با ترامپ توافق نکنیم ترور فرماندهان نظامی تکرار می‌شود / زیباکلام: مدیریت جهادی شعاری پوپولیستی است

سرویس سیاست مشرق - از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری ویژه‌نامه‌های نوروزی، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** با ترامپ توافق نکنیم، ترور فرماندهان نظامی تکرار می شود

«رضا نصری» از فعالین اصلاح‌طلب در یادداشتی در ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق با عنوان «برنامه ایران پس از پیروزی ترامپ» نوشت:«حقیقت این است که احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات سال آینده زیاد است و از فردای پیروزی خود به حداقل ملاحظات انتخاباتی نیز که در دور اول تنها عامل تعدیل رفتارهایش بود پایبند نخواهد ماند. جریان ایران ستیز نیز روی دولت دوم ترامپ حساب ویژه ای باز کرده است و قصد دارد در چهار سال پیش رو یک بار برای همیشه معضل ایران را حل و فصل کند از این رو چنانچه ایران نتواند با هوشمندی و به کارگیری همه اهرم های موجود توطئه‌ها و برنامه‌های این جریان را به موقع خنثی کند. به احتمال زیاد اقدامات خصومت آمیز امنیتی از قبیل ایجاد آشوب‌های مسلحانه در داخل کشور، هجمه های نظامی و شبه نظامی از قبیل هدف گیری نظامیان ایران در داخل و خارج از کشور، اقدامات سیاسی از قبیل اخراج دیپلمات ها و نمایندگی‌های ایران، اقدامات اقتصادی اعم از خرابکاری و تشدید تحریم ها و همچنین اقدامات جنگ روانی افزایش چشمگیری خواهد یافت. بالطبع، تداوم این وضعیت نمی تواند به نفع کشور باشد.

نصری در ادامه نوشت:«حتی پیشبرد طرح ارزشمند اقتصاد مقاومتی نیز که راه حلی بلندمدت برای مشکلات ساختاری کشور است مستلزم وجود فضای آرام امنیتی، نظامی و سیاسی است که در دور دوم ترامپ از ایران دریغ خواهد شد. بی ثباتی و هزینه سنگین تداوم این وضعیت فرسایشی با آمریکا نیز در سال‌های آینده ایران را از یک توسعه اقتصادی پایدار و ابراز وجود در این حوزه رقابتی محروم کرده و حتی برتری نظامی کشور را در منطقه بلاموضوع خواهد کرد. در نتیجه لازم است از هم اکنون فضای داخلی و افکار عمومی را برای پیاده سازی یک طرح جامع دیپلماتیک آماده کرد تا در صورت پیروزی ترامپ نظام و دستگاه دیپلماسی کشور چه در دولت کنونی روحانی و چه در دولت آینده برای حل مسالمت آمیز معضلات بین المللی ایران در زنجیر سیاست داخلی گرفتار نماند. در واقع لازم است جامعه و دولتمردان کشور از نظر روانی و سیاسی آمادگی پذیرش راهکارهایی را پیدا کنند که در نهایت موجب خنثی سازی جریان ایران ستیز در واشنگتن و به تبع تنش زدایی موثر و آمریکا و جهان غرب شود».

ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق در مطلبی دیگر نوشت:«توافق با ترامپ باعث کاهش تحریم ها و در نتیجه بهبود اوضاع و احوال اقتصادی کشور خواهد شد».

پس از اقدام جنایتکارانه دولت تروریست آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، یکی از تحلیل های مطرح شده از سوی کارشناسان و صاحبنظران در حوزه مسائل بین الملل این بود که این اقدام ددمنشانه، یکی از نتایج دیپلماسی منفعلانه دولت آقای روحانی بوده است.

در دولت روحانی و وزارت خارجه به ریاست «محمد جواد ظریف»، در اقدامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بی سابقه بود، نماینده دائم ایران در سازمان ملل (حمید ابوطالبی) از سوی دولت باراک اوبامای دموکرات مودب! و باهوش!، «تروریست»! نامیده شده و در اقدامی غیرقانونی از صدور ویزا برای وی جلوگیری به عمل آمد. دولت روحانی در اقدامی منفعلانه و تحقیرآمیز، نماینده ایران را تغییر داد!

در ادامه، در دولت آقای روحانی و در دوره پسابرجام، شرکای اروپایی واشنگتن در سلسله اقدامات غیرقانونی و گستاخانه، 5 دیپلمات ایرانی را به دلایل واهی اخراج کرده و یک دیپلمات ایرانی را نیز به صورت غیرقانونی بازداشت کردند - و در حال حاضر آقای «اسدالله اسدی» همچنان به صورت غیرقانونی در بازداشت است -. متاسفانه دولت آقای روحانی و شخص آقای ظریف و دستگاه دیپلماسی در مقابل این اقدامات توهین آمیز و تحقیرآمیز سکوت کرده و از اقدام متقابل - که بدیهی ترین واکنش دیپلماتیک بود - امتناع کردند.

