شنبه 3 آبان 1404

بحران 23000 معتاد متجاهر در تهران چگونه مدیریت شد؟/ برخورد با شبکه های سوءاستفاده از کودکان کار

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
بحران 23000 معتاد متجاهر در تهران چگونه مدیریت شد؟/ برخورد با شبکه های سوءاستفاده از کودکان کار

معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار تهران نحوه مدیریت و ساماندهی آسیب‌های اجتماعی و بحران 23000 معتاد متجاهر در پایتخت را تشریح کرد.

اجتماعی

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکی از مهم‌ترین چالش‌های اجتماعی کلان‌شهر تهران، آسیب‌های اجتماعی است که معتادان متجاهر در صدر آن قرار دارد؛ مسئله‌ای که نه‌تنها چهره شهر را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، بلکه امنیت روانی و اجتماعی شهروندان را نیز خدشه‌دار می‌کند.

این موضوع تا آنجا اهمیت یافت که رهبر معظم انقلاب اسلامی طی چندین نشست تخصصی، بر لزوم ورود جدی دستگاه‌ها به ساماندهی آسیب‌های اجتماعی تأکید فرمودند؛ پس از آن، با تدبیر دولت شهید رئیسی و واگذاری مسئولیت مستقیم این حوزه در تهران به علیرضا زاکانی، شهردار تهران، جریان تازه‌ای در مدیریت شهری شکل گرفت؛ جریانی که تلاش کرد از حالت واکنشی و مقطعی فاصله بگیرد و با رویکردی جامع، زیرساخت‌محور و انسان‌مدار، به‌صورت میدانی با این بحران مواجه شود.

در این دوره، شهرداری تهران نه‌تنها ظرفیت‌های جدیدی برای نگهداری، درمان و توانمندسازی معتادان متجاهر ایجاد کرد، بلکه برای نخستین بار زنجیره‌ای از مداخلات تخصصی در حوزه‌های پیشگیری، درمان، حمایت اجتماعی و بازگشت به زندگی را طراحی و اجرا کرد.

این تحولات با همکاری نهادهای مختلف و با محوریت قرارگاه اجتماعی شهر تهران به ثمر رسید؛ محمدامین توکلی‌زاده، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، در گفت‌وگوی پیش‌ِرو جزئیات این اقدامات و دستاوردهای مدیریت شهری در حوزه آسیب‌های اجتماعی را تشریح کرده است که مشروح سخنان او را در ادامه می‌خوانید:

تسنیم: در سال 1402 و با دستور شهید رئیسی، آقای زاکانی به‌عنوان دستیار ویژه در حوزه آسیب‌های اجتماعی منصوب شد و پنج مسئولیت اصلی به وی واگذار شد. در گزارش‌های عملکردی که در مقاطع مختلف ارائه شده، موضوع معتادان متجاهر به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی مورد توجه قرار گرفت. در حالی که موضوعاتی مانند فساد اخلاقی، تکدی‌گری و حاشیه‌نشینی نیز در این بسته مسئولیتی قرار داشت، تمرکز رسانه‌ای و اجتماعی بیشتر بر بحران اعتیاد و آسیب‌های مرتبط با آن بود، علاوه بر تشریح اقدامات مربوطه معتادان درباره سایر مسئولیت‌های واگذارشده چه اقداماتی انجام شده است؟ 

در آن زمان، بحران اصلی تهران، وضعیت وخیم معتادان متجاهر بود. تصاویر منتشرشده توسط بازیگران و هنرمندان در فضای مجازی از مناطقی مثل کوچه اوراقچی‌ها، شوش و هرندی، واقعیت تلخی را به نمایش می‌گذاشت؛ واقعیتی که عبور از معابر را غیرممکن کرده بود و مردم مجبور بودند برای عبور، از میان جمعیت متراکم معتادان راه باز کنند. در پارک بعثت، تعداد زیادی چادر برپا شده بود. در روددره فرحزاد، حدود 900 معتاد متجاهر ساکن بودند که برخی از آن‌ها تونل‌هایی با عمق 50 متر حفر کرده بودند و این فضاها را با مبلمان تجهیز کرده بودند. هنگام توزیع مواد، در برخی نقاط افرادی مسلح به قمه به‌عنوان نگهبان ایستاده بودند و صحنه‌هایی شکل می‌گرفت که از بالا، به وضوح می‌شد وضعیت سازمان‌یافته توزیع مواد مخدر را مشاهده کرد.

