دوشنبه 3 شهریور 1404

برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد

شاید اگر لقبی بالاتر از «اسطوره» در ورزش ایران وجود داشت و تنها یک نفر می توانست آن عنوان را به نام خود کند، او مردی بود که کلکسیونی از «رکوردها» و «بهترین‌ها» را به خود اختصاص داده بود.

به گزارش مشرق، صبح دومین روز از تابستان پر حادثه و داغ 1404 با خبر درگذشت امامعلی حبیبی عضو تالار مشاهیر فدراسیون جهانی کشتی سابق (FILA) و اتحادیه جهانی کشتی فعلی (United World Wrestling) ملقب به «ببر مازندران» برای ایران زخمی شروع شد.

مخترع فنون «سرو تَه یک»، «یک، دست و یک پا» و «فن حبیبی» که کشتی را زیر نظر «ننه‌بیگُم» معلم قرآنی‌اش در مکتب‌خانه شروع کرده بود، در 96 سالگی ایستاده و با شکوه دعوت فرشته مرگ را لبیک گفت.

شروع یک نابغه بی مانند

امامعلی حبیبی 5 خردادماه سال 1310 در روستای درزی کلای شهر بابل متولد شد. ورزش را با کشتی محلی لوچو آغاز کرد و سپس یادگیری فنون کشتی را درسال 1331 در پادگان گرگان و در شهر قائم شهر زیر نظر اسکندر علی‌آبادی پی گرفت.

در 12 سالگی پدر خود را از دست داد و به همراه مادر و برادرانش به شهر شاهی (قائمشهر امروزی) رفت تا در خانه خواهرش ساکن شود. در آن شهر در مغازه آهنگری با روزی 5 ریال اجرت مشغول به کار شد و پس از مدتی در کارخانه نساجی قائمشهر استخدام شد و در باشگاه همان کارخانه زیر نظر اسکندر متولی، تمرین کشتی را شروع کرد.

کلکسیون قهرمانی در ایران

پس از قهرمانی در مسابقه‌های انتخابی مازندران در سال 1332 در رقابتهای قهرمانی کشور شرکت کرد و عنوان چهارم وزن 72 کیلوگرم را بدست آورد. سال 1333 هم به مقام چهارم رسید ولی با قهرمانی در سالهای 1335 و 1337 در تهران، 1338 در شیراز و 1339 در رشت قهرمان کشور شد و برای شرکت در اولین تورنمنت خارج از کشور خود عازم رقابتهای بین‌المللی ترکیه شد ولی در وزن 67 کیلوگرم به موفقیتی دست نیافت.

امامعلی حبیبی در کنار جهان پهلوان تختی

غرش ببر مازندران در المپیک

بازی‌های المپیک 1956 ملبورن اوج درخشش ببر مازندران بود که علی‌رغم تب شدید مدال طلای این رویداد بزرگ را در وزن 67 کیلوگرم بدست آورد. امامعلی حبیبی در مسابقات جهانی تهران در سال 1959 دو تن از بزرگان کشتی دنیا بالاوادزه از شوروی سابق و اسماعیل اوغان از ترکیه را مجموعاً در کمتر از 3 دقیقه ضربه فنی کرد.

یک عنوان ماندگار دیگر

در دوران حضور در عرصه کشتی به سریع‌ترین کشتی‌گیر جهان معروف شد و در سال 1961 در رقابتهای جهانی یوکوهاما بالاتر از موروزوف از شوروی و کانه‌کو از ژاپن برای دومین‌بار روی سکوی نخست جهان ایستاد. در این سال تیم کشتی ایران به مقام قهرمانی دست یافت.

خداحافظی و ورود به سیاست

حبیبی با کسب مدال طلای رقابتهای جهانی 1962 تولیدو برای همیشه از دنیای دایره طلایی خداحافظی کرد. وی علاوه بر 4 طلای جهان و المپیک موفق به کسب مدال طلای بازی‌های آسیایی 1958 توکیو شد. وی پس از پایان دوره قهرمانی مدتی به مربیگری پرداخت ولی پس از آن وارد عالم سیاست شد و در دوره‌ای هم به عنوان نماینده مردم بابل در مجلس شورای ملی حضور داشت.

عبدالله موحد و امامعلی حبیبی دو کشتی‌گیر ماندگار ایران

کشتی گیری مانند حبیبی نیامد

امامعلی حبیبی قهرمانی است که در کوتاه‌ترین زمان قهرمانان بزرگی همچون بالاوادزه را با فنون یک‌دست و یک‌پا و سرته یکی به زمین می‌زد و پس از گذشت 50 سال هنوز کشتی‌گیری نتوانسته با آن سرعت و تبحر فنون زیبای کشتی را به نمایش بگذارد.

بلور و اریکان از مربیان وی در تیم ملی بودند و وی با کشتی‌گیرانی نظیر جهان پهلوان غلامرضا تختی و محمدعلی صنعتکاران و محمد ابراهیم سیف‌پور، منصور مهدی زاده، حمید توکل، رضا قلیچ‌خانی و برادران ملاقاسمی هم دوره بوده است.