انفعال شدید دولت در مقابل گستاخی آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن و ارسال مداوم پالس ضعف در کنار برخی عوامل دیگر در نهایت موجب شد تا آمریکا در اقدامی جنایتکارانه، سردار قاسم سلیمانی را ب شهادت برساند.

از سوی دیگر، برجام - به عنوان فتح الفتوح! دولت روحانی - مردم را با مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی مواجه کرد. در مجموع، دیپلماسی منفعلانه دولت روحانی موجب شد تا هم عزت پاسپورت ایرانی لگدمال شود و هم عزت دیپلمات های ایرانی و...

حالا اصلاح طلبان برای سرپوش گذاشتن بر خسارت محض اعتماد به آمریکا، باز هم به هراس افکنی و ترساندن مردم روی آورده اند. این طیف تا دیروز می گفت که ترامپ، دیوانه ای مزاحم است و مذاکره با آمریکا نیز دیوانگی است و توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد و حالا مدعی است که باید دیوانگی کرده و با «قاتل زنجیره ای توافقات بین المللی» و «قاتل سردار سلیمانی» به نتیجه برد - برد برسیم!

** زیباکلام: مدیریت جهادی، شعاری پوپولیستی است

«صادق زیباکلام» از فعالین اصلاح‌طلب در یادداشتی در ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق نوشت:«آنچه مسلم است این است که در سال 99 و در ادامه آن در 1400، تمام قدرت از آن جریان های جوانتر اصولگرا شده و حکایت یکدستی جناح راست مانند سالهای 84 تا 92 یک بار دیگر تکرار خواهد شد. سیاست‌های آنان چندان متفاوت تر از مقطع قبلی نخواهد بود از یک‌سو برآوردن شعارهای پوپولیستی مبنی بر جوانگرایی، مدیریت جهادی، مبارزه با مفاسد اقتصادی، مبارزه با اشرافی گری، رسیدگی به محرومان، تامین عدالت اجتماعی و از این دست شعارها و از سوی دیگر در سیاست خارجی نیز تاکید بر مقابله با آمریکا، ایستادگی در برابر نظام سلطه و شعار هایی از این قبیل و... وجه دیگر تبلیغات آنان نیز حمله به عملکرد روحانی خواهد بود».

زیباکلام در ادامه نوشت:«با وجود شعارهای پوپولیستی برخی اصولگرایان جوان در به حرکت در آوردن اقتصاد با اتکا به منابع داخلی، وضعیت اقتصادی نمی تواند بدون ارتباط با خارج بهبود یابد. برخلاف سیاست، اقتصاد را با شعارهای پرطمطراق نمی توان اداره کرد».

صادق زیباکلام، مدیریت جهادی، جوانگرایی و مبارزه با مفاسد اقتصادی و اشرافیگری را صرفا شعارهای پوپولیستی و مردم فریب نامیده است. وی پیش از این نیز مدعی شده بود که «با شعار مدیریت جهادی، نمی توان اقتصاد را چرخاند».

چندی پیش «اکبر ترکان» مشاور سابق رئیس جمهور گفته بود: «هنوز مشخص نشده مثلا منظور مخالفان دولت از برنامه‌ای چون مدیریت جهادی چیست».

طیف اصلاح طلب حامی درجه یک مفسدان دانه درشت اقتصادی و مدیران نجومی بگیر و وزیران هزارمیلیاردی است. این طیف همچنین راه حل مشکلات کشور را در باج دادن به آمریکا می بیند.

رهبر معظم انقلاب - 1 فروردین 1394- در حرم مطهر رضوی فرمودند:«در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد، دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم، نگاه دوم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوم یک نگاه کاملا غلط و عقیم و بی‌فایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حد کم قانع نیستند».

فعالین اصلاح طلب مدعی هستند که «ما ایرانی ها قدرت رقابت در هیچ صنعتی به جز قرمه سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم»!؛ و به همین دلیل «جوانان را فقط در حد سیاهی لشکر میتینگ های انتخاباتی به رسمیت می شناسند»؛ و به همین خاطر می گویند «خودکفایی مزخرف است»! و «باید مدیر از خارج بیاوریم»! و...

این طیف در مسئله برجام، عیار ادعاهایش را مشخص کرد. آنجا که پس از امضای توافق اعلام کرد که فتح الفتوحی بزرگ رخ داده و زین پس تمامی تحریم های ضدایرانی از جمله تحریم های مالی و بانکی و نفتی بالمره (به یکباره) لغو خواهد شد و نه تعلیق، و سرمایه گذاری خارجی به کشور سرازیر شده و مشکل رکود و گرانی و بیکاری و ازدواج جوانان و... رفع خواهد شد.

