بررسی راههای ترویج سبک زندگی اسلامی و الگوی هیاتهای مذهبی
تهران - ایرنا - «راههای ترویج سبک زندگی اسلامی»، «صلح و ترویج زبان فارسی»، «تاریخ مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» و «الگوی هیاتهای مذهبی در ارتقای معنویت، اخلاق و سبک زندگی اسلامی - ایرانی» از مهمترین نشستهایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.
در گزارش زیر گزیده ای از مهمترین نشست های پژوهشی از بازه زمانی 28 دی تا چهارم بهمن 1398 خورشیدی آمده است.
راههای ترویج سبک زندگی اسلامی
نشست علمی - تخصصی «راههای ترویج سبک زندگی اسلامی» با محوریت چالشهای موجود در ترویج سبک زندگی اسلامی در مقایسه با سبک زندگی غربی و ظرفیتهای آستان قدس رضوی در ترویج سبک زندگی اسلامی در راستای تبیین بیانیه گام دوم انقلاب در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد. حجتالاسلام علی جلائیان معاون برنامهریزی و پژوهشی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی گفت: در واقع تعریف امروز از سبک زندگی با گذشته متفاوت است و نمیتوان سبک زندگی را فقط با جامعهشناسی تعریف کرد و معنای امروزی آن با صد سال گذشته فرق دارد. سبک زندگی جریانی به معنای حرکت و زندهبودن و پویایی است و فقط یک جاده نیست؛ این جریان بر اساس جهانبینی حاکم بر جامعه شکل گرفته و دارای اصول و مبانی است و بدون این 2 موضوع نیست.
سبک زندگی دارای اصول و مبانیای است که از ارزشهای اعتقادی و دینی و مسائل عرفی حاکم بر جامعه و افراد آن سرچشمه میگیرد و سبک زندگی اسلامی برایند اصول است که از آموزههای اسلامی نشأت گرفته و جریانی ساخته است که افراد به آن شیوه در جامعه حرکت و زندگی میکنند. زمینه حفظ ارزشها، رستگاری معنوی، تقویت رهنمودهای دینی، استمرار سنتها، زندگی برخوردار از اوج لذت، امنیت و رفاه از جمله مسائل مهم در سبک زندگی است که منجر به ساختن ساختار رفتاری افراد میشود. سبک زندگی اخلاق عمومی و فرهنگ اجتماعی را میسازد؛ در صورت تحقق این کارکردها در بلندمدت تمدن نوین اسلامی تحقق مییابد. تمدن بزرگ چند پایه دارد که یکی از این پایههای آن سبک زندگی است. حجتالاسلام علی الهیخراسانی مدرس و پژوهشگر حوزوی اظهار داشت: اشتباه روشی که به دنبال تبیین و تعریف سبک زندگی اسلامی است این است که سبک زندگی اسلامی با مجموعه معارف اسلامی یکسان در نظر گرفته میشود و در واقع پیامهای اخلاقی و بخشهایی از فقه شامل مستحبات و مکروهات را نیز شامل میشود. سبک زندگی مجموعه معارف و روایات و اخلاقیات نیست؛ نگاه درست این است که ما میخواهیم در بیرون سبک زندگی را رقم بزنیم و انتخابهایی را داشته باشیم که معطوف به معارف اسلامی باشد در طراحی این الگوهای مرتبط با سبک زندگی این مجموعه، معارف و آیات و روایات اخلاقی در واقع منبع هستند. اگر سبک زندگی مجموعه روایات و اخلاقیات تعریف شود به نوعی رواج اخباریگری است؛ این امور منبعهای معرفتی، دانشی، هنجاری و ارزشی هستند. تألیفات در این عرصه به درستی تبیین نمیشود و در بحث نظری با خلأ عمده در مفاهیم سبک زندگی مواجه هستیم و پژوهشهای مفصل و دامنهداری درباره اینکه سلیقه در زیست مومنانه چه جایگاهی دارد، وجود ندارد. در فقه باید و نباید وجود دارد و هیچ فقیهی دست به استنباط برای مستحبات و مکروهات نمیزند و در کلام اسلامی بنیانهای اعتقادی و در اخلاق آموزههای اخلاقی وجود دارد. در سبک زندگی غربی همه چیز در حال تبدیلشدن به کالاست و فرهنگ و دین