در آن زمان یک فضای کاملاً رهاشده در حوزه آسیب‌های اجتماعی حاکم بود، به‌طوری‌که رهبر معظم انقلاب خودشان به موضوع ورود کردند و هفت جلسه با عنوان بررسی آسیب‌های اجتماعی، به ریاست مستقیم ایشان برگزار شد. این ورود به دلیل آن بود که موضوع از اولویت‌های دستگاه‌های اجرایی خارج شده و عملاً به فراموشی سپرده شده بود. در همان جلسات، مقام معظم رهبری به‌صراحت تأکید کردند که مهم‌ترین موضوع کشور، آسیب‌های اجتماعی است و در صدر آن، مسئله معتادان متجاهر قرار دارد.

23هزار معتاد متجاهر و شناسایی 16 منطقه قرمز در تهران

در آن زمان، تهران حدود 23 هزار معتاد متجاهر داشت. معتاد متجاهر به کسی اطلاق می‌شود که به‌صورت دائم در خیابان‌ها زندگی می‌کند و زیست خیابانی دارد. بررسی‌ها نشان می‌داد که 16 منطقه قرمز در تهران وجود دارد؛ مناطقی که محل تلاقی انواع جرائم از جمله خرید و فروش مواد، حمل سلاح سرد و جرائم جنایی بود و عملاً به کانون آسیب اجتماعی تبدیل شده بودند.

در پاسخ به این وضعیت، شهید رئیسی «شورای اجتماعی کشور» را تشکیل داد و جلسات بررسی آسیب‌های اجتماعی را از سطح رهبری به سطح دولت منتقل کرد. ریاست جلسات را شخص رئیس‌جمهور بر عهده گرفت و با صرف وقت و برنامه‌ریزی، تقسیم کار ملی انجام شد. بخشی از مسئولیت‌ها به شهرداری تهران واگذار شد. اما مشکل اصلی این بود که تهران حتی زیرساخت لازم برای رسیدگی به موضوع را هم نداشت. مجموع ظرفیت مراکز نگهداری معتادان متجاهر کمتر از 10 هزار تخت بود که بخش زیادی از آن مربوط به گرمخانه‌ها بود؛ در حالی که گرمخانه‌ها وظیفه نگهداری بی‌خانمان‌ها را داشتند، نه معتادان متجاهر.

به همین دلیل، در گام نخست باید زیرساخت ایجاد می‌شد. بخشی از این کار با کمک به سایر نهادها انجام شد. بهزیستی، فراجا و سپاه از جمله نهادهایی بودند که برای ایجاد زیرساخت مورد حمایت قرار گرفتند. مرکز «طراوت» به سپاه واگذار شد و تجهیز مرکز «زیادیان» نیز با کمک شهرداری انجام گرفت. همچنین حمایت‌هایی از سازمان‌های مردم‌نهاد و تشکل‌های مردمی برای نقش‌آفرینی در زنجیره کاهش آسیب صورت گرفت.

شهرداری تهران برای نخستین بار وارد حوزه ماده 16 شد

کنار این اقدامات، شهرداری تهران نیز مستقیماً وارد میدان شد و برای نخستین بار به موضوع ماده 16 ورود پیدا کرد. تا پیش از این، شهرداری تجربه‌ای در این زمینه نداشت و تمرکز آن فقط بر گرمخانه‌ها و مددسراها بود. اما در این دوره، 7000 تخت ویژه نگهداری معتادان متجاهر توسط شهرداری ایجاد شد. مراکز ماده 16 که ماهیتی مشابه زندان دارند و پذیرش در آن‌ها تنها با دستور قضایی امکان‌پذیر است، نقطه عطفی در مواجهه با این آسیب‌ها بود.

معتادان منع پذیرش، چالش مغفول در ساماندهی آسیب ها

اما چالش دیگر، موضوع افراد «منع‌پذیرش» بود؛ افرادی که به‌دلایل مختلف امکان پذیرش در مراکز را نداشتند. افراد بالای 65 سال، کودکان، بیماران روانی، معلولان، بیماران مبتلا به زخم‌های باز، ایدز یا هپاتیت، در غربال اولیه شناسایی شده و از پذیرش در مراکز بازمی‌ماندند. نبود مراکز تخصصی برای این گروه‌ها باعث می‌شد که پس از رهاسازی، دوباره به خیابان بازگردند و آسیب‌ها تکرار شود.

