تحلیل روزنامه دولت از رای جلیلی و پزشکیان / نقش مهم قالیباف در کمک به اجماع برای حل مشکلات مردم
هر روز اخبار فراوانی در رسانهها منتشر میشود که دنبال کردن آنها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیلهای صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
تحلیل روزنامه دولت از رای جلیلی و پزشکیان
روزنامه ایران نوشت: «رأی آقای پزشکیان 16 میلیون و 400 هزار بود که از رأی سال 1400 آیتالله رئیسی، یک میلیون و 600 هزار کمتر است. همچنین فاصله رأی او با رقیبش آقای جلیلی کمتر از 3 میلیون رأی است.
این فاصله نشان میدهد که انتخاب بخش مهمی از جامعه، مسیر دیگری است. رئیسجمهور منتخب که در ایام انتخابات بارها بر همدلی و همگرایی تأکید کرد، باید نشان دهد رئیسجمهور همه ایرانیان است چه 13 میلیون و 500 هزار نفری که به رقیب او رأی دادهاند و چه حتی آن بخش از 60 درصد دور اول و 50 درصد دور دوم که در انتخابات شرکت نکردند اما مطالبات مشروع و قانونی در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی دارند.
مقایسه میزان رأی آقای جلیلی در این انتخابات (13 میلیون و 400 هزار) با آرای آیتالله رئیسی در سالهای 1396 (15 میلیون و 800 هزار) و سال 1400 (18 میلیون) نشان میدهد از نگاه جامعه، شخصیت شهید رئیسی محصور در یک جریان یا فرد نیست. همچنان که در ایام انتخابات هم نتایج نظرسنجیها نشانگر این واقعیت بود که بخش قابل توجهی از افرادی که آقای پزشکیان را برای ریاست جمهوری مناسب میدانند، جزو علاقهمندان شهید رئیسی هستند...
رئیسجمهور منتخب بارها در سخنان انتخاباتی خود به دنبال کردن سیاستهای کلی ابلاغی رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کرد. اتفاقاً از جمله مواردی که رسانههای معاند از آن برای وادار کردن مخاطبانشان به تحریم انتخابات استفاده میکردند، همین مطلب بود که با استناد به آن تلاش میکردند آقای پزشکیان را جزئی از نقشه و مهندسی نظام برای گرم کردن تنور انتخابات معرفی کنند.
تأکید بر سیاستهای ابلاغی رهبری، الزاماتی در عمل دارد که مهمترین آن، برگزیدن کارگزاران باورمند به این سیاستهاست... دقت در انتخاب کارگزاران مانع از فرو افتادن کشور در دامهایی همچون افراط و تفریط خواهد شد.»
توصیه کیهان به پزشکیان
سعدالله زارعی در کیهان نوشت: «اینک حدود 16 میلیون رأی در یک طیف و حدود 13/5 میلیون رأی در طیف دیگر قرار دارد. در متن هر دو طیف، نیروهای ارزشمند و متخصصی نوعاً جوان وجود دارد که قابلیت گرد آمدن ذیل «تشکلی بادوام» برای نقشآفرینی پیوسته در عرصه مدیریتی کشور دارند.
این قلم از «حزب» سخن نمیگوید. شاید همانگونه که بسیاری از اساتید جامعهشناسی سیاسی گفتهاند، حزب با مختصات آن در جامعه ایران نمیتواند از پذیرش عمومی برخوردار شود. اما تشکلها لزوماً نباید حزب باشند تا به سامانمند کردن صحنه سیاسی کشور نائل آیند. بسیاری از تشکلهای موفق در جامعه ایران وجود دارند که سالیان طولانی است به ارائه خدمات گسترده ملی میپردازند.
الان خیراندیشان در دو طیف آرای جمعه 15 تیر میتوانند در کنار یکدیگر قرار گرفته و با استفاده از آرای طیف فکری خود برای سامانمند کردن صحنه سیاسی کشور وارد عمل شوند.
در سامانمندی نیروهای فعال اجتماعی تربیت نیروی انسانی هم بهدست میآید و محیط اجرائی کشور را هم به کنترل درمیآورد. بله همه آنان که در پای صندوقها حضور مییابند، ظرفیت ورود در صحنههای مدیریتی ندارند اما بخش زیادی از آنها حتماً چنین قابلیتی دارند. این قابلیتها باید پروریده شده و در صحنههای سیاسی آینده به کار گرفته شوند. اگر این اتفاق بیفتد افق کشور برای برنامهریزی قابل اعتمادتر میشود...
