یک‌شنبه 4 آذر 1403

بررسی چرایی مجازات‌های منافقین در سال 67 | اگر اعدام نمی‌شدند...

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
بررسی چرایی مجازات‌های منافقین در سال 67 | اگر اعدام نمی‌شدند...

خبرگزاری فارس؛ یادداشت میهمان احمد دستاران ممقانی: در سال‌های گذشته و با توجه به حضور آیت‌الله رئیسی در صحنه سیاست کشور موضوع اعدام‌های منافقین در سال 67 به موضوع روز و چالش‌برانگیز جامعه تبدیل شده است. در بررسی چرایی مجازات‌های منافقین در سال 67 همواره از طرف جامعه سوالاتی مطرح می‌شود و با سکوت مقامات رسمی کشور، این ضد انقلاب و دشمنان مردم ایران هستند که به این سوالات، پاسخ مطبوع خود را می‌دهند.

سوالاتی از قبیل؛ این افراد که یکبار محاکمه شده بودند و حکم‌های چند ساله زندان داشتند، چرا دوباره محاکمه شدند؟ تعداد اعدامی‌ها چند نفر بود؟ آیا از طرف مردم و جامعه نیز کسی خواهان اعدام این افراد بود یا تنها حکومت بود که اعدام این افراد را ضروری می‌دانست؟ و...

برای شروع طرح این موضوع و پاسخ به این سوالات باید به عملیات «فروغ جاویدان» بپردازیم. عملیاتی که قرار بود در آن، مسعود رجوی و منافقین با کمک صدام، 3 روزه تهران را فتح کنند (کاری که صدام در 8 سال نتوانسته بود انجام دهد) بعد از پذیرش قطعنامه598، سازمان مجاهدین که تصور می‌کرد ایران از روی ضعف قطعنامه را قبول کرده است، تصمیم گرفت تا عملیاتی علیه ایران طراحی کند.

رجوی در جلسه توجیهی عملیات فروغ جاویدان چنین می‌گوید: حالا ایران خیلی ضعیف شده است و ما یک راست می‌رویم تهران را می‌گیریم. باید بدانید که ما از قبل تصمیم انجام این عملیات بزرگ را داشتیم و می‌خواستیم آن را دیرتر انجام دهیم اما پذیرش قطعنامه کار ما را تسریع کرد؛ یعنی به دلیل شرایط سیاسی جدید مجبوریم یکی دو ماه آن را زودتر انجام دهیم.

منافقین با 25 تیپ 200 نفره و با چهار تا پنج هزار نیروی عملیاتی که از همه کشورهای جهان فراخوان شده بودند، با تجهیزات پیشرفته و با حمایت و پشتیبانی تسلیحاتی - لجستیکی و هوایی دشمن بعثی، به قصد تصرف تهران و ساقط کردن حکومت، سوم مرداد 1367 وارد ایران شدند.

پاسخ نیروهای ایرانی به این عملیات، عملیات مرصاد بود که موجب پیروزی بسیار بزرگی برای ایران شد و سربازان صدام و منافقین تارومار شدند و بقیه هم یا اسیر شده و یا فرار کردند. ناگفته نماند که بعضی از منافقین که امکان فرار نداشتند با استفاده از نارنجک و دیگر سلاح‌ها خودکشی کردند.

منافقین در عملیات فروغ جاویدان در هر شهر مراحلی را طراحی کرده بودند: تصرف شهر، آزادسازی زندانیان منافق زندانی (که قرار بود همزمان با عملیات فروغ جاویدان در زندان شورش کنند)، پیوستن زندانی‌های شورشی به منافقین و ادامه تصرف شهرهای دیگر تا تهران و تصرف اوین در گام آخر.

اما همانطور که منافقین شورشی در کرمانشاه و اسلام آباد شکست خوردند، منافقین شورشی در زندان‌ها نیز شکست خوردند و طرح احمقانه‌ی فتح تهران شکست خورد. اما منافقین در زندان؛ زندانیانی که از سا‌لهای60 و 61 (بابت ترورها) در زندان بودند؛ با توجه به عوامل زیر مورد رافت جمهوری اسلامی قرار گرفته و حکم قطعی اعدام آنها به زندان تغییر پیدا کرده بود: 1- سن کم (اکثرا نوجوان) 2- علم به این که از روی احساسات دست به همکاری با منافقین زدند 3- امید به توبه این افراد در آینده

این بخشش‌ها غالبا موثر واقع شده بود و افراد زیادی توبه کردند، اما متاسفانه برخی از کسانی که توبه می‌کردند؛ بعد از آزادی به منافقین می‌پیوستند و در عملیات های دیگر از این افراد استفاده می‌شد؛ برای مثال، زهره قائمی از جمله زندانیانی بود که در سال 67 مورد عفو جمهوری اسلامی قرار گرفت و پس از آزادی به عراق گریخت و چند سال بعد بعنوان سرتیم ترور شهید صیاد شیرازی به ایران اعزام شد و وی را ترور کرد. حتی بسیاری از اسیران عملیات فروغ جاویدان همان افرادی بودند که سابقا تحت عنوان تواب از زندان آزاد شده بودند.