و آموزش و پرورش و همه اجزای فرهنگ در حال کالاییشدن هستند اما سبک زندگی اسلامی مورد غفلت واقع شده چراکه بسیاری از اجزای فرهنگ تبدیل به کالا نشده است. از آنجا که جامعه امروز همه چیز را در کالا میبیند و در رقابت با کالاست، سبک زندگی اسلامی از این رقابت و عرضه فرهنگ به صورت کالا عقب میماند. مطلوبها باید به کالا و در نهایت برند و نشان برتر در بازار فرهنگ تبدیل شوند و نیاز است تا به اقتصاد، هنر و فرهنگ توجه شود. وقتی که کالایی در سبک زندگی اسلامی ارائه نمیشود، سبک زندگی اسلامی محقق نخواهد شد. نوئی عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی بیان داشت: در جامعهای قرار داریم که شکل پوشش و افکار ما با اکثریتی شروع شد و امروز در حال تبدیلشدن به یک اقلیت است که در مرور زمان ممکن است این گفتمان از دست ما خارج شود و خردهگفتمانها تبدیل به گفتمان غالب شوند؛ واقعیت امروز جامعه این است که بسیاری از افراد از این گفتمان و سبک زندگی اسلامی فاصله گرفتهاند. ما به جای چالش، در تغییر سبک زندگی با بحران مواجه هستیم و وضعیت اورژانسی است.
در گام نخست نیاز است تا تفکر نقادانه فردی رشد کند. در این 40 سال حوزهها و دانشگاهها متولی فرهنگ بودهاند؛ جامعه مقصر نیست چراکه جامعه مستضعف فکری است و حتی میتوان ادعا کرد که جوانان عناد و ستیزی ندارند. استضعاف فکری محصول متولیان فرهنگ است. برای حل بحرانهای اجتماعی و سبک زندگی باید از خودمان شروع کنیم. تا زمانی که از جوانان و نخبگان استفاده نشود، بحرانها و چالشهای اجتماعی ما حل نخواهد شد. نیروهای انقلابی در سطح کلان جامعه باید به سمت اثرگذاری پیش روند و در این مسیر نیاز به نگاه عملگرایانه و واقعگرایانه در چارچوب تفکر نقادانه هست که در حال حاضر به صورت تئوریک بوده و نیاز است تا وارد عرصه عملی شود.
تعریف واحدی در سبک اسلامی وجود ندارد؛ از آن جمله میتوان به نظرات متفاوت مراجع اشاره کرد. در برخی شرایط با نگاههای شخصی و فردی سبک اسلامی ارائه میشود و به جای اینکه سبک اسلامی تقویت شود در واقع سبک غربی رواج پیدا میکند. سبک زندگی ما محصول ساختارهای اجتماعی است و ساختار اجتماعی امری ذهنی است و تکتک افراد در آن دارای ساختارهای اجتماعی متفاوت هستند چراکه مصادیق و عوامل شکلدهنده ساختارهای اجتماعی با یکدیگر تفاوت دارند، در عین حال ساختارهای اجتماعی ارزشها را شکل میدهند. اگر در شرایط فعلی برخی جوانان پایبند به مسائل فقهی نیستند به این دلیل است که ساختارهای اجتماعی آنان اصلاح نشده و باید و نبایدهای آنان توسط ساختارهای اجتماعی دیگر که محصول رسانه و محیط دوستان است، شکل گرفته، در حالی که باید و نبایدها تفکرات را شکل میدهند و با شکلگیری تفکرات، اهداف شکل میگیرند و بعد از آن تصمیمگیری و سپس رفتار و کنش شکل میگیرد.
صلح و ترویج زبان فارسی
نشست «صلح و ترویج زبان فارسی» در سرای اهل قلم برگزار شد. اصغر دادبه استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: برخی مسائل به قدری روشن هستند که از فرط روشنی، غیربدیهی به نظر میآیند. زبان فارسی حداقل در دوران تاریخ پس از اسلام، به تعبیر مرتضی مطهری زبان دوم اسلام بوده و برای تحقیق در خیلی جاها مثل شبهقاره (هند) به زبان اول هم بدل شده است. حملات به زبان ملی ما در طول تاریخ، ریشه مشخصی دارند که در نهایت غرض یا جهل است. برای چیزی که بیگانگان احساس میکنند میتواند برایشان منشا خطر باشد، دسیسه کرده و برایش چاه میکنند.