برای رفع این مشکل، نیاز به مراکز تخصصی بود که نگهداری این افراد را با شرایط خاص ممکن کند. ورود افراد دارای زخم باز، نیازمند مراقبت پزشکی و خدمات تخصصی بود. بیمارستان‌های تهران در ابتدا حاضر به پذیرش این افراد نبودند و سردرگمی ایجاد شده بود. اما با همکاری دانشگاه علوم پزشکی تهران، به‌ویژه با حمایت رئیس وقت آن، آقای دکتر قناعتی، این مشکل حل شد. بیمارستان‌های امام حسین و سینا به‌عنوان مراکز طرف قرارداد مشخص شدند و مرکز تخصصی زخم باز با کادری ویژه و زیر نظر علوم پزشکی راه‌اندازی شد.

در نهایت، شهرداری تهران مسئولیت همه این حوزه‌ها را پذیرفت؛ مراکزی برای معلولان، سالمندان، بیماران خاص و سایر گروه‌های منع‌پذیرش ایجاد شد تا زنجیره مدیریت آسیب اجتماعی کامل شود. اکنون مسیر از درمان به سمت توانمندسازی و بازگشت به زندگی اجتماعی و خانوادگی پیش می‌رود. پس از 9 مرحله درمان، از سم‌زدایی و ترک تا مهارت‌آموزی، گام بعدی، جامعه‌پذیری و خانواده‌پذیری است.

نرخ بازگشت از اعتیاد به 10درصد رسید 

با وجود اینکه در گذشته دیدگاهی وجود داشت که بازگشت از آسیب‌های اجتماعی بسیار اندک است و کمتر از 5 درصد برآورد می‌شد، اما اکنون این رقم به بالای 10 درصد افزایش یافته است. هرچند هنوز هم برخی بر این باورند که به دلیل نرخ پایین بازگشت، نباید روی این گروه‌ها سرمایه‌گذاری کرد، اما تجربه نشان داد که با مداخله هوشمند، احداث و تأمین زیرساخت مناسب، و حمایت مستمر، می‌توان مسیر بازگشت به زندگی را برای بسیاری از این افراد هموار کرد.

علاوه بر نگاه‌های مذکور، دیدگاه‌هایی در دنیا نیز نسبت به آسیب‌های اجتماعی و به‌ویژه موضوع معتادان متجاهر وجود دارد؛ برخی کشورها با رویکردهای سخت‌گیرانه و حتی خشونت‌آمیز مانند اعدام با این پدیده برخورد می‌کنند، در حالی که برخی دیگر مانند کشورهای اروپایی یا آمریکایی معتقدند این سبک زندگی بخشی از زیست شهری است و باید آن را به رسمیت شناخت. اما از منظر مبانی انقلاب اسلامی، نمی‌توان هیچ‌کدام از این دیدگاه‌ها را مبنا قرار داد.

رهبر معظم انقلاب در بیانات خود تأکید دارند که فرد آسیب‌دیده، عضو خانواده ماست و تصریح دارند که حتی اگر فقط یک نفر را بتوانیم نجات دهیم، این کار ارزشمند است و باید برای آن تدبیر کنیم.

بر همین اساس، موضوع افراد منع‌پذیرش به یکی از محورهای جدی رسیدگی تبدیل شد و پس از آن، مراکز پس از درمان در دستور کار قرار گرفت. برخی مراکز موجود که پیش‌تر تحت عنوان ماده 16 فعالیت می‌کردند، اکنون در حال تبدیل به مراکز پس از درمان هستند. ایجاد این مراکز در واقع از وظایف سازمان بهزیستی بود که طبق قانون باید مراکز "بین‌راهی" را برای بازگشت به جامعه تأسیس می‌کرد، اما به دلیل محدودیت منابع و ظرفیت، شهرداری تهران وارد عمل شد و این مأموریت را بر عهده گرفت.

