باید راه ژاپن را در پیش بگیریم؛/ پیمان اکبری سفارش یک فلیپ بلین داد!
پیمان اکبری معتقد است که والیبال ایران باید راه ژاپن را در پیش بگیرد.
به گزارش "ورزش سه"، تیم ملی والیبال ایران ناکام بزرگ لیگ ملتها بود و با رتبه پانزدهمی به کار خود پایان داد، پیمان اکبری معتقد است که عدم برنامهریزی درست مهمترین مشکل والیبال ایران در سال های اخیر بوده است.
*ایران باید مانند ژاپن برنامهریزی کند سال گذشته چهار تورنمنت داشتیم لیگ ملتها، قهرمانی آسیا در ارومیه، بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک پاریس؛ بسیار صحبت کردیم و پیشنهاد دادیم که چهار تورنمنت پشت سرهم برای تیم ملی اصلی ایران سنگین و سخت است و بازیکنان فرسوده میشوند و نتیجه مطلوب هم نخواهیم گرفت و همینگونه هم شد؛ نه در لیگ ملتها نتیجه گرفتیم و نه در انتخابی المپیک که اصلیترین رقابتهای تیم ملی والیبال ایران بود. دلخوش به قهرمانی آسیا و رقابتهای آسیایی بودیم، در صورتی که فکر نمیکنم قهرمانی در آسیا و رقابتهای آسیایی به اندازه حضور در مرحله پایانی لیگ ملتها اهمیت داشته باشد. شاید اگر به مرحله حذفی لیگ ملتها راه پیدا می کردیم هم برخلاف ایتالیا باز با بازیکنان اصلی میرفتیم. آنها برای آینده سرمایهگذاری میکنند مانند کاری که ژاپن کرده است. ژاپن فیلیپ بلین را به عنوان دستیار آورد و چندسالی او را در کنار یک سرمربی ژاپنی قرار دادند تا با فرهنگ ژاپن آشنا شود و بازیکنان را بشناسد. حالا ژاپن چنان اعتمادبهنفسی پیدا کرده که اگر شش بازیکن اصلی خود را در اختیار نداشته باشد، 7-8 بازیکن جایگزین میتوانند عملکردی بهتر از نفرات اصلی داشته باشند. والیبال ایران نیز باید به این سمت و سو برود و باید اینگونه برنامهریزی کنیم.
*به والیبال، کشور و پرچمم تعصب دارم زندگی من کلا والیبال است و هرچه را که در زندگی شخصی خود نیز به دست آوردم از والیبال است و به این رشته و پرچم کشورم تعصب دارم. در طول حضور بهروز عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال، ماموریت یافتم تا کنار تیم ملی جوانان به عنوان مدیرفنی باشم و وظیفهام را به نحو احسنت انجام دادم. در تیم ملی والیبال گفتند باید دستیار باشی و گفتم اگر اینگونه میتوانم برای تیم ملی والیبال مفید باشم اینکار را میکنم. در بدترین شرایط ممکن گفتند باید سرمربی تیم ملی والیبال شوی و باز قبول کردم با وجود اینکه میدانستم شرایط سختی در پیش دارم اما بخاطر تعصبم به این تیم، والیبال و کشورم این پیشنهاد را پذیرفتم. در تمامی ردههای سنی هم بازی و هم مربیگری انجام دادم و باید هم اینگونه باشد و تحت هر شرایطی که تیم ملی به وجودم نیاز دارد در خدمت تیم کشورم باشم.
*دیدار با آمریکا همیشه جذاب است درخصوص بازی با آمریکا باید بگویم تقابل سختی بود چون مقابل تیمی مربیگری میکردم که سابقه قهرمانی المپیک و جهان را در کارنامه دارد و همیشه جزو 3-4 تیم برتر دنیا بود. جان اسپراو یک مربی باتجربه است و برایم انگیزه خوبی بود که بتوانم بازیکنانم را در آن روز بهخوبی هدایت کنم. تمام تلاشم را کردم تا در شرایط سخت و راحت که بازیکنانم ممکن است عصبی یا خوشحال باشند این مسئله را کنترل کنم و انگیزه داشتم که برنده دیدار با آمریکا باشم.