جهان غرب تا مدتی پیش، از تمدنهای پیش از خود سخنی به میان میآورد اما امروز میخواهد آنها را به هیچ انگارد و در همین راستا هم ناگزیر است به زبانشان هم حمله کند. از همین رو است که همه آثار سوریه نابود میشود، وضعیت عراق را شاهد هستیم و ما را هم از موضع حمله به مراکز فرهنگی تهدید میکنند. عجیب هم نیست که بعد از مدتی محوشدن عینیت این آثار، از ذهن و یادها هم فراموش شوند.
. جنگ و دشمنی عارضهای است مثل بیماری که در فقدان صلح، پدید میآید. وقتی امری اصیل باشد، بدیهی است که مردمان هم بهطور ذاتی طرفدار امر اصیل باشند. در سراسر ادبیات ما، میتوان رد پای اصالت و عدم اصالت را دید. حتی برخی بزرگان بهطور خاص سراغ آن رفتند، مثل فردوسی در شاهنامه؛ شاهنامهای که نهتنها این مسائل بلکه حتی فنون نظامی را هم میتوان به بهترین وجه در آن یافت. بعد از فردوسی هم میتوان به سعدی و نظامی اشاره کرد. فرح زاهدی عضو هیات علمی کتابخانه ملی ایران توضیح داد: صلح واژهای عربی به معنای پایانیافتن وضعیت نزاع است و در مورد معنای دیگر آن در کتابهای لغت آمده: آشتی و دوستی. زبانهای ایرانی در دوره باستان اوستا، فارسی باستان، سکایی و مادی هستند که به دو مورد آخر دسترسی نداریم اما درباره صلح به زبان اوستا و فارسی باستان، آثاری در دست داریم.
اندیشه مردم امروز درباره صلح، دنیایی است اما در اندیشه باستانی، صلح یا الهی است، یا دینی یا یک فضیلت درونی و فردی. اعتبار امروز صلح را قانون تعیین میکند؛ حال آنکه نزد هندیان و ایران باستان، این تقدس پیمان است که صلح و آشتی را تضمین میکند. ایزد و ایزدانی هستند که یا فاعل بر این صلح هستند یا ناظر بر آن. در مورد پیمان، امر مقدسی وجود دارد که وثوق آن است و ایزد پیمان (مهر)، فقط بر عدمتخطی آن پیمان نظارت میکند و فقط در پی این است که پیمان مورد نظر حفظ شود و در واقع به این ترتیب در اوستا برای مهر این صفت آمده که «او سرور حقایق است».
استوانه کورش گرچه به زبان پهلوی است اما دربردارنده مطالبی است که او در زمان فتح بابل منتشر کرد. در بخش سوم این کتیبه، رفتار مطابق با اصولی است که شاه به آن باور داشته: آوردن صلح به بابل، به بردگی نگرفتن مردم مغلوب و محترم شمردن آنها، لغو کار نظامی و اقتصادی و احترام به دین مردم بابل.
تاریخ مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی
نشست نقد کتاب «تاریخ مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران در روزگار پهلوی» تالیف حمیدرضا دالوند در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
حمیدرضا دالوند مولف کتاب عنوان داشت: بعد از انقلاب برای نخستین بار گروهی متشکل از وکیلیان و... تاسیس شد که به وسیله آنها میراث گذشته در حوزه مردم شناسی زنده شد و من نیز سعی کردم در این گروه فعال شوم و اسناد را طبقه بندی کردیم. متاسفانه بعدها من در این کار شکست خوردم و نگذاشتند کار را ادامه دهم. آنجا متوجه شدم اگر میخواهیم کاری را در هر حوزهای درست انجام دهیم باید تجربه داشته باشیم و جز تاریخ راهی برای تجربه نیست. مردم شناسی تحصیلات من نبوده است اما وقتی وارد این حوزه شدم فهمیدم باید مروری بر گذشته داشته باشم و تاریخ مردم شناسی را بررسی کنم. برای من بنابراین فرصتی پیش آمد که نگاهی روی تاریخ مردم شناسی داشته باشم.
