برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی، نیازمند یک ایران قوی هستیم
رئیس دانشگاه جامع امام حسین (ع) گفت: برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی، نیازمند یک ایران قوی هستیم، ایران قوی بهمثابه الگوی تمدنی و قابل تعمیم در دنیا ما را به یک قدرت بینالمللی میرساند.
رئیس دانشگاه جامع امام حسین (ع) گفت: برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی، نیازمند یک ایران قوی هستیم، ایران قوی بهمثابه الگوی تمدنی و قابل تعمیم در دنیا ما را به یک قدرت بینالمللی میرساند.
به گزارش خبرگزاری مهر، سردار حسنی آهنگر رئیس دانشگاه جامع امام حسین (ع) طی سخنانی در جمع اساتید این دانشگاه با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب و انتظارات ایشان از دانشگاههای کشور گفت: انتظاری که حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی از دانشگاههای کشور و از حوزه علم و فناوری دارند، ایفای نقش در تمدنسازی است. حضرت امام (ره) و حضرت آقا تمدنسازی را آرمان بلند انقلاب اسلامی تعریف کردهاند که انشاءالله زمینهساز ظهور حضرت حجت عجلالله تعالی فرجهالشریف شود.
وی ادامه داد: برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی، نیازمند یک ایران قوی هستیم. ایران قوی بهمثابه الگوی تمدنی و قابل تعمیم در دنیا ما را به یک قدرت بینالمللی میرساند تا حرفهایمان در دنیا شنیده شود و همچنین صاحب نفوذ فرهنگی، سیاسی، دفاعی و امنیتی شویم. ایران قوی نیازمند کار جدی، اصلی و اساسی در حوزه تمدنسازی است که اگر قرار باشد ایران بهمثابه یک الگوی تمدنی ایفای نقش کند باید در سه حوزه نرمافزاری، مغز افزاری و زیرساختی پیشرفتهای خوبی داشته باشیم و کسب این مهارتها دستیافتنی است. برای ساخت ایران قوی باید شرایط کنونی خود و برنامههایی دشمن را بررسی کنیم.
رییس دانشگاه جامع امام حسین (ع) گفت: واقعیت انقلاب اسلامی در این 43 سال اخیر را باید تصویر کنیم، در اینجا سعی میکنم تصویری از دستاوردها را بهطور خلاصه بیان کنم. پیشرفتهایی انقلاب اسلامی، پیشرفتهای حوزهای است اما آسیبهای آن، آسیبهای نقطهای است. دشمن برنامه دارد که این دو حوزه را جابهجا کند. یکی از ابعاد پیشرفتهای جمهوری اسلامی، حوزه سیاست است که جریان اراده مردم بر مصدر امور را شامل میشود. در حوزه دفاعی و امنیتی، کسب استقلال و بازدارندگی فعال و توانایی تعقیب متجاوز یکی دیگر از ابعاد پیشرفت حوزهای جمهوری اسلامی است.
سردار حسنی آهنگر تصریح کرد: در حوزه فرهنگی، الهام بخشی نظام جمهوری اسلامی به دنیا بُعدی دیگر از ابعاد پیشرفت حوزهای انقلاب اسلامی محسوب میشود. در حوزه اقتصادی جلوگیری از فروپاشی اقتصادی پس از تحریمها که برنامه دشمن بوده، عملاً یکی از موفقیتهای ما بوده است؛ در مقابل حوزههای معیشت، طلاق، اعتیاد و حاشیهنشینی از آسیبهای نقطهای محسوب میشوند. دشمن در این مسیر در خصوص پیشرفتهای حوزهای که داشتیم بهطور خلاصه سه برنامه دارد:
1. بحث جنگ روانی و روایتگری است که با عملیات روانی بهشدت از فضای مجازی استفاده میکند و تمرکز آن روی جوانها و نوجوانهایی است که عملاً نه پیروزی انقلاب اسلامی را درک کردهاند و نه دوران دفاع مقدس را و برمبنای شنیدهها، آن دوران را تصور میکنند که دشمن بهشدت روی این مسئله تمرکز دارد.
