برنامه دولت برای بخش کشاورزی در برنامه هفتم
42هزار و 124 تومان اعلام شدبرنامه هفتم توسعه با تأخیر بسیار در نهایت متن کامل این لایحه برای سالهای 1402 تا 1406 سی ام اردیبهشت منتشر شد. فصل 10 این برنامه به نام امنیت غذایی به بخش کشاورزی اختصاص دارد. حسین شیرزاد، تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی درباره نقاط قوت و ضعف این برنامه گفت: بخش کشاورزی را نمیتوان منحصراً به عنوان بخش تولیدکننده غذا تلقی کرد. حال که برنامه هفتم توسعه مساله محور تدوین شده، لزوم نگاه ویژه به بخش کشاورزی ضروری است. در کشور ما بخش کشاورزی سهم بزرگی از اشتغال، رشد اقتصادی، تولید واکسن، سرم و همچنین تولید انبوه علم و فناوری را بر عهده داشته و از همه مهمتر وظایف حفاظت از تنوع زیستی، تنوع ژنتیک و حفاظت از منابع پایه تولید را نیز همین بخش بر عهده دارد. بنابراین، بخش کشاورزی در ایران را باید با بخش کشاورزی و منابع طبیعی، آب و محیط زیست، علم و فناوری به نوعی درگیر دانست. به طوری که اگر تولید علم از سوی بخش کشاورزی را کنار بگذاریم شاید رتبه ما ناگهان از رتبه پرافتخار پانزدهم جهان در تولید علم به زیر 40 افت پیدا کند. در حالی که در بسیاری از رشتهها مانند بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی از رتبههای 10 و 12 دفاع میکنیم و به آن افتخار میکنیم که قابل افتخار هم هستند، اما واقعیت این است که در حوزه کشاورزی به ویژه در حوزه زراعت در سالهایی ایران حائز رتبههای پنجم تا هشتم جهان بوده و حتی از آلمان هم جلو زده است و این نشاندهنده زیرساخت قوی پژوهشی طی 20 سال گذشته در این بخش است.
وی افزود: از سوی دیگر بسیاری از تشکلها، صنوف، اتحادیهها، دانشمندان و انجمنها علمی و سرمایههای انسانی هم به ضرورت تخصصی و قانونی از سوی وزارت جهاد کشاورزی حمایت میشود. بنابراین توجه به بخش کشاورزی توجه به امنیت غذایی و به مثابه توجه به امنیت ملی و توجه به رشد و توسعه علمی و توجه به بهداشت و درمان کشور نیز است.
وی ادامه داد: سهم بخش کشاورزی تا سال 1393 خورشیدی از تولید ناخالص داخلی در یک بازه 17 ساله البته با این توضیح که این عدد صرفاً مربوط به تولیدات خام باغی زراعی و دامی شیلات، جنگلی و خدمات کشاورزی بوده و محصولات فرآورده شده کشاورزی را شامل نمیشود، به طور میانگین 7 درصد بوده است. اما همین سهم 7 درصدی از تولید ناخالص تا سال 1393 رشد 2.6 دهم درصدی از 3.800 درصد رشد کل کشور (طی سالهای 1370 تا 1393) را به خود اختصاص داده است. طی همین سالها بخش کشاورزی رتبه سوم رشد را پس از صنایع و معادن خدمات رقم زده اما از سال 1397 با توجه به تحریمهای ظالمانه یک طرفه غرب علیه ایران به طور ویژه از دوره ریاست جمهوری ترامپ، رشد بسیاری از بخشها از جمله صنایع، مسکن و خدمات به کندی گراییدند؛ تنها بخشی که توانست با رشدهای مثبت نزدیک به 4 درصدی تا بالای 8 درصدی را طی سالهای 1393 تا 1398 برای اقتصاد کشور به ارمغان بیاورد، بخش کشاورزی بوده است.
بخش کشاورزی در دوران تحریم
شیرزاد با تاکید بر اینکه بخش کشاورزی به دلیل استقلال نسبی از نوسانات ارزی به ویژه در تولیدات داخلی مانند گندم و محصولات استراتژیک دیگر حداقل محصولات باغی و میوه جات، رشد روز افزون و غیر قابل توصیف قیمت مصرف کننده در بخش صنعتی را شاهد نبوده است، گفت: حتی در دوران پسا کرونا فارغ از سوءمدیریت غیر قابل انکار اخیر، همچنان به ظرفیتهای تولیدی خود افزوده است. چنانکه تأثیر غیرمستقیم فعالیتهای کشاورزی مشتمل بر فعالیتهای پیشین و پسین تولیدات کشاورزی 16 درصد تولید ناخالص داخلی برآورد شده است.
