرم موسسه هنرمندان پیشکسوت میتواند با بهرهگیری از اعضای موسسه به ساخت فیلم و سریال بپردازد. این مسئله؛ هم میتواند باعث ایجاد انگیزه و نشاط در بین هنرمندان شود و هم به تولیدات درخشان در تلویزیون کمک خواهد کرد.
***چرا شما مانند بعضی دیگر از بازیگران، امروز جذب پلتفرمهای دیگر نشدهاید و هنوز حضور در تلوزیون را به عرصههای دیگر ترجیح میدهید؟
دلیلش این است که من همیشه تلویزیون را دوست داشتهام، دراواسط دهه پنجاه به استخدام تلویزیون درآمدم و از همان زمان عاشق این جعبه جادویی بودم. دلم میخواست این جعبه در دل مردم جای بیشتری باز کند که البته همینطور هم شد.
کما اینکه در دهه 60 و اوایل دهه 70 سریالهای درخشان و ماندگاری ساخته شد که هنوز هم در خاطره مردم باقی مانده است. اما تعداد این دست از کارها رفته رفته به هرده سال یکبار رسید، امروز هم شاهد کارهای خوب تلویزیونی هستیم اما تعدادشان معدود است. اما در پاسخ به این سوالتان که چرا تا امروز جذب پلتفرمها نشدهام، باید بگویم دلیلش این است که سریالهایی که در قالب این پلتفرمها ساخته میشوند به نوعی تبدیل به باندهای مافیایی شدهاند و طبعا فقط عده خاصی از بازیگران دراین حیطه راه دارند. البته من هم هیچوقت تمایلی به حضور در چنین پروژههایی نداشته و بازی در تلویزیون را ترجیح دادهام.
ضمن اینکه براین باورم اگر برنامهسازی در تلویزیون بیشتر تقویت شود، پیوند محکمتری بین این رسانه و مردم برقرار خواهد شد. امروز ما شبکه 3 را داریم که شبکه جوان است یا شبکه یک که سراسری است و شبکههای دیگر که ویژگیهای مختص خود را دارند. قطعا اگر درهرکدام ازاین شبکهها تولیدات خوبی درقالب فیلم و سریال ساخته شود مردم بیشتر نسبت به این سمت وسو جذب میشوند.
***یا درسالهای گذشته در شبکه چهار تلهتئاترهایی پخش میشد که بهلحاظ ساخت و موضوع جذاب زیادی داشت.
بله! امروز به معنی واقعی کلمه جای آن تلهتئاترها در تلویزیون خالی است. درحالیکه اطمینان دارم ظرفیت تئاتر ما بهقدری گسترده است که میتوان برای احیای تله تئاترها از حضور هنرمندان این عرصه بهره گرفت. بهخصوص اینکه بازیگران تئاتر دراین سالها به دلیل تنگناهای اقتصادی از مشکلات بیشتری برخوردارند و شاید به بعضی از آنها در سال یک یا دوبار پیشنهاد کار شود.
***ما در این سالها شما را بیشتر در سریالهای تاریخی دیدهایم، اگر اشتباه نکنم آخرین حضورتان در سریال «گیلدخت» بوده است، دلیل دلبستگیتان به کارهای تاریخی چیست؟
نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه؛ وقتی بازیگری در یک کار دیده میشود، از آن به بعد بیشتر از آنکه خودش انتخاب کند، انتخاب میشود. البته به شخصه به حضور درسریالهای تاریخی علاقهمندم، چون اساسا قصه و تاریخ را دوست دارم. وقتی در کارهای تاریخی بازی میکنم خودم را درآن فضاها میبینم و حس خوبی دارم.
***درحالحاضر مشغول بازی در چه سریالی هستید؟
بعداز «گیلدخت»، کاری برای مرکز شیراز انجام دادم که متاسفانه با اینکه شهر خودم هست و به آن تعلقخاطر دارم اما دستمزدم را ندادند. الان هشت ماه از اتمام بازی من دراین سریال میگذرد و هنوز پیگیر حق و حقوقم هستم. تهیهکننده این سریال آقایی بود که از میناب آمده بود و برخلاف وعدههایی که داد هرگز به تعهدات خودش عمل نکرد. البته همانطور که میدانید، در ماههای گذشته با مشکلات زیادی دست بهگریبان بودم، در اردیبهشتماه تحت عمل جراحی مغز و قلب قرارگرفتم و از پشت سرم توموری را خارج کردند. باوجود پیگیریهایی که برای گرفتن دستمزدم دراین پروژه کردهام هنوز به جایی نرسیدهام.
جالب است که وقتی به مسئولین صداوسیما در شیراز شکایت بردم و قرارداد خود را به آنها نشان دادم به این مسئله اشاره کردند که این قرارداد در زمان مدیریت آنها بسته نشده است و نمیتوانند کاری کنند! امسال میخواهم کمی استراحت کنم و به شکل موردی در بعضی از سریالها حضور داشته باشم. مثل سریال «بازپرس» به کارگردانی احمد معظمی که در یک سکانس آن بازی کردم. میخواهم فعالیتم طوری باشد که هم اموراتم را بگذرانم و هم کاری کرده باشم.
البته درحالحاضر، دوباره در پروژه دیگری با این کارگردان مشغول همکاری هستم و یک سکانس هم بازی کردهام. ضمن اینکه یک پیشنهاد برای مرکز بیرجند دارم، ولی باخود فکرمیکنم وقتی دستمزد من در شیراز که شهر خودم بود به دستم نرسید در بیرجند قراراست چه اتفاقی برای من بیفتد؟!
البته ناگفته نماند که درسالهای اخیر من با مراکز استانهای دیگری چون گیلان، یزد، سمنان و شهرهای دیگر کارکردم و دستمزدم هم پرداخت شد، بهجز شهر خودم که خاطره تلخی ازاین همکاری برایم باقی ماند.