تا کی قرار است رهبری در خط مقدم قرار بگیرد؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو - حمزه دستیار؛* مقام معظم رهبری نه در دیدار با نظامیان و سپاهیان بلکه باید در جمع مردم و تفنگ به دست سخن میگفتند. ورق باید برمی گشت، حماسه 25 میلیونی و حمله تاریخی به آمریکا توسط قدرت رسانه غربی_اپوزیسیون، چند تجمع 100-200 نفره پیاده نظام داخلی و البته اشتباه نظامی در سقوط هواپیما در حال نادیده گرفته شدن بود و فضای حماسی ضد آمریکایی در منطقه با آن جمعیت...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو - حمزه دستیار؛* مقام معظم رهبری نه در دیدار با نظامیان و سپاهیان بلکه باید در جمع مردم و تفنگ به دست سخن میگفتند. ورق باید برمی گشت، حماسه 25 میلیونی و حمله تاریخی به آمریکا توسط قدرت رسانه غربی_اپوزیسیون، چند تجمع 100-200 نفره پیاده نظام داخلی و البته اشتباه نظامی در سقوط هواپیما در حال نادیده گرفته شدن بود و فضای حماسی ضد آمریکایی در منطقه با آن جمعیت بی نظیر توسط عدهای اندک به محاق میرفت.
حمله به عین الاسد و حضور میلیونی مردم را یوم الله میخوانند تا این حماسهها زنده شوند و، اما سر صحبت چیز دیگریست، ایشان ایام الله دیگری را به ملت نوید میدهند، به شرط صبار و شکور بودن!
معتقدم اشاره رهبری به صبار شکور یعنی ایشان کاملا وضع معیشتی و فشار اقتصادی را قبول دارند، پذیرفته اند و از این مردم صبور و شاکر هم تشکر میکنند و هم نوید ایام الله بزرگی میدهند.
رهبر انقلاب مسئله مهم بی حیثیت شدن و افول آمریکا در دو چارچوب را بیان میکنند:
1. عدم رعایت ظواهر دیپلماتیک
پذیرش عمل تروریستی (ترور فرماندهان نظامی مقاومت) توسط آمریکاییها عملی بی سابقه بوده که میتوان گفت: آمریکای معاویه، آمریکای یزیدی شده که ظواهر را هم رعایت نمیکند.
2. شکست نظامی
در عین الاسد ضربه قدرتمندی خوردند و با وجود رجزخوانیهای متعدد در مقابل هیچ پاسخی ندادند.
این دو اتفاق بسیار مهم با فتنهای رسانهای در اغما قرار گرفتند و البته نبود یک زبان رسا در سطح مسئولین قوا که این اتفاق و گفتمان مقاومت را در این برهه فریاد بزند، رهبری را مجاب میکند که خود بعد از ده سال از تریبون نمازجمعه ادبیات سیاسی منطقه را مدیریت کند و در محور مطلوب قرار بدهد.
نکته ناب دیگر این سخنرانی نوع تحلیل از مسائل در این ایام است، عدهای از جماعت حتی حزب اللهی حمله به عین الاسد را کم و یا ضعیف میدانستند (یم)، رهبری در این مورد تحلیلها با نگاهی مادی و خط کشهای غیرالهی را غلط میدانند و به ابعاد فرا عددی و کیفی (الهی) توصیه میکنند.
بعد مهم دیگر در خطابه تاریخی 27 دی ماه اثبات عرق ملی در مقابل ادعای وطن پرستی و ملی گرایی است، جائیکه مدافع حرم در واقع مدافع وطن هم است، اما مهمترین نمادهای (نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران) نه تنها در راه ایران هیچ کاری نکردند که یا در شبکههای سعودی_انگلیسی علیه منافع مردم عمل میکنند یا با نامه نگاریهای خفت بار به دشمنان گرای تحریم و فشار میدادند، و بلکه فرمانده مقاومت دو گانه نه غزه نه. را از بنیان منهدم کردند.
(سوخت موشک حمله به آمریکا، فریاد مردم بود) این جمله بی نظیر نشان از باور مردمی به گفتمان مقاومت است؛ امام جامعه بلندگوهای خارجی تضعیف این مسیر را محکوم و از بلندگوهای داخلی گلایه شدید میکنند.
جنتلمنهای تروریست، دستکش مخملی، پادوهای آمریکا، بازخوانی سوابق تروئیکای اروپایی همه و همه میخهایی بود که رهبر انقلاب به تابوت مذاکره با غرب میزد، مذاکرات بدون عزت و بدون حاصل!
پایان استراتژیک سخن، اما صحبت به زبان عربی است، فضا ترسیم میشود، مشکلات توضیح و راه حل تبیین میشود، آینده قطعا پیروزی است، اما زمان رسیدن به این پیروزی دست ملتهای منطقه است، ملتهایی که تفرقه نابودشدن میکند و همراهی در تمام سطوح و ابعاد راه نجاتشان است، نمونه اش خون مخلوط شده فرماندهان دو ملت است.
خطبه 27 دی ماه خطبه مقاومت است، خطبهای سراسر تبیین و تمجید از گفتمان ایستادگی و وحدت و ادبار سازش! نقشه راه منطقه به زبان عربی گفته شد و حماسههای بدون بلندگو دوباره طنین انداز شدند، اما واقعا تا کی قرار است رهبری شخصا در خط مقدم قرار بگیرد؟
حمزه دستیار - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفا منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.