2. جنگ همهجانبه اقتصادی که تحریم یکی از بحثهای جدی دشمن است.
3. مقابله با پیشرفتهای علم و فناوری نظام جمهوری اسلامی، این یک نکته مهم است که جزو سرخطهای دشمن است و به دنبال تقلیل و محدود کردن حوزه علم و فناوری است.
برنامههای دشمن عملاً با جریان نفوذی که در داخل کشور دارد و با آن، جریان تحریف را به راه انداختند، روایت پیشرفتهای جمهوری اسلامی به صورت نقطهای و قائم به شخص است. از سوی دیگر اینکه آسیبهای کشور را حوزهای بیان میکند؛ یعنی کاملاً جای این دو بخش را جابهجا میکند. اگر قرار باشد از این وضعیت موجود تصویرشده به وضعیت ایران قوی برسیم که دولت نیز همین شعار را دارد، نیاز به سه کار واجب است:
1. تربیت و پرورش انسان
2. تولید فکر و دستیابی به علم و فناوری حوزههای نرم و سخت که بتواند مسائل نظام اسلامی را رفع کند.
3. تولید نظاماتی که در حوزههای مختلف اداره کشور به آنها نیازمند است از جمله نظام دانشگاهی، نظام بانکداری، نظام سلامت و غیره.
نمیتوان داعیه تمدنسازی داشته باشیم ولی وامدار نظام تمدن غرب باشیم و از الگوها و تمدنسازی غربی استفاده کنیم. باید الگوها، روشها، مکتبها و نظامهای قوی و مستحکم جهانشمول را خودمان تولید کنیم.
اگر قرار باشد این سه موضوع که خروجیهای دانشگاهها هستند از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برسند تا به ایران قوی دستیابیم و الگوی تمدن نوین اسلامی در جهان شکل گیرد، چه دانشگاهی میتواند این کار را انجام دهد؟ آیا همه دانشگاههای سطح کشور توانایی این کار را دارند؟ یا همان دانشگاهی که حضرت آقا دعا کردند که به آن برسیم؟
بله! دانشگاه تراز اسلامی، ما با دانشگاه تراز اسلامی میتوانیم این سه موضوع اصلی را انجام دهیم که مهمترین آن پرورش انسان است، عملاً دانشگاهها نقش اساسی، اصلی و ویژه را در تربیت این انسانهایی که میتوانند مدیران و فرماندهان انقلاب اسلامی باشند، دارند. در اینجا نقش محوری دانشگاه در عبور از وضع موجود به وضع مطلوب برای دستیابی به آرمان بلند انقلاب اسلامی خودش را نشان میدهد.
دانشگاههای نیروهای مسلح و از جمله دانشگاه جامع امام حسین علیهالسلام، عملاً میتواند نقش پیشران قطار پیشرفت انقلاب اسلامی را ایفا کند. آیا دریغ کردن این نقش پیشرانی برای قطار پیشرفت انقلاب اسلامی در جامعه از نیروهای مسلح صحیح است که جای تأمل جدی دارد، حال سؤال این است چگونه میشود از ظرفیتهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری استفاده کرد و وزارت علوم را با خود همراه نمود تا بتوان پیشران پیشرفت دانشگاههای کشور و پرچمدار آنها به سمت دانشگاه تراز اسلامی باشیم؟ در دانشگاه اسلامی باید دو حرکت صورت بگیرد:
1. استحکام درونی دانشگاه که مؤلفههای متعددی دارد از جمله مؤلفه «جهتساز»، «نیروی انسانی (استاد و دانشجو)»، «رشته، دوره، متن و محتوا»، «فضا و محیط»، «تحقیق و پژوهش» و «ساختار و تعاملات» که اینها مؤلفههای ساختار درون دانشگاه است. 2- دانشگاه سازمانی سپاه برای انجام مأموریت در سپاه و انقلاب اسلامی و بقیه دانشگاهها در سازمانهای خودشان باید ایفای نقش کنند. برای ایفای نقش یک دانشگاه قوی در انجام مأموریتهای سپاه در حوزههای نرم، نیمه سخت و سخت، عمقبخشی داخلی و خارجی باید بتواند بحث پیشرانی و پیشبرندگی در انقلاب اسلامی را انجام دهد.