تردیدی در این وجود ندارد که افراطگرایی به هر دو طیف شکلدهنده به انتخابات جمعه 15 تیر صدمه میزند و باز قابل انکار نیست که در هر دو طیف افراطگرایانی بیاعتقاد به این یا آن جناح سیاسی که کاری جز افزایش شکاف در میان هواداران انقلاب اسلامی ندارند، همکاری صمیمانه دو طیف شرکتکننده در انتخابات اخیر ریاستجمهوری برای ایجاد یک ظرفیت ملی فراگیر به منظور ایجاد شتاب در حرکت کشور و کاهش تنشهای سیاسی حتماً مستلزم کنترل افراطگرایی در دو سوی ماجراست...
یکی از کارکردهای دولت جدید میتواند ترمیم شکافهای موجود در فضاهای اجتماعی باشد. این شکافها عمدتاً دلیل اقتصادی دارند که شائبههای فرهنگی و گاهی سیاسی نیز پیدا کرده اند. این از آنجا اهمیت دارد که دولت فقط در فضای «همگرایی ملی» میتواند موفق شود و در این فضاست که همه ظرفیتهای کشور پای کار دولت میآیند.»
توهین به مردم و انتخاب مردم ممنوع!
فرهیختگان نوشت: «شکی نیست که در فضای هیجانی پس از اعلام شکست و پیروزی در انتخابات، برخی هواداران کاندیداها، به صورت احساسی موضعگیری کنند، از جبهه خودی گلایه کنند یا حتی با متلکگویی سیاسی برای رقیب خود کریخوانی کنند اما هیچکس حق ندارد آرای عمومی را تحقیر و برآیند رای مردم را تمسخر کند...
روز گذشته و همزمان با اعلام نتایج انتخابات و پیروزی مسعود پزشکیان، مهدی جمشیدی چهره نزدیک به ستاد سعید جلیلی و صادق الحسینی چهره نزدیک به ستاد مسعود پزشکیان یکی در ایتا و دیگری در استوری اینستاگرام مواضع عجیبی اتخاذ کردند.
صادق الحسینی با ابراز خوشحالی از پیروزی پزشکیان جملهای نوشت که بوی ناخوش تحقیر آرای مردمی را داشت. او با تحقیر 13 میلیون رایدهنده به سعید جلیلی نوشت: «دل بزرگ شکسته بر مغز کوچک زنگزده پیروز است.»
از سوی دیگر مهدی جمشیدی بهجای آسیبشناسی دلایل شکست کمپین انتخاباتی جریان متبوع خود تیغ تیز نقدش را به سمت مردم گرفت و با اهانت به 17 میلیون رایدهنده به کاندیدای پیروز، در جملاتی عجیب نوشت: «جامعه ایران خامی و ندانم کاری خویش را عیان کردند و نشان دادند که از نظر توان فهم و تحلیل سیاسی، در مرحله پیشاانتخاب قرار دارند.»
مهدی جمشیدی فراتر از جملات فوق با عباراتی مثل جامعه نابالغ، کودکصفت و نادان به مرثیهسرایی خود ادامه داده و مینویسد: «جامعه نابالغ و کودکصفت که گرفتار تلاطمهاست. این 17 میلیون نفر، هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه تحمیل کردند. فقط نادان میتواند به نادان دیگر، رای بدهد. این نوع مردمسالاری، شایسته کودکصفتان بیبهره از تعقل است.»
ما از بازنشر این جملات شرمساریم اما ظاهرا برخی اطرافیان کاندیداها نمیخواهند قبول کنند که انتخابات پایان یافته است. نمیخواهند بپذیرند که در جامعهای با درجه تکثر بالا نباید در آتش اختلافات دمید و لاجرم باید سراغ انسجام ملی رفت. آیا آقایان تصوری از 30 میلیون رایدهنده دارند؟
آیا آنها را مردم میپندارند یا صرفا ابزاری برای کسب قدرت؟ آیا نمیدانند ارزش این حدودا 50 درصدی که پای کار انتخابات آمد تا نظرش را از طریق صندوق رای بروز دهد لایق عبارات نادان و کوچکمغز نیست؟ آیا اساسا به تصویری که مخاطبان از گفتار آنها میبینند فکر میکنند؟ آیا اساسا فکر میکنند؟ آقایان حداقل شما فرمان را از دست رادیکالها بگیرید و با دستفرمان آنها طی طریق نکنید.»