رویکرد تدریجی و حمایتی شهرداری در مواجهه با کودکان کار 

در سایر حوزه‌های آسیب اجتماعی نظیر کودکان کار، متکدیان و فسادهای اخلاقی نیز اقدامات گسترده‌ای در قالب کمیته‌های تخصصی ذیل قرارگاه اجتماعی شهرداری انجام شده است. در موضوع کودکان کار، با وجود اینکه طبق قانون وظیفه اصلی برعهده سازمان بهزیستی است، با همکاری قوه قضاییه و بهزیستی، ون‌های تخصصی ویژه کودکان کار راه‌اندازی شد تا مداخلات هدفمند و تخصصی‌تری صورت گیرد.

در سه دهه گذشته، بیش از 32 طرح جمع‌آوری کودکان کار در تهران اجرا شده که اغلب آن‌ها با شکست مواجه شده‌اند و خروجی خاصی نداشته‌اند. برای اصلاح این رویکرد، از تمامی افرادی که در گذشته در این حوزه فعالیت داشتند دعوت شد تا با بهره‌گیری از تجربیات آن‌ها، مسیر جدیدی طراحی شود. یکی از مهم‌ترین دستاوردها این بود که رویکرد سنتیِ جمع‌آوری کودکان کار نادرست است.

جدا کردن کودک از خانواده‌اش، قرار دادن او در مراکز نگهداری و برخوردهای پلیسی، آسیب‌های بیشتری به کودک وارد می‌کند. به‌جای این رویکرد، باید کودک را به خانواده بازگرداند و حمایت‌ها را حول محور خانواده طراحی کرد.

هیچ طرح ضربتی اجرا نشد

همچنین مشخص شد که قرار دادن کودکان آسیب‌دیده در یک مرکز مشترک خود آسیب‌زاست، و استفاده از دستبند و بازداشت در ون، روحیه و کرامت کودک را جریحه‌دار می‌کند. به همین دلیل، تصمیم گرفته شد که هیچ طرح ضربتی اجرا نشود. مداخلات باید پیوسته، آرام و تدریجی باشد. چیزی به‌نام دستگیری یا جمع‌آوری به آن شکل کلاسیک وجود نداشته باشد و انتقال به مراکز تنها در موارد خاص و بدون سرپرست انجام شود.

ون‌های تخصصی به‌صورت روزانه در نقاطی که حضور کودکان کار پررنگ‌تر بود مستقر می‌شدند. در همان محل، گفت‌وگو با خانواده‌ها انجام می‌شد، جزوات آموزشی و توجیهی در اختیارشان قرار می‌گرفت و با برگزاری جشن‌ها و رویدادهای فرهنگی، زمینه‌ای فراهم می‌شد تا خانواده و کودک هم‌زمان در برنامه‌های ارتقایی شرکت کنند.

بخشی از این مداخلات آموزشی بودند تا خانواده‌ها از حقوق خود و فرزندانشان آگاه شوند. در بخش دیگر، که مربوط به سوداگران و شبکه‌های پشت‌پرده بهره‌کشی از کودکان بود، با همکاری قوه قضاییه و ضابطان قضایی، اقدامات قضایی و امنیتی لازم علیه باندهایی که در مناطق مختلف تهران فعال بودند، انجام گرفت.

برخورد با باندهای سوء‌استفاده‌گر از کودکان کار و شکل‌گیری یک زنجیره از نهادهای دخیل باعث شد تا کودکِ کارِ مقیمِ خیابان در تهران کاهش جدی پیدا کند.

تسنیم: در ادامه مسیر، موضوع متصل‌شدن به خانواده‌های کودکان کار که از شورای دوره پنجم مطرح شده بود، همچنان مورد توجه قرار دارد. در آن دوره این رویکرد وجود داشت که نیاز اصلی این خانواده‌ها فقر و مشکلات مالی است و می‌توان با استفاده از ظرفیت خیرین بخشی از این نیاز را جبران کرد. در این دوره نیز با همان رویکرد، اما با تمرکز بر اصلاح عمیق‌تر، حمایت از خانواده‌ها در دستور کار قرار دارد؟

بسته‌های آموزشی متعددی برای خانواده‌ها طراحی شده و در جریان رویدادهای مختلف، به آن‌ها ارائه شده است. همچنین 30 مرکز "پویاشهر" ویژه کودکان کار ایجاد شده تا بتوانند بخشی از کمبودهای آموزشی و ترک تحصیل کودکان را جبران کنند و زمینه بازگشت آنان به فضای آموزشی فراهم شود. این مراکز بسته‌های آموزشی کوتاه‌مدت نیز ارائه می‌دهند تا کودکان از چرخه آموزش خارج نشوند و به تدریج در مسیر آموزش رسمی قرار بگیرند.

