تشت رسوایی ظریف و فرار از مسئولیت تاریخی / مواضعتان سمی است آقای ظریف!

در پی اظهارات اخیر محمدجواد ظریف درباره نقش روسیه در مذاکرات برجام، بار دیگر توجهها به بند جنجالی مکانیسم ماشه جلب شده است؛ بندی که اکنون با فعالسازی آن تشت رسوایی توافق هستهای از بام دیپلماسی ایران فرو افتاده و ظریف بهجای پذیرش مسئولیت، مسیر فرافکنی را در پیش گرفته است.
به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در دوران روحانی که برجام را پیش از امضای آن «پیروزی دیپلماسی» و رسیدن به روند «برد - برد» خوانده بود، این روزها که مکانیسم ماشه فعال شده و اندک اندک اشتباهات جنابشان در حال رو شدن است، حتی دستهگل خود را نیز گردن نگرفته و به جای آن، سخن به انتقاد از روسها گشوده است.
سخنانی که نشان از فرار روبهجلوی «سردار دیپلماسی» دارد. کسی که از یکسو روزی بابت حماسه برجام سکهها میگرفت و هیچ انتقادی هم به آن پذیرا نبود و از سوی دیگر اکنون هم بهجای پذیرش اشتباهات دست به فرافکنی زده است.
اسنپبک بود آقای ظریف؟
محمدجواد ظریف، مصداق تاموتمام یک سیاستمدار غربگرا که روزی وجود «اسنپبک» در برجام را انکار میکرد و روزی هم نقصهای آن را بر گردن «فرانچسکو» نام میانداخت، اکنون با افشاگریهای سرگئی لاوروف روبهرو شده که مشخص میکند وی نهتنها از مکانیسم ماشه مطلع بوده بلکه این ماجرا محصول عملکرد خود او نیز بوده است.
لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در این باره گفته: «مکانیسم ماشه را شخصا محمدجواد ظریف با جان کری هماهنگ کرد؛ راستش را بخواهید ما در آن زمان شگفتزده شدیم، اما وقتی دیدیم شرکای ایرانی ما خودشان حاضر به پذیرش چنین عباراتی بودند که البته یک تله محض بود، ما اعتراضی نکردیم.»
اکنون نیز که صدای تشت رسوایی اسنپ بک از پشت بام فرجام همه را حیرت زده کرده است و عیان گشته که ظریف خود درگیر ماجرا بوده، دیپلمات غربگرای ایرانی بهجای پذیرش اشتباهات و تقصیرات خود، باز هم فرار روبهجلو داشته و روسیه را متهم ساخته است.
دراین رابطه محمد جواد ظریف در این زمینه میگوید: «در جریان مذاکرات اتمی آقای لاوروف و فرانسویها پیشنهادی در مورد وضعیت قطعنامههای گذشته شورای امنیت علیه ایران دادند که خیلی بد بود و ما تلاش زیادی کردیم تا آن پیشنهاد را کنار بگذاریم.»
وی همچنین اظهار داشته «یک روز دیدیم آقای کری کاغذی در دست و پیشنهادی دارد مبنی بر اینکه بیاییم قطعنامهها را 6 ماه 6 ماه تعلیق کنیم یعنی هر شش ماه باید میرفتیم به شورای امنیت و اگرچه به طور اتوماتیک تمدید میشد، اما با درخواست دو عضو شورای امنیت میتوانست به رایگیری گذاشته شود که اگر این اتفاق افتاده بود 6 سال پیش برجام تمام شده بود. به کری گفتم این چه پیشنهادی است که آوردهای؟ به عقل و شعور من توهین میکنی؟ گفت نه من به شعور تو توهین نمیکنم این را رفیقت لاوروف داده است. او میدانست که من و آقای لاوروف از سال 1994 رفیق بودیم.»
فارغ از آسمان ریسمانهای ظریف در موضوع اسنپ بک و رفتارهای روسیه در زمان گنجاندن آن در برجام نباید فراموش کرد فضای موجود در آن مقطع براساس مذاکره و چانه زنی بوده است و طبیعتا روسها نیز به دنبال منافع خود بودهاند و این را باید در کنار پیشنهادات سایر اعضای مذاکره کننده از امریکا تا سه کشور اروپایی گذاشت.
اما مسئله این است که آقای برجام چرا در مقابل پیشنهادات غربیها زیرکی و کیاست خود را به خرج نداد و آنچه شد که حال در داستان غم انگیز اسنپ بک و فعال شدن مکانیسم ماشه در پایان عصر برجام میبینیم.
در واقع وی که قصد دارد افتضاحات خود را نپذیرد، سعی داشته با بازخوانی وقایع گذشته باز هم همانند ماجرای «فرانچسکو» فرافکنی کرده و دست خود را بیرون از ماجرای اسنپبک نشان دهد. در صورتی که حتی مذاکرهکنندگان برجام هم افشا کردهاند که روسیه با مکانیسم ماشه مخالف بوده است.
علیاکبر صالحی، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و عضو تیم مذاکرهکننده هستهای میگوید: «روسیه همان زمان که مکانیسم ماشه در برجام طراحی شد، اعتراض کرد که این بند بهطور زیرکانهای حق وتوی اعضای دائم شورای امنیت را دور میزند و هیچ کشوری، حتی مسکو و پکن، توان متوقفکردن آن را ندارد.»