اصلاحطلبان باید اجماعسازی را در عمل نشان دهند
رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل سیاسی در دنیای اقتصاد نوشت: «اداره کشور و حکومتداری امری متفاوت از کمپین انتخاباتی است. اصلاحطلبان همواره در اولی ضعیفتر بودهاند و ناکامی خود در پیشبرد اصلاحات را به سنگاندازی رقیب نسبت دادهاند و یکی از دلایل سرخوردگی جوانان اصلاحطلب و بخشی از طبقه متوسط از اصلاحطلبان همین امر بوده است.
اصلاحات در اندونزی پس از سوهارتو، در ترکیه بعد از دهه 90 و در بسیاری از کشورها بدونمانع نبوده است. هنر سیاستمدار اجماعسازی برای انجام اصلاحات و تغییرات است. اصلاحطلبان در این زمینه ضعیف عمل کردند و دولت روحانی هم این ضعف را تشدید کرد.
اکنون اصلاحطلبان بار دیگر یک فرصت طلایی پیشرو دارند تا نشان دهند که میتوانند با اجماعسازی و بدون ایجاد بحران، کشور را اداره کرده و بار دیگر امید را به جامعه برگردانند و طبقه متوسط را با خود همراه کنند. سرخوردگان از اصلاحات را دوباره جذب کنند و به اصولگرایان هم اثبات کنند که دنبال قطبیسازی و حذف آنها از قدرت نیستند.
باید پذیرفت که در شرایط موجود هیچ فرد و جریانی نمیتواند به تنهایی کشور را اداره و مشکلات را حل کند. بنابراین مساله اجماعسازی در اداره کشور را نباید صرفا یک شعار انتخاباتی دانست.
سیاست ما در همه ابعاد آن نیازمند اجماع و آشتی است و امیدواریم آقای پزشکیان این مساله را سرلوحه کار خود قرار دهد. اصلاحطلبان کار سختی پیشرو دارند و باید از گذشته درس بگیرند. دیگر نمیتوانند بدنه خود را فراموش کنند و کادرسازی را دست کم بگیرند.
آنها باید سخنگوی گروههای مختلف باشند و منافع خود را به منافع آنها گره بزنند تا بتوانند در اداره کشور و بازسازی اعتبار سیاسی خود موفق شوند. آنها بهتر از هر کس میدانند که در سیاست فرصت داریم نه اطمینان خاطر. پس باید از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنند.»
نقش مهم قالیباف در کمک به اجماع برای حل مشکلات مردم
شرق نوشت: «شاید یکی از مهمترین فرازهای مناظرههای انتخابات آنگاه بود که دکتر پزشکیان از نقش خود در اجماعسازی و رفع اختلاف در درون حکومت سخن گفت. این همان چیزی است که در بیان رهبری «همکاری و نیکاندیشی» نام میگیرد.
اهمیت این فراز از مناظره پزشکیان چنان تأثیرگذار بود که در مناظره بعدی جناب آقای قالیباف همین گفتار نیک را پی گرفت و به همین روال سخن راند. اشارات رئیس قوه قضائیه هم در روز انتخابات و پیش از آن روشن است.
به نظر میآید مسئولان سه قوه مشکلی در این راه نداشته باشند. البته جناب دکتر قالیباف باید هشیار باشد کسانی در مجلس که نه خیرخواه او هستند و نه خیرخواه پزشکیان، از همان آغاز کار مانعتراشی و تفرقهافکنی نکنند.
اینک، از قضا، قالیباف در قامت ریاست مجلس میتواند نقشی اساسی در تحقق اراده ملی ایفا کند و همان نقش اجماعسازی، «همکاری و نیکاندیشی» را در مجلس به سرانجام برساند...
قالیباف - پزشکیان میتوانند زوج خوبی در اجماعسازی برای پروژههای ملی از برجام و FATF تا توسعه اقتصادی کشور باشند. خوشبختانه چالشی هم در مناظرات بین این دو پدید نیامد. مشفقانه میگویم همه چیز بستگی به آن دارد که آیا دکتر قالیباف بالاخره پای خود را از قیر سیاه شماری اندک از فرقهگرایان درمیآورد یا خیر.»