اما اعتماد مطلق به آمریکا و اروپا و بی اعتمادی به جوانان و غفلت از توان عظیم داخلی، مردم را با مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی مواجه کرد.

** تشویق نمایندگان مجلس به قانون شکنی و دهن کجی به مردم

«محسن آرمین» عضو سازمان منحله مجاهدین و از نمایندگان متحصن مجلس ششم و از محکومین فتنه 88 در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «در انتخابات مجلس هفتم شاهد رد صلاحیت تعداد زیادی از نمایندگان بودید و حتی در اعتراض به آن رد صلاحیت ها تحصن کردید، اگر اکنون نماینده مجلس بودید چه میکردید» گفت:«آن اقدام حداقل کاری بود که برای حمایت از حقوق مردم و نهاد انتخابات می شد انجام داد. خاطرم هست که وقتی آقای یونسی به عنوان نماینده دولت برای مذاکره با متحصنین آمده بود من، آقای میردامادی و آقای نبوی حرفمان این بود که مسئله ما تایید صلاحیت خودمان نیست، شورای نگهبان صلاحیت ما را تایید نکند، حرف ما این است که با رد صلاحیت گسترده‌ای که صورت گرفته عملا رقابت انتخاباتی منتفی شده است و ما خواهان تجدید نظر در بررسی صلاحیت چند هزارنفری هستیم که رد صلاحیت بخش اعظم آنها قانونی نبوده است».

آرمین در ادامه گفت:«اگر امروز من نماینده بودم و صلاحیت من رد می شد، دیگر مجلس نمی رفتم می‌گفتم من به حکم شورای نگهبان تن می دهم وقتی این نهاد می‌گوید من صلاحیت قانون‌گذاری ندارم و حتی می گوید به نظام یا اسلام التزام ندارم، اخلاقا، قانونا و شرعا مجاز نیستم تا خرداد ماه به قانونگذاری دست بزنم».

محسن آرمین چندی پیش گفته بود:«متأسفانه فراکسیون امید در مجلس دهم ضعیف‌تر از انتظاراتی که از آن می‌رفت ظاهر شد. انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است... اصلاح‌طلبان نیاز به یک گفتمان جدید و یک خانه‌تکانی اساسی دارند. آنها باید پنجره‌ها را باز کنند تا هوای تازه وارد شود. وسایل کهنه و زنگارگرفته را باید دم در یا سر کوچه بگذارند تا سمساری ببرد... برخی از آنها (اصلاح‌طلبان) برای بقا به زدوبندهای پنهان با باندها و لابی‌های قدرت روی آورده‌اند. برخی به مسائل مالی آلوده شده‌اند».

اصلاح طلبان مهارت ویژه ای در قانون شکنی و لگدمال کردن حق الناس و دهن کجی به مردم دارند. این طیف در سال 88 با دروغ تقلب، چندین ماه کشور را دچار آشوب و التهاب کرده و دشمن را به افزایش تحریم ها تشویق و امیدوار کرد.

طیف اصلاح طلب نه جنبه شکست در انتخابات را دارد و نه ظرفیت پیروزی در انتخابات؛ اگر شکست بخورد، یا با دروغ تقلب، کشور را ملتهب و مردم را متضرر می کند و اگر پیروز شود، علیرغم در اختیارداشتن امکانات گسترده، ادعاهای نخ نمای کمبود اختیارات و دولت پنهان و دولت سایه و... را مطرح کرده و باز هم مردم را متضرر می کند.

محسن آرمین که سابقه تحصن در مجلس ششم و محکومیت در فتنه 88 را در کارنامه خود دارد، حالا با گردن کشی مقابل قانون و دهن کجی به مردم، نمایندگان ردصلاحیت شده در مجلس را به «کارنکردن» تشویق می کند. اقدامی که باز هم مردم را متضرر کرده و موجب هرج و مرج می شود.

این پیشنهاد تأمل برانگیز در حالی است که نمایندگان مجلس دهم، قانونا و شرعا می بایست تا آخرین روز فعالیت مجلس، به وظایف خود عمل کرده و گره از مشکلات مردم باز کنند.

محسن آرمین، نمایندگان ردصلاحیت شده مجلس را تشویق به حرکت در مسیری می کند که سالها پیش کسانی همچون «فاطمه حقیقت جو»، «رجبعلی مزروعی»، «نورالدین پیرموذن» و «علی اکبر موسوی خوئینی» آن را پیموده و با خیانت به هموطنانشان، اینک برای گذران زندگی فلاکت بار خود، مشغول پادویی آشکار برای دشمن هستند.