قبل از اینکه به مصاف آمریکا برویم، 9 روز زمان داشتیم و در طی این مدت روی بازیکنانم حسابی کار کردیم. نشان دادن نکات مثبت و منفی بازیکنان، اولین نکته مثبتی بود که توانستیم انجام دهیم و از نظر روحی و روانی نیز توانستیم شرایط آنها را بهبود بخشیم. اولین آزمایشمان پس از این 9 روز نیز دیدار با آمریکا بود که هم کادرفنی و هم بازیکنان انگیزه زیادی داشتند. دیدار با آمریکا همیشه جذاب است و هیچ تیمی از پیش برنده نیست و سعی کردم از نظر روحی و روانی این دیدار را در ذهن بازیکنان به شکلی جا بیندازم که متوجه شوند تقابل با آمریکا دیداری حیاتی است و بازیکنانم نیز به نحو احسنت در زمین حاضر شدند. با سرمربیای روبرو بودم که هرلحظه تغییر تاکتیکی میداد و دستش بازتر بود، مثلاً اندرسون توان حضور در دو پست دریافتکننده و پشت خط زن را دارد و اسپراو در حین مسابقه این تغییر پست را با بازیکنانش انجام میداد. از قبل همه این مسائل را میدانستیم و برای هر شرایطی برنامه داشتیم که مثلا اگر اندرسون به پشت خط برود چه برنامهای انجام دهیم و یا اگر دیفالکو در این شرایط قرار گرفت باید چهکاری کنیم و این مسئله با یک برنامهریزی خوب ممکن بود. جا دارد از همکارانم و آنالیزورهایم تشکر کنم چون همه سنگ تمام گذاشتند.
انگیزه و بحث فنی به تیم ایران کمک کرد ولی شخصا چیزهایی از جان اسپراو یاد گرفتم بهخصوص پس از پایان رقابت که او گفت میخواهیم در المپیک رقابت کنیم، اما همچنان در حال یاد گرفتن هستیم اما اگر یک مربی دیگر مثلا من این را بگویم که درحال کسب تجربه هستیم برخورد خوبی صورت نمیگیرد و همه بد برخورد میکنند. به نظر من باید از همین الان برنامهریزی خوبی داشتهباشیم و اگر قرار است بازیکنی کم و زیاد شود از همین حالا تکلیفش مشخص شود. بازیکنان را زمانی که دراختیار باشگاهها نیستند دراختیار بگیریم و در تمرینات آنها را داشته باشیم و خواستهها و برنامهریزیهایمان را مشخص کنیم.
*نباید بگوییم همه مربیان ایرانی بد نتیجه می گیرند اعتقادم بر این است که نیروهای داخلی را نباید فراموش کنیم. یک جمله را لازم میدانم بگویم. اگر پیمان اکبری خوب نتیجه نمیگیرد او نماینده سایر مربیان ایرانی نیست که بگوییم پس همه مربیان ایرانی بد نتیجه میگیرند. مربیان ایرانی خوب زیادی داریم از محمد وکیلی که قهرمان جهان شده تا غلامرضا مومنی، محمدرضا تندروان، رحمان محمدیراد، سعید رضایی، علی فتاحی و... تعداد زیادی مربی ایرانی خوب داریم که میتوانند به تیم ملی والیبال ایران کمک کنند و نباید منتظر باشیم یک نفر از بیرون بیاید و والیبال ایران را نجات دهد. در گذشته آلکنو را آوردیم که سابقه قهرمانی المپیک را داشت چرا اتفاق خاصی برای والیبال ایران نیفتاد؟ پس باید از همین امروز یک استراتژی و برنامهریزی خوب برای تیم ملی والیبال ایران داشته باشیم و این استراتژی فاکتورهای خاص دارد از جمله اینکه دغدغه بازیکنان را کم کنیم شاید یکی از دلایلی که بازیکنان ایرانی بازیکنان دیگر کشورها به تیم ملی نمیآیند به علت امنیتی است که در جاهای دیگر برای بازیکن ایجاد میشود و به بازیکنانمان نیز حق میدهم. ولی باید راهحلی پیدا کنیم تا بازیکنان امنیت داشته باشند و اگر در تیم ملی حضور مییابند و تمام توانشان را میگذارند و دچار مصدومیت و آسیبدیدگی میشوند، فدراسیون والیبال باید مسئولیت بپذیرد و این گارانتی را برای بازیکن قائل شود که اگر خدایی نکرده اتفاق ناگواری افتاد بخشی از زندگی بازیکن را تامین کند. از تمام توانمان استفاه نکردیم البته باید بگویم امسال از تمامی بازیکنانی که میتوانستد در تیم ملی والیبال حضور داشته باشند دعوت کردیم و اگر کسی به هرعلتی نیامد خودش میداند و مسئولان فدراسیون.