باید برای 60درصد عدم مشارکت در انتخابات فکری کرد
خراسان در توصیه ای به پزشکیان نوشت: «جملات خوبی مانند «من رئیسجمهور همه ملت هستم، چه آنها که به من رأی دادند یا ندادند» باید تبدیل به یک سخن جدی و قابلمطالبه شود. 60 درصد عدممشارکت با وجود حضور تمام جریانها در رقابت های انتخاباتی نشان از آن دارد که مسئله نمایندگی سیاسی هر روز بغرنجتر میشود.
مردمی که در بین تمامی گروههای سیاسی، نمیتوانند شخص و جریانی متناسب با نگاه خود را پیدا کنند. البته ضدانقلاب نیز نتوانسته بخش بزرگی از آن ها را جذب کند، لذا این بخش جامعه عملا در میانه نارضایتی از همه طرفها و بدون مشارکتجویی فقط به زندگی خود ادامه میدهند، یعنی نه به دنبال براندازی هستند و نه میخواهند مشارکت کنند.
از وضعیت ناراضی هستند اما آلترناتیوی برای آن نمیبینند. برخی نهادها و شخصیتهای سیاسی هم انگار از فکر مشارکتطلبی این بخش از جامعه بیرون آمدند و چندان فکری برایش نمیکنند. این بیماری مزمن که چهار انتخابات با نرخ زیر 50 درصد اتفاق بیفتد باید علاج شود. علاج آن از شنیدن صدای اکثریت آغاز خواهد شد.»
پیشنهاد آغاز گفتگوی ملی میان گروههای سیاسی
هممیهن نوشت: «شاید برگزاری گفتوگوی ملی بین جناحها، راهحلهای مناسبی برای رفع برخی از مشکلات و محدودیتهای کشور باشد. مسعود پزشکیان درحال حاضر بهعنوان رئیسجمهور ایران از این ظرفیت برخوردار است که یک گفتوگوی ملی راه بیاندازد. گفتوگویی بین همه شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور با هر نوع فکر و سلیقه سیاسی و جناحی که بتوان در جریان این گفتوگوها برخی از مسائل جامعه را حل کرد و خواستههای مردم را به تدریج جلو برد.
درحال حاضر میزان بیاعتمادی در جامعه بسیار بالا است. بیاعتمادی به نهادهای حاکمیتی، دیگر قابل انکار نیست؛ بهطوریکه یک تضاد اجتماعی به وجود آورده است. انتخابات اخیر این مسئله را بار دیگر ثابت کرد. به دلیل همین بیاعتمادی و ناامیدی گسترده و نداشتن چشمانداز روشن نسبت به آینده، میزان بهرهوری در جامعه بسیار پایین است و باعث شده که انسجام اجتماعی و همبستگی ملی شکل نگیرد. درحالیکه کشور برای حل مشکلاتش نیاز به انسجام اجتماعی دارد.
انتخابات اخیر نشان داد که حذف بخشی از جامعه امکانپذیر نیست. پس شاید روزنهای ایجاد شده باشد که بتوان با هزینه کمتر، از طریق گفتوگوهایی چالشی و انتقادی با حضور نخبگان جامعه از طیفهای گوناگون، بخشی از تغییرات مورد نظر جامعه را اعمال کرد. این گفتوگوها میتواند امید ایجاد کند. باعث شود بخشی از احساسات و عواطف مردم که ترکیبی از خشم، سرخوردگی، حس تبعیض و کاهش احساس تعلق و وفاداری است جای خودش را به امید بدهد.»
