تفاوت واقعیت آشوبها و آنچه در رسانههای معاند میبینیم / منطق که نباشد کشتهسازی تنها راه حل است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، وقایع اخیر نشان داد گاهی عدم درک «زمین» بازی و اصل ماجرا چقدر راحت افراد را در تحلیلها و نظرات خویش به گمراهی میاندازد. فهم تبارشناسی جریانات خرابکار اخیر و بهکارگیری ابزارهای مادی و معنوی برای پیشبرد نقشههای خود ما را بر آن داشت تا با حجتالاسلام حسین کاظمزاده، عضو شورای مرکزی خانه طلاب جوان، گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
صحبتی از «آقا» که مغفول ماند
حجتالاسلام کاظمزاده در ابتدا گفت: در باب اتفاقات اخیر کشور، تحلیلها و نظرات مختلفی را شاهدیم که عمدتاً از روی انفعال و آدرس غلط دادن به مخاطب است که نتیجتاً عوام و خواص را سردرگم میکند. اخیراً حضرت آقا در دانشکده افسری، صحبتی داشتند که بندی از آن «مغفول» ماند. ایشان در آن سخنرانی تصریح کردند که در مورد اتفاقات اخیر تحلیل برخی افراد به سمت حجاب، گشت ارشاد، مظلومیت، زن و... رفته است اما این نادرست است، چون اگر این اتفاق هم نمیافتاد، دشمن بهانه و راه دیگری را برای پیشبرد اهداف خود انتخاب میکرد.
جان تازه نظام که برای دشمن قابل تحمل نبود
وی افزود: به عقیده ایشان طی اتفاقاتی که در یک سال اخیر افتاده است و اساساً به علت به وجود آمدن یک عزم راسخ برای حل مشکلات مردم، کشور و نظام «یک جان تازهای» پیدا کرد، ولو اینکه مشکلاتی کماکان وجود دارد، اما مهم این است که حرکتی برای رفع و دفع مشکلات و موانع شکل گرفته است. مقام معظم رهبری بدون اشاره به دولت آقای رئیسی این موضوع را بیان کردند. به طور کلی سیر کشور با توجه به روابط داخلی و خارجی به سمت حل مشکلات رفته است و این موضوع طبیعی است که قابل تحمل دشمن نباشد. در این چند روز باز شاهد برخی تحلیلهایی هستیم که تشدید اتفاقات را سخن برخی مسئولین میدانند. اما این آدرس غلط دادن است، موضوع اصلی و زمین بازی در جای دیگری است و نباید فکر کنیم اگر فلان مسئول این حرف را نمیزد دیگر مستمسکی برای طرف مقابل ما نبود.
همه چیز گل و بلبل نیست، اما نور ایمان به استقلال با فوت دهان دشمن خاموش نمیشود
کاظمزاده ادامه داد: ما نمیگوییم همهچیز خوب و بدون مشکل و به قولی «گل و بلبل» است. اما نوع رویکرد و مواجههای که دشمن گرفته در بعضی از جاها نشان میدهد که از موضع «ضعف» است نه قدرت! جا دارد به یک آیه کریمه اشاره کنم که مناسب حال و هوای این روزها است: «یُرِیدُونَ لِیُطفِئُوا نُورَ اللَهِ بِأَفوَاهِهِم وَاللَهُ مُتِمُ نُورِهِ»، یعنی میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید. اگر بخواهم ارتباط این آیه را با اتفاقات اخیر بگویم، چنین است که عدهای میخواهند نور الهی مردم ایران را نسبت به استقلال، آزادی، نظام، ارزشها و... با «فوت دهان» خاموش کنند که خب طبیعی است در کار خود ناکام خواهند ماند.
تهران را چندباری فتح کردند و انقلابشان پیروز شد
عضو شورای مرکزی خانه طلاب جوان بیان کرد: مطلب بعدی در این راستا این است که ما امروز درگیر جنگ شناخت و روایت هستیم! کشور و انقلاب در طول این سالها انواع جنگها و مجاهدتها را از سر گذراند. جنگ با دشمن خارجی، جنگ با منافقین، جنگ با تجزیهطلبان، جنگ اقتصادی و سازندگی، جنگ دیپلماتیک و... اما امروز ما درگیر جنگ روایتها هستیم، باید به این مسأله توجه کرد. در کف میدان تعداد افرادی که جمع میشوند شاید دو یا نهایتاً سه رقمی باشد، اما وقتی به رسانهها توجه میکنیم با توجه به جوسازیهای صورت گرفته و مدیریت الگوریتمی خاصی که هست، تهران فتح شده و نظام چندباری است که سقوط کرده. این افراد چند روزی است که در توییتر موفق به انقلاب شدند و دارند کارهای حکومت خود را انجام میدهند.
کاپیتولاسیون رسانهای
وی افزود: مسأله بعدی این است که توجه به این اغتشاشات شاید در مواقعی بسیار کمرنگ شده باشد. علت هم آن است برای مسئولی که فتنه 78 و 88 را دیده است، واقعاً اتفاقات اخیر چیزی نیست. نخبه و خواص باید به این سمت رود که برای مردم روشن کند فضایی که دارد این درگیریها و نا آرامیها را اداره میکند دست همانهایی است که چندین سال مردم ما را تحریم دارویی کردهاند. ما شاهد یک کاپیتولاسیون رسانهای هستیم. طرف در فضای مجازی خیلی راحت دعوت به خشونت میکند و ما کاری از دستمان بر نمیآید. این مارپیچ سکوتی که بعضاً خواص ما را هم درگیر کرده است فضا را به سمتی میبرد که بگوید کل مردم مخالف نظام هستند و «تغییر رژیم» خواسته سراسری مردم است. مادامی که این فضا به شکل مستقل خارج از کنترل ما باشد، شاهد این دست امور هستیم.
وقتی منطق نباشه چه چیزی بهتر از کشتهسازی؟!
کاظمزاده گفت: حقیقتاً طرف مقابل در گامهای قبلی خود شکست خورده و این اتفاقات اخیر دست و پازدن و به سیمآخر زدن است. همانطور که اشارهای در قبل داشتم، ما در سال 88 شاهد تظاهرات نفراتی بودیم که به درست یا به غلط به دنبال رأیهای خود میگشتند! چنین شرایطی را کشور و نظام از سر گذرانده است. اینها مجبورند وقتی در میدان منطق و نظر ناکام ماندند دست به سلاح ببرند و با پروژه کشتهسازی به اهداف خود برسند. وقتی جای کتاب، اسلحه حمل شود جبههبندیها مشخص میشود. طرف مقابل مجبور است که از فاز میدانی به فاز مجازی برود، چون در کف میدان چیزی عایدش نشد.
جریانی کور و مبتنی بر هیجان که «غلط کردن» را به ارمغان میآورد
او در انتها بیان کرد: در اتفاقات اخیر ما شاهد دو موضوع مهم هستیم. یکی اینکه این اتفاقات برعکس سال 88 از داشتن یک رهبر محروم است و از این جهت این جریان «کور» است. ثانیاً ما حقیقتاً آرمان و تفکر خاصی را در این اتفاقات شاهد نیستیم و نتیجه فقدان عقبه فکری این میشود که اعمال مبتنی بر هیجانات باشد. برای همین هم هست اکثر کسانی را که به کف میدان میکشانند نوجواناناند، کسانی که وقتی بازداشت میشوند «به غلط کردن» میافتند، چرا؟ چون این بنده خدا با هیجانات آمده کاری را انجام داده و حال خودش را به درد سر انداختته است.
پایان پیام /