قهرمان میهن پرست

مدال‌ها، افتخارات و رزومه ورزشی و سینمایی حبیبی را می‌توان در همه موتورهای جستجوگر یافت و مطالعه کرد اما آنچه که او را متمایز می‌کند و در نهایت کج‌سلیقه‌گی هیچ‌وقت به آن پرداخته نشده است شخصیت میهن‌پرست این قهرمان نامدار ایرانی است.

حبیبی دوم شهریور 1404 از این دنیا نرفت، او خیلی زودتر از این‌ها وقتی هیچ مسئولی در ورزش و فدراسیون کُشتی ایران به او توجه‌ای نداشت با قلبی شکسته به پیشنهادات فدراسیون‌های کُشتی آمریکا، روسیه، ترکیه، ژاپن و..... جواب منفی می‌داد مُرد چون تا بوده پهلوان زنده را عشق است!

حبیبی سال‌های پایانی عمرش را در زادگاهش سپری کرد و در 94 سالگی درگذشت

رکورد دست نیافتنی

جذاب‌ترین شاخصه‌ی فنی که از این نابغه جهان کُشتی به عنوان یک آمار رویایی و دست‌نیافتنی ماندگار شده است؛ ثبت 53 پیروزی از 56 مسابقه رسمی با ضربه فنی بود! در تجلیل و ستایش اعجوبه تکرارنشدنی تاریخ جهان کُشتی باید از شعر شیخ اَجل سعدی شیراز کمک گرفت که فرمود:

«صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید»

هویت دادن به کشتی

سرعت برق‌آسای ببر مازندران در اجرای فنونی که خود صاحب آن بود، دلیلی شد تا فدراسیون جهانی FILA به فکر کاهش زمان در رقابت‌های کُشتی بیافتد. حبیبی از نوابغی بود که به کُشتی روح و هویت داد و گزاف نیست اگر بگوییم او در کشتی صاحب سبک و مولف بود. وی زندگی در سرزمین مادری را به سکونت در ینگه دنیا و اروپا و کشورهایی که تخصص و دانش او را می‌خواستند ترجیح داد و این فقط یک دلیل داشت؛ عِرقِ به وطن.

او در اوج بی‌توجهی‌ها و ناملایمتی‌هایی که به واسطه‌ی حضورش در مجلس شورای ملی دوران پهلوی دوم به عنوان نماینده مردم بابل و نقش‌آفرینی در چهار فیلم سینمایی که قبل از انقلاب در آنها داشت می‌دید؛ یک وجب از خاک کشورش را به دلارها و پیشنهادات وسوسه‌انگیز خارجی‌ها نداد.

سیاسی شدن برای کمک به مردم

شاید لازم به یادآوری باشد حضور این پهلوان نامی ایران زمین در مجلس به عنوان نماینده مردم شهرش بابل، تسریع در کارهایی مانند انتقال مرکزیت مخابرات استان به بابل و همچنین آسفالت کلیه خیابان‌های بابل و لوله‌کشی آب شرب شهر بابل و ساخت پل حبیبی و جاده بابل به درزی کلاً بود.

او مثل خیلی از ورزشکارانی که حضور در سیاست و ورزش را برای کمک به مردمشان انتخاب کرده بودند وارد این مسیر شد؛ پس لزوماً وابستگی شدید به حکومت وقت نداشت! کم نبودند ورزشکارانی که قبل از انقلاب سمت‌های حکومتی داشتند و در کنار رجل سیاسی وقت عکس انداخته بودند، اما بعدها هم نگرش‌شان تغییر کرد و هم ادبیات گفتاری‌شان! حال چرا امامعلی حبیبی که هیچ سندی از او مبنی بر دخیل بودنش در تصمیمات و اتفاقاتی که منجر به ثبت تخلف سیاسی، اجتماعی و ورزشی باشد موجود نیست با بی‌مهری هرچه تمام‌تر تا روز مرگ خانه‌نشین شد!

برای امامعلی «اسطوره» کم بود

هر چند در کشتی ایران نام جهان پهلوان غلامرضا تختی ماندگارتر است و بیشتر او را نماد کشتی معرفی می‌کنند اما امامعلی حبیبی هم در همان ردیف قرار می‌گیرد و با آن همان افتخارات و رکوردها و بهترین‌ها، بیش از یک اسطوره برای ورزش ایران اعتبار و آبرو خریده است. امامعلی حبیبی در تاریخ ورزش و کشتی ایران برای همیشه ماندگار خواهد شد و بعید است «مادر گیتی چون او فرزند بزاید».

منبع: مهر
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد 2
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد 3
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد 4
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد 5
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد 6
برای «امامعلی» که «اسطوره» برایش کم بود؛ فقط «مرگ» را ضربه فنی نکرد 7