بعد از عملیات فروغ جاویدان، امام خمینی (ره) حکمی درباره بررسی مجدد پرونده منافقین زندانی که همچنان بر سر موضع خود بودند، و صدور محکومیت اعدام برای کسانی که برنامه شورش در زندان (هم‌زمان با برنامه‌های بیرون سازمان) داشتند را صادر کردند. امام حکم دادند تا زندانیانی که همچنان حامی و هوادار منافقین بودند اعدام شوند. در حکم امام آمده است: از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.

در عملیات فروغ جاویدان، «زندانیان سر موضع، در واقع نیروهای پشت جبهه و نظامیان در تبعید منافقین بودند» که به اذعان خود منافقین، با هماهنگی و هدایت شبکه‌ای از خارج زندان، در حالت آماده‌باش به سر می‌بردند تا بلافاصله پس از آزادسازی زندان‌ها، کادر ارتش آزادی‌بخش را تکمیل کنند.

پس در واقع زندانیان به خاطر جرم قبلی (تروهای سال 60) افزایش مجازات نداشتند؛ بلکه به دلیل جرم جدید (شورش در زندان‌ها)، محاکمه جدید شدند. این برای اولین بار نبود که زندانی به دلیل جرم جدیدش دوباره محاکمه می‌شد؛ محمدرضا سعادتی (از سران سازمان منافقین که به جرم جاسوسی برای شوروی دستگیر شد) در دادگاه اولش به اتهام جاسوسی به ده سال حبس محکوم شده بود، هنگامی که دوران حبس خود را در زندان اوین سپری می‌کرد، برای اتهام جدیدی (شرکت در طرح ترور شهید کچویی) مجددا محاکمه و این بار به اعدام محکوم شد.

این اتفاق برای منافقین زندانی که سر موضع نفاق و ترور خود بودند نیز رخ داد و بدستور امام توسط هیئتی سه نفره مورد محاکمه قرار گرفتند. در مورد تعداد اعدامی‌ها، متاسفانه رسانه‌ها و مسئولین جمهوری اسلامی هیچ گاه آمار دقیق ندادند و همین سبب شد تا گروهک و گروه‌های اپوزیسیون پرچمدار این میدون شوند.

سه گروه اپوزیسیون تا حالا اقدام به انتشار اسامی و تعداد متفاوت اعدامی‌ها کردند: 1. کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران، تعداد اعدامی‌ها را تا 4672 نفر نوشته است. 2. سایت سازمان اتحادیه فداییان خلق ایران تعداد اعدامی‌ها را تا 4488 اعلام کرده است. 3. سایت گفتگوهای زندان نیز اعدامی ها را 4799 نفر معرفی کرده است؛ بنابراین بیشترین ادعای اپوزیسیون 4799 نفر اعدامی است که بر فرض غلط، حتی اگر درست نیز باشد، در مقایسه با ترورهای منافقین در ایران (12000) عدد کوچکی است. ضمن اینکه برای تعداد بسیاری از این اعداد ادعا شده؛ هیچ سند و مدرکی حتی در حد اسم نیز وجود ندارد.

از طرف دیگر طبق اسناد موجود، برخی از این اعدام‌ها بجهت التیام دل مردم و متنبه شدن باقی افراد گروهک، در ملا عام و با حضور مردم بوده است؛ از این رو می‌توان ادعا کرد مردم نیز موافق اعدام این افراد بودند.

خاطره زیر از افشین برادران قاسمی، از مسئولان واحد نظامی، صحه‌ای بر این ادعا می‌باشد: بعد از دستگیری، وقتی ما را به زندان منتقل می‌کردند؛ مردم جمع شده بودند جلوی خیابان طالقانی و می‌گفتند: آقای موسوی تبریزی (دادستان کل) گفته کسی که در تظاهرات مسلح باشد باید اعدام شود. ما هم همینجا می‌ایستیم تا همه آنها اعدام شوند و حتی کمیته متوسل به تیر هوایی شد تا ما را از میان جمعیت رد کند!

همانطور که خواندید مطالب زیادی در پاسخ به چرایی محاکمه‌ی دوباره منافقین زندانی و در نتیجه غیر قابل گریز بودن مجازات‌های 67، صحه می‌گذارند اما دو دلیل در مخدوش شدن این روایت‌ها و به طبع آن، چیره شدن روایت اپوزیسیون، موثر بوده است: 1. عدم توضیح کامل درباره ابعاد ماجرا و عدم اعلام آمارهای مربوطه توسط نهادهای ذی‌ربط

2. کم کاری تاریخ نگاران و البته کوتاه بودن حافظه تاریخی مردم

انتهای پیام /

منافقین زندان احمد دستاران ممقانی بررسی چرایی مجازات‌های منافقین در سال 67