وی اظهار کرد: سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی بر پایه قیمتهای ثابت سال 1383 حدود 25 درصد بوده است. در سیستمهای حسابهای ملی یا اساساً اقتصاد کلان هر کشور گروه کشاورزی، نفت، خدمات و صنایع و معادن و یا سه بخش اقتصادی کشاورزی، خدمات، صنایع و معادن تقسیمبندی میشوند. هر کدام از این بخشها دارای زیربخشهایی هستند که میتوانند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در اقتصاد ملی اثرگذار باشد.
سوءمدیریت و آسیب کشاورزی ایران
این تحلیل گر بخش کشاورزی با اشاره به بخش کشاورزی طی سالیان اخیر، گفت: نزدیک به 70 درصد مواد غذایی (حدود 55 درصد کالری مورد نیاز) مردم، 19 درصد از اشتغال و 17 تا 25 درصد صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داده است. در سال 1398 همچنان بالاترین ارزش افزوده را گروه کشاورزی تولید میکرد. به طور ویژه ارزش افزوده 8.8 درصدی گروه کشاورزی در شرایط اوج تحریمها حیرت انگیز و ستودنی است. اما یک سال مدیریت جدید (1399) کافی بود تا بلافاصله این رشد به نصف تقلیل یابد و قطعاً شرایط فعلی برای آگاهان نشان دهنده تخریب هر چه بیشتر زیرساختها و تحلیل رفتن سریع بخش کشاورزی ناشی از سوءمدیریت است.
وی تصریح کرد: تراز تجارت خارجی بخش کشاورزی تقریباً منفی بوده و واردات کالای کشاورزی نسبت به صادرات همواره پیشی داشته است. اما شدت و میزان منفی بودن تراز تجارت خارجی تحت تأثیر مدیریتهای مختلف بخش کشاورزی به میزان قابل توجهی تفاوت داشت. آمارها نشان میدهد که کمترین تراز منفی مربوط به سالهای 1369 تا 1384 و بیشترین تراز منفی مربوط به سالهای 1385 تا 1393 بوده است که با کمی بهبود در سالهای بعدی (به ویژه 1395-1396) تا امروز همچنان ادامه دارد.
برنامه هفتم توسعه به مثابه اسناد بالادستی ملی بخش کشاورزی
شیرزاد درباره نقاط ضعف و قوت برنامه هفتم در حوزه تأمین امنیت غذایی گفت: شرط لازم برای حاکمیت قانون به عنوان یکی از الزامات نظام حکمرانی خوب، آشنایی و پایبندی مجریان به قوانین و اسناد بالادستی توسعه کشور است.
وی با بیان اینکه رعایت مر قانون همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است، گفت: بنابراین بازنگری در قوانین و مقررات و تلاش برای بهبود آنها از مسیرهای پیش بینی شده در قانون به کمک کمیسیون کشاورزی مجلس یکی از برنامههای مهم و اولویت دار خواهد بود. اما تعطیلی قوانین یا معطل کردن آنها و زیر پا گذاشتن قانون قطعاً به نفع هیچیک از بخشهای اقتصادی کشور از جمله بخش کشاورزی نخواهد بود. در نتیجه نقطه آغاز حرکت به سوی بالندگی بخش کشاورزی بازگشت به اجرای قانون و ایجاد اصلاحات تدریجی و تقویت قوانین (نهادسازی) موجود خواهد بود.
این تحلیل گر بخش کشاورزی ادامه داد: بر اساس اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف است همه امکانات خود را برای پیریزی اقتصادی درست و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی برای ایجاد رفاه و رفع فقر و محرومیت به کار گیرد. مطابق اصل 43 قانون اساسی، اقتصاد کشور بر مبنای تأمین نیازهای اساسی مردم و تأمین شرایط و امکانات کار استوار است تا با استفاده از علوم و فنون و افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی، کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند. در سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری نیز نخست سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، دوم سیاستهای کلی نظام در بخش اصلاح الگوی مصرف، سوم سیاستهای کلی نظام در بخش کشاورزی و چهارم سیاستهای کلی نظام در بخش منابع طبیعی با تکیه بر مواردی مانند احیای منابع طبیعی تجدیدشونده، توسعه پوشش گیاهی برای حفاظت، افزایش بهرهوری مناسب و تسریع روند تولید منابع طبیعی، ارتقا فرهنگ عمومی و جلب مشارکت مردم، شناسایی و حفاظت منابع آب و خاک و ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری، بالا بردن غنای حیاتی و بهرهبرداری بهینه از خاکها، اصلاح نظام بهرهبرداری و مهار عوامل ناپایداری منابع طبیعی و تلاش برای حفظ و توسعه آن، گسترش تحقیقات کاربردی و فنآوری های زیست محیطی و ژنتیکی، اصلاح گونههای گیاهی و حیوانی متناسب با شرایط محیطی ایران و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی و تقویت آموزش و نظام اطلاعرسانی مورد توجه واقع شده است.