چنین دانشگاهی عملاً با داشتن تقویمهای آموزشی نمیتواند نقش اصلی خودش را ایفا کند. ما نیازمند یک نظام تربیت و آموزش در کشور و یا در دانشگاه خودمان هستیم، ما نیازمند تحول در این حوزه هستیم. تقویم آموزشی با فوقبرنامههای تربیتی نمیتواند انسانهایی در تراز انقلاب اسلامی را تربیت کند، ما نیازمند نظام تربیتی هستیم که همه این مؤلفههای ساخت درونی که گفتیم بتواند در خدمت استاد برای شاگردپروری قرار دهد. اگرچه استاد نقش محوری دارد؛ ولی فضا و محیط اثربخش است، رشته و دوره اثربخش است و متن و محتوا در شاگردپروری مؤثر است.
نکته مهم دیگر اینکه استادی که قرار است تمام این کارها را انجام دهد نمیتواند با یک نظام ترفیع و ارتقایی که با الگوی ذیل قرارگاه نظام سلطه طراحی شده است، انجام وظیفه نماید. نمیتوان رتبهبندی دانشگاهها و نظام ترفیع و ارتقای استاد که براساس برنامه قرارگاه دشمن طراحی شده است، مبنای سنجش استاد تراز اسلامی قرار داد. این نظام ترفیع و ارتقای استاد باید تغییر کند، دشمن منافع استاد ترازمان را و منافع دانشگاه را در مسیر حل مسائل خودش طراحی کرده است و سؤال پیش میآید که ما باید در این زمینه چه کاری انجام دهیم؟ ما در دانشگاهها سه طیف استاد داریم:
طیف اول: افرادی که در کسوت استادی، اعتقادی به علم انقلابی، علم بومی و علم اسلامی ندارند و بیان میکنند که اگر به قطار علم جهانی اتصال پیدا کرده و حتی بهعنوان واگن آخر نیز در مسیرشان حرکت نمود، میتوان راه پیشرفت را برای کشور رقم زد. طیف دوم: سنتیهای مذهبی هستند که روحیه انقلابی ندارند و بیان میکنند اگر بتوان مانند ژاپن کار کرد و از دشمن و قرارگاه و روشهای تمدن غرب بهره برد و در آنها هضم نشد، میتوان ژاپن اسلامی را رقم زد که این عده در دوران انقلاب صاحب کرسیهای دانشگاهی در کشور بوده و در روشهای غربی هضم شدند.
طیف سوم: جریان انقلابی است، جریان انقلابی در این مدت 43 سال دانشگاهداری، مدیریت دانشگاه در اختیارش نبوده است. با توجه به اینکه دولتهای انقلابی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی روی کار بودهاند؛ اما بیشتر از طیفهای اول و دوم در مدیریت و دانشگاهداری استفاده شدهاند. از نظر بنده جریان انقلابی یک نقطه ضعف بزرگ دارد و آن اینکه نقد را به خوبی انجام میدهد؛ ولی دستانش در ارائه الگوی جایگزین روشهای غربی خالی است. در این حوزه، دانشگاههای نیروهای مسلح میتوانند تمرکز نمایند، مخصوصاً دانشگاه جامع امام حسین علیهالسلام در حوزههای علوم انسانی، دفاعی، امنیتی، علوم پایه و فنی و مهندسی و دانشگاه بقیهالله عجلالله تعالی فرجهالشریف در حوزه پزشکی میتوانند یک حرف جدید و یک کار جدید داشته باشند؛ مانند سپاه که در دوره دفاع مقدس توانست با روشهای بومی، ارائه راهبردها و تغییر استراتژی، جنگ را در اختیار گیرد و حل کند. در مقابله با پیشرفتهای دشمن ما نیز برنامههایی داریم که میتوانیم ورود پیدا کرده و در این عرصه که فرماندهی جهاد علمی را به دانشگاه جامع واگذار کردهاند، انشاءالله بتوانیم عرض و طول آن را تعریف و عملیاتی کنیم.