با این حال، تأمین کامل نیاز مالی این خانواده‌ها امکان‌پذیر نیست؛ چرا که افراد سوداگر و بهره‌بردار، به خانواده‌ها برای کودکانشان مبالغی بین 10 تا 20 میلیون تومان پرداخت می‌کنند. بنابراین با صرف کمک مالی، این مشکل برطرف نخواهد شد. برخورد با سازماندهی این جرم، آگاه‌سازی خانواده‌ها و ارائه خدمات فرهنگی و هویتی به کودکان از الزامات جدی این حوزه است.

در زمان حاضر در مراکز پویاشهر، آموزش‌ها در حال انجام است تا کودک ارتباط خود را با فضای یادگیری حفظ کند و بسته‌های حمایتی نیز در اختیار خانواده‌ها قرار می‌گیرد تا بتوانند در فضایی پایدارتر از نظر معیشتی قرار بگیرند. هم‌زمان، ارتباط مستمر با خود کودک نیز حفظ می‌شود تا فرآیند بازگشت به زیست سالم ادامه‌دار باشد.

در رویداد «قهرمان شهر»، تعدادی از همین کودکان کار شرکت کردند و مدال گرفتند. در رشته دومیدانی، کودکی که سال گذشته در مراسم افتتاحیه مشعل بازی‌ها را روشن کرد، یکی از همین کودکان بود. او در منطقه هرندی شناسایی شد، در رقابت شرکت کرد، نفر اول شد و به عنوان نماد بازی‌ها انتخاب شد. این اتفاق نشان می‌دهد که چرخه حمایت از کودکان کار به‌درستی در حال اجراست، اثربخشی قابل قبولی داشته و رضایت نسبی بین دستگاه‌های مختلف در این زمینه وجود دارد.

روددره فرحزاد و خلازیر، نقاط بحرانی پایتخت

در حوزه حاشیه‌نشینی، بخش مهمی از چالش‌ها مربوط به حریم شهر تهران است. متأسفانه حریم تهران به‌درستی حفظ نشد و در سال‌های گذشته به اطراف واگذار و به نوعی بذل و بخشش شد. همین مسئله باعث شد کنترل حریم برای شهرداری بسیار دشوار شود.

با وجود این، شهرداری تهران تا جایی که توانسته مانع ساخت‌وسازهای غیرقانونی در حریم شده و جلوی تخلفات را گرفته است. اما وقتی نگاه اقتصادی به حریم حاکم می‌شود و از آن برای جبران کمبودهای دیگر مناطق استفاده می‌شود، ساخت‌وساز در اطراف تهران به‌شدت افزایش پیدا می‌کند و فشار بر شهر و شهرداری دوچندان می‌شود. نگاه اقتصادی به حریم، باعث تشدید مشکلات حاشیه‌نشینی و توسعه بی‌ضابطه اطراف شهر شده است.

با این حال، برخی محلات را به‌عنوان مراکز حاشیه‌نشینی هدف‌گذاری کردیم که عمدتاً جزو همان مناطق قرمز هستند تا در آنجا مستقر شویم و تا رفع آسیب، بمانیم، مثلاً روددره فرحزاد که یک دره بسیار بکر و طبیعی با کوه و جنگل و ظرفیت‌های زیست‌محیطی کم‌نظیر بود، به‌دلیل تمرکز چند لایه از جرم به محلی ناایمن تبدیل شده بود؛ از خرید و فروش ضایعات گرفته تا پاتوق‌های توزیع مواد مخدر. این منطقه تبدیل به حاشیه‌ای امن برای ظهور و بروز انواع آسیب‌ها شده بود.

حتی دو بار شهردارهای منطقه و نیروهایی که برای پاک‌سازی وارد دره شده بودند با تیراندازی مواجه شدند. برخی از آن‌ها مسلح بودند و حتی سگ‌های درشت‌جثه و آموزش‌دیده را برای جلوگیری از ورود نیروهای شهرداری به دره، رها می‌کردند. با زحمت فراوان، همراهی قوه قضاییه، فراجا و سایر نهادهای همکار، پاک‌سازی از جنوب دره به‌تدریج آغاز شد. ماه‌ها زمان صرف شد تا تنها زباله‌ها از آنجا خارج شود. کوهی از زباله در آن منطقه انباشته شده بود که بر اثر فعالیت ضایعاتی‌ها به‌وجود آمده بود.