وی یادآور شد: همچنین در حوزه سیاستهای کلی نظام در بخش منابع آب ایجاد نظام جامع مدیریت در کل چرخه آب، به حداقل رساندن ضایعات آب، رعایت تناسب در اجرای طرحهای سدسازی، آبخیزداری، آبخوانداری و شبکههای آبیاری، مقابله با خشکسالی و پیشگیری از سیلاب، بازچرخانی و استفاده از آبهای غیرمتعارف، ارتقا دانش و فنون و تقویت نقش مردم در استحصال و بهرهبرداری از منابع آب و همچنین در سیاستهای کلی نظام در بخش محیط زیست مدیریت جامع، هماهنگ و نظامند منابع حیاتی از قبیل هوا، آب، خاک و تنوع زیستی، مدیریت تغییرات اقلیم و مقابله با تهدیدات زیست محیطی نظیر بیابان زایی، گرد و غبار و خشکسالی مورد توجه قرارگرفته است.
نقش دولت در بخش کشاورزی
شیرزاد با اشاره به خصوصی بودن بخش کشاورزی خاطرنشان کرد: بخش کشاورزی تنها بخشی است که بیش از 95 درصد آن در دست بخش خصوصی و تعاونی است. با این وجود این بخش بیشترین تأثیر را از تصمیمات مدیران دولتی میپذیرد، تصمیماتی که گاهی موجب ورشکستگی کامل گروهی از کشاورزان یا مولدین و بهره برداران بخش کشاورزی میشود. بخش کشاورزی باید همچنان خصوصی بماند و نقش دولت صرفاً از جنبههای حاکمیتی (حفاظت از منابع پایه تولید، تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی) و تنظیم گری حاکمیتی بر نحوه توزیع کالا و ارزاق عمومی با در نظر گرفتن صرفه و صلاح تولیدکننده از یک سو و مصرف کننده از سوی دیگر باشد.
وی تاکید کرد: بخش کشاورزی باید درون زا، مولد، دانش بنیان، مردمی و برون گرا باشد. به طور ویژه بازار بخش کشاورزی باید مرزها را در نوردد و به عنوان یکی از اصلی ترین منابع تأمین ارز برای کشور نقش آفرینی کند.
واردات و تأمین امنیت غذایی
این کارشناس حوزه کشاورزی گفت: در برنامه هفتم، قرار است تا کشور در تأمین بخشی از کالاهای اساسی خودکفا شده و همچنین با استفاده از فناوریهای نوین و با حمایت حداکثری دولت بهره وری تولید افزایش پیدا کند. این در حالی است که بر اساس آمار رسمی 7 قلم از 10 قلم اول وارداتی کشور را محصولات آماده مصرف خوراکی کشاورزی تشکیل دادهاند. از 5 قلم اول 4 قلم محصولات کشاورزی هستند. این موضوع ارتقای امنیت غذایی کشور در چارچوب برنامه هفتم و کشور را با توجه به شرایط بین المللی در وضعیت سختی قرار میدهد. بنابراین ضرورت دارد تا بخش کشاورزی دانش بنیان شود.
وی عنوان کرد: در نظر داشته باشیم تولید فقط دو قلم از کالای فوق یعنی ذرت و سویا بر اساس محاسبات دقیق به عمل آمده نیازمند بیش از 4.2 میلیون هکتار زمین کشاورزی مرغوب جدید و بیش از 33 میلیارد متر مکعب آب شیرین است که هیچکدام به ویژه دومی وجود خارجی ندارند. از سویی باید توجه داشت که بر اساس اسناد بالادستی تنها «نیل به امنیت غذایی» تکلیف کشور نیست؛ بلکه نیل به امنیت غذایی «با اتکا به تولید از منابع داخلی» و «خودکفایی» تکلیف نظام است.
وی اظهار کرد: اصول 3 و 43 قانون اساسی، سیاستهای کلی برنامه چهارم و بند 32 سیاستهای کلی نظام در دوره چشم انداز «تأمین امنیت غذایی کشور با تأکید بر خودکفایی نسبی در تولید محصولات کشاورزی» از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است.
شیرزاد در ادامه افزود: از سوی دیگر افزایش جمعیت نیز یک انتخاب نیست و تصمیم نظام است و در میان مدت باید برای امنیت غذایی 150 میلیون نفر برنامه ریزی کرد موضوعی که در قالب افزایش نرخ باروری و سیاستهای کلی جمعیت از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است.