در واقع اگرچه روسیه همانگونه که همواره عمل میکند به سود منافع و حق وتوی خود اعتراض داشته، اما این موضوع نشان از آن دارد که دیپلماتهای ایرانی از جمله دیپلمات ارشد تیم مذاکره کننده ایران یعنی محمدجواد ظریف، بیش از آنکه به فکر منافع ملی باشند با «دیپلماسی وارونه» خود، منافع دیگری را در راستای «اعتمادسازی» برای غربیها در اولویت قرار داده و با پذیرش مکانیسم ماشه که در تاریخ حقوق بینالملل بیسابقه بوده است، منافع ملی را به قعر چاه افکندهاند! با این حال شخص ظریف هنوز هم حاضر به پذیرش بلاهتهای خود در مذاکرات نبوده و در عوض علاوهبر غربگرایی خود، به مشی روسستیزی نیز پناه برده است.
تا کی مذاکره؟ تا کجا غربگرایی؟
بعد از خیانتها و خباثتهای غربیها در بیش از 4 دهه روابط نیمهجانشان با ایران، هنوز که هنوز است ظریف از توهمات خود بیرون نیامده است. او که هم بدعهدیهای غربیها را در ماجرای برجام دیده و هم حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا در میانه مذاکرات را، اکنون هم دم از مذاکره مستقیم با آمریکاییها میزند.
جالب است وی معتقداست: «من با 4 دهه سابقه دیپلماسی عرض میکنم مذاکرات مستقیم و چندوجهی درباره مسایل مورد اختلاف ایران و امریکا چاره کار است.»
از سوی دیگر ظریف که مذاکره مستقیم با آمریکا را تجویز میکند، مشی شرقستیزی را پیشه گرفته و معتقد است: «من همچنان اعتقاد به روابط راهبردی با روسیه و چین دارم، اما اینها به خاطر ما کاری نمیکنند. روسها عریان سیاست خود را بیان میکنند.» گویی باید به ایشان واقعیات کنونی و همچنین تجربیات گذشته را یادآوری کرد که اتفاقا این طرف غربی است که رابطه با آن برای ایران و منافعش بیثمر بوده است.
برجام بیفرجام
برجام که بنا بود سبب لغو تحریمها و قطعنامههای ایران شود و هم چرخ سانتریفیوژها را بچرخاند و هم چرخ اقتصاد را، بهجز تعلیقی 10 ساله، آن هم تنها برای تحریمهای شورای امنیت، اکنون اثری از خود بهجای نگذاشته است.
به تعبیر دیگر علیرغم آنکه ایران تعهدات خود را انجام داد، اما طرفهای غربی هیچگونه قدمی در راستای انجام تعهدات خود برنداشتند و عملا از قِبَل برجام نه سانتریفیوژها چرخید و نه اقتصاد کشور. در واقع همانگونه که رهبر انقلاب تعبیر کردند این معاهده چیز جز «خسارت محض» برای ایران و ملت آن نبوده است.
شرق یا غرب؛ کدامیک کنار ما ایستاده است؟
با وجود اینکه ایران پیشنهادات و تلاشهای بسیاری برای حل مسئله اسنپبک انجام داد، اما طرفهای اروپایی به دلیل خوشخدمتی برای آمریکا و نفرت از ایران، هیچگونه نرمشی از خود نشان ندادند. آمریکاییها نیز هماگونه که پیشتر نشان دادهاند به چیزی جز تسلیم ایران راضی نمیباشند.
از سوی دیگر، علیرغم اینکه ظریف معتقد است چین و روسیه برای ایران کاری نمیکنند، واقعیت کنونی این است که همین دو کشور بودهاند که به اقتضای منافع ملیشان کنار ایران ایستاده و با اعتراضات خود به شورای امنیت هم آن را نشان دادهاند.
به عنوان مثال وزارت خارجه روسیه در بیانیه خود اعلام کرده: «با انقضای قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل تحریمها علیه ایران لغو میشوند. همکاری بین روسیه و ایران پس از انقضای قطعنامه 2231 سازمان ملل متحد، بر اساس قوانین روسیه و تعهدات بینالمللی خواهد بود. مسکو همچنان به دنبال راهحل سیاسی و دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران است.»
مواضعتان سمی است آقای ظریف!
راهبرد کلان سیاست خارجی ایران همیشه نهشرقی و نهغربی برای حفظ استقلال ایران بوده، اما به اقتضای منافع ملی همکاریها و تلاشهایی در راستای این راهبرد کلان صورت گرفته که همکاریهای ایران با چین و روسیه در همین چارچوب بوده است.
به بیان دیگر علیرغم اینکه استقلال عنصری اساسی در سیاست خارجی ایران بوده، منافع ملی نیز سنگبنای آن میباشد. براساس همین منافع نیز ایران با چین و روسیه رابطه داشته و همچنین به دلیل وضوح بیفایده بودن رابطه با غربیهاست که ایران تلاش خود را برای رابطه با ایشان کاهش داده است.
با این حال برخی سیاستمداران غربگرا همانند ظریف و دیگر اصلاحطلبان بهجای درک پیچیدگیهای کنونی سیاست بینالملل و یادآوری تجارب گذشته از روابط با غرب، مواضعی را اتخاذ کردهاند که نهتنها هیچ نسبتی با منافع ملی ندارد بلکه تنها در چارچوب تفکر شبهایدئولوژیک غربگرایی و نتیجتا شرقستیزیشان معنادار است. مواضعی همانند بیانات ظریف که صرفا فرار از پذیرش تقصیرات وی در برجام بوده و همچنین به روابط ایران با بازیگران همسو با آن نیز صدمه خواهد زد. بازیگرانی که برخلاف طرفهای غربی ارادهای برای همکاری با ایران داشتهاند.


