تغییر چهره آقاخانی، پژمان و هوتن شکیبا
تغییر مسیر در دنیای بازیگری کار هر کسی نیست و بازیگر باید این ریسک را قبول کند که ممکن است تماشاگر او را در نقش جددیش باور نکند و پس بزند؛ ریسکی که سعید آقاخانی، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا به جان خریدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دنیای بازیگری ترکیبی از جذابیت، دلهره، استرس، غم، شادی و شهرت را با هم دارد و شاید به خاطر داشتن همه این هاست که هر فردی هرچند بدون استعداد، حتی در تنهایی های خودش، دلش می خواهد که بازیگر شود و یا لحظه ای هرچند کوتاه این دنیا را تجربه کند.
در تاریخ سینمای ایران بازیگران فراوانی در رفت و آمد بوده اند و خاطرات بسیاری را برای ما به یادگار گذاشته اند؛ بازیگرانی که به دلیل ممیک صورت و یا تجربه بازی موفق در یک ژانر، تا آخر عمر بازیگری خود، در همان تیپ و شخصیت باقی مانده اند و تماشاگران با دیدن تصویر آنها ناخودآگاه به یاد نقش های ماندگار آنها لبخند زده اند، عصبانی شده اند و حتی گریه کرده اند.
اما در این مسیر پر هیجان، برخی بازیگران به یکباره با تغییر جدی در مسیر بازیگری خود و با بازی در نقشی کاملا متفاوت از کارنامه کاری خود، تماشاگران و منتقدان را شگفت زده کرده اند؛ چون همیشه این ترس بین بازیگران وجود دارد که بازی در نقشی کاملا متفاوت با آنچه تماشاگر، او را به یاد دارد، ممکن است با بازتاب های منفی از طرف منتقدان و مخاطبان همراه باشد به همین خاطر کمتر بازیگری این ریسک را قبول می کند تا تغییر ژانر دهد و از آن طرف تهیه کنندگان و کارگردان ها نیز معمولا برای انتخاب بازیگران فیلم و سریال های خود، به سراغ افرادی می روند که پیش از آن اصطلاحا امتحان خود را پس داده باشند و از عهده آن نقش برآیند و همین باعث می شود که تماشاگر فلان بازیگر را مدام در نقش های تکراری ببیند.
خداحاظی طولانی با نورالدین خانزاده
سعید آقاخانی نمونه ای آشکار از همین تغییر مسیر بازیگری است؛ فردی با استعداد که همزمان در نویسندگی، بازیگری و کارگردانی توانایی های خارق العاده ای دارد و با آثارش سال ها خنده را بر لبان تماشاگران سینما و تلویزیون نشانده است.
آقاخانی بازیگری را در سینما با فیلم های کمدی همچون «کلید ازدواج، بعد ازظهر سگی سگی، پیتزا مخلوط و هرچی خدا بخواد» شروع کرد و همین مسیر را در تلویزیون و این بار با کارگردانی سریال های طنز و به یادماندنی مثل «زن بابا، خوش نشین ها، راه در رو، نقطه سر خط، دزد و پلیس، خروس و شب عید» به تثبیت رساند.
اما به یکباره در سال 93 و با بازی در فیلم سینمایی «خداحافظی طولانی» به کارگردانی فرزاد موتمن همه را شگفت زده کرد؛ بازی در نقش مردی که نمی تواند مرگ همسرش را باور کند و هنوز حضور او را در تک تک تنهایی های خود احساس می کند. بازی به شدت درون گرا و متفاوت از کارنامه کاری آقاخانی باعث شد تا سیمرغ بلورین جشنواره همان سال برای او کنار گذاشته شود و او همین تغییر مسیر بازیگری را در ادامه با فیلم هایی همچون «اروند، آباجان، پیلوت، کامیون و قسم» تکرار کرد و که برای بازی در سینمایی «کامیون» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی مجددا مورد توجه داوران جشنواره فیلم فجر قرار گرفت و نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
اما آقاخانی مجددا با ساخت سریال های کمدی، بازگشتی درخشان را در تلویزیون رقم زد؛ آقاخانی با کارگردانی و بازی در سه فصل مجموعه طنز «نون خ» برای تلویزیون و «راز بقا» برای شبکه نمایش خانگی ثابت کرد که هنوز دود از کنده بلند می شود.