تلاش من این است که بگویم این حوزه بسیار بکر است. البته نعمت الله فاضلی هم در این باره کارهای خوبی انجام داده و احاطه خوبی روی تاریخ دارد. تاریخ یکی از نقاط اساسی است که میتواند آغاز خوبی در حوزه مردم شناسی باشد. من در این کتاب بر مبنای اسناد تاریخی که در آرشیوهای دولتی دیدم، تاریخ نگاری داشت. البته روح دادن به این جسم تاریخی مصاحبه با افراد است که متاسفانه به دلیل زمان کم نتوانستم روحی به این اسناد ببخشم و صرفا توانستم این اسناد را جمع آوری کنم و توصیف مکانیکی از این اسناد داشته باشم.
امروز ما به صورت تخصصی انجمن و دانشکدههای تخصصی داریم و مردمشناسی راهش را از علوم اجتماعی جدا کرده است و گرایشهای مختلفی دارد اما هنوز هم مردم شناسی ایران تصویری از انسان ایرانی نتوانسته ارائه کند. این علم متکی بر آرشیو است اما ما اساسا آرشیو درست و حسابی نداریم و چون زیرساخت منظمی هم وجود ندارد نمیتوانیم تصویر درستی از این علم ارائه کنیم. مردم شناسی علم هویتساز ماست و میتواند آیینهای باشد که ما خودمان را در آن ببینیم اما ما نتوانستیم این آیینه را برای خودمان بسازیم.
مهرداد عربستانی مردم شناس توضیح داد: لازم است تولیدات محتوایی را تحلیل کنیم و این کتاب از جهت تحلیل اسناد آرشیوی بسیار قابل تامل و توجه است و جایش خالی بود و میتوان پس از آن قدمهای بعدی آن را پیش برد. البته من در گفتوگو با کتاب سوالات خود را دنبال کردم و با مردم شناسی به مثابه یک رشته با یک روش شناسی مواجه شدم.
وقتی تولیدات به اسم مردم شناسی را پیش از انقلاب میبینیم خیلی سخت با تعریف رشته مردم شناسی آن را فهمید. از سوی دیگر ما دیسپلین وارداتی هم در این حوزه داریم که هر کدام منشا شکل گیری متفاوت دارند و سخت میتوان این نظامها را با هم همراه کرد. نگاه ذاتگرایانه به مردم شناسی امروز دیگر معنا ندارد و بیشتر متوجه امرهای در صیرورت است نه داشتههای در گذشته. انسان شناسان در جهان کمتر به سراغ اصالت رفتند اما در انسان شناسی فولکلور در ایران این اصالت مدام مطرح میشود. پس دغدغه در اصالت هم یکی دیگر از تمایزهاست.
علیرضا حسن زاده مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: دیدگاه دالوند در این کتاب منسجم است؛ اینکه مردم شناسی در ایران امری فرایدئولوژیک بوده است و به طور مثال نوروز در همه زمانها و... به یک نوع به آن پرداخته میشود. از سوی دیگر اهمیت موضوعی که دالوند به آن در این کتاب پرداخته در این است که یکی از نخستین مراکز مردم شناسی در خاورمیانه مرکزی است که در 1315 خورشیدی در ایران تاسیس میشود و دومین مرکز بعد از ترکیه است. از این نظر، این یک مطالعه در فرایند شکل گیری نهاد علم در ایران است و از این لحاظ قابل توجه است.