خروج 900 معتاد متجاهر از روددره فرحزاد

مسائل زیست‌محیطی از جمله فاضلاب نیز با همکاری قوه قضاییه پیگیری و برطرف شد. املاک پلاک قرمز پلمب شدند، املاکی که باید خریداری می‌شدند تملک شدند و آنهایی که به حریم رودخانه تجاوز کرده بودند نیز تعیین تکلیف شدند. همه این مراحل طی شد تا بتوانیم 900 نفر از معتادان متجاهر را از این منطقه خارج کنیم، طبیعت را احیا کنیم، رودخانه را آزاد کنیم، درختکاری انجام دهیم و آبیاری مناسب را فراهم کنیم تا این منطقه از یک نقطه بحرانی، به یک فضای زیست‌پذیر تبدیل شود.

امروز در این مکان، پارکی به‌نام «ژینایی» داریم که به‌عنوان یکی از پارک‌های محیط‌زیستی مطرح خاورمیانه شناخته می‌شود و حالا می‌توان گفت یک اکوپارک در تهران داریم.

کوه سنگی نیز در جنوب شهر و در محله رضویه وضعیت مشابهی داشت؛ محلی که معتادان متجاهر به‌شکل جدی در آن اقامت داشتند. با اقدامات جدی این منطقه هم پاک‌سازی شد، البته پس از آن آسیب به مناطق اطراف هجرت کرد و ما مجبور شدیم مناطق مجاور را نیز پاک‌سازی کنیم. در مواجهه با آسیب، اگر بلافاصله اقدام نکنید، مانند دملی که سر باز می‌کند، گسترش می‌یابد. باید سریع آسیب را شناسایی، منتقل و ساماندهی کنید، در غیر این صورت مناطق اطراف هم آلوده می‌شوند.

در خلازیر نیز شرایط به‌شدت پیچیده بود. بسیاری نسبت به آنجا ناامید شده بودند چون حجم و شدت آسیب زیاد بود و با سرقت و دزدی هم درآمیخته شده بود. یکی از کانون‌های اصلی این منطقه، بازار شیطان بود که قلب اقتصادی توزیع مواد مخدر در خلازیر به‌شمار می‌رفت، ابتدا بازار شیطان را جمع کردیم و اقتصاد مواد را در آنجا متلاشی کردیم. موضوع املاک موقوفه هم که در وضعیت رهاشده قرار داشت، با ورود موقوفه مروی ساماندهی شد و سپس سراغ ضایعاتی‌ها رفتیم.

تعداد زیادی پلاک قرمز در این منطقه شناسایی و تعطیل شد. بعد از آن اقدام به جمع‌آوری معتادان متجاهر کردیم. امروز می‌توان گفت خیابان‌هایی مثل خیابان مطهری و چند خیابان اصلی در خلازیر دیگر کُلُنی آسیب ندارند.

البته در مقابله با معتادان متجاهر حتماً با مسئله آسیب هجرت مواجه می‌شویم، به همین دلیل باید همواره آماده عملیات‌های بعدی باشیم. اما تجربه نشان داده اگر بتوانیم 20 هزار نفر از معتادان را در تهران ساماندهی کنیم، بقیه قابل مدیریت در سطح شهر هستند. پیش از این تلاش می‌شد با ظرفیت کمتر از 10 هزار نفر این مشکل حل شود، اما با افزایش ظرفیتی که در این دوره ایجاد شد، واقعاً شهر خلوت‌تر شد.

بحران 23000 معتاد متجاهر در تهران چگونه مدیریت شد؟/ برخورد با شبکه های سوءاستفاده از کودکان کار 2
بحران 23000 معتاد متجاهر در تهران چگونه مدیریت شد؟/ برخورد با شبکه های سوءاستفاده از کودکان کار 3
بحران 23000 معتاد متجاهر در تهران چگونه مدیریت شد؟/ برخورد با شبکه های سوءاستفاده از کودکان کار 4