دادگاهی برای پژمان جمشیدی
پژمان جمشیدی از دیگر افرادی است که این تغییر مسیر جدی را دو بار تجربه کرده است؛ بار اول با خداحافظی از دنیای فوتبال و ورود به عالم بازیگری و این اواخر با تغییر مسیر از ژانر کمدی و بازی در نقش های جدی؛ جمشیدی که در سال 89 برای نخستین بار در سریال «ساختمان پزشکان» و در نقشی کوتاه جلوی دوربین رفته بود، به صورت جدی در سال 92 و با سریال کمدی «پژمان» به خوبی دیده شد و توانست در ادامه همین مسیر کمدی و طنز را با فیلم های «خوب بد جلف»، «لونه زنبور»، «تگزاس 1 و 2»، «شیشلیک» و در نهایت سینمایی «دینامیت» تثبیت کند و خود را به عنوان بازیگری طناز به سینمای ایران معرفی نماید. بازیگری که حالا حضور او در هر فیلم سینمایی خیال تهیه کننده را برای گیشه راحت می کند.
پژمان علاوه بر سینما همین مسیر صعودی موفقیت را همزمان در تلویزیون نیز تکرار کرد و توانست جایگاه خوبی در میان تماشاگران سخت پسند رسانه ملی بدست آورد؛ او که با سریال «پژمان» در شبکه سه کار حرفه ای خود را شروع کرده بود، با دو فصل سریال «دیوار به دیوار» و بازی فوق العاده و طنازانه خود در سه فصل از مجموعه خوش ساخت «زیر خاکی» این جایگاه را به خوبی حفظ کرده است و حالا با حضور در سریال طنز «آفتاب پرست» و در نقش جمال پورشه، حضور موفق دیگری در شبکه نمایش خانگی دارد.
اما پژمان جمشیدی با بازی کاملا جدی و متفاوت از کارنامه خود در فیلم سینمایی «علف زار» توانست علاوه بر نامزدی بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره چهلم فجر، در فروش فوق العاده 18 میلیاردی این فیلم در سینماها تاثیر بسزایی داشته باشد. پژمان پیش از علف زار برای فیلم «سوتفاهم» و در نقشی کاملا جدی توانسته بود نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره فیلم فجر شود.
از حبیب لیسانسه ها تا عبدالحمید ریگی
در کنار اسامی همه افرادی که در این تغییر مسیر بازیگری موفق بوده اند، نمی شود براحتی از کنار نام «هوتن شکیبا» عبور کرد؛ کسی که سال ها در صحنه تئاتر مشق بازیگری می کرد، خاک صحنه می خورد و در گمنامی برای اهالی سینما، برای خودش اسم و رسمی داشت و علاوه بر بازیگری به خاطر جنس صدایی که داشت، عالم صداپیشگی را نیز به صورت حرفه ای تجربه کرده بود و شاید در همان سال های ابتدایی پخش مجموعه کلاه قرمزی، کمتر کسی می دانست که هوتن، صداپیشه شخصیت دیبی در این مجموعه عروسکی است و حالا صدای او به عروسک هایی چون «بچه و شاباش» در برنامه «مهمونی» ایرج طهماسب جان داده است.
اما بینندگان تلویزیون و اکثر مردم او را با شخصیت «حبیب» در سریال طنز و کمدی «لیسانسه ها» ی سروش صحت شناختند؛ سریالی که به دلیل استقبال تماشاگران به فصل دو و سه نیز رسید تا حبیب همچنان به دنبال دختر مورد علاقه خود سکانس ها و پلان های این سریال را درنوردد.
اما همه چیز برای هوتن شکیبا در سال 97 برای بازی در فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به یکباره تغییر کرد؛ بازی در نقش «عبدالحمید ریگی» برادر عبدالمالک ریگی سرکرده گروه تروریستی، آنچنان همه را شگفت زده کرد که تا مدت ها بازی درخشان او نقل اهالی سینما شده بود و داوران جشنواره فیلم فجر نیز در همان سال با دادن سیمرغ بهترین نقش اول مرد، این بازی را تحسین کردند.
اما این تغییر مسیر در عالم بازیگری به همین یک فیلم ختم نشد و شکیبا با نقش آفرینی در فیلم هایی همچون «عامه پسند، ابلق، تی تی و ملاقات خصوصی» ثابت کرد که گزینه مناسبی برای نقش های پیچیده و کاملا جدی است.
بیشتر بخوانید؛