الگوی هیاتهای مذهبی در ارتقای معنویت، اخلاق و سبک زندگی اسلامی - ایرانی
نشست علمی با موضوع «الگوی هیاتهای مذهبی در ارتقای معنویت، اخلاق و سبک زندگی اسلامی - ایرانی» در سازمان دارالقرآنالکریم برگزار شد. محمدحسین رجبی دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: در بحث علم تاریخ تمدن آمده است که حاکمیتها یا فرهنگ مردم میتوانند نهادهای تمدنی را پدید بیاورند. در تمدنسازیها یکی از مؤلفههای مهم ایجاد نهادهای اجتماعی است که از سوی مردم یا حاکمیت پدید میآید. از زمانی که مذهب شیعه در کشور ما مذهب رسمی اعلام شد، زمینه ایجاد نهادهای مذهبی ایجاد شد. هیاتهای مذهبی نهادهایی استثنایی و منحصربهفرد هستند که در هیچ تمدن و مذهبی نمونه آن را نمیتوان پیدا کرد. مقام معظم رهبری در همین رابطه با موضوع مداحی که یکی از اصول هیاتهاست، فرمودند: «هیاتهای مذهبی امتیاز شیعهاند و شیعه فقط این امر مهم را دارد». هیاتهای مذهبی در دوران صفویه شکل گرفتند و در دوران قاجار قوام جدیدی پیدا کردند. در زمان پهلوی اول بهصورت علنی و آشکار به مقابله با هیاتها میپرداختند و پهلوی دوم که در ظاهر این کار را نمیکرد، با ترویج فرهنگ منحط غربی و به سخره گرفتن ارزشهای دینی درصدد تضعیف جایگاه هیاتهای مذهبی در کشور بود که البته هرچه فشار بیشتری آوردند، نتیجه عکس گرفتند. بعد از آن هیاتها در انقلاب اسلامی بسیار مؤثر بودند، بهطوری که مردم را در محرم سال 1357خورشیدی به میدان مبارزه با طاغوت آوردند. در آن دوران، بخش مهمی از نیروهای مردمی از هیاتهای مذهبی برخاسته از مساجد و حسینیهها بودند که بعد از انقلاب به جبهههای نبرد با دشمن بعثی و صهیونیستی صدام اعزام میشدند. هیاتها میتوانند در رفع مشکلات جامعه مؤثر و نمود بیرونی داشته باشند؛ همانطور که حضرات معصومین (ع) دغدغه و اهتمام جدی به رفع مشکلات مردم داشتند؛ لذا اگر مردم متوجه شوند که هیات مشکلات آنان را برطرف میکند، مطمئنا بیشتر جذب آن میشوند و همین موضوع زمینهای برای ارتقای روحیه انقلابی در آنان و تحقق اخلاق، معنویت و سبک زندگی ایرانی- اسلامی در جامعه میشود. حجتالاسلام محمد قمی رییس سازمان تبلیغات اسلامی اظهار داشت: هیاتهای مذهبی نیازمند نگاهی جدید و جامعشناسانه هستند. با این نگاه هیاتهای مذهبی میتوانند کامل و جامع به خدمت انقلاب اسلامی دربیایند. همه میدانیم که هیاتهای مذهبی علت محدثه و مبقیه انقلاب اسلامی هستند، لذا باید کارکردهای آن را هم بهتر تبیین کنیم و مورد استفاده قرار دهیم.
ایمان و عمل هر کدام نیمی از اسلام هستند و به هر میزان که ایمان و معنویت با عمل افزایش پیدا کند، شاهد کاهش آسیبهای اجتماعی در جامعه خواهیم بود. با توجه به این بیانیه باید به این سؤال پاسخ داد که در حال حاضر مهمترین مساله و اولویت انقلاب اسلامی چیست؟ و از آنجایی که دست ما از دامان حضرت بقیه الله (ع) کوتاه است، میتوانیم در نگاه به سخنان مقام معظم رهبری پاسخ را به دست آوریم. مردم باید تصمیم بگیرند و بایستند؛ مردمی که مایههای دینی دارند و حتما مؤثرترین جایی که با آنها نسبت میگیرند، هیات مذهبی است؛ لذا در این مسیر هیاتهای مذهبی باید مساله اصلی کشور را دنبال کنند و احساسات و عواطف را به خدمت بگیرند. مردم اگر تصمیم بگیرند و ایستادگی کنند و در مسیر آفاق تمدنی گام بردارند و مسیرشان را به درستی ادامه دهند، هم نظام انقلاب اسلامی محقق خواهد شد و هم حرکتهای تمدنی و مهمترین مایه خودسازی که قیام است، شکل خواهد گرفت؛ لذا هیاتها با تقویت معرفت و معنویت و همه اثراتی که دارند، باید این مساله را تقویت کنند و ترویج دهند و آن را در خدمت به پیشبرد اهداف آفاق تمدنی در نظر بگیرند.
*س_برچسبها_س*