چهارشنبه 23 مهر 1404

بازی بزرگان: سناریوهایی برای همزیستی چین و آمریکا در دهه 2030

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
بازی بزرگان: سناریوهایی برای همزیستی چین و آمریکا در دهه 2030

سناریوی پنجم: یک جنگ سرد جدیدِ (گاهی گرم): این سناریو با توجه به ماهیت واضح آن ساده‌ترین سناریو است. این سناریو در بطن خود، سناریوی قبلی رقابت اولیه را با یک بحران امنیتی یا بحران‌هایی ترکیب می‌کند که روابط را به سمت مارپیچِ روبه‌پایین می‌برد. محتمل‌ترین محرک‌ها برای این سناریو یک حادثه نظامی بزرگ آمریکایی - چینی بر سر تایوان یا یک رویارویی نظامی بین چین و یک متحد ایالات متحده است که...

این رابطه سپس به یک جنگ سرد جدید تمام‌عیار و همه‌جانبه تبدیل می‌شود. هر دو طرف شروع به ادراک رقابت‌های امنیتی و ایدئولوژیک در شرایط موجودیتی می‌کنند و اینها عرصه‌های اصلی رقابت می‌شوند. واشنگتن و پکن با افزایش نیروهای نظامی مستقر در آسیا و چین در سراسر خط ساحلی شرقی آن، به سمت یک موقعیت جنگی ثابت حرکت می‌کنند. ایالات متحده یک تجمیع دفاعی بزرگ در آسیا را آغاز می‌کند، احتمالا از جمله استقرار نیروها در تایوان. نزدیکی و تماس نظامی متعارف - برخورد و وارد آوردن ضربه به یکدیگر - به یک اتفاق عادی تبدیل می‌شود. تسلیحات هسته‌ای به هسته مرکزی این روابط تبدیل می‌شود و ایالات متحده آنها را دوباره در کره‌جنوبی و در کشتی‌های خود در منطقه، به‌ویژه کشتی‌های مستقر در ژاپن، مستقر می‌کند. ریسک اصلی در رابطه با یک تصادف یا یک اشتباه محاسباتی به یک درگیری عمدی تغییر می‌کند.

هر دو طرف از «ریسک‌زدایی» اقتصادی و فناورانه به جدایی شدیدتر روی می‌آورند. آنها برای کاهش وابستگی متقابل تاحدامکان عجله دارند و بر نظم تجارت جهانی فشار زیادی وارد می‌کنند. ایالات متحده و چین سیستم‌های سیاسی مربوطه خود را به‌عنوان تهدیدی برای ارزش‌هایشان شناسایی می‌کنند و اطلاعات نادرست / خلاف واقع به یکی از ویژگی‌های اصلی «جنگ سرد جدید» تبدیل می‌شود. در این سناریو، آسیا از هم جدا می‌شود و متحدان واشنگتن در آنجا بیشتر درگیر تقویت دفاع منطقه‌ای خود شده و میزبان نیروهای آمریکایی بیشتری می‌شوند. تکه‌تکه‌شدن ژئوپلیتیک جهانی شتاب می‌گیرد و به دنیایی از اردوگاه‌های رقیب منجر می‌شود که هر کدام از کشورهای چین و روسیه یکی از آنها را رهبری می‌کنند. مانند جنگ سرد ایالات متحده و شوروی، رقابت برای نفوذ در «جنوب جهانی» به یک ویژگی اصلی تبدیل می‌شود. این عرصه رقابت عمدتا به کمک اقتصادی و فناوری به قدرت‌های میانی می‌پردازد که در جست‌وجوی نو‌سازی و اعمال اختیارات بیشتر در نظم جهانی تازه تقسیم شده هستند. کشورها بر اساس تغییرات در سیاست داخلی خود به اردوگاه‌های رقیب وارد یا از آن خارج می‌شوند. الزامات و مسیرهای این سناریو در توضیحات بالا مشهود است. مهم‌ترین الزام، یک حادثه نظامی بزرگ است که اساسا دیدگاه‌ها و سیاست‌های هر دو طرف را تغییر می‌دهد و باعث تغییر چشم‌گیر در روابط می‌شود.

برخلاف سناریوی تنش‌زدایی، این حادثه باعث تغییر به سمت محدودیت متقابل نمی‌شود، بلکه منجر به تشدید تنش‌ها می‌شود. این کارویژه رهبران و سیاست داخلی هر دو کشور است. برای تحقق این سناریو، سطح پایه ناسیونالیسم از سوی رهبران ایالات متحده و چین ضروری است؛ آنها روی جمع‌آوری قابلیت‌ها در تعقیب نفوذ جهانی متمرکز می‌شوند. یک الزام مرتبط، انباشته‌شدن تنش‌های ژئوپلیتیکی بین این دو اردوگاه است که به طور همزمان علت و معلول تقابل ایالات متحده و چین است.