هشدار لیلاز به پزشکیان درباره مجاهدان روز شنبه
سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاح طلب به خبرآنلاین گفت: «اصطلاح «مجاهدان شنبه» را مرحوم احمد کسروی در اثر سترگ خود، کتاب «تاریخ مشروطه ایران» نوشته و در آنجا توضیح میدهد که انقلاب مشروطه روز جمعه پیروز شد؛ درست مثل انتخابات ریاست جمهوری در ایران؛ و بلافاصله بعد از روز جمعه، گروهی که مرحوم کسروی آنها را «خوشهچینان انقلاب» نامگذاری میکند، روز شنبه، فردای روز پیروزی انقلاب مشروطه، بدون اینکه کوچکترین دخالت یا زحمتی کرده باشند و مجاهدتی به خرج داده باشند یا در فرایند پیروزی انقلاب، هزینهای کرده باشند، بلافاصله حمایلهای پر از قطار فشنگ به گردنشان بستند و نفری یک تفنگ دستشان گرفتند و خودشان را در داخل صفوف مجاهدینی جا زدند که مثل مرحوم باقرخان و ستارخان و شهید ثقهالاسلام و بزرگان دیگری که عموما آنها هم اهالی تبریز بودند، جا زدند و حتی جلوتر از آنها قرار گرفتند و گفتند ما هم در پیروزی انقلاب و نتایج آن شریک هستیم.
مرحوم کسروی اسم اینها را میگذارند «مجاهدان روز شنبه» و به طرز عجیب و شگفتآوری در تمام انتخابات ریاست جمهوری که حداقل من از سال 1376 به این طرف یادم هست، این مفهوم «مجاهدان شنبه»، کاملا موضوعیت داشته و ما هر بار به بلایای آن مبتلا شدهایم و این خطر جدی در کمین دولت آقای پزشکیان هم هست.
دقیقتر بگویم، کسانی که کوچکترین دخالت و هزینهای نکردند در پیروزی کاندیدای موردنظرشان یا در دوران قبل از این پیروزی از هیچ محدودیتی تحت فشار نبودند و هیچ هزینهای برایش نپرداختند، روز شنبه، فردای روز انتخابات میآیند جلو و خودشان را صاحب حق میدانند و میگویند ما بایستی در محصول عمده این پیروزی شریک باشیم...
اگر برنده انتخابات جناب آقای دکتر پزشکیان در این مورد دقت نکند، ممکن است بواسطه همین بلا، دچار پیامدهایی شویم که در تمام همه دهههای گذشته دچارش شدیم، یعنی خوشهچینان انقلاب یا «مجاهدان شنبه»، شتابان بیایند داخل صفوف و آن شود که نباید شود.»
***
صحت انتخابات ریاست جمهوری تأیید شد
به گزارش خبرنگار مهر، هادی طحان نظیف، سخنگوی شورای نگهبان در ارتباط زنده با شبکه خبر سیما در بخش اخبار سراسر ساعت 14 نیمروزی از تأیید مرحله دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خبر داد و گفت: بررسی صحت انتخابات در شورای نگهبان ساعتی قبل به پایان رسید و صحت انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در مرحله دوم این انتخابات هم به تایید شورای نگهبان رسید.
وی افزود: این موضوع به صورت رسمی به وزارت کشور به عنوان مجری انتخابات اعلام شد. ما تماسها و پیگیریهایی با نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری داشتیم که الحمدالله شکایت و تخلفی را به ما ارائه ندادند.
سخنگوی شورای نگهبان همچنین نسبت به گزارشهای مردمی واصله مرتبط با انتخابات بیان کرد: گزارش مهمی که موثر در نتیجه انتخابات باشد را در روز انتخابات و پس از آن دریافت نکردیم لذا با بررسیهایی که داشتیم صحت انتخابات مرحله دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به تایید شورای نگهبان رسید.
***
آذری جهرمی عذرخواهی کرد
محمدجواد آذری جهرمی در کانال تلگرام خود نوشت: «دل شکسته شده، برکت پیشرفت کار رو از بین میبره. در انتخابات، بالا رفتن شور و شعف و تعارضات به صورت طبیعی زیاد میشه و خب بعضی وقتها برخی کارها باعث شکسته شدن دل افراد میشه.
اگر حواسمون به این دلهای شکسته شده نباشه، همدلی و وفاق پیش نمیاد. من همین جا از کسانی که ممکنه از حرفهای من در انتخابات رنجیده باشند، عذر میخوام. کسانی هم که به من اهانت کردند رو گذشت کردم. ان شالله خدا هم با این گذشتها، به کار کشور برکت بده.
***
محسن برهانی به زندان معرفی شد
به گزارش میزان محسن برهانی که پیشتر در فرآیند رسیدگی به یک پرونده قضایی در محاکم قضایی محکوم و حکم وی قطعی شده بود برای اجرای حکم قانونی دادگاه، احضار